مقالات
شاید برای درک صحیح جواب این مطلب بهتر است، دقت کنیم فرق عالم با دیگران چیست. چرا که عالمان، نژادی متمایز از سایر مردم نیستند. و تنها تفاوت شان در شناخت بیشتری است که به دست آورده اند و چه بسا برای تحصیل این شناخت، دهها سال عمر خود را صرف نموده اند.
اولا منظور از درگیر بودن چیست؟ آیا مسلمانان اکنون مشغول مذاکره و مباحثه هستند که باید با کدام پا وارد دست شویی شوند؟ آیا کتاب های پژوهشی گسترده ای به این مورد اختصاص داده اند؟ آیا آزمایش های عدیده ای برای بررسی آن سامان داده اند؟ قطعا کسانی که قصد تمسخر و
اولا این مطلب که اسلام یک حرکت اصلاحی در زمان خود بوده و بر خلاف جو رایج؛ جهت گیری کرده، جای اندک شک و شبهه ای ندارد. و همین جهت گیری بر خلاف جو رایج، سبب مقاومت های جدی و مقابله با آن شد. و این مقابله با وضعیت موجود را در سطوح مختلف می توانیم مشاهده کنیم
یکی از براهین اثبات خالق، برهان نظم است که با توجه به این همه شگفتی در اطراف خود، وجود خالقی قدرتمند و عالم، برایمان یقینی می شود. کما اینکه هیچ عاقلی نمی تواند در این مساله شک کند، مثلا کودکی دو ساله در اثر خط خطی کردن دفتری توانسته، یک کتاب علمی دقیق ب
اسلام بین زن و مرد از جنبه انسانیت هیچ تفاوت و تمایزی قائل نیست و ارزش عمل انسان و جایگاه او در نزد خدای متعال به هیچ عنوان ربطی به جنسیت ندارد کما اینکه در آیه شریفه می فرماید:
به محض آن که انسان در مقابل انجام دادن یا رها کردن کاری، حق انتخاب داشته باشد، و بتواند بین دو راه یکی را انتخاب کند، او را مختار می گویند. البته این اختیار مراتب و انواعی دارد.
باید به چند مساله توجه کرد: ۱- منظور از کافران نجس کیست؟ مثلا کسانی به شکل حرفه ای آدم می کشند و کافر و نجس هستند. یا بعضی از کفار نجس، که به دنبال چپاول دارایی دیگران هستند!
حقیقتش من چند وقتیه که خیلی به مرگ فکر میکنم و به این که آیا دنیایی بعد از مرگ وجود داره یا نه اما به نتیجه ای نرسیدم.
در قدم اول باید صورت مساله را توضیح دهیم که منظور از این توقع چیست. و بدین جهت می توانیم مخاطب خود را به سه دسته تقسیم کنیم.
رهبر انقلاب در سخن خود فرمودند: بنده گفتهام و باز هم میگویم که آن کسانی که حتّی نظام را قبول ندارند بیایند در انتخابات شرکت کنند، رأی بدهند، امّا نهاینکه کسی که نظام را قبول ندارد، بخواهند مجلس بفرستند.
ظرفیت دنیا آن قدر محدود و حقیر است که در مقابل بهشت، جز صفر نخواهد بود.
چرا علما درباره ضریج سازی ها اعتراض نمی کنند مگر نه این بوده که خود امامان در دوران زندگی خویش ساده زیستی را پیشه می کردند و مخالف هر گونه اسراف بودند؟!
این وحدت به مقتضای منطق قرآنی است که حتی غیر مسلمانان را هم دعوت به اتحاد با مسلمانان در ذیل شعار مشترک نموده است.
آیات قرآن به روشنی گواهی می دهد که معاد انسان ها در رستاخیز تنها روحانی نبوده، بلکه این بازگشت روحانی و جسمانی است، همچنین جسمی که روح به آن تعلق خواهد گرفت همان جسم عنصری دنیوی است. آیات فراوانی براین مطلب دلالت دارد که در این جا به جهت اختصار تنها به نق
در قرآن و احادیث مکرر به مساله عذاب قبر پرداخته شده است. از مواردی که صریحا به عذاب در قبر، و پیش از قیامت اشاره کرده است، سرگذشت آل فرعون در قبر است که می فرماید:
نمی توان حقایق را با نگاه صفر و یک دید و معتقد بود که افراد یا بی هیچ عیب و نقص باشند و پذیرش شوند، یا آنکه با یک عیب، کلا مطرود و نفی شده قرار گیرند.
قبل از هر چیز باید مشخص شود که فایده را چه می دانیم و با چه نوع نگاهی به هستی می نگریم. اگر با نگاه ایمانی به هستی می نگریم، یکی از اصول مهم در اندیشه مان، ایمان به عالم غیب است:
از پيشوايان اسلام، رواياتي وجود دارد مبني بر اين كه زردشتيان پيامبري داشتند و او صاحب كتاب آسماني بود، ليكن بعداً از بين رفت. (۱)