در چه روزی یک مادر حاضر به فدا کردن فرزندش می شود
در قرآن کریم بارهای بار مشاهده می کنیم که قرآن مجید انسان ها را به تعقل و تفکر پیرامون موضوعات مختلف دعوت می کند، تا از این مسیر بتوانیم واقع بینانه تر گام برداشته و آسان تر به سر منزل مقصود که تکامل انسانی است، برسیم. یکی از این آیات که می توان به آن اشاره کرد، آیه ی مبارکه ی زیر است:
« فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ [عبس/24] انسان بايد به غذاى خويش (و آفرينش آن) بنگرد! »
در معنای ظاهری این آیه، خداوند به انسان دستور می دهد که به طعام و غذایی که می خواهد استفاده کند، بنگرد؛ که این معنا، مورد توجه غذاشناسان گردیده و علت آن را نیز این چنین بیان کرده اند که، نگریستن به غذا، قبل از تناول، باعث به کار افتادن غده ی بزاق دهانی شده که این امر در هضم غذای او موثر است.
اما معنایی که مورد نظر این آیه است، به این معنای ظاهری، ختم نمی شود. با توجه به آیات دیگری که در آن ها کلمه ی نظر کردن به کار رفته است در می یابیم که معمولا معنای این کلمه به معنای تفکر و تعقل است نه دیده ی بصر.
مسلما وقتی انسان با این دید به غذای خود نگاه کند و تفکر و اندیشه در مورد غذای خود داشته باشد، از این طریق می تواند با تفکر به ساختمان غذایی و همچنین تاثیرات مفید آن بر بدن، ابتدا نشانه های الهی را کشف کند و در مرحله ی بعد توجه به این نعمات کرده که این خود باعث برانگیخته شدن محبت او به خالق و همچنین باعث شناخت معبودش می گردد.
معنای طعام در آیه ی مورد نظر، مثل بالا مختص به غذاهای جسمی نمی گردد؛ بلکه به معنایی مهم تر که غذای روح و روان است نیز تعبیر می شود.
چرا که غذای روح و روان تاثیر مستقیم در سلامتی روان و ختم بخیر و یا شر شدن انسان دارد؛ که خداوند با بیان این آیه ی کریمه به ما انسان ها تلنگری زده که همچنان که به غذای جسمی خود دقت دارید، به غذای روح و روان خود نیز دقت داشته باشید.
البته پیرامون همین یک آیه بحث زیادست که ما به همین مقدار اندک بسنده می نماییم.
روزی که مادر حاضر ست عزیزان اش را فدای خود کند
معاد و مساله ی مرگ، یکی از مباحث مهم ی است که در قرآن کریم به کرات تکرار شده به گونه ایی که شاید صفحه ایی از قرآن کریم یافت نشود که در آن به مساله ی معاد و زندگی پس از مرگ و ذکر احوالات آن نپرداخته باشد.
در سوره ی عبس، ما به عنوان گزیده به یکی از این احوالات اشاره می کنیم:
« فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ * يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ* وَ أُمِّهِ وَ أَبيهِ *وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ * لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنيهِ[عبس/آیات 33-37] هنگامى كه آن صداى مهيب [صيحه رستاخيز] بيايد، (كافران در اندوه عميقى فرومىروند)!* در آن روز كه انسان از برادر خود مىگريزد، *و از مادر و پدرش، * و زن و فرزندانش *در آن روز هر كدام از آنها وضعى دارد كه او را كاملًا به خود مشغول مىسازد! »
همانطور که همه ی ما می دانیم وقتی کسی بخواهد عشق و محبت و وفا را مثال بزند، محبت مادر به فرزندش را به عنوان مثال و نمونه می آورد که البته این مقوله برای هر یک از ماها نیز به کرات تجربه شده است، که چه بسیار مواقعی در طول عمر خود، مادرانمان از آسایش و رفاه خود برای لحظه ایی آرامش ما گذشته اند.
حال خداوند در این سوره در بیان از احوال هول انگیز روز قیامت می فرماید: روز قیامت روزی است که انسان(اعم از مادر و پدر ) بعد از دیدن احوال سخت آن روز، حاضر ست برای نجات خود از آن، فرزندان و عزیزان خود را فدا کند تا به او رخصتی بدهند.
تجربه نیز ثابت کرده که وقتی انسان بیش از حد بترسد، در این حالات می تواند همه عزیزان و همه چیز خود را فراموش کند؛ همانطور که در یکی از زلزله های ایران، مادری با وجود اینکه بچه شیر خوار خود را در بغل داشت، بعد ازشروع زلزله آنقدر می ترسد که بچه شیر خوار خود را زیر آوار گذاشته و خود از مهلکه فرار می کند که بعد از به خود آمدن می فهمد که چه کاری مرتکب شده است.
اما خلاصه ی آنچه که این آیه ی کریمه می خواهد به انسان بفهماند این است که: ای آدم روز قیامت آنقدر سخت و ترسناک است که اگر توشه ایی برای خود فراهم نکنی و از الان به فکر آن روز نباشی، تو هم در آن روز گرفتار خواهی بود. و کسی نیست که تو را یاری رساند حتی مهربان ترین افراد به تو، چون مادر.
ریشه ایی از کفر
هر از گاهی متاسفانه همگی ما به حسب نیاز خود متوجه کم یابی بعضی اجناس در کشور عزیزمان می شویم؛ که اکثر آن ها شاید از جمله اجناسی باشند که در داخل تولید می شوند و یا حداقل دولت ورود آن را به کشور اعلام کرده است.
گاهی برنج کم یاب می شود و گاهی روغن و گاه دارو و همینطور ...
چند روز بعد در اخبار می شنویم که دولت از توقیف یک انبار پر از دارو و یا مواد غذایی خبر می دهد که صاحبان آن ها به نیت گران تر شدن، اجناس خود را احتکار کرده اند.
در سوره ی مطففین خداوند خطاب به این دسته از افراد می فرماید:
« وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ [مطففین/1] واى بر كمفروشان! »
" ويل" در اينجا به معنى" شر" يا" غم و اندوه" يا" هلاكت" يا" عذاب دردناك" و يا" وادى سخت و سوزانى در دوزخ" است، و معمولا اين واژه به هنگام نفرين و بيان زشتى چيزى به كار مىرود، و يا اينكه تعبيرى است كوتاه اما مفاهيم زيادى را تداعى مىكند. [1]
قابل توجه اينكه در روايتى از امام صادق ع آمده كه خداوند" ويل" را درباره هيچكس در قرآن قرار نداده مگر اينكه او را كافر نام نهاده همانگونه كه مىفرمايد: فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ:" واى بر كافران از مشاهده روز بزرگ"[2]
شاید یکی از دلایل اصلی آن، با توجه به آیات خود قرآن کریم، حرص و طمع بیش از حد این افراد باشد:
« إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا[ معارج/19] همانا انسان حریص آفریده شده است »
مهار نشدن این صفت باعث شده که در جامعه ی ما برخی سرمایه داران رو به احتکارهای آن چنانی اورده تا در زمان کمبود ، اجناس به قیمت های بالاتری بفروش برسانند .
و مردم دیگر نیز هر یک در حد توان خود ،رو به خریدن این اجناس بیش از نیاز خود کرده اند . که هر دو گروه به نوعی جزء محتکران قرار می گیرند.
جالب است بدانیم که با توجه به آموزه های دینی ، اهل بیت علیهم السلام این گناه (احتکار) را برابر با قتل دانسته اند و شخص محتکر را مساوی با قاتل دانسته اند.
با پایان این جزء از قرآن کریم، در این ماه مبارک و معظم، امیدوارم که همگی ما بتوانیم تا آنجا که ممکن است از این اقیانوس معارف الهی بهره ببریم.
منبع:
[1] . تفسیر نمونه / ج 26
[2] . " اصول كافى" مطابق نقل" نور الثقلين" جلد 5 صفحه 527.
* برگرفته از سایت رهروان ولایت
افزودن دیدگاه جدید