چرا خدا قوانین خود را تغییر می دهد؟
قوانین در همه جای دنیا یا مدت و زمان دار هستند و یا بدون مدت و زمان می باشند . قوانینی که برای همه زمانها و مکانها قابل اجراست مقتضای حکمت و مصلحت آن است و البته همان حمکت گاهی اقتضا می کند که یک قانون و حکم فقط در محدوده زمان معین و مشخص قابل اجرا باشد .
در قرآن نیز احکام و آ یاتی از مرحله ثبوت حکم در واقع و تشریع با زمان معین و محدودی جعل شده است ، که عده بسیاری از علماء تفسیر و غیر تفسیر به علت عدم تامل در آیات چنین پنداشته اند که آ یات نسخ شده اند .
بیمار برای مداوای درد خود به پزشک مراجعه می کند . طبیب برای بهبودی وضع او داروهای را برای او تجویز می کند و به او می گوید فقط تا دو هفته باید این داروها مصرف شود با سر آمدن مدت معین خوردن داروها ممنوع می شود .آیا پزشک نادان بوده؟ چرا داروها را تا پایان عمر بیمار تجویز نکرده است؟
حکمت مدت معین وزمان محدود مصرف داروها چیست؟
قوانین در همه جای دنیا یا مدت و زمان دار هستند و یا بدون مدت و زمان می باشند .
قوانینی که برای همه زمانها و مکانها قابل اجراست مقتضای حکمت و مصلحت آن است و البته همان حمکت گاهی اقتضا می کند که یک قانون و حکم فقط در محدوده زمان معین و مشخص قابل اجرا باشد.
در قرآن نیز احکام و آیاتی از مرحله ثبوت حکم در واقع و تشریع با زمان معین و محدودی جعل شده است ، که عده بسیاری از علماء تفسیر و غیر تفسیر به علت عدم تامل در آیات چنین پنداشته اند که آیات نسخ شده اند.
نسخ به معنای ازاله و از بین بردن می باشد و در اصطلاح خاص علماء و دانشمندان دینی به معنای اینست که برداشتن حکمی از احکام ثابت دینی در اثر سپری شدن وقت و مدت آن، بنابراین آیه قرآن کریم، گاهی مدت و زمان آیه ای سرمی آید و خداوند بنابر مصلحت و حکمت خویش حکم دیگری را چایگزین می کند.
مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
هر حكمى را نسخ كنیم یا آن را به [دست] فراموشى بسپاریم بهتر از آن یا مانندش را مىآوریم مگر ندانستى كه خدا بر هر كارى تواناست(بقره/106)
شبهه مخالفین:
نسخ دراحکام خدا مستلزم یکی از دو امر محال است زیرا شارع و قا نونگذارکه حکم اولی را تغییر می دهد یا بدین جهت است که حکمت و مصلحت را در مقام تشریع و قانونگذاری رعایت نکرده بوده یا اینکه سرنوشت و عاقبت کار را نمی دانسته و در نتیجه قانون، در مقام اجرا با شکل روبرو شده و بناچار آن را نسخ کرده و تغییر داده است .دلی هر دو احتمال درباره شارع واقعی که خداست محال و غیر قابل قبول است .
آزمایش بندگان
در پاسخ به این شبهه می گوییم که حکمی که از طرف خداوند تشریع می شود گاهی هدف از تشریع آن اجرا شدن آن حکم نیست بلکه هدف آزمایش و امتحان افراد و یا اتمام حجت است و نسخ در اینگونه موارد کوچکترین اشکال و محذوری ندارد .زیرا حالت تکلیف و برداشتن تکلیف در هر جای خود دارای حکمت و مصلحت است .
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَیْرٌ لَّكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
اى كسانى كه ایمان آوردهاید هرگاه با پیامبر [خدا] گفتگوى محرمانه مىكنید پیش از گفتگوى محرمانه خود صدقهاى تقدیم بدارید این [كار] براى شما بهتر و پاكیزهتر است و اگر چیزى نیافتید بدانید كه خدا آمرزنده مهربان است.(مجادله /12)
أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَیْكُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُون
َآیا ترسیدید كه پیش از گفتگوى محرمانه خود صدقههایى تقدیم دارید و چون نكردید و خدا [هم] بر شما بخشود پس نماز را برپا دارید و زكات را بدهید و از خدا و پیامبر او فرمان برید و خدا به آنچه مىكنید آگاه است.(مجادله /13)
روایات فراوانی به طریق شیعه و سنی وارد شده است که چون این آیه شریفه نازل گردید، به جز امیر مومنان (علیه السلام) کسی به آن عمل نکرد و آن حضرت تنها یک دینار پول داشت که آن را به ده درهم تبدیل نمود و هر وقت می خواست با رسول اکرم به گفتکوی سری بپردازد، یک درهم صدقه می داد تا گفتگوی وی به ده بار رسید بنابراین، آیه شریفه نجوا، به جز بوسیله آن حضرت، مورد عمل قرار نگرفته است.
مدت این حکم بیش از یک ساعت نبود و وسیله آزمایش افراد و سنجش انسانی و اخلاقی و ایمانی آنان بود و بذل مال و انفاق به فقراء در راه خدا و به خاطر تماس و گفتگو با رسول خدا (صلی الله علیه وآله) موجب تکامل روحی و پرورش جنبه های ایمانی آنان نیز می گردید.
سرآمدن زمان حکم
گاهی نیز ممکن است که یک حکمی که روی مصلحت واقعی تشریع شده بود پس از مدتی نسخ شود ،ولی نه به این معنی که آن حکم برای همیشه تشریع شده بود و بعدا در اثر کشف مصلحت واقعی با برحورد با اشکال در مقام اجرا ء ، بناچار از طرف شارع تبصره خورده و یا تغییر پیدا کرده است بلکه بدین معنی که مدت آن حکم در علم خدا از روز اول کوتاه و موقت بوده و پس از تمام شدن مدت آن ، رفع و یا تغییر آن اعلان شده است .نسخ بدین معنی نیز مانند معنی اول هیچ اشکال و محذوری ندارد. ، نه با علم خدا منافات دارد و نه با مصلحت و حکمت وی .
حکمی که از طرف خداوند تشریع می شود گاهی هدف از تشریع آن اجرا شدن آن حکم نیست بلکه هدف آزمایش و امتحان افراد و یا اتمام حجت است و نسخ در اینگونه موارد کوچکترین اشکال و محذوری ندارد .زیرا حالت تکلیف و برداشتن تکلیف در هر جای خود دارای حکمت و مصلحت است
بنابر این ، نسخ شرعی در واقع به این معنی است که مدت حکم از اول موقت و محدود بوده و سپری شدن دوران آن ، بعدا بعنوان نسخ اعلان می شود و نسخ به این معنی هیچ اشکال ندارد و قطعا امکان پذیر می باشد .زیرا تاثیر و دخالت خصوصیات و شرائط زمان در ملاک و حکمت احکام و تشریع آن قابل انکار و تردید نیست وممکن است شرایط و خصوصیتی داشته باشد که حکم مخصوصی را ایجاب کند و زمان دیگر با شرایط خاص حکم دیگر را.
وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ یَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْكُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِی وَلأُتِمَّ نِعْمَتِی عَلَیْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
و از هر كجا بیرون آمدى [به هنگام نماز] روى خود را به سمت مسجدالحرام بگردان و هر كجا بودید رویهاى خود را به سوى آن بگردانید تا براى مردم غیر از ستمگرانشان بر شما حجتى نباشد پس از آنان نترسید و از من بترسید تا نعمتخود را بر شما كامل گردانم و باشد كه هدایتشوید (150/بقره )
ایه قبله دقیقا بیانگر همین مهم است زیرا مسلمانان اول به سمت قبله یهودیان نماز می خواندند ولی پس از بسر آمدن زمان معین این آیه نازل شد و کعبه قبله گاه اصلی تمام مسلمانان جهان شد
اگر این ممکن باشد که یک ساعت و یا یک روز معینی و یا یک هفته و ماه معینی در انجام دادن عملی ، دارای مصلحت و مفسده باشد .در این صورت سال نیز می تواند در وجود مصلحت یا مفسده ملاک باشد.یعنی انجام دادن فعلی در سالهای معینی دارای مصلحت باشد و پس از انقضای آن سالها ، انجام دادن آن عمل مصلحا نباشد، بلکه گاهی هم شاید مفسده ای را در بر بگیرد .
منابع :
البیان – حضرت آیة الله سید ابوالقاسم خویی
التمهید-آیة الله محمد هادی معرفت
افزودن دیدگاه جدید