ابوهریره کیست: حضرت علی (ع): ابوهريره دروغگوترين فرد بر رسول خداست

نظر امير مومنان در مورد وي:

ابوهريره دروغگوترين فرد بر رسول خداست:

 

ابن أبي الحديد شافعي به نقل از استادش ابوجعفر اسكافي مي نويسد:

عن علي عليه السلام أنه قال: ألا إن أكذب الناس - أو قال: أكذب الاحياء - على رسول الله صلى الله عليه وآله أبو هريرة الدوسي.

شرح نهج البلاغه، ابن أبي الحديد، ج4، ص68.

 

از امير مومنان روايت شده است که فرمود: آگاه باشيد که دروغ گو ترين مردمان يا زندگان بر رسول خدا ابوهريره دوسي است.

 

وي در جاي ديگر مي گويد:

وقد صرح غير مرة بتكذيب أبي هريرة، وقال: لا أحد أكذب من هذا الدوسي على رسول الله صلى الله عليه وآله.

شرح نهج البلاغه، ابن أبي الحديد، ج 20 ص 24

امير مومنان در بسياري موارد تصريح به دروغ گو بودن ابوهريره کرده اند و گفته اند: کسي بيشتر از اين دوسي (ابوهريره دوسي) بر رسول (ص) دروغ نمي بندد!!!

ابن قتيبه نيز در کتاب خويش اين مطلب را تاييد مي کند.

 

وذكر أبا هريرة فقال أكذبه عمر وعثمان وعلي وعائشة رضوان الله عليهم

تأويل مختلف الحديث ج1 ص22

سخن در مورد ابوهريره بود؛ پس گفت: او را عمر و عثمان و علي و عائشه تکذيب کرده اند؛

 

قسم مي خورم با ابوهريره (در رواياتش) مخالفت مي کنم:

عن ابراهيم أن عليا رضي الله عنه بلغه أن أبا هريرة يبتدىء بميامينه في الوضوء وفي اللباس فدعا بماء فتوضأ وبدأ بمياسيره وقال لأخالفن أبا هريرة

المحصول (رازي) ج4 ص464 - تأويل مختلف الحديث ج1 ص22

وقتي به علي خبر رسيد که ابوهريره (قبل از شروع در وضو) در هنگام (شستن درست براي وارد شدن در) وضو و نيز در لباس پوشيدن، در ابتدا از دست راست شروع مي کند، پس آبي طلب کرده و با آن وضو گرفته و با دست چپ شروع کردند و فرمودند: قسم مي خورم که با ابوهريره مخالفت کنم.

 

ايشان از ابوهريره بد مي گفتند:

در کتاب ضعفاء عقيلي وقتي به ترجمه مغيره بن سعيد مي رسد، به تضعيف وي مي پردازد و اين ماجرا را دليلي براي تضعيف وي مي آورد:

حدثنا محمد بن أحمد الوراميني قال حدثنا يحيى بن المغيرة قال حدثنا أبو زهير قال حدثنا الأعمش عن أبي صالح وأبي رزين عن أبي هريرة عن النبي صلى الله عليه وسلم قال من أحدث حدثا أو آوى محدثا وذكر الحديث وذكر في آخره كلاما لأبي هريرة في علي وكلاما لعلي في أبي هريرة قال أبو زهير فحدث الأعمش بهذا الحديث وعنده المغيرة بن سعيد فلما بلغ قول أبي هريرة في علي قال كذب أبو هريرة فلما بلغ قول علي في أبي هريرة قال صدق علي قال فقال الأعمش صدق علي وكذب أبو هريرة لا ولكن غضب هذا فقال وغضب هذا فقال له

ضعفاء العقيلي ج4 ص179

 

مغيرة بن سعيد از... از ابوهريره از رسول خدا روايت کرده است که «هرکس فاجعه اي انجام داد و يا کسي را که فاجعه اي انجام داده پناه دهد» و سپس روايت را ذکر کرده است؛ و در آخر اين روايت کلامي از ابي هريره را در (ذم) علي و کلام علي را در (ذم) ابوهريره نقل کرده است؛ ابو زهير مي گويد اعمش اين روايت را در نزد مغيره نقل کرد؛ وقتي به کلام ابوهريره در مورد علي رسيد گفت: ابوهريره (در مورد علي) دروغ گفت و وقتي به کلام علي در مورد ابوهريره رسيد گفت: علي (در مورد ذم ابوهريره) راست گفت؛ اعمش گفت علي راست گفت و ابوهريره دروغ؟!!! (چنين نبوده است، بلکه) اين (از ديگري) عصباني شده و چيزي گفته و او نيز (از اين عصباني شده) و در مورد او چيزي گفته است !!!

جالب اينجاست که اعمش اين ماجرا را زير سوال نمي برد و تنها مي گويد امير مومنان و ابوهريره از روي عصبانيت سخن گفته اند و نظر مغيره را زير سوال مي برد!!!

 

نظر ابن عمر:

 ابوهريره دروغ گفته است!!!:

حبيب ابن أبي ثابت عن طاوس قال كنت جالسا جالسا عند ابن عمر فأتاه رجل فقال أن أبا هريرة يقول أن الوتر ليس بحتم فخذوا منه ودعوا فقال ابن عمر كذب أبو هريرة جاء رجل إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فسأله عن صلاة اليل فقال مثنى مثنى فإذا خشيت الصبح فواحدة.

جامع بيان العلم وفضله (ابن عبد البر) ج2 ص154

 

نزد ابن عمر نشسته بودم، پس شخصي آمده و گفت: ابوهريره مي گويد که (در نماز شب) وتر خواندن (نماز ها را تکي تکي خواندن) لازم نيست؛ اگر خواستيد وتر بخوانيد و اگر خواستيد خير (دو تا دوتا نماز ها را با هم بخوانيد)؛ ابن عمر گفت: ابوهريره دروغ گفته است !!! شخصي به نزد رسول خدا آمد و از ايشان در مورد نماز شب پرسيد، پس فرمودند: دو تا دوتا بخوان اما اگر ترسيدي که صبح شود يکي بخوان

 

نظر عائشه:

 ابوهريره دروغ گفته است !!!:

أخبرنا أبو محمد هبة الله بن سهل بن عمر الفقيه أنبأ أبو سعيد محمد بن علي بن محمد أنا أو طاهر محمد بن الفضل قال نا جدي أبو بكر محمد بن إسحاق بن خزيمة نا عبد القدوس بن محمد بن شعيب بن الحبحاب نا عمرو يعني ابن عاصم نا همام نا قتادة عن أبي حسان أن رجلين من بني عامر أنبآ عائشة فقالا أن أبا هريرة يحدث عن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال الشؤم في الدابة والمرأة والفرس قال فطارت شقة منها في السماء وشقة في الأرض فقالت كذب والذي أنزل الفرقان على أبي القاسم صلى الله عليه وسلم ما قاله له إنما كان أهل الجاهلية يتطيرون من ذلك

 

...حدثناه أبو موسى حدثني عبد الصمد نا همام نا قتادة عن أبي حسان أن رجلين من بني عامر دخلا على عائشة فقالا لها إن أبا هريرة يقول ان الطيرة في الدار والمرأة والفرس فغضبت من ذلك غضبا شديدا وطارت شقة منها في السماء وشقة في الأرض فقالت كذب والذي أنزل الفرقان على أبي القاسم صلى الله عليه وسلم ما قاله إنما قال كان أهل الجاهلية يتطيرون من ذلك

 

تاريخ مدينة دمشق ج67 ص352 - التمهيد لابن عبد البر ج9ص289 - طرح التثريب في شرح التقريب ج8 ص114 و...

 

دو نفر از بني عامر به عائشه گفتند: ابوهريره از رسول خدا (ص) روايت نقل مي کند که فرموده اند: شومي و پليدي در مرکب و زن و اسب است؛ اما يکي از آنها به آسمان رفت و يکي به زمين !!! عائشه گفت: قسم به کسي که قرآن را بر رسول خدا نازل کرد، دروغ گفته است؛ تنها اهل جاهليت اين ها را شوم مي دانستند !!!

 

قسم به خدا با ابوهريره در روايتش مخالفت مي کنم!!!

از ابوهريره روايت کرده اند رسول خدا فرمودند اگر بند کفش يکي از شما پاره شد، تا زماني که آن را درست نکرده است به راه نيفتد؛ وقتي اين خبر به عائشه رسيد گفت: قسم مي خورم که با ابوهريره در آنچه روايت کرده است مخالفت کنم.

وأخرج الترمذي بسند صحيح عن عائشة أنها كانت تقول لأخيفن أبا هريرة فيمشي في نعل واحدة وكذا أخرجه بن أبي شيبة موقوفا وكأنها لم يبلغها النهي وقولها لأخيفن معناه لأفعلن فعلا يخالفه وقد اختلف في ضبطه فروى لأخالفن وهو أوضح في المراد

فتح الباري ج10 ص310

 

ترمذي با سند صحيح از عائشه روايت کرده است که مي گفت قسم مي خورم که کاري انجام دهم که مخالف نظر ابوهريره باشد؛ پس با يک لنگه کفش به راه افتاد؛ و ابن ابي شيبه نيز اين روايت را با سندي موقوف نقل کرده است؛ و ظاهرا نهي رسول خدا به عائشه نرسيده است!!!... و روايت شده است که قسم مي خورم که با ابوهريره مخالفت کنم و اين بسيار معنا را واضح مي کند.

ابن قتيبه در اين زمينه کلامي نقل مي کند که يا راوي آن خود وي است و يا ابن مسعود (از صحابه) و در هر صورت مي تواند شاهد براي ما باشد.

وذكر أبا هريرة فقال أكذبه عمر وعثمان وعلي وعائشة رضوان الله عليهم وروى حديثا في المشي في الخف الواحد فبلغ عائشة فمشت في خف واحد وقالت لأخالفن أبا هريرة

تأويل مختلف الحديث ج1 ص22

 

سخن در مورد ابوهريره بود؛ پس گفت: او را عمر و عثمان و علي و عائشه تکذيب کرده اند؛ و او روايتي در مورد راه رفتن در يک لنگه کفش نقل کرد، وقتي اين خبر به عائشه رسيد گفت: قسم مي خورم که با ابوهريره مخالفت کنم.

 

تکذيب آنچه ابوهريره روايت کرده است:

ابوهريره روايتي نقل کرده است که سگ و الاغ و زن اگر از جلوي نماز گذار عبور کنند، سبب بطلان نماز مي شوند؛ عائشه از اين روايت بر آشفت و با چندين روايت، بطلان ادعاي ابوهريره را اثبات کرد:

وقتي رسول خدا نماز مي خواندند، من خود در جلوي ايشان بودم.

وروى أن الكلب والمرأة والحمار تقطع الصلاة فقالت عائشة رضي الله عنها ربما رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم يصلي وسط السرير وأنا على السرير معترضة بينه وبين القبلة

تأويل مختلف الحديث ج1 ص22

ابوهريره روايت کرد که سگ و زن و الاغ (در صورت عبور از جلوي نماز گذار) نماز را باطل مي کنند؛ پس عائشه گفت: من گاهي رسول خدا را مي ديدم که به سوي وسط رخت خواب نماز مي خواند در حاليکه من بر روي رخت خواب بودم و بين ايشان و قبله واقع مي شدم.

آيا « شما » (خطاب به صحابه اي که اين روايت را نقل کردند از جمله ابوهريره) ما را به منزله سگ ها قرار داديد؟

 

حدثنا إسماعيل بن خليل حدثنا علي بن مسهر عن الأعمش عن مسلم يعني بن صبيح عن مسروق عن عائشة أنه ذكر عندها ما يقطع الصلاة فقالوا يقطعها الكلب والحمار والمرأة قالت لقد جعلتمونا كلابا

صحيح البخاري ج1 ص192ش 489

عائشه وقتي اين فتوا را به او گفتند گفت: آيا شما ما را مانند سگ ها قرار داديد؟

افزودن دیدگاه جدید