تنها راه نجات بشر

تنها راه نجات بشر

بسم الله الرحمن الرحیم

تنها راه نجات


نجات و سعادت حقیقی بشر، منوط به علم به حقایق و واقعیّات است؛ علمی خدشه ناپذیر، غیر قابل نقض، بدون نقص، کامل، جامع، مطابق با تمام نیازهای حقیقی، هماهنگ با تمام ابعاد زندگی...

 

به دست آوردن این علم از چه راهی میسور است؟!

 

آیا بشر، به خودی خود می تواند به چنین علمی دست یابد؟

 

آیا تحقیقات و تجربیات، راهی مناسب برای رسیدن به این علم است؟

 

انسان از چه طریقی می تواند علمی که سازگار با تمام ابعاد او باشد (اعم از فردی، خانوادگی، اجتماعی، جسمی، روحی، فکری، عاطفی، اعتقادی و ...) را به دست آورد؟

 تنها راه نجات بشر

انسان و جهان مرتبط با انسان، دارای پیچیدگی ها، رموز، اسرار و معمّاهایی است که برای همگان قابل شناسایی نیست؛ تجربه و تحقیق نیز توان شناخت آن ها را ندارد. حال آنکه بدون شناخت و آگاهی کامل از این مسائل نمی توان راهکاری صحیح، مطابق با تمام این نیازها ارائه نمود.

 تنها راه نجات بشر

اگر تحقیقات و تجربیات، چنین توانی داشت و می توانست تمام ابعاد وجودی انسان و جهان مرتبط با او را شناسایی کند و برنامه ای هماهنگ با تمام نیازهایش ارائه دهد، دلیلی برای نقض و ردّ آن وجود نداشت و می بایست نتایج این تحقیقات، اصولی ثابت و غیر قابل ردّ قلمداد شود. در صورتی که این طور نیست و مکرّر در مکرّر، شاهد آن بوده و هستیم که نتایج تحقیقات قبلی با تجربیات بعدی نقض شده و مطالبی تازه تر در آزمایشگاه ها و مراکز تحقیقاتی به اثبات می رسد.

 

 پس این علم حقیقی، ثابت، غیر قابل تغییر، بدون نقص، مطابق با تمام نیازهای حقیقی و هماهنگ با تمام ابعاد زندگی کجاست؟؟

 

بی شک خالق حکیم و آفریننده مهربان انسان، راهی مناسب و مطمئن برای دست یابی به این علم قرار داده و بشر را در ظلمات جهل و تاریکی حیرت، رها نکرده است. خداوند کریمی که تمام اجزاء خلقتش، گواه حکمتش، زیبایی آفریده هایش، نشان رحمتش، قرار دادن هر جزئی از خلق در قرارگاه و موضع مناسب خود، نشان عدلش می باشد. خداوندی که آب را مایه حیات، کوه ها را سبب ثبات، گیاهان را باعث نشاط و خواب را موجب سُبات(خواب سبک) و آرامش قرار داد.

 تنها راه نجات بشر

حکیمی که انسان را ( با تمام پیچیدگی ها و اسرار و رموزش ) از آب گندیده در ظلمت های رحم، مرحله به مرحله (نطفه، علقه، مضغه، استخوان،...) خلق فرمود و در بدو ورود او به عالم خاکی غذایی لذیذ و گوارا و دایه و پرستاری مهربان برای او مقرّر نمود.

 تنها راه نجات بشر

همو که زمین را گهواره ای آرام، آسمان را سبب نزول رحمت های گوناگون، خورشید را نور و ماه را چراغی فروزنده قرار داد.

 

همو که تمام خلقت را مسخّر انسان فرمود تا با تمام وجود به این موجود خاکی خدمت کنند و وسیله ای برای نیل او به سعادت حقیقی باشند.

 

همو که زمین مرده را با باران رحمتش حیات بخشید و گیاهان و گل های زیبا و میوه های شیرین و خوش رنگ و بو را از خاک تیره رویانید.

 

عقل سلیم و قلب هوشیار با مشاهده این آثار و نشانه ها ، به وضوح این حقیقت را در می یابد که چنین خداوند حکیم، رحیم، علیم، قدیر و مهربانی، ممکن نیست آگاهی لازم و ضروری مورد نیاز بشر را در اختیار او قرار نداده باشد و او را در بیابان های حیرت و سرگردانی رها کرده باشد.

 

حال که چنین است، پس راه تحصیل علم واقعی کدام است؟ و خداوند متعال از چه طریقی این علم را در اختیار بندگانش قرار داده است؟

 

قبل از پرداختن به پاسخ این سؤال اساسی و مهم باید به مقدمه ای توجه داشته باشیم و آن این که:

 

هر ساخته شده ای، سازنده ای و هر مصنوعی، صانعی دارد و تنها سازنده و صانع است که از جزئیات وجود مصنوعش، اطلاع دقیق و کامل دارد. لذا برای تحصیل اطلاعات مربوط به هر مصنوعی باید به صانع آن مراجعه نمود نه فرد یا افراد دیگری که اطلاع صحیح و دقیقی از آن شیء ندارند. پر واضح است که عقلاً، رجوع به غیر مطّلع و غیر متخصص، امری مردود بوده و فعلی نامعقول است. و نیز هر آنچه شیء مورد نظر پیچیده تر و دارای اسرار و رموز بیشتری باشد، رجوع به مطّلع و کارشناس دارای اطلاعات کافی و صحیح، لازم تر و حائز اهمیت و ضرورت بیشتری است.

 

با توجه به این مقدّمه، اکنون به پاسخ سؤال مطرح شده می پردازیم تا ببینیم علم صحیحِ مطابق با تمام ابعاد زندگی و هماهنگ با تمام نیازهای واقعی بشر از چه طریقی قابل حصول و دسترسی است؟

 

انسان، موجودی با ابعاد مختلف و پیچیدگی های فراوان است. در وجود او، رموز و معمّاهای غامض و مشکلی یافت می شود که شناسایی و ارائه راهکارهای مناسب برای تمامی این ابعاد و نیازها توسط بشر امکان پذیر نیست. نه از طریق تجربه، نه تحقیق، نه آزمایشگاه و نه از هیچ طریق دیگر...

 

تنها کسی که اطّلاع کامل و دقیق از تمام جزئیات وجود انسان و عوالم مرتبط با انسان دارد، خالق، سازنده، آفریننده و صانع انسان، یعنی ذات مقدس حضرت حق تعالی جلّ جلاله می باشد. تنها اوست که پیچیدگی ها و نیازها و لایه های تو در تو و عجایب روح انسان را می داند. اوست که تک تک اعضاء جسم بشر، مولکول ها، اتم ها و ... را آن طور که هست می شناسد و از عوالم مرتبط با بشر اطلاع دقیق و کامل دارد.

 

عجائب و غرائبی در گوشه گوشه های خلقت موجود است و عقل بشر را حیران و فهم بشر را سرگردان نموده است. از ذرّات خاک گرفته تا آسمان ها، کرات، سیّاره ها، ستاره ها و کهکشان ها...

 

کیست که اطّلاع دقیق و کامل از تمام این موجودات و کیفیّت ارتباط آن ها با یکدیگر داشته باشد جز خالق و مدبّر علیم و بصیر این عالم؟؟

 

پس باید گفت تنها منبعی که به عنوان علم می توان به آن تکیه نمود و تنها مرجعی که علم صحیح را باید از آن اخذ کرد، ذات مقدّس حضرت الله جلّ جلاله و عَظُمَ شأنه است.

 

امّا از چه راهی؟ چگونه بشر باید با خالق خود در ارتباط باشد و ادب زندگی، آداب بندگی و راه و رسم صحیح نیل به سعادت و خوشبختی را از او بیاموزد و در تمام مراحل و جزئیات حیاتش به کار بندد؟ از چه طریقی می توان به ساحت قدس او وارد شد و از علم بی منتهای او بهره گرفت؟

 

پر واضح است که این طریق را نیز خود او باید مشخّص بفرماید و بشر را به آن رهنمون گردد. خداوند حکیم به رحمت بی انتهایش این لطف و مرحمت را در اختیار بشر قرار داده و با ارسال رسولان و انزال کتاب های آسمانی، انسان خاکی را بر سر سفره نورانی علم خویش نشانده است.

 

اولین انسانی که پا به عرصه وجود گذاشت و لباس خلقت به تن نمود، رسولی از رسولانش و برگزیده ای از برگزیدگانش بود که در محضر قدس حضرت حق جلّ جلاله درس بندگی و آداب زندگی آموخته بود. خداوند متعال حضرت آدم ـ علیه السلام ـ را همراه با علم صحیح به این عرصه خاکی آورد و خلقت بشر از ابتدا مقرون با علم بود.

 

پس از حضرت آدم ابو البشر ـ علیه السلام ـ ، سلسله جلیله انبیاء یکی پس از دیگری مبعوث به علم شدند و بشریّت را دعوت به نور علم فرموده و از ظلمت جهل بر حذر داشتند.

 

خالق مهربان بشر، بشر را در تاریکی های جهل و بیابان های حیرت رها نکرد و برای سعادت این موجود خاکی علاوه بر ارسال رسل، کتاب ها نازل فرمود و با بندگانش تکلّم ها داشت. بنا بر این، بشر در هر زمان محتاج نور ارشاد و علم حجت خداست و بدون علم اصیل، ناب و صحیحی که حجّت خدا برای او تبیین می نماید، راهی جز ضلالت و طریقی جز به هلاکت نمی پیماید.

 

حال که چنین است حجّت خدا در زمان ما کجاست؟

کیست که علم حقیقی را در زمان ما در اختیار ما قرار دهد و این انسان بلا زده را به ساحل امن نجات و حقیقت رهنما باشد؟

کیست که روح تشنه و جویای علم بشر را با آب خوشگوار معرفت سیراب نماید؟

 

افسوس که بشر قدر و ارزش حجّت های خدا را نشناخت و از چشمه جوشان علمشان بهره کافی نبرد. پیامبران را تکذیب کرد و در عوض ارشادات، راهنمایی ها و خیر خواهی های ایشان، خون دل ها و آزار و اذیت های فراوان، نثارشان نمود.

 

حضرت نوح ـ علیه السلام ـ را سال ها کتک زدند و شکنجه کردند؛ حضرت یحیی ـ علیه السلام ـ را سر بریدند؛ حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ را میان آتش افکندند؛ تصمیم به قتل حضرت عیسی ـ علی نبیّنا و آله و علیه السلام ـ گرفته و برای او دار مهیا کردند؛ دندان حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ را شکستند؛ سنگ به پیشانی مبارکش کوبیدند و خاکستر بر سر نازنینش ریختند...

 

پس از رحلت خاتم انبیاء ـ علیه و آله صلوات الله ـ بدترین ظلم ها را در حق اوصیاء و جانشینان به حقّ او روا داشتند. خانه دخترش را آتش زدند و پهلو و بازوی او را شکستند. خلفای او را یک یک کشتند و بشریّت را از فیض نور علم حجّت های خدا محروم نمودند. عقل و درک خود را در مقابل علم این خزائن علوم، عَلَم کردند و از پذیرش معارف ناب و علوم عمیق و دقیق آنان سر باز زدند.

 تنها راه نجات بشر

خداوند حکیم که جهل و عناد بشر را مشاهده فرمود، حجّت خود را از دیده ها پنهان نمود تا روزی بیاید که این انسان ظلوم جهول، قدر و ارزش علم حقیقی را بشناسد و با تمام وجود در یابد که محتاج و مضطرّ به علم ولیّ خداست و بدون راهنمایی و ارشاد او، راهی به سعادت و نجات حقیقی نخواهد داشت. زمانی که دریابد عقل، علم، تجربه و تحقیقات بشری گره از کار او نگشوده بلکه موجب افزایش بحران ها و معضلات در ابعاد مختلف زندگی اوست.

 

البته اکنون نیز خداوند متعال، انسانیّت را از نور علم اولیاء خود محروم نفرموده و آثار و گنجینه های با ارزش حضرت خاتم الانبیاء ـ صلّی الله علیه و آله ـ و اهل بیت و اوصیاء و خلفای به حقّش در اختیار ماست که مانند ستاره در شب ظلمانی دنیا می درخشد و راه را برای جویندگان علم حقیقی روشن می نماید. احادیث و فرمایشات نورانی اهل بیت پیامبر ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ اکنون چراغ فروزان هدایت و راهنمای بشریت به سعادت واقعی است.

 

امید آن که روزی این بشر خاکی احتیاج و اضطرار خود به علم و ارشاد ولیّ معصوم و حجّت خدا را دریابد و با تمام وجود منتظر ظاهر شدن جمال نورانی او از پس پرده غیبت باشد. همو که خزینه علم الله است؛ همو که هادی بشر به سعادت و خوشبختی است؛ همو که گسترش دهنده نور علم و زداینده تاریکی جهل است.

 

بی گل روی توآقا همه عالم سرد است

                                           نسخه های بشری راهگشا، نه، درد است

 

هر که گوش دل خود، وقف کلام تو نمود

                                         به یقین اهل نجات است، سعید است، مرد است

 

اللّهم عجّل فرجه و سَهِّل مخرجَه واجعلنا وارثی علمه


 

جهت آگاه سازی هرچه بیشتر، لطفاً منتشر کنید.

افزودن دیدگاه جدید