دو بیتی های اربعین
اربعین است اربعین کربلاست
هر طرف غوغایی از غم ها به پاست
گویی از آن خیمه های نیم سوز
خود صدای العطش آید هنوز
-----
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید
همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد
----------
باز دگر باره رسید اربعین
جوش زند خون حسین از زمین
شد چهلم روز عزای حسین
جان جهان باد فدای حسین
--------
بسوز ای دل که امروز اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درسْ بهر مسلمین است
-----------
کربلایت بار دیگر منزل زینب شده
در عزای اربعینت جان او بر لب شده
او که شمع محفل شمس و قمر، وان غنچه بود
بعد از این پروانه ی هجده گل و کوکب شده
---------
جابر اینجا حرم محترم خون خداست
هر طرف سیر کنی جلوه ی مصباح هداست
غسل از خون جگر کن که مزار شهداست
سر و دست است که از پیکر صد پاره جداست
------
اربعین آمد و اشکم ز بصر می آید
گوییا زینب محزون ز سفر می آید
باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست
کز اسیران ره شام خبر می آید
---------
اربعین است و دل از سوگ شهیدان خون است
هر که را می نگرم غمزده و محزون است
زینب از شام بلا آمده یا آنکه رباب
کز غم اصغر بی شیر، دلش پرخون است
افزودن دیدگاه جدید