چرا الله یاری شلوار خود را در ماه محرم درآورد ؟
بسم الله القاصم الجبارین
چرا الله یاری شلوار خود را در ماه محرم درآورد ؟
خوب این کار خیلی زشت و زننده است و هر کس بدی این کار را میفهمد ؟ مگر اینکه امر مهم تری باشد که شخص مجبور شده باشد جلوی چشم همه این کار را انجام داده باشد ولی آن امر مهم چه بوده که حضرت آیه الله این کار را انجام داده است ؟
در تاریخ آمده است که وقتی در جنگ صفین امیرالمومنین علی علیه السلام با عمرو عاص ل روبرو شد عمرو عاص که سخت ترسیده بود برای اینکه از شمشیر حیدری آقا فرار کند شلوار خود را در آورد درست است از مرگ نجات پیدا کرد ولی عیب خود را به همگان نشان داد .
یکی از ادله ما در بحث ولایت فقیه اصل ظلم ستیزی و زیر سلطه ظالم نرفتن بود ، لذا الله یاری که در مناظره که اصلا این مطلب را نفهمیده بود بعد از مناظره ظاهرا کمی به هوش آمده لذا به فکر چاره افتاد تا از این فضاحت نجات پیدا کند لذا برای نجات خود تنها راهی که یافته است این بود که امام حسین علیه السلام را ذلیل معرفی کند ( نعوذ بالله ) رعیت یزید بخواند و ادعا کند که امام حسین علیه السلام اصلا نمیخواست بجنگد و حتی در عاشورا بارها از دشمن درخواست کرد که جنگ را تمام کند ولی دشمن قبول ننمود یعنی الله یاری برای نجات خود در بحث ولایت فقیه زشتی خود را نشان داد همانند عمرو عاص که شلوار خود را در آورد در حالی امام الشیاطین نفهمید که هم زشتی خود را نشان داد و نجات هم پیدا نکرد بند شلوار به پایش گیر کرد و در همان میدان جنگ زمین خورد بدانید گناه الله یاری از یزیدیان بیشتر است چرا که آنان جسم حسین را را لگد کوب نمودند و آخوند لسانجلس نشین هدف و حقیقت عاشورا را نشان گرفته است لذا جرم او از شمر و یزید بدتر است لذا دوستان منتظر این باشند که باز هم الله یاری از این بی تربیتی ها بکند و جلوی چشم همه آن هم در محرم ابا عبد الله شلوار …. دوستان هر که مبارزه با حسین علیه السلام را شروع نمود منتظر نابود شدن او باشید .
آیا امام حسین علیه السلام نعوذ بالله به این آیات ایمان ندارد ؟
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّـهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَهَ لَائِمٍ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّـهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿المائده: ۵۴﴾
فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا ﴿الفرقان: ۵٢﴾
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿التحریم: ٩﴾
اما معرفی امام حسین علیه السلام در تاریخ و روایات و علت قیام حسینی :
زیارت اربعین حضرت حسین(ع) منقول از امام صادق(ع) آمده است:
«وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله، و حیره الضلاله»
او جان خود را در راه تو داد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی در گمراهی برهاند.
فریاد میزند که:
قال الحسین علیه السّلام: فی مسیره إلى کربلا: إن هذه الدنیا قد تغیرت و تنکرت، و أدبر معروفها، فلم یبق منها إلا صبابه کصابه الإناء، و خسیس عیش کالمرعى الوبیل، ألا ترون أن الحق لا یعمل به، و أن الباطل لا ینتهى عنه، لیرغب المؤمن فی لقاء اللّه محقا، فإنی لا أرى الموت إلّا الحیاه، و لا الحیاه مع الظالمین إلا برما. إن الناس عبید الدنیا و الدین لعق على ألسنتهم یحوطونه ما درّت معائشهم فإذا محّصوا بالبلاء قلّ الدیّانون.
امام حسین علیه السّلام به موقع رفتن به کربلا فرمود: این دنیا دگر گونه و زشت شده است، خوبى آن پشت کرده، و از آن باقى نمانده مگر مانند چراگاه بد، آیا توجه ندارید که به حق عمل نمىشود؟ و از باطل خوددارى نمىگردد؟ باید مؤمن براى احقاق حق، به لقاى خداى تعالى راغب شود به درستى که من مرگ را جز زندگى نمىبینم و زندگى با ستمگران را غیر از دلتنگى نمىدانم، مردم بنده دنیا هستند، و دین فقط بر زبان آنان است، تا زندگى ایشان پر از ناز و نعمت است آن را حفظ مىکنند، و وقتى با گرفتارى [توأم شود و بدین وسیله] آزموده شوند دینداران اندک خواهند شد. درر الأخبار با ترجمه، متنعربى، ص: ۵۴۴
و در نامهای که برای شیعیان خود در بصره مینویسد، قیام خود را قیام حق محورانه و حقطلبانه اعلام مینماید. و در آغاز نامه چنین میفرماید:
و فی الأخبار الطِوال: قد کان الحسین بن علیّ رضى الله عنه کتب کتاباً إلى شیعته من أهل البصره مع مولى له یسمّى سَلْمان نسخته:
«بسم اللَّه الرَّحمن الرَّحیم، مِنَ الحُسینِ بنِ علیٍّ إلى مالِک بنِ مِسْمَعِ والأحْنَفِ بنِ قَیْسٍ، والمُنْذِربنِ الجارود ومسعودبن عَمْرو وقَیْس بن الهَیْثم، سلامٌ علیکُم، أمّا بَعدُ، فإنّی أدعوکُم إلى إحیاءِ مَعالِمِ الحَقِّ وإماتَهِ البِدَعِ، فإن تُجیبوا تَهتَدُوا سُبُلَ الرَّشادِ، والسَّلام».
همانا من شما را به زندهکردن آثار و نشانههای حق و نابودکردن بدعتها فرا میخوانم. مکاتیب الأئمه علیهم السلام، ج۱، ص: ۳۹۶ – تحف العقول، النص، ص: ۲۴۶
چنانکه خود فرمود:
خطب الحسین [علیه السّلام] أصحابه و أصحاب الحر:
فحمد اللّه و أثنی علیه، ثم قال: أیها الناس؛ إنّ رسول اللّه صلّى اللّه علیه [و آله] و سلّم قال: «من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرم اللّه؛ ناکثا لعهد اللّه؛ مخالفا لسنّه رسول اللّه؛ یعمل فی عباد اللّه بالإثم و العدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لا قول، کان حقّا على اللّه أن یدخله مدخله» ألا و إنّ هؤلاء قد لزموا طاعه الشیطان، و ترکوا طاعه الرحمن، و اظهروا الفساد، و عطّلوا الحدود، و استأثروا بالفیء، و أحلّوا حرام اللّه، و حرّموا حلال اللّه، و أنا أحقّ من غیّر.
قد أتتنی کتبکم و قدمت علیّ رسلکم ببیعتکم أنکم لا تسلمونی و لا تخذلونی، فان تممتم على بیعتکم تصیبوا رشدکم، فأنا الحسین بن علیّ، و ابن فاطمه بنت رسول اللّه صلّى اللّه علیه [و آله] و سلّم، نفسی مع أنفسکم، و أهلی مع أهلیکم، فلکم فیّ اسوه، و إن لم تفعلوا و نقضتم عهدکم، و خلعتم بیعتی من أعناقکم فلعمری ما هی لکم بنکر، لقد فعلتموها بأبی و أخی و ابن عمّی مسلم! و المغرور من اغترّ بکم؛ فحظّکم أخطأتم، و نصیبکم ضیّعتم «و من نکث فانّما ینکث على نفسه»و سیغنی اللّه عنکم، و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته وقعه الطف، ص: ۱۷۲
مردم! آگاه باشید که اینان ] امویان[ پیروی از شیطان را بر خود واجب نموده و اطاعت خدا را ترک کردهاند و فساد را ترویج نموده و حدود الهی را تعطیل کردهاند، و اموال عمومی را به خود اختصاص دادهاند و حرام خدا را حلال نموده و حلال را حرام ساختهاند، و من شایستهترین کسی هستم که این وضع را تغییر دهم.
«الا و انّ الدّعى بن الدّعى قد رکزنى بین اثنتین بین السّله و الذّله هیهات من الذّله یأبى اللَّه ذلک لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و طهرت و انوف حمیّه و نفوس ابیّه من ان نؤثر طاعه اللّئام على مصارع الکرام …»
هان اى روزگاران! اى ترقىخواهان عصرها و نسلها! بدانید که این فرومایه و فرزند فرومایه، اینک مرا میان دو راه و دو انتخاب قرار داده است: بر سر دو راهى ذلّت پذیرى و تسلیم خفّتبار در برابر فرومایگان و بیدادگران حاکم، و مرگ پرافتخار و با عزّت و سرفرازى. و چقدر دور است از ما که ذلّت و خوارى را برگزینیم. در سوگ امیر آزادى ( ترجمه مثیر الأحزان )، ص: ۴۳
ای کاش به اندازه گاندی که یک هندو ( گاو پرست علی قول مشهور )بود امام حسین را میشناخت ای کاش به اندازه یک مسیحی و یا کافر و یا …..
مهاتما گاندی:
من زندگی حسین آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده ام. بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق حسین پیروی کند.
محمدعلی جناح (قائد اعظم پاکستان):
هیچ نمونه ای از شجاعت، بهتر از آنکه حسین از لحاظ فداکاری و تهوّر نشان داد در عالَم پیدا نمیشود. به عقیده ی من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد، پیروی نمایند.
چارلز دیکنز (نویسنده معروف انگلیسی):
اگر منظور حسین جنگ در راه خواسته های دنیایی بود، من نمیفهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟! پس عقل چنین حکم می نماید که او فقط به خاطر اسلام، فداکاری خویش را انجام داد.
توماس کارلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی):
بهترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم، این است که حسین و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که برتریِ عددی در جایی که حق با باطل روبرو میشود اهمیت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیتی که داشت، باعث شگفتی من است!
لیاقت علیخان (نخستین نخست وزیر پاکستان):
این روز محرم، برای مسلمانان سراسر جهان، معنایی بزرگ دارد. در این روز، یکی از حزن آورترین و تراژدیکترین وقایع اسلام اتفاق افتاد. شهادت حسین در عین حزن، نشانه ی فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود، زیرا تسلیم کامل به اراده ی الهی به شمار میرفت. این درس به ما میآموزد که مشکلات و خطرها هر چه باشد نباید از راه حقیقت و عدالت منحرف شویم.
ادوارد براون (مستشرق معروف انگلیسی):
آیا قلبی پیدا میشود که وقتی درباره ی کربلا سخن میشنود، آغشته با حزن و درد نگردد؟! حتی غیر مسلمانان نیز نمیتوانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت، انکار کنند.
واشنگتن ایروینگ (مورخ مشهور آمریکایى):
برای حسین ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن اراده ی یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیّت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمیداد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان، روح حسین فناناپذیر است. ای پهلوان و ای نمونه ی شجاعت و ای شهسوار من، ای حسین!
موریس دوکبری:
در مجالس عزاداری حسین گفته میشود، که حسین برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبه ی اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت.
پس بیایید ما هم شیوه ی او را سرمشق قرار داده، از زیردستی استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزّت را بر زندگی با ذلّت ترجیح دهیم.
جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی):
وقتی یزید، مردم را تشویق به قتل حسین و مأمور به خونریزی میکرد، آنها میگفتند: «چه مبلغی میدهی؟» اما یاران حسین به او گفتند: «ما با تو هستیم؛ اگر هفتاد بار کشته شویم، باز میخواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.»
عباس محمود عقاد (نویسنده و ادیب مصری):
جنبش حسین یکی از بی نظیرترین جنبشهای تاریخی است که تاکنون در زمینه ی دعوتهای دینی یا نهضتهای سیاسی پدیدار گشته است… دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعی دوام نکرد و از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت.
علامه طنطاوی (دانشمند و فیلسوف مصری:
(داستان حسینی) عشق آزادگان را به فداکاری در راه خدا بر میانگیزد و استقبال مرگ را بهترین آرزوها به شمار میآورد، چندان که برای شتاب به قربانگاه، بر یکدیگر پیشی جویند.
ماربین آلمانی (خاورشناس):
حسین با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خود، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالَم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالَم اسلام، به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چند ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حق و حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.
افزودن دیدگاه جدید