یک دروغ بسیار بزرگ!!

یک دروغ بسیار بزرگ!!
 
یکی از شبه ها یا بهتر بگوییم تهمتهای رایج بی خدایان یا آنان که بر خود ناروا مهر دگر اندیشی زده اند شبه "ازدواج پیامبر اسلام با عایشه دختر ابو بکر" و "سن بسیار پایین عایشه در این ازدواج" است.
بهتر است ایتدا صورت مسئله یا قضیه و نتیجه گرفته شده و شیوه رسیدن به آنرا مطرح کنیم و سپس به ارائه دلایلی پیرامون نادرستی گزاره اخیر بپردازیم.
اگر بخواهیم صورت قضیه یاد شده را بصورتی ریاضی فرمولبندی کنیم خواهیم داشت:
قضیه: پیامبر اسلام به ازدواج با کودکان کم سن و سال علاقه داشت!!
مثال و تنها همین مثال در چنته شبه افکنان است: پیامبر با عایشه در سنی پایین ازدواج کرده است.
 
شیوه اثبات: تکیه بر احادیث روایت شده!!
در اینجا بنده با فرض مسئله سر و کار خواهیم داشت و اینکه آیا اساسا چنین فرضیه ای و با توجه به شیوه اثبات فرض که همانا تکیه بر احادیث است قابل استناد و تکیه هست یا خیر.
به عبارتی نشان خواهیم داد آیا فرضیه یاد شده در دادگاه احادیث و روایات و سندیت تاب و توان ایستادگی و مقاومت خواهد داشت یا خیر.

 

اصل ماجرا:
اگر اصل ماجرا را بپرسید آنستکه در کتاب صحیح بخاری و برخی دیگر از کتابهای حدیث و روایت آورده شده و البته مطرح کننده شبه نیز بهمین کتابها استناد کرده است که :
يروي ابن سعد عن عائشة قولها : تزوجني رسول الله ( ص ) في شوال سنة عشر من النبوة قبل الهجرة لثلاث سنين وأنا ابنة ست سنين . وهاجر رسول الله فقدم المدينة يوم الاثنين لاثنتي عشرة ليلة خلت من شهر ربيع الأول . وأعرس بي في شوال على رأس ثمانية أشهر من المهاجر . وكنت يوم دخل بي ابنة تسع سنين
*طبقات ابن سعد ح‍ 8 ترجمة عائشة . باب ذكر أزواج رسول الله .
ابن سعد به نقل از عایشه روایت میکند که: پیامبر در شوال سال دهم بعثت و سه سال پیش از هجرت در حالیکه شش ساله بودم با من ازدواج کرد. سپس پیامبر در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول(!!)به مدینه هجرت نمودند. و در شوال همان سال درست هشت ماه بعد بر من دخول نمود که در آن هنگام من 9 ساله بودم.

ویا روایتهایی دیگر از این دست در صحيح مسلم و بخاري که در پی خواهد امد

در اين رويات كه از خود عايشه همسر پیامبر نقل شده است اشاره دارد که :
عایشه میگوید: رسول خدا (ص)در ماه شوال سال دهم بعثت و درست سه سال پیش از هجرت از مکه به مدینه در حالیکه دختری شش ساله بودم با من ازدواج کرد.سپس پیامبر در روز دوازدهم ماه ربیع االاول وارد مدینه شد و پس از هشت ماه در شوال همان سال یعنی در نه سالگی بر من داخل شد.
این روایت بگونه ای دیگر نیز در صحیح بخاری و در باب نکاح الصغار من الکبار !!-ازدواج دختران خرد سال از مردان بزرگسال - آورده شده و کما بیش مورد استناد شبه افکنان قرار گرفته است.
بنده این روایات را درچند زمینه مورد کنکاش و محک قرار خواهم داد باشد که خوانندگان خود به داوری در این باره بپردازند.

 

1-سلسله سند روایت
نخستین نکته ای که در همگی این روایتها و راویان انها نهفته است آنستکه این روایتها خود از دو شبه اساسی رنج میبرند:
راوی تمامی این روایتها خود عایشه یا خواهر زاده اش ابن عامراست!!
چگونه کودکی شش ساله تمامی این جزئیات را چنین دقیق و با تاریخ روشن در ذهنش حفظ کرده ؟!!آنجا که میگوید:
پیامبر در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول(!!)به مدینه هجرت نمودند. و در شوال همان سال درست هشت ماه بعد بر من دخول نمود
در نظر داشته باشیم این حافظه یک کودک شش ساله بوده یا نه ساله بوده که این جزئیات را حفظ کرده است!!
 
- تنها روایتهایی هستند که بیانگر سن دقیق تنها و تنها یکی از همسران پیامبر هستند و این مطلب انگاه پرسش بر انگیز تر خواهد شد که بدانیم در همان سال و با اندک فاصله زمانی –چند روزه- پیامبر همسری دیگر نیز اختیار داشت به نام: سودة بنت زمعةتفصیل خواستگاری و ازدواج سوده را امام احمد بن حنبل چنین آورده است:
 
وقال الإمام أحمد في مسند عائشة أم المؤمنين : حدثنا محمد بن بشر ، حدثنا بشر ، حدثنا محمد بن عمرو [ حدثنا ] أبو سلمة ويحيى ، قالا : لما هلكت خديجة جاءت خولة بنت حكيم امرأة عثمان بن مظعون دخلت على سودة بنت زمعة فقالت : ما أدخل الله عليك من الخير والبركة ؟ ! قالت : وما ذاك ؟ قالت : أرسلني رسول الله صلى الله عليه وسلم أخطبك إليه . قالت : وددت ، ادخلي إلى أبى بكر فاذكري ذلك له ، وكان شيخا كبيرا قد أدركه السن قد تخلف عن الحج ، فدخلت عليه فحييته بتحية الجاهلية ، فقال : من هذه ؟ قالت : خولة بنت حكيم . قال : فما شأنك ؟ قالت : أرسلني محمد بن عبد الله أخطب عليه سودة . فقال : كفء كريم ، ما تقول صاحبتك ؟ قالت : تحب ذلك . قال ادعيها إلى . فدعتها قال : أي بنية ، إن هذه تزعم أن محمد بن عبد الله بن عبد المطلب قد أرسل يخطبك ، وهو كفء كريم ، أتحبين أن أزوجك به ؟ قالت : نعم . قال : ادعيه لي . فجاء رسول الله صلى الله عليه وسلم فزوجها إياه . فجاء أخوها عبد بن زمعة من الحج ، فجاء يحثى على رأسه التراب . فقال بعد أن أسلم : لعمرك إني لسفيه يوم أحثي في رأسي التراب أن تزوج رسول الله صلى الله عليه وسلم سودة بنت زمعة !

 

*السيرة النبووية- إبن كثير- برگ 143-144

 

امام احمد بن حنبل در مسند عایشه به نقل از بشر به نقل از محمد بن عمرئ به نقل از ابو سلمه و یحیی آورده است: و آنگاه که خدیجه (نخستین همسر پیامبر) فوت نمود خوله دختر حکیم و همسر عثمان (پس از مشورت با رسول خدا) بر سوده بنت زمعه وارد شد و او را از پدر ش خواستگاری ننمود...
 
در این میان باید پرسید چرا در مورد اول با انکه هر دو ازدواج در یک زمان صورت گرفته سن یکی از همسران پیامبر بگونه ای صریح و روشن مشخص و در موردی دیگر چنین نا معلوم و مبهم است؟ حال آنکه امام احمد بن جنبل خود درتفصیل خواستگاری را همزمان با این روایت یاد میکند:
وقال الإمام أحمد في مسند عائشة أم المؤمنين : حدثنا محمد بن بشر ، حدثنا بشر ، حدثنا محمد بن عمرو [ حدثنا ] أبو سلمة ويحيى ، قالا : لما هلكت خديجة جاءت خولة بنت حكيم امرأة عثمان بن مظعون فقالت : يا رسول الله ألا تزوج ؟ قال : من ؟ قالت : إن شئت بكرا ، وإن شئت ثيبا . قال : فمن البكر ؟ قالت أحب خلق الله إليك عائشة ابنة أبى بكر . قال : ومن الثيب ؟ قالت سودة بنت زمعة ، قد آمنت بك واتبعتك . قال : فاذهبي فاذكريهما على . فدخلت بيت أبى بكر فقالت : يا أم رومان ماذا أدخل الله عليك من الخير والبركة ! قالت : وما ذاك ؟ قالت : أرسلني رسول الله صلى الله عليه وسلم أخطب عليه عائشة ، قالت : انظري أبا بكر حتى يأتي . فجاء أبو بكر فقلت : يا أبا بكر ماذا أدخل الله عليكم من الخير والبركة ! قال : وما ذاك ؟ قالت : أرسلني رسول الله صلى الله عليه وسلم أخطب عليه عائشة . قال : وهل تصلح له ؟ إنما هي ابنة أخيه . فرجعت إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فذكرت ذلك له قال : " ارجعي إليه فقولي له : أنا أخوك وأنت أخي في الاسلام وابنتك تصلح لي " . فرجعت فذكرت ذلك له قال : انتظري ، وخرج . قالت أم رومان : إن مطعم بن عدي قد ذكرها على ابنه ، ووالله ما وعد أبو بكر وعدا قط فأخلفه . فدخل أبو بكر على مطعم بن عدي وعنده امرأته أم الصبي . فقالت : يا ابن أبي قحافة لعلك مصبئ صاحبنا تدخله في دينك الذي أنت عليه إن تزوج إليك ؟ ! فقال أبو بكر للمطعم بن عدي أقول هذه تقول ؟ [ قال : ] .إنها تقول ذلك . فخرج من عنده وقد أذهب الله ما كان في نفسه من عدته التي وعده . فرجع فقال لخولة : ادعى لي رسول الله صلى الله عليه وسلم . فدعته فزوجها إياه ، وعائشة يومئذ بنت ست سنين .

 

امام احمد بن حنبل در مسن عایشه به نقل از بشر به نقل از محمد بن عمرئ به نقل از ابو سلمه و یحیی آورده است: و آنگاه که خدیجه (نخستین همسر پیامبر) فوت نمود خوله دختر حکیم و همسر عثمان نزد رسول خدا آمده و گفت : ای پیامبر خدا آیا نمیخواهی ازدواج کنی پس پیامبر گفت : با که؟ خوله گفت : اگر خواهان باشی یک بکر و دیگری غیر باکره.پس پیامبر گفت بکر کیست و غیر باکره کیست.پس سوده گفت بکر عایشه دختر ابوبکر و غیر بکر سوده بنت زمعه است....(خلاصه)
 
*السيرة النبووية- إبن كثير- برگ 142-143
بر پایه آنچه در پی خواهد آمد نادرستی جزئیات این خواستگاریها هم نشان داده خواهد شد و چنانچه خواهد گذشت عایشه بتکره نیز نبوده است اما بهر حال در اصل همزمانی دو ازدواج شکی نیست!!
چرا با انكه هر دو ازدواج در یک زمان صورت گرفته اند چرا سن یکی از همسران چنین دقیق و روشن است و سن همسر دیگر نامشخص و غیر معلوم!!
ممکن است پاسخ دهند خوب چون عایشه راوی این روایت است پس طبیعی است که سن خود را بداند اما سن آن دیگر همسر را نداند یا چون بقول خودش 6 ساله بوده به یاد اوردن سن این زن برایش مشكل است اما از نظر منطقی باز دچار تناقض دیگری خواهیم شد و اینکه:

چنانکه معروف است عایشه دچار حسد فوق العاده زیادی نسبت به بقیه همسران پیامبر بوده و گاه و بیگاه چنین احساسی را ابراز میکرده از جمله:

وقال ابن حجر : إن عائشة كانت تغار من نساء النبي وكانت تغار من خديجة أكثر . .

*فتح الباري ح‍ 7 / 136

ابن حجر میگوید: عایشه نسبت به دیگر زنان پیامبر بویژه خدیجه بسیار حسادت میورزید

عن عائشة قالت : كان رسول الله صلى الله عليه وسلم لا يكاد يخرج من البيت حتى يذكر خديجة . فيحسن الثناء عليها. فذكرها يوما " من الأيام فأدركتني الغيرة . فقلت : هل كانت إلا عجوزا " ، فقد أبدلك الله خيرا " منها ، فغضب ، ثم قال : لا والله ما أبدلني الله خيرا " منها ، آمنت بي إذ كفر الناس . وصدقتني إذ كذبني الناس ، وواستني في مالها إذ حرمني الناس . ورزقني الله منها أولادا " إذ حرمني أولاد النساء ، قالت عائشة : فقلت في نفسي لا أذكرها بسيئة أبدا "
* أحمد وإسناده حسن ( الزوائد 224 / 9 ) وابن عبد البر ( الإستيعاب 287 / 4 ) وابن كثير ( البداية والنهاية 92 / 8 ) .
عايشه میگوید: پیامبر از خانه بیرون نمیشد مگر انکه از خدیجه یادی کند ئ او را به نیکی یاد فرماید پس در روزی از روزها دچار حسادت فراوان نسبت به او شده و گفتم ای پیامبر مگر خدیجه چیزی بیش از یک پیرزن بود؟!! پس پیامبر خشمگین شده و فرمود : نه به خدا قسم خدا بهتر از خدیجه به من نداد.....
عن عائشة قالت : ما غرت على امرأة كما غرت على خديجة ، وما بي أن أكون أدركتها . ولكن لكثرة ذكر رسول الله " صلى الله عليه وآله وسلم " إياها ، وإن كان ليذبح الشاة ؟ فيتبع بذلك صدائق خديجة يهديها لهن.
*صحيح البخاري ج 9 ص 292 ، و ج 5 ص 48 ، و ح 7 ص 47 ، و ج 8 ص 15 ، وصحيح مسلم ج 7 ص 134 و 133 ، وأسد الغابة ج 5 ص 438 ، والمصنف ج 7 ص 493 ، والاستيعاب هامش الإصابة ج 4 ص 286 ، وصفة الصفوة ج 2 ص 8 ، عن البخاري ، ومسلم ، وتاريخ الاسلام للذهبي ج 2 ص 153 ، والبداية والنهاية ج 3 ص 12.
عايشه میگوید: به هيچ زنی به اندازه خدیجه حسادت نورزیدم با انکه او را هرگز ندیده بودم ....
وقد ذكر النبي " صلى الله عليه وآله وسلم " خديجة يوما ، فغارتأم المؤمنين ، فقالت : هل كانت إلا عجوزا أبدلك الله خيرا منها ؟ وفي لفظ مسلم : " وما تذكر من عجوز من عجائز قريش ، حمراء الشدقين ، هلكت في الدهر ، أبدلك الله خيرا ممنها " ؟ فغضب " صلى الله عليه وآله وسلم " ، ‹ صفحة 292 › حتى اهتز مقدم شعره ، ثم قال : لا والله ، ما أبدلني الله خيرا منها الخ الرواية.

 

روزی پیامبر از خدیجه یاد کرد پس عایشه از خشم و حسادت بر آشفته و گفت:.....

*صحيح مسلم ج 7 ص 134 ، لكنه لم يذكر جوابه " صلى الله عليه وآله وسلم " وأسد الغابة ج 5 ص 857 / 558 و 438 والإصابة ج 4 ص 283 ، والاستيعاب هامشها ج 4 ص 286 / 287 ، وصفة الصفوة ج 2 ص 8 ، ومسند أحمد ج 6 ص 117 ، وليراجع البخاري ج 2 ص 202 ط سنة 1309 ه‍ . ق والبداية والنهاية ج 3 ص 128 واسعاف الراغبين بهامش نور الابصار ص 96 .

وقال العسقلاني والقسطلاني : " وأن عائشة كانت تغار من نساء النبي " صلى الله عليه وآله وسلم " ، لكن كانت تغار من خديجة أكثر " .
* فتح الباري ج 7 ص 102 ، وإرشاد الساري ج 6 ص 166 و ج 8 ص 113 .
عايشه نسبت به دیگر زنان پیامبر حسادت میورزید اما نسبت به خدیجه بیشتر...
نمونه هاي چنین حسادتهایی در تاریخ عایشه فراوان است اما آنچه برای ما مهم است آنستکه کسیکه داری چنین حسادتی بوده بی شک برای قیاس و به رخ کشیدن و ارضای حس برتری جویی هم که بوده باید جهت مقایسه هم که شده سن همسر دیگر –همزمان- را نیز روایت میکرده که مثلا من شش ساله و بودم و همسر دیگری مثلاٌ 30 ساله.اما میبینیم در هیچ جا عایشه اشاره ای به سن سوده بنت زمعه نمیکند با آنکه درست در یک زمان به عقد هم در آمده بودند.
حال فرض کنید گفته شود که سوده در زمانی که عایشه این حدیث- یعنی حدیث شش ساله بودنش- را روایت کرده سوده بنت زمعه از دنیا رفته بوده است. اما نادرستی چنین فرضیه ای هنگامیکه مشخص میشود که بدانیم عایشه دارای حسادت فراوانی نسبت به خدیجه همسر اول پیامبر که او هم در زمان ازدواج پیامبر با عایشه فوت کرده بوده !! , است. آنهم بر پایه روایتهای زیر:
وقد ذكر النبي " صلى الله عليه وآله وسلم " خديجة يوما ، فغارت أم المؤمنين ، فقالت : هل كانت إلا عجوزا أبدلك الله خيرا منها ؟ وفي لفظ مسلم : " وما تذكر من عجوز من عجائز قريش ، حمراء الشدقين ، هلكت في الدهر ، أبدلك الله خيرا ممنها " ؟ فغضب " صلى الله عليه وآله وسلم " ، ‹ صفحة 292 › حتى اهتز مقدم شعره ، ثم قال : لا والله ، ما أبدلني الله خيرا منها الخ الرواية.
*صحيح مسلم ج 7 ص 134 ، لكنه لم يذكر جوابه " صلى الله عليه وآله وسلم " وأسد الغابة ج 5 ص 857 / 558 و 438 والإصابة ج 4 ص 283 ، والاستيعاب هامشها ج 4 ص 286 / 287 ، وصفة الصفوة ج 2 ص 8 ، ومسند أحمد ج 6 ص 117 ، وليراجع البخاري ج 2 ص 202 ط سنة 1309 ه‍ . ق والبداية والنهاية ج 3 ص 128 واسعاف الراغبين بهامش نور الابصار ص 96 .
روزی پیامبر از خدیجه یاد کرد پس عایشه از خشم و خسادت بر آشفته و گفت : ای پیامبر مگر خدیجه چیزی بیش از یک پیرزن بود؟!! پس پیامبر خشمگین شده و فرمود : نه به خدا قسم خدا بهتر از خدیجه به من نداد.....
از سوی دیگر چنانچه گذشت عایشه نسبت به تمامی زنان پیامبر حسادت میورزیده حال چگونه است که برای ارضای این حس هیچ یادی از سن بسیار زیادتر سوده بنت زمعه و یا باکره نبودنش نمیکند باز جای پرسش فراوان دارد.
اما اصولا اینها تنها دلایل منطقی جعلی بودن روایتهای عایشه نیستند بلکه مجموعه ای از دلایل ما را به این سمت هدایت میکند که در پی خواهد امد.
 
خواستگاری نشدنی!!
از نخستین تناقضهای بسیار صریح موجود در روایتهای نقل شده در بخاری و برخی منابع دیگر درباره جریان ازدواج پیامبر اسلام با عایشه جریان خواستگاری عایشه توسط پیامبر از پدرش ابو بکر است آنچه درستی این روایت را از پایه با مشکل روبرو میکند :
حديث خطبة عائشة فمنها : ما رواه في كتاب النكاح عن عروة أن النبي - صلى الله عليه وآله وسلم - خطب عائشة ، فقال له أبو بكر : إنما أنا أخوك ، فقال : « أنت أخي في دين الله وكتابه وهي لي حلال ».
*صحيح البخاري كتاب النكاح باب تزويج الصغار رقم 5081
در این روایت ابو بکر در پاسخ خواستگاری پیامبر از دخترش عایشه در پاسخ پیامبر میگوید که چنین چیزی شدنی نیست زیرا که من برادر شما هستم- اشاره به پیمان برادری ابوبکر با پیامبر-!!
مکشلی که این روایت با آن روبروست آنستکه جریان خواستگاری چنانچه عایشه مدعی است پیش از هجرت پیامبر به مدینه و در مکه اتفاق افتاده است !!
اما پیمان برادری میان مسلمانان چنانکه پیامبر آنرا بست در مدینه و پس از هجرت از مکه به مدینه رخ داد!!
حالا چگونه ممکن است پیمان برادری که بعدا در مدینه بسته شده در اینجا و پیش از وقوع مورد استناد ابوبکر قرار گیرد خوب باید از عایشه پرسید و بعد از هم بخاری و در پایان هم از دگر اندیشی که بدون اندکی خرد ورزی به چنین روایتی استناد میکند!!

 

ازدواج عایشه پیش از پیامبر و باکره نبودن او!!
در کتب تاریخ و سیرت روایتهای فراوانی وجود دارند که با روایتهای مورد استناد در بخش پیشین تناقض فاحشی دارند از جمله:
يروي ابن سعد عن عائشة قولها : تزوجني رسول الله ( ص ) في شوال سنة عشر من النبوة قبل الهجرة لثلاث سنين وأنا ابنة ست سنين . وهاجر رسول الله فقدم المدينة يوم الاثنين لاثنتي عشرة ليلة خلت من شهر ربيع الأول . وأعرس بي في شوال على رأس ثمانية أشهر من المهاجر . وكنت يوم دخل بي ابنة تسع سنين .
*طبقات ابن سعد ح‍ 8 ترجمة عائشة . باب ذكر أزواج رسول الله . .
ابن سعد به نقل از عایشه روایت میکند که: پیامبر در شوال سال دهم بعثت و سه سال پیش از هجرت در حالیکه شش ساله بودم با من ازدواج کرد. سپس پیامبر در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول(!!)به مدینه هجرت نمودند. و در شوال همان سال درست هشت ماه بعد بر من دخول نمود که در آن هنگام من 9 ساله بودم.
أن الرسول ( ص ) تزوج عائشة وهي ابنة ست . ودخل بها وهي ابنة تسع.
* البخاري كتاب النكاح ومسلم .
پیامبر با عایشه در سن شش سالگی ازدواج و در نه سالگی بر او داخل شد...
این روایتها همگی بیانگر سن پایین عایشه البته به روایت خود عایشه و در کتابهای حدیث سنی و در بخش ازدواج دختران خرد سال با مردان بزرگسال آورده شده است!!

 

از سوی دیگر:
يقول ابن حجر : كان مولدها في الإسلام قبل الهجرة بثمان سنين أو نحوها ومات النبي ( ص ) ولها نحو ثمانية عشر عاما.
ابن حجر ميگوید: تولد عایشه تقریبا هشت سال پیش از هجرت است و در هنگام وفات پیامبر عایشه 18 سال داشته است.
*فتح الباري ح‍ 7 / 107
وحسب قول ابن حجر يكون تاريخ ميلاد عائشة في السنة الخامسة للبعثة على أساس أن الرسول قضى في مكة ثلاثة عشر عاما.
بر پایه گفته این حجر تاریخ تولد عایشه در سال 5 بعثت بوده است ...
* كتاب الفضائل باب كم بقي النبي في مكة والمدينة ؟.
بر پايه اين روايتها كه نقل كر ده اند عايشه بايستي در سال چهارم يا پنجم بعثت بدنیا آمده باشد اما با یک حساب سر انگشتی میتوان فهمید که عایشه خود میگوید سه سال پیش از هجرت پیامبر به مدینه و در سال دهم بعثت و در سن شش سالگی با عایشه ازدواج کرده است پس از یک سال از هجرت بر او دخول کرده است.
خوانندگان دقت داشته باشند:
- سال تولد بر پایه روایت عایشه :سال چهارم

- سن ازدواج بر پایه روایت عایشه : شش سالگی

: سه سال پیش از هجرت

: سال دهم بعثت

 

بر پایه روایت های دیگر نقل شده دیگر از خود عایشه از جمله:
- يروي أبو داود عن عائشة قالت : تزوجني رسول الله ( ص ) وأنا بنت سبع . قال سليمان : أو ست . ودخل بي وأنا بنت تسع...
* كتاب النكاح
ابن داوود از عایشه روایت میکند از عایشه: پیامبر با من ازدواج کرد در هفت سالگی و در نه سالگی بر من داخل شد ...
- ويروي النسائي عن عائشة قالت : تزوجني رسول الله ( ص ) لسبع سنين ودخل علي لتسع سنين ( 2 ) . .
*كتاب النكاح
نسايي از عايشه رويت ميكند كه:پیامبر با من ازدواج کرد در هفت سالگی و در نه سالپی بر من داخل شد ...
- يروي ابن ماجة عن عبد الله قال : تزوج النبي ( ص ) عائشة وهي بنت سبع وبنى بها وهي بنت تسع وتوفي عنها وهي بنت ثماني عشر سنة ( 3 ) . .
*كتاب الأنكحة .
ابن ماجه از عبد الله روایت میکند:پیامبر با عایشه در هفت سالگی ازدواج و در نه سالگی بر او داخل شده و در هنگام وفات پیامبر عایشه 18 ساله بود...
بر این پایه تاریخ تولد عایشه در سال سوم بعثت خواهد بود و نه چهارم و بنابراین در سن ده سالگی دخول بر او صورت گرفته نه نه سالگی .
بنابر این خود روایت عایشه دارای تناقض خواهد شد!!
حال چگونه میتوان دو روایت نقل شده از یک نفر میتواند دارای چنین تناقضهای فاحشی باشد خود جای پرسش دارد.

پس سن دقیق عایشه در هنگام ازدواج چند سال بوده است؟

اما تا بدینجا به ارائه دلایلی پرداختیم که بی پایه گی ادعاهای عایشه و عدم امانتداری بخاری را در نقل روایت نشان میداد به عبارتی استلال ما در اینجا بر پایه رد بناشده بود اما پرسش که در اینجا ممکن است برای خواننده گرامی پیش بیاید انستکه:

بالاخره عایشه در هنگام این ازدواج چند سال داشته؟

و البته پرسشی نیکو و بجاست!!

در این بخش به ارائه شواهدی خواهیم پرداخت که حدود سن عایشه را در هنگام ازدواج با پیامبر اسلام نشان خواهد داد :

- ازدواج با جبیر:

جریان ازدواج عایشه با جبیر در بالا آورده شد از این ازدواج و جریان باکره نبودن عایشه میتوان چنین نتیجه گرفت که عایشه بسیار بزرگتر از انچیزی است که در روایتها نقل شده از خودش ادعا میکند در آنجا اشاره کردیم اگر فرض را بر این بگیریم که عایشه در هنگام ازدواج با جیبر دست کم 7 یا 9 ساله بوده باشد با توجه به اینکه جبیر و پدرش مطعمه در شما مشرکین بوده اند چون ازدواج بنا بر این روایتها پیش از بعثت انجام پذیرفته !! بنابر این عایشه و اگر باز فرض کنیم ایت ازدواج با جبیر دست کم یک سال پیش از بعثت انجام پذیرفته باشد بنا براین عایشه در هنگام بعثت ده ساله و در ده سال پس از بعثت – تاریخ ازدواج با پیامبر بقول خودش- و در هنگام ازدواج 17 یا 19 ساله و در هنگام دخول 20 یا 22 ساله خواهد بود!!

اما باز فرض کنید از این روایت هم صرفنطر کنیم اما:

إن ابن إسحاق قد عد عائشة في جملة من أسلم أول البعثة ، قال : وهي يومئذ صغيرة . وأنها أسلمت بعد ثمانية عشر إنسانا فقط.

*سيرة ابن هشام ج 1 ص 271 ، وتهذيب الأسماء واللغات ج 2 ص 351 و 329 عن ابن أبي خيثمة في تاريخه عن ابن إسحاق ، والبدء والتاريخ ج 4 ص 146 .

بر پایه این روایت ابن هشام مدعی است عایشه در شما 18 نفر نخستین ایمان آورنده به پیامبر بوده یعنی در همان سال نخستین بعثت به پیامبر ایمان آورده !! در حالیکه بسیار کم سن وسال بوده!!

باز اگر سن عایشه را در هنگام ایمان آوردن 7 یا 9 سال فرض کنیم بنابر این در هنگام ازدواج با پیامبر یعنی در سال دهم بعثت-بنا بر روایت خود عایشه- سن او در حدود 17 یا 19 سال خواهد بود!! و چون دخول بر او در مدینه یعنی سه سال بعد صورت گرفته پس بایستی سن او در هنگام دخول 20 یا 22 سال باشد!!

که دقیقا مطابق بر روایت پیشین خواهد بود!!

باز اگر سختگیرانه بخواهیم بررسی کنیم در خواهیم يافت بر پایه حدیث ذیل:

قوله " صلى الله عليه وآله وسلم " لفاطمة : أنها سيدة نساء العالمين ، وبين ما نسب إليه " صلى الله عليه وآله وسلم " من أنه لم يكمل من النساء إلا مريم ابنة عمران ، وآسية امرأة فرعون ، وأن فضل عائشة على النساء كفضل الثريد على سائر الطعام ( 1 ) .

*السيرة النبوية لابن كثير ج 2 ص 137 .

يقول الطحاوي : " قد يحتمل أن يكون ما في هذا الحديث قبل بلوغ فاطمة ، واستحقاقها الرتبة التي ذكرها رسول الله " صلى الله عليه وآله وسلم " لها . إلى أن قال : وأن كل فضل ذكر لغير فاطمة ، مما قد يحتمل أن تكون فضلت به فاطمة ، محتملا لان يكون وهي حينئذ صغيرة ، ثم بلغت بعد ذلك الخ " ( 2 ) .

*مشكل الآثار ج 1 ص 52 .

لقد قال الطحاوي هذا ، بعد أن جزم قبل ذلك بقليل ، بأن فاطمة صلوات الله وسلامه عليها كان عمرها حين توفيت خمسا وعشرين سنة ( 3 ) .

*مشكل الآثار ج 1 ص 47 .

در روایت شماره 1 پیامبر حضرت زهرا سلام الله علیها دختر خویش را سرور زنان جهان ملقب فرموده اند در همان حال و باز بر پایه روایتی که ابن کثیر آنرا نقل میکند پیامبر برتر عایشه نسبت به دیگر زنان خویش مانند برترری ترید-غذایی عربی محبوب- نیسبت به دیگر غذاها میدانند این حدیث چنانکه طحاوی در کتاب مشکل الاثار اعتراف دارد پیش از حدیث اولی یعنی ملقب نمودن فاطمه سلام الله علیها به سرور زنان جهان بوده است!!

تا اینجا را داشته باشید!!

از دیگر سو چنانکه خود طحاوی روایت کرده حضرت زهرا سلام الله علیها در هنگام فوت 25 سال سن داشته اند. به دیگر سخن اگر داده های زیر رابه صورت ریاضی فرمولبندی کنیم:

- پیامبر 13 سال پس از بعثت در مکه اقامت داشته اند.

- سپس پیامبر در سال سیزدهم بعثت به مدینه مهاجرت کردند.

- پیامبر 10 سال در مدینه اقامت گزیدند.

- چون این روایت بیانگر آنستکه حضرت زهرا سلام الله علیها در سن 25 سالگی به شهادت رسیدند اگر در نظر بگیریم 10+13=23 در این صورت لاجرم حضرت زهرا سلام الله علیها بایستی دو سال پیش از بعثت یا بنابر دیگرروایتها سه سال پیش از بعثت بدنیا آمده باشند.

- روایت برتری عایشه نسبت به دیگر زنان چون بنا بر روایت طحاوی در هنگامی بیان شده که حضرت زهرا هنوز به بلوغ نرسیده اند بنابراین متیوان نتیجه گرفت:

الف- عایشه در آن هنگام زن کاملی بوده است که با دیگر زنان چون مریم یا آسیه مقایسه شده است از طرف دیگر چون حضرت زهرا در سن 25 سالگی وفات یافته اند نبابر این این روایت نشاندهنده این است که عایشه در آن هنگام بسیار بزرگتر از آنچه خود گفته(18 سال)، بوده است!!

ب- عایشه مدعی است در هنگام فوت پیامبر 18 ساله بوده- بنا بر روایت خودش- در حالیکه میدانیم حضرت زهرا درست در هنگام فوت پیامبر و پس از 75 یا به روایت دیگر 90 روز به شهادت رسیدند و بنابر این روایت در سن 25 سالگی!! حال چگونه میتوان این تناض را با تناقض حدیث برتری عایشه در هنگامیکه او زن کامل بوده و پيامبر به او نسبت به ىيطر ؤنانش برتري داده اما فاطمه سلام الله علیها هنوز به بلوغ نرسیده بوده، توجیه کرد؟

و اما عايشه مفتي!!

اما آنچه بيش از بيش روايتهاي بالا بودن سن عايشه حتى از 22 سال را در هنگام دخول را ميتوان در اين حديث كه سنيان همگي بر آن صحه گذاشته اند دريافت:

وأخرج ابن سعد عن القاسم قال : كانت عائشة استقلت بالفتوى في عهد أبي بكر وعمر وعثمان .

*الحاكم ( المستدرك 8 / 4 ) وسير أعلام النبلاء 133 / 2 .

عايشه در زمان ابو بکر و عمر و عثمان در صدور فتوا استقلال یافته بود!!

اگر روایت خود عایشه را در مورد سنش بپذیریم که در هنگام فوت پیامبر 18 سال داشته و چون پدرش بلافاصله در پس از پیامبر فوت کرده در اینصورت چگونه ممکن است زنی 18 ساله آنهم با حضور زنان دیگری چون ماریه قبطیه و ام سلمه و ... که هم بزرگتر از او و هم به گواهی تاریخ دانشمند تر بوده اند یا در حضور بانویی چون حضرت زهرا سلام الله علیها بتوند استقلال در قضاو فتوا دادن داشته باشد مگر آنکه سنش بسیار بیشتر از آنچه باشد که خود میگوید.

از دیگر سو ما در تاریخ با انبوهی از روایتهایی مواجهیم که عایشه از پیامبر نقل میکند حال اگر فرض کنیم که همانگونه که عایشه خود نقل میکند سنش در هنگام دخول پیامبر 9 سال بوده و آنچنانکه مدعی است در آن هنگام از فرط خرد سالی هنوز با اسباب بازهایش بازی میکرده اما باز میبینیم روایتهای فقهی عایشه که کورد استناد اهل سنت است بسیار فراوان است و لازمه اعتماد به آنها این استکه عایشه از حالت کودکی خارج شده باشد یعنی حداقل 16 ساله باشد تا بتوان به گفته وی اعتماد کرد با این حساب آیا منطقی است که در عرض دو سال یعنی تا 18 ساله شدن بیش از 25000 حدیث از پیامبر شنیده باشد تازه آنهم احادیث فقهی فقط؟!!

بسیار بعید بنظر میرسد!!

اما این روایتها چرا؟!!

در پایان ممکن است این پرسش برای خوانند پیش بیاید که چرا عایشه یا راویان سنی چنین احادیثی را برای وی جعل کرده اند؟!!

نخستین پاسخ را باید در نسبت عایشه با خلیفه اول جستجو کنید.عایشه دارای احادیث فراوانی درباره فضیلتهای پدرش از زبان پیامبر اسلام است اما لازمه باوراندن این افکار به مردم آنستکه کودکی عایشه با زندگی رسول خدا پیوند داده شود بنابر این خلفا – هر سه- بعلاوه معاویه به چنین کاری دست زدند و مجموعه ای از این دست روایتها را برای عایشه جعل کردند البته نباید در این میان از نقش رشوه و خرید وجدان نیز غافل شویم چرا که بنابر روایتهای ذیل:

فعن ذكوان مولى عائشة قال : قدم درج من العراق فيه جواهر إلى عمر بن الخطاب . فقال لأصحابه : أتدرون ما ثمنه. فقالوا : لا . ولم يدروا كيف يقسمونه . فقال : أتأذنون أن أرسل به إلى عائشة لحب رسول الله صلى الله عليه وسلم إياها . قالوا : نعم . فبعث به إليها.

*الحاكم ( المستدرك 8 / 4 ) وسير أعلام النبلاء 133 / 2 .

ذکوان غلام عایشه چنین نقل میکند که روزی جواهری ای از عراق برای عمر بن خطاب فرستاده شد . عمر از اطرافیان پرسید آیا میدانید قیمت آن چیست؟ گفتند:نه.و ندانستند چگونه انرا تقسیم کنند پس عمر از آنان اجازه خواست تا آنرا تمام و کمال به نزد عایشه بفرستند و انان نیز اذن بدینکار دادند!!

البته عمر این کار خود را با عشق پیامبر به عایشه توجیه میکند اما آیا این کار بدون ما به ازای قبلی برای عایشه بوده است؟

وأخرج ابن سعد عن مصعب بن سعد قال : . فرض عمر لأمهات المؤمنين عشرة آلاف . وزاد عائشة ألفين . وقال : إنها حبيبة رسول الله صلى الله عليه وسلم.

*الطبقات الكبرى 67 / 8 .

ابن سعد روایت میکند که عمر برای هر کدام از زنان پیامبر ده هزار (درهم) مقرری قرار دادند و برایعایشه دوهزار درهم بیشتر !!...

وفي عهد معاوية بن أبي سفيان . تعهد معاوية أم المؤمنين بالعطايا . روي عن عروة أن معاوية بعث إلى عائشة بمائة ألف.

* الحلية / أبو نعيم 47 / 7 ، سير أعلام النبلاء 131 / 2 ، المستدرك 13 / 4 .

معاویئ متعهد شده بود که ام المزمنین عایشه را با بخششها اکرام کند و عروئ روایت میکند که عایشه صد هزار درهم از معویه بخشش دریافت کرد.

وأخرج أبو نعيم عن عبد الرحمن بن القاسم قال : أهدى معاوية لعائشة ثيابا " وورقا " وأشياء توضع في أسطوانتها.

*الحلية 48 / 2 .

ابو نعيم ازعبد الرحمن بن قاسم روايت ميكند كه: معاوية به عايشه پیراهنهایی از جنس"وورقا" و اشیاء گرانبهای دیگری هدیه نمود!!

حالا چرا؟

در همین روایتهای جعلی جستجو کنید مثل روایتهای فضائل معاویه از زبان پیامبر که خانم عایشه روایت فرموده اند!!

نتیجه گیری!!

انگیزه عایشه و راویان از نقل چنین احادیث مجعولی چیزی جز پیوند زدن کودکی خود با پیامبر و افزودن اعتبار به روایتهای جعلی شان نبوده است!!

اما روی سخن ما با دگر اندیشانی است که فریاد خردگرایی شان گوش فلک را کر کرده است و گاه و بیگاه با پرچم کردن چنین شبه های نخ نما شده قصد توهین به پیامبر اسلام را دارند!!

این دگر اندیشان با آنکه معیار پذرش روایات تاریخی را فیلتر خرد میدانند اما دیدیم که این فیلتر درست عمل نکرده حالا خواننده گرامی میپرسد چرا؟

دو احتمال بیشتر وجود ندارد:

- یا غرضی در کار بوده و هست!!

-یا فیلتر آقایان کار نمیکند!!

مدعای آقایان دگر اندیش انستکه غرضی در کار نیست پس احتمال دوم صد در صد خواهد شد!! یعنی این فیلتر خرد در آنها یا بدرستی کار نمیکند یا بدرستی بکار برده نمیشود!!

افزودن دیدگاه جدید