اى گلرخ دلفريب خود كام
اى گلرخ دلفريب خود كام ----- وى دلبر دلكش دل آرام
شد وقت كه باز دور ايام ----- گامى بزند موافق كام
برخيز تو نيز آسمان وار ----- يكروز به كام ما بزن گام
بستان و بده بگو سرودى ----- برخيز و برو بيا بزن جام
چون خرمن گل به عشوه بنشين ----- چون سرو روان به جلوه بخرام
از شام به عيش كوش تا صبح ----- وز صبح به طيش باش تا شام
امروز بگو مگر چه روز است ----- تا گويمت اين سخن به اكرام
موجود شد از براى امروز ----- آغاز وجود تا به انجام
امروز ز روى نص قرآن ----- بگرفت كمال ، دين اسلام
امروز به امر حضرت حق ----- شد نعمت حق به خلق اتمام
امروز وجود، پرده برداشت ----- رخساره خويش جلوه گر داشت
امروز كه روز دار و گير است ----- مى ده كه پياله دلپذير است
چون جام دهى به ما جوانان ----- اول به فلك بده كه پير است
از جام و سبو گذشت كارم ----- وقت خم و نوبت غدير است
برد از نگهى دل همه خلق ----- آهوى تو سخت شيرگير است
در عشوه آن دو آهوى چشم ----- گر شير فلك بود،اسير است
در چنبر آن دو هندوى زلف ----- خورشيد سپهر،دستگير است
مى نوش كه چرخ پير امروز ----- از ساغر خورپياله گير است
امروز به امر حضرت حق ----- بر خلق جهان على اميراست
امروز به خلق گردد اظهار ----- آن سر نهان كه درضمير است
آن پادشه ممالك جود ----- در ملك وجود بر سريراست
چندان كه به مدح او سروديم ----- يك نكته ز صدنگفته بوديم
افزودن دیدگاه جدید