شعر و ادبیات

جرج شکور/ ادیب و نویسنده مسیحی لبنانی الاصل
قسمتی از سروده‌های جرج شکور، ادیب و نویسنده مسیحی لبنانی الاصل از مجموعه کتاب «حسین حسین» و ارادت او به سردار شهید کربلا را در ادامه می خوانید. «بر ضمیر انسان، خونی به مثابه آتش نورانی می‌نشیند، زمانی که حق سربریده می‌شود و قصابان آن کافر باشند. خون حسین
نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر  بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد که بندۀ‌ تو نخواهد گذاشت هرجا سر قسم به معنی «لا یمکن الفرار از عشق» که پر شده است جهان از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن به آسمان بنگر! ما رایت الا سر سری که گفت من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداون
ابیاتی از فردوسی در مدح اهلبیت (ع) / منم بنده اهلبیت نبی. ستاینده خاک پای وصی
ابیاتی از فردوسی در شاهنامه چاپ مسکو...منم بنده اهل بیت نبى ستاینده خاک پاى وصى حکیم این جهان را چو دریا نهاد بر انگیخته موج از و تند باد چو هفتاد کشتى برو ساخته همه بادبانها بر افراخته
شعر خوانی به مناسبت شهادت حضرت محسن سلام الله علیه
اشعار شهادت حضرت محسن
معصوم ترین صبح سپیدی محسن آن روز کبود را ندیدی محسن در راه علی حق بزرگی داری الحق که تو اولین شهیدی محسن
شعر: باز این چه شورش است که در اربعین توست
شعر: باز این چه شورش است که در اربعین توست
دو بیتی های اربعین
دو بیتی های اربعین
شعر امام حسن مجتبی: تو همان سردار تنهائی که در قحط وفا
شعر در رابطه با حضرت عباس : سینه من حرم توست مدد یا عباس
سینه من حرم توست مدد یا عباس هرچه دارم کرم توست مدد یا عباس آسمانها ابتدای نقطه سیرت بود عرش زیر قدم توست مدد یا عباس
شعری زیبا مناسب ماه محرم
شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است/دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است
شعری زیبا در وصف امیرالمومنین(ع)
در روز غدیر ، عقل اول/ آن مظهر حق ، نبیِّ مرسل/ چون عرش تو را کشید بر دوش/ آن ‏گاه گشود لعل خاموش
شعر زیبا در وصف غدیر
جلوه‏ گر شد بار دیگر طور سینا در غدیر/ریخت از خم ولایت مى به مینا در غدیر
سرود در وصف امیرالمومنین(ع)
سرود علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را و مجموعه صوتی زیبا و مناسب با ایام غدیر را از این لینک دانلود بفرمایید
شعر زیبا در وصف غدیر
صدای کیست چنین دل‌پذیر می آید؟ کدام چشمه، به این گرم‌سیر می آید؟
زیارت غدیریه باصدای فرهمند
ما گم شدگانیم به دنبال شماییم دلبسته ی موی سیه و خال شماییم درهر دو جهان شکر، فقط مال شماییم ما جمله دخیل نخی از شال شماییم در سوز و گدازیم ز هجر رخ ماهت امید که گردیم همه عضو سپاهت
زمان لطف، صحبت از حقارتم نمی کنی کریمی و نظاره بر لیاقتم نمی کنی تو را ز یاد می برم زمان معصیت ولی مرا مؤاخذه برای غفلتم نمی کنی
کی می‌آیی
ای فاطمه را شمیم! کی می‌آیی؟ جان‌بخش‌تر از نسیم! کی می‌آیی؟ "یَابنَ الشُّهُبِ الثاقِبَه" کی می‌تابی؟ "یَابنَ النَّبَإِ العظیم" کی می‌آیی؟
نماز عمر قضا شد بگو چه کار کنم؟
نماز عمر قضا شد بگو چه کار کنم؟ چگونه این همه پائیز را بهار کنم؟ تمام خیرالعمل‌های من تباه شدند بگو کجا بروم کسب اعتبار کنم
می شود این شب هجران سحر ان شاءلله
می شود این شب هجران سحر ان شاءلله می رسد صبح سفید ظفر ان شاءلله مژده ای منتظران چشم شما روشن باد به مه طلعت آن منتظر ان شاءلله

صفحه‌ها