اندیشیدن در مورد چه چیز ارزش دارد؟


امام صادق(علیه السلام) فرمود: بیشترین عبادت ابوذر که رحمت خدا بر او باد اندیشیدن و عبرت گرفتن بود و احادیث فراوانی که عبادت ، به زیادی نماز و روزه نیست، بلکه به تفکر است و ساعتی تفکر از هفت سال یا هفتاد سال عبادت بهتر است و...

 


ابوذر

خلقت آسمان و زمین، تفاوت شب و روز، کشتی و حرکت آن در دریا، باریدن باران، حیات دوباره گیاهان بادها و ابرها و ... همه و همه آیات الهی هستند که باید درباره آنها اندیشه کنیم و درس بگیریم.

این سوال وجود دارد که از چه چیزی نباید غفلت کرد و از چه چیزی می‎توان عبرت گرفت؟ قرآن کریم می‎فرماید: خلقت آسمان و زمین، تفاوت شب و روز، کشتی و حرکت آن در دریا، باریدن باران، حیات دوباره گیاهان بادها و ابرها و ... همه و همه آیات الهی هستند که باید درباره آنها اندیشه کنیم و درس بگیریم (بقره 164)

چنان که ذکر شد مطابق با جهان بینی الهی، در و دیوار و زمین و آسمان و همه چیز با ما حرف می‏زنند. به عبارت دیگر تمام پدیده‏ها، ظاهری دارند و باطنی، سخن گفتن از ظواهر می‏شود موعظه؛ و شنیدن سخن پدیده‏ها، یا عبور از ظاهر به باطن، می‏شود عبرت. و عبرت گیری کار ماست، کار دشوار اندیشه، و با این اندیشه و عبرت گیری است که آن موعظه کارکرد مۆثر می‎شود. اما اگر دنیا را دارای ظواهر و باطن ندانیم و یا از این ظواهر به دنبال باطنی نباشیم، اهل غفلت خواهیم بود.

امام صادق(علیه السلام) فرمود: بیشترین عبادت ابوذر که رحمت خدا بر او باد اندیشیدن و عبرت گرفتن بود و احادیث فراوانی که عبادت ، به زیادی نماز و روزه نیست، بلکه به تفکر است و ساعتی تفکر از هفت سال یا هفتاد سال عبادت بهتر است و...

اگر قدری بیندیشیم، مشمول دعای خیر امیرمۆمنان علی(علیه السلام) می‏شویم که فرمود: رحمت خدا بر انسانی باد که بیندیشد و عبرت گیرد و بینا شود.

در قرآن كریم مكرراً از ما دعوت به تفكر شده است و خداوند روی این قضیه خیلی تأكید داشته‌اند. خداوند بندگانی را كه اهل فكر هستند بسیار دوست دارد و یكی از عبادات بزرگ و ارزنده اولیاء خدا تفكر است. در داستان سفر پیامبر در ایام نوجوانی در خارج از مكه راهب نصرانی از حضرت سۆال می‌كند؟ به چه چیزی بیشتر علاقه داری؟ حضرت می‌فرماید: به تفكر كردن

هركس به هر جایی رسیده در درجه اول اهل تفكر بوده است. پرواز و جهش با تفكر آغاز می‌شود.

در حدیث داریم: ساعتی تفكر از عبادت هفتاد سال بهتر است. مقداری تفكر انسان را میلیون‌ها سال جلو می‌اندازد. فكر هم می‌تواند باعث جبران گذشته شود. اگر كسی 40 سال از عمرش را هدر داد یكی از بهترین روش‌ها برای جبران گذشته فكر كردن است. گاهی اوقات فكر نكردن و تنبلی كردن در فكر انسان را میلیون‌ها سال برزخی عقب می‌اندازد.

حضرت رسول صلوات الله علیه به امیرالمۆمنین علیه السلام می‌فرماید: زیاد تعقل كن زمانی كه دیگران در حال عبادت و نماز هستند. عبادتی كه از روی تفكر و آگاهی نیست، خیر و اثری ندارد. در شب قدر كه بالاتر از هزار سال است بالاترین عبادت مباحثه علمی است. اما فكر كردن در مورد چه چیزی؟

هركس به هر درجه‌ای رسیده از فكر رسیده است و این یك رمز است. باید یاد بگیریم شجاعت داشته باشیم و تمرین كنیم.

خود گوش كردن هم نوعی فكر كردن است. (جانور فربه شود از راه نوش / آدمی فربه شود از راه گوش)

رحمت خدا که در حدیث فوق از آن یاد شده، چیزی عجیب و غریبی نیست، همان نتایج اندیشه و عبرت است که آن حضرت در حدیثی دیگر فرمود: هرکه زیاد عبرت گیرد کمتر بلغزد و فرمود: عبرت گرفتن ، عصمت و مصونیت (از گناه و خطا) به بار می‏آورد

اندیشیدن در مورد چه چیز ارزش دارد؟

خوب است ابتدا به معنای «عبادت» فکر کنیم. عبادت به مفهوم نماز، روزه، حج ... یا سایر اعمال نیست، بلکه اینها همه از مصادیق عبادت معبودی چون «رب‌العالمین» می‌باشد.

عبادت یعنی «بندگی» و بندگی نیز «وابستگی صرف» یا نهایت وابستگی است. لذا هر انسانی از آن جهت که ناقص است، نیازمند و عاشق کمال نیز هست. پس، حرکت و تلاش می‌کند تا به کمال نزدیک و نزدیک‌تر گردد. و کمال نیز حدود و ثغوری ندارد و محدود نیست و الله جلّ جلاله هستی و کمال محض است. به این تلاش برای قرب معبود می‌گویند: «عبادت». خواه هدف «الله جل جلاله» یا خدایی ناکرده، غیر او.

الف - اگر چه معبود حقیقی و واقعی یکی است، اما انسان‌ها گاه مصادیقی از مخلوقات مانند: «بت، حیوانات، علم، شهوات، هوای نفس و ...» را معبود می‌گیرند و به عبادت آن مشغول می‌شوند.

بدیهی است هر معبودی، عبادت خاص خود را دارد. چرا که رسیدن به هر هدفی به عنوان کمال، راه ویژه‌ای دارد. مثلاً اگر معبود کسی «شهوت جنسی‌»اش شد،‌ عبادت چنین معبودی فقط تلاش برای ارضای غزایز است و اگر معبود کسی ثروت یا قدرت شد، عبادتش نیز همان تلاش برای کسب ثروت و قدرت می‌باشد.

بندگی خدا

اما اگر معبود کسی، الله جل جلاله بود، عبادت او، شناخت، تسلیم و اطاعت خواهد بود. و به طور کلی رهایی از شرک و رسیدن توحید همه مبتنی بر «تفکر» است. و اساساً این «تفکر» است که مانع از اتخاذ معبودهای کاذب و معرفت و عبادت معبود واقعی می‌گردد.

بدن انسان حرکاتی دارد که مبین نیازها و خواست‌های اوست – زبان انسان نیز تحرکاتی داشته و درون را در غالب کلمه و جمله آشکار می‌سازد، اما هر دو باید بر اساس «تفکر» عمل کنند. و این روح است که وابستگی پیدا می‌کند و بدن و زبان را به دنبال می‌کشد، و روح نیز به وسیله تفکر هدف‌گذاری می‌نماید. لذا عبادت فکری، بسیار والاتر و زیربنایی‌تر از عبادت بدنی یا زبانی خواهد بود، چرا که عبادت روح است.

خداوند متعال در آیات قرآن کریم، با آوردن مثال‌ها یا شواهدی از عالم خلقت یا تاریخ و سرنوشت اقوام و یا دلایل و براهین دیگر در زمینه‌های متفاوت، تأکید بسیاری بر «تفکر» نموده است. مثلاً می‌فرماید: به بارش باران، رویش گیاهان و فواید آنها از یک سو، و خشک و لم یزرع شدن همان زمین حاصلخیز از سوی دیگر نگاه کنید و نتیجه بگیرید که حیات فانی نیز همین‌طور است و پس از نعمت‌های دنیایی، یک آن وقت حساب و کتاب و یا خدایی ناکرده عذاب می‌رسد. و سپس می‌فرماید: ما آیات خود را این چنین برای اهل «تفکر» تشریح می‌کنیم (یونس، 24) – یا می‌فرماید: چگونگی قرار گرفتن کوه‌ها، رودها یا جفت بودن گیاهان و ... (نظام خلقت) نشانه‌های روشنی برای اهل تفکر است (الرعد، 3) – یا فرستادن انبیا و کتب و هدایت تشریعی – مراحل زندگی و مرگ و ...، همه نشانه‌های هدایت کننده‌ای برای اهل تفکر می‌شمارد. دقت شود که حتی دستیابی به علوم تجربی نیز نتیجه «تفکر» در صنع خداوند متعال است.

اگر قدری بیندیشیم، مشمول دعای خیر امیرمۆمنان علی(علیه السلام) می‏شویم که فرمود: رحمت خدا بر انسانی باد که بیندیشد و عبرت گیرد و بینا شود

اسلام دین عقل، فکر،‌ شعور، تدبر و تذکر است. اصول دین در اسلام «تحقیقی» است و نه تقلیدی و ارزش معرفت (شناخت) بالاترین ارزش‌ها است و عمل با فکر، چه عبادت متعارف باشد و چه تلاش برای معیشت و زندگی روزمره، ارزش والاتری از عمل بدون فکر، از روی عادت، از روی جهالت، از روی تعصب، از روی خواهش‌های نفسانی و ... دارد.

ب - خوب است انسانی که در این عالم گسترده و جهان‌پهناور زندگی می‌کند، به «صنع» خدا و چگونگی آفرینش فکر کند – خوب است به مبدأ و معاد خود فکر کند – امیرالمۆمنین (علیه السلام) بدین مضمون فرمود که خدا رحمت کسی را که فهمید از کجا آمده در کجا هست و به کجا می‌رود؟ خوب انسان به اهداف خُرد و کلان خود در هر کاری و روش رسیدن به آنها فکر کند – به چگونگی تعامل با دیگران فکر کند – به علل گرفتاری‌ها، شکست‌ها، ناهنجاری‌های فردی و اجتماعی‌اش و چگونگی رفع آنها فکر کند،‌ به دوست شناسی و دشمن‌شناسی (تولی و تبری) فکر کند و ...، اینها همه عباداتی است که ارزش یک ساعت آن بیش از یک‌سال، هفتاد سال و یا یک عمر است، چرا که تعیین کننده، جهت‌دهنده و سازنده‌ی شخصیت فردی و اجتماعی بشر است. و البته تردیدی نیست که وقتی سایر عبادات متعارف چون نماز، روزه، امر به معروف و نهی از منکر و ... نیز با «تفکر» انجام پذیرد، والاترین ارزش و اثر را دارد.

 

نتیجه تعقل و عبرت چیست؟

رحمت خدا که در حدیث فوق از آن یاد شده، چیزی عجیب و غریبی نیست، همان نتایج اندیشه و عبرت است که آن حضرت در حدیثی دیگر فرمود: هرکه زیاد عبرت گیرد کمتر بلغزد و فرمود: عبرت گرفتن ، عصمت و مصونیت (از گناه و خطا) به بار می‏آورد.

افزودن دیدگاه جدید