جستجو

رکورد Title
9961 غمگین تر از پاییزم و ابر بهارم
9960 زهر اشکی شد و کانون دعا را سوزاند
9959 حکمتی بود که بیمار شوی
9958 از هر طرف رفتم غمی آمد به جانم
9957 من از این مردم بی عار بدم می‌آید
9956 ای دعـا گشتـه دعـا بـا نفـس روح‌ فزایت
9955 ای چشمه ی روان شده از خون لاله ها
9954 مدينه خاطر افسرده ما را تسلاّ كن
9953 من آن گلم که خفته به خون باغبان من
9952 غـم بـا ارادۀ تــو زمینگیـر می‌شـود
9951 داغی نشانده بر جگرت، یاد کربلا
9950 به هر جا بنگرم اکنون ، عزای شاه دین بینم
9949 کسی گُل را به چشم تر نبوسید
9948 این کریمی است که دشمن همه شرمندۀ او است
9947 جماعت من سلیل مصطفایم
9946 ای به اورنگ ولا مظهر سبحان سجاد
9945 می دهید اینگونه بر آزار ما فرمان چرا؟
9944 آن که نورش بر خلائق یکّه و ممتاز بود
9943 چو گل در بستر خون دیدم او را
9942 ازگلستان لاله های پرپرم آید به یاد
9941 گرچه سوز زهرآبم کرده است
9940 روزی که بسته در غل و زنجیر می شدی
9939 با ما بگو زتسویه ی بی مرامها
9938 گلان وحی، را پرپر که دیده؟
9937 این امامی که چنین سلسله برپادارد

Pages