مقالات
«أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ؟ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدى؛[یونس/۳۵] آیا كسى كه بسوى حق هدایت میكند، سزاوارتر است به اینكه مردم پیرویش كنند؟ و یا آن كس كه خود محتاج بهدایت دیگرانست، تا هدایتش نكنند راه را پیدا نمیكند
آنچه در دین به عنوان گفتار الهی بیان شده است، بیان دو راه با دو نتیجه کاملا متضاد است که انسان می تواند هر کدام را بنا به تمایل خویش انتخاب کند.
یکی از دلایل عمده ارسال رسولان، این است که دریافت وحی قابلیت و شایستگی می خواهد و هر کسی نمی تواند وحی الهی را دریافت نماید. این قابلیت نیز از جهات مختلف در این امر اثر گذار است.
معنای رزاق بودن خدای متعال، این نیست که تحت هر شرایطی و برای هر فردی، خوراکش در وقت لازم تهیه می شود و هیچ کس گرسنگی نمی بیند. چنین معنایی با مشاهده وضعیت گرسنگان و ... غلط بودن خود را نشان می دهد.
این روایت باید در پنج محور كلی مورد بررسی قرار گیرد: اول: عرضه روایت به قران کریم؛ دوم: بررسی اسناد روایت؛ سوم: بررسی شان صدور و فضای تاریخی این روایت؛ چهارم: بررسی سیره عملی حضرت امیر (ع) در برخورد با زنان؛ پنجم: بررسی متن روایت.
اگر چه قرآن حضرت ابراهیم (ع) را واصل به مقام امامت معرفی می کند. اما هرگز امامت را به ایشان منحصر نکرده و جالب این است که خود حضرت ابراهیم، بعد از نائل شدن به مقامت امامت، آن را برای ذریه خود نیز درخواست می کند.
انسان موجودی مرکب از جسم و روح است به گونه ای که شئون این دو بعد در یکدیگر اثر می گذارند.
" نحس" در اصل به معنى سرخى شدیدى است كه گاه در افق ظاهر مى شود، و همچون، شعله آتش بى دودى است كه عرب آن را "نحاس" مىگوید، سپس این واژه به هر چیز" شوم" در مقابل" سعد" اطلاق شده است.
به یاد مرگ بودن، یعنی در نظر داشتن حقیقتی که هیچ کس در آن نمی تواند شک کند. و از یاد بردن آن، همان غفلت است و کسی که دچار غفلت می شود، احتمال اشتباه بودن تصمیماتش بسیار می شود و می تواند بر خلاف مصلحت حقیقی خود عمل کند.
وقتی صفحات تاریخ را مد نظر قرار می دهیم، انواع و اقسام ظلم ها و ستم ها بر زنان را مشاهده می کنیم. در بعضی دوره ها، اوضاع به گونه ای بوده که زن مالک هیچ چیز نبوده، مانند کالا به ارث می رسیده، کار بیرون و داخل منزل بر عهده او بوده و ...
قرآن تحریف نشده، اما درباره سنت پیامبر (ص) اختلاف زیاد است. آیا بهتر نیست غیر قرآن (سنت)را رها کنیم؟
آیا در هر جایی که اختلافی را مشاهده می کنیم، باید صورت مساله را پاک کنیم و با رد هر دو طرف اختلاف خیال خودمان را راحت کنیم؟ اگر چنین راهی درست باشد، باید دقت کنیم که قبل از پذیرفتن قرآن و اسلام نیز اختلافاتی وجود دارد....
فهم معنای رهبری، جواب این سوال را تبیین می کند. چون اگر جامعه دارای اجزاء و ابعاد مختلف است، رهبری باید شامل همه آنها بشود و همه را همگام در یک مسیر راهنمایی کند. تا حقیقت جامعه، جدایی از تفرق ها و رسیدن به وحدت باشد.
قبل از هر چیز باید دقت کرد که چرا سیاست را از دین جدا بدانیم که زعامت سیاسی غیر از ولایت دینی بشود؟ در واقع مشکل بزرگ این ابهام، سکولاریسم نهفته در بطن آن است که به هیچ وجه با اسلام هم خوانی ندارد.
تصویر چهره عبوس یا خشن از اسلام به هزار دلیل مختلف می تواند صورت بگیرد. از بهانه تراشی برای راه انداختن جنگ و چپاول ثروت های مناطق اسلامی، (که شیطان بزرگ، متولی و سردمدار آن است) تا زمینه سازی برای تبرئه جرم ها و جنایت ها و فرار از مجازات؛
در توحید ما باید هر چیزی غیر خدا را فراموش کنیم. و ذره ای تخطی از این اصل، ورود به شرک است. «فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً؛[جن/۱۸] پس هیچ كس را با خدا نخوانید»
ارث زنان در بعضی موارد، با سهم ارث مردان متفاوت می شود. از جمله در تقسیم ارث بین فرزندان، پسر به اندازه دو دختر ارث می برد:
رابطه پدری و فرزندی بین پیامبر اکرم(ص) و حسنین(علیهما السلام) از خود قرآن اثبات می شود. که یکی از واضح ترین آن ها، آیه مباهله می باشد:
این ادعا به عنوان سکولاریسم در جامعه غربی بعد از رنسانس ترویج شد. و هرگز به طور واقعی به آن عمل نشد به عنوان نمونه تاثیر نصایح کلیسا در کاهش جرم و جنایات هرگز قابل انکار نبوده است.
انسان در زندگی خود تحت تاثیر عوامل متعددی قرار می گیرد. خانواده، وراثت، محیط جامعه، نظام آموزشی، تاریخ از جمله این عوامل هستند. که می تواند اعمال و رفتار ما را شکل بدهند. اما می بینیم که ممکن است بین این عوامل تضاد وجود داشته باشد.
احساس عقب مانده بودن، چیزی است که غرب به ما تلقین می کند. و از یک منظر خلاف محض است! آیا غربیان در انسانیت از ما جلوتر هستند؟ در حالی که روابط خانوادگی شان این قدر متزلزل است. در حالی که خوی استکباریشان سبب دزدی و غارت منابع دیگر ملت ها شده است.