عقاید شیعه: 71. قرآن، معجزه پیامبر اکرم.
پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) معجزات گوناگونى داشت، كه شرح آن در كتب تاريخ و حديث ضبط شده است. امّا در آن ميان، معجزه جاويدان او كه در تمامى ادوار مى درخشد، قرآن كريم است و سرّ اينكه رسول گرامى اسلام با چنين معجزه اى از ديگر پيامبران امتياز يافته، اين است كه آئين او، آئينى خاتم و جاودانه است، و آئين جاودانه نياز به معجزه اى جاودان دارد تا در هر عصر و نسلى برهان قاطع نبوت باشد، و افراد بشر در طول قرون بتوانند بدون مراجعه به اقوال ديگران مستقيماً به آن مراجعه كنند.
قرآن از جهات مختلفى جنبه اعجاز دارد، كه بحث گسترده درباره يكايك آنها از گنجايش اين رساله بيرون است و ما به طور فشرده آنها را يادآور مى شويم:
در روز نزول قرآن، نخستين چيزى كه چشم جهان عرب و استادان سخن و بلاغت را گرفت همان زيبايى كلمات، شگفتى و تازگى تركيب، و برترى معانى قرآن بود كه از مجموع آن به فصاحت و بلاغت تعبير مى كنند. اين ويژگى بر عرب آن روز (و امروز) كاملاً مشهود بوده و از همين رو پيامبر گرامى با تلاوت برخى از آيات قرآن و دعوت مكرّر به تحدّى، قهرمانان عرصه سخن و استادان بلاغت را به خضوع و خشوع وامى داشت و وادارشان مى كرد كه در برابر عظمت كلام او انگشت حيرت به دندان گرفته، و به فوق بشرى بودن آن اذعان كنند.
وليد بن مغيره، استاد سخن و شعر قريش، پس از شنيدن آياتى چند از پيامبر اكرم درباره آن چنين داورى كرد:
«به خدا سوگند، هم اكنون از محمّد (صلى الله عليه وآله وسلم) سخنى شنيدم كه نه به سخن انسانها، و نه به سخن جنّيان مى ماند. سخنى است داراى شيرينى و زيبايى خاص. شاخه هاى كلام وى پربار، و ريشه آن پربركت است؛ سخنى است والا كه هيچ سخنى برجسته تر از آن نيست، يعنى هرگز قابل رقابت نمى باشد». ([1])
اين تنها وليد بن مغيره نيست كه در برابر جمال ظاهرى و شكوه معنوى قرآن سر تعظيم فرود آورده است، بلكه ديگر بلغاى عرب نيز نظير عتبة بن ربيعه و طفيل بن عمرو نيز اظهار عجز كرده و به اعجاز ادبى قرآن اعتراف كرده اند. البته، عرب جاهلى به علت پايين بودن سطح فرهنگ خويش، از قرآن جز اين جنبه از اعجاز را ادراك نمى كرد، امّا زمانى كه اسلام، خورشيدوار، بر ربع مسكون جهان تابيد، متفكران جهان به غور و تأمّل در آيات بلند اين كتاب پرداخته و علاوه بر جهات ادبى، از جهات ديگر قرآن نيز كه هر يك مستقلاً گواهى روشن بر ارتباط آن با عالَمِ قدس است بهره گرفتند و در هر عصر، نكته هايى تازه از حقايق بى پايان آن آموختند، كه اين رشته همچنان ادامه دارد. . . .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[1] . مجمع البيان، 5/387.
افزودن دیدگاه جدید