اصحاب در صحاح: خالد بن ولید

اصحاب در صحاح: خالد بن ولید

نگاهي گذرا به بعض ديگر از أصحاب

در ابتداي اين نوشتار از خطاها و مخالفتهاي عدّه اي از أصحاب نمونه هايي نقل كرديم و اينك سري به عملكرد بعض ديگر مي زنيم:

 

أوّل ـ خالد بن وليد

اهل سنّت او را شمشير خدا (سيف اللّه) لقب داده اند و ما در بررسي «خلفا در صحاح» روشن كرديم كه از شمشير او خون بيگناهان مي چكيد.

 

صاحبان صحاح، چنانچه گذشت، از اعمال زشت او فقط يك جريان نقل كردند و آن مربوط به بني جذيمة است. بخاري آن را در 4 جاي كتابش، مختصرا و يا با اندكي توضيح آورده است كه يكي از آنها را نقل مي كنيم:

 

ابن عمر مي گويد:

پيامبر صلي الله عليه و آله خالد بن وليد را به سوي بني جذيمه فرستاد. آنها نمي توانستند بگويند «اسلمنا» گفتند: «صبانا» خالد شروع به كشتار و اسير گرفتن كرد و به هر يك از ما اسيري را سپرد و گفت كه اسير خود را بكشيد. من گفتم به خدا قسم من اسير خود را نمي كشم و ياران من نيز هيچكدام نبايد اسير خود را بكشند. موضوع را با پيامبر صلي الله عليه و آله در ميان گذاشتيم، حضرت دوبار گفت: خدايا! من از آنچه كه خالد انجام داد به سوي تو بيزاري مي جويم.(2)

 

چنانچه گذشت او با مالك بن نويره و قبيله او نيز چنين كرد و ابن أبي الحديد در شرح نهج البلاغه، آنجا كه درباره مالك بن نويره و كشتار بي رحمانه خالد صحبت مي كند مي گويد:

«... ولست انزّه خالدا عن الخطاء، وأعلم انّه كان جبّارا فاتكا لا يراقب الدين فيما يحمله عليه الغضب وهوي نفسه...».(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) جلد دوم صحيح، ص 44، و 50، كتاب الجمعه، باب خطبة الإمام في الكسوف وباب الجهر بالقراءة في الكسوف.

 

(2) الف ـ صحيح بخاري، ج 4، ص 122، فضل الجهاد والسير، باب إذا قالوا: صبأنا ولم يحسنوا اسلمنا، وج 5، ص 203، مغازي، باب بعث النبي صلي الله عليه و سلم خالد بن وليد إلي بني جذيمة (بعد از باب غزوه طائف)، و ج 8، ص 92، كتاب الدعوات، باب رفع الايدي في الدعاء، وج 9، ص 91، كتاب الاحكام، باب إذا قضي الحاكم بجور او خلاف اهل العلم فهو ردّ.

ب ـ سنن نسائي، ج 8، ص 250، كتاب آداب القضاء، باب 17، ح 5415.

«... عن ابن عمر: بعث النبي صلي الله عليه و سلم خالد بن وليد إلي بني جذيمة فلم يحسنوا أن يقولوا اسلمنا فقالوا صبانا صبانا. فجعل خالد يقتل ويأسر، ودفع إلي كلّ رجل منّا اسيره فامر كلّ رجل منّا ان يقتل اسيره، فقلت: واللّه لا اقتل اسيري ولا يقتل رجل من اصحابي اسيره. فذكرنا ذلك للنبي صلي الله عليه و سلم فقال: اللّهمّ انّي ابرء اليك ممّا صنع خالد بن وليد. مرّتين».

 

(3) ج 17، ص 214.

يعني من خالد را از خطا دور نمي دانم و مي دانم كه او مردي ستمگر و بي رحم بود و آنجا كه هواي نفس و خشم بر او چيره مي شد مراقبت دين نمي كرد. (يعني دين او مانع خلافكاريش نمي شد).

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

راستي بايد به كساني كه به چنين جرثومه اي لقب «سيف اللّه» دادند جايزه داد!

افزودن دیدگاه جدید