سوال و جواب و شبهه
یکی از مقاطعی که فعالیت جنود شیطانی تضعیف میشود، ماه مبارک رمضان است. و در روایات این مطلب به تعابیر مختلف بیان شده است.
شیطان یکی از مخلوقات الهی است که دارای قوه اختیار است و می تواند مسیر خویش را انتخاب کند. و دلیل مهمی که می تواند نشان دهد، اصل ذات شیطان خباثت و پلیدی نبوده، این است که او سالیان سال، به گونه ای رفتار کرد که همنشین ملائک بوده است. پس آنچه خدا خلق کرد، ذا
این سوال حاوی پیش فرض هایی غلط و در عین حال غفلت از بعضی از حقایق است. در ابتدا مثالی عرض می کنم تا کمی به فضای واقعی نزدیک تر شویم.
وجود تفاوت های دنیا و آخرت، نشان می دهد که این گونه مطالب "قیاس مع الفارق" است. و به دلیل همین تفاوت ها، نمی توان از مجاز بودن یک چیز در آخرت، مجاز بودن آنها در دنیا را برداشت کرد.
مساله تاثیر اقتصاد بر سایر جنبه های جامعه، مساله ای واضح و غیر قابل تردید است. ثروت می تواند سبب رونق دین نیز باشد. مثل اینکه با آن مساجد بیشتری ساخته شود و مراسمات پرشکوه تری برگزار شود. یا آنکه با ساخت مدارس دینی، مبلغان بیشتری تربیت کرد. یا با نشر بیشت
اولا: عبادت در شیوه خاصی منحصر نشده است که فقط ثروتمندان بتوانند به آن بپردازند و فقراء از آن محروم بمانند. بلکه عبادت انواع و اقسامی دارد که هر کسی می تواند انواعی از آن را انجام دهد. حدیث ذیل اشاره ای به همین مطلب است:
از کدام منظر نگریسته ایم که زشتی و نقص دیده ایم؟ این سوالی بسیار جدی و اساسی است. چرا که نوع نگاه ها ممکن است متفاوت باشد و یک چیز از منظری زشت و از منظری زیبا باشد.
برای آنکه ظرافت مساله روشن شود، سوالی طرح می نمایم، تا در این مساله از مواضع ساده انگارانه پرهیز شود.
منظور از شیطان در این سوال ابلیس است که باید خاطر نشان کرد: شیطان هرگز بنده مقربی نبوده است. شیطان قبل از خلقت آدم، در زمین فرمانروای قومی بوده است که به دلیل فسادشان نابود شدند و شیطان نیز به اسارت گرفته شد و به آسمان برده شده است.
زخرف به معنای طلا و شی زیبا است، همان گونه که در آیه ذیل به کار برده شده است:
پیوند اخلاق و دین، پیوندی مستحکم است. اخلاق، سبب گام نهادن در راه دین داری می شود، چرا که انسان با اخلاق، ناسپاسی نکرده و از کسی که در حق او لطفی نموده تشکر می کند و با این روحیه نمی تواند در مقابل کسی که تمام وجوداش از اوست و زندگی اش پر از نعمت های اوست
اولا می توان گفت که فیزیک و شیمی علمی غیر دینی نیستند! و شاهد مطلب آنکه در تمدن گذشته کشورهای اسلامی، تمام این علوم در حوزه های علم دینی، رشد می یافت و عالمان دینی، محققان آن بودند.
برای قضاوت در این راستا، و منطقی بودن چنین مقایسه ای نیاز است که ما ابتدا شناخت کاملی از دو طرف مقایسه داشته باشیم.
تلاش انسان برای کسب ما یحتاج خود، بخش عمده ای از زندگی اش را در بر می گیرد. به گونه ای که دغدغه بسیاری در خوراک، پوشاک و مسکن خلاصه می شود! بگذریم از آنکه عده ای چون مجانین [۱] فارغ از نیازهایشان صرفا به دنبال جمع آوری هر چه بیشتر مال هستند.
میزان وسعت نگاهها، ما را به جوابهای متفاوتی برای این سوال می رساند!
در جواب اجمالی باید چند نکته را مد نظر قرار داد. اولا همه زندگی و برای همگان امتحان الهی است. ثانیا تنها نکته مورد توجه در امتحان الهی صبر نیست. ثالثا با دیده دیگری نیز می توان به بلا نگریست و آن را مثبت دید.
اگر آب هزاران سال از ارتفاع به پایین سقوط کند، هیچ کس مدعی تکامل آب نمی شود. همان گونه که اگر هزاران سال بخار آب از پایین به بالا صعود کند، کسی مدعی تکامل بخار نمی شود. اما اگر جسم سنگینی مانند فلزات، در یک سطح هموار، شروع به حرکت بکند، این سوال مطرح می
اگر منظور از دین، دینی مانند اسلام باشد، به یک معنا عقل بر دین مقدم است. و آن معنا این است که عقل با سنجش و بررسی، به صحت و حقانیت دین پی می برد.
اولا همین تفاوت خود یکی از حکمت های منطقی در روش مواجهه مسلمانان با مخالفان خود است. که به دستور خدای متعال صورت گرفته است.
یکی از مشکلاتی که در عالم علم رخ می دهد، عدم در نظر گرفتن تمام ابعاد و جوانب یک مساله ودر نتیجه قضاوت های و نتیجه گیری های بی جا است. متخصصان ممکن است به درستی عوامل فیزیکی و شرایط بدنی ای را بیابند که به طور ویژه در همجنس گراها وجود دارد. و سایر افراد آ