دلايل الهى بودن نصب امام: روایات اهل سنت: روايت اول: « وَلَنْ تَعْدُوَ أَمْرَ اللَّهِ فِيكَ».
بخش دوم: روايات
در بخش نخست تعدادى از آياتى كه بر نصب الهى مقام امامت دلالت مى كرد، مورد بحث قرار گرفت. صرف نظر از آيات قرآن، در منابع شيعه و اهل سنت، روايات فراوانى نيز داريم كه ثابت مى نمايند، جعل مقام «امامت» به دست خداوند است.
الف: روايات اهل سنت
در منابع معتبر اهل سنت رواياتى از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نقل شده كه آن حضرت امر امامت را مقام الهى دانسته و تصريح نموده است كه جعل و نصب آن به دست خدا است.
قبل از ذكر روايات ياد آور مى شويم كه روايات اين موضوع فراوان است؛ به گونه اى كه تواتر معنوى دارند. از اين رو، احتياج به بررسى سندى ندارند و دلالت شان نيز بر اثبات مدعاى فوق صريح مى باشند.
روايت اول: « وَلَنْ تَعْدُوَ أَمْرَ اللَّهِ فِيكَ».
بخارى و مسلم نامدارترين محدثان اهل سنت و صاحب صحيح ترين كتاب آنان پس از قرآن، در جريانى كه مسيلمه، اسلام آوردنش را بر كسب جانشينى رسول خدا صلى الله عليه وآله، مشروط مى نمايد، حديثى را روايت نموده اند كه رسول خدا صلى الله عليه وآله به او گوشزد مى نمايد: خلافت بعد از من، امر خدا و در اختيار خدا است.
بخارى اين جريان را در سه روايت با يك سند نقل كرده است:
حدثنا أبو الْيَمَانِ أخبرنا شُعَيْبٌ عن عبد اللَّهِ بن أبي حُسَيْنٍ حدثنا نَافِعُ بن جُبَيْرٍ عن بن عَبَّاسٍ رضي الله عنهما قال قَدِمَ مُسَيْلِمَةُ الْكَذَّابُ على عَهْدِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَجَعَلَ يقول: إن جَعَلَ لي مُحَمَّدٌ الْأَمْرَ من بَعْدِهِ تَبِعْتُهُ وَقَدِمَهَا في بَشَرٍ كَثِيرٍ من قَوْمِهِ. فَأَقْبَلَ إليه رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم وَمَعَهُ ثَابِتُ بن قَيْسِ بن شَمَّاسٍ وفي يَدِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قِطْعَةُ جَرِيدٍ حتى وَقَفَ على مُسَيْلِمَةَ في أَصْحَابِهِ فقال: «لو سَأَلْتَنِي هذه الْقِطْعَةَ ما أَعْطَيْتُكَهَا وَلَنْ تَعْدُوَ أَمْرَ اللَّهِ فِيكَ وَلَئِنْ أَدْبَرْتَ ليَعْقِرَنَّكَ الله وَإِنِّي لَأَرَاكَ الذي أُرِيتُ فِيكَ ما رأيت».
ابن عَبَّاسٍ رضى الله عنهما گفت: مُسَيْلِمَه ْكَذَّاب در زمان رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم مى گفت: اگر محمد امارت بعد از خودش را براى من قرار دهد از او پيروى مى كنم، او با افراد فراوان از قبيله اش به سمت آن حضرت آمد و رسول خدا صلى الله عليه وسلم به همراه ثابت بن قيس به او رو كرد و در حالى كه در دستشان تكه چوبى بود به نزد او رفت و در مقابلش ايستاد و فرمود: «اگر اين تكه چوب را از من بخواهى، به تو نخواهم داد و هرگز امر الله را در خود نخواهى ديد و اگر پشت كنى (و اسلام نياوري) قطعا خداوند تو را خوار خواهد كرد و من عاقبت تو را شوم مى بينم».
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج3،ص1325، ح3424، 4115، 7023، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج(متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص1780، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
در اين روايت صراحتا رسول خدا صلى الله عليه وآله از جانشينى خود به «امر الله» ياد مى كند و همين بهترين دليل بر اين است كه امامت و جانشينى بعد از رسول خدا امر الهى است نه امر بشرى.
افزودن دیدگاه جدید