جستجو
| رکورد | শিরোনাম |
|---|---|
| 10091 | وقتش رسیده خوب نگاهت کنم پدر |
| 10090 | شهر شام و ملاء عام و کف و خنده و دشنام |
| 10089 | باید برای مجلسشان سر بیاورند |
| 10088 | وای از نگاه بی خرد بی مرام ها |
| 10087 | بعد از تو گوشواره به دردم نمی خورد |
| 10086 | مثل شهر مدینه باریک است |
| 10085 | از روزهاي قافله دلگير مي شوي |
| 10084 | ذکر مصيبت ميکند: الشام الشام |
| 10083 | زینب آمد شام را یکباره ویران کرد و رفت |
| 10082 | درد بسیار ، مداوا گریه |
| 10081 | هرکس میان راه که بنشست،میزدند |
| 10080 | مردم لباس پاره ما خنده دار نیست |
| 10079 | خنده بر پاره گریبانی مان می کردند |
| 10078 | سنگین دلان شام تو را سنگ می زنند |
| 10077 | مثل شبهای شام تاریک است |
| 10076 | زخمی زنجیرم کبود بی شمارم |
| 10075 | از پشت بام بر سرمان سنگ مي زنند |
| 10074 | هم پیرهن که ماند برایم بدن نداشت |
| 10073 | يك اربعين گذشته و زينب رسيده است |
| 10072 | هجران بهانه ای ست برای وصال ها |
| 10071 | مژدگانی بده عباس که خواهر آمد |
| 10070 | من و این روضه ها الحمدلله |
| 10069 | مثل من هیچکس در این عالم وسط شعلهها امام نشد |
| 10068 | یعقوب کربلا چه قدر گریه میکنی |
| 10067 | کسی نداد ،جواب سلام هایش را |