ابن تيميّه بنيانگذار فكرى وهّابيّت

 

أحمد بن تيميّه در سال 661 ق(الدرر الكامنة، ج 1، ص 144)پنج سال پس از سقوط خلافت بغداد، در حرّان از توابع شام به دنيا آمد، و تحصيلات اوليّه را در آن سر زمين به پايان برد. پس از حمله‌ی مغول به اطراف شام، همراه خانواده‌اش به دمشق رفت و در آنجا اقامت گزيد. در سال 698 هـ ق، به تدريج آثار انحراف در وى ظاهر شد، خصوصاً به هنگام تفسير آيه‌ی شريفه‌ی (الرَّحْمَـنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى)(طه: 5).

در شهر حماة (يكصد و پنجاه كيلومترى شهر دمشق)، براى خداوند تبارك وتعالى جايگاهى در فراز آسمانها كه بر تخت سلطنت تكيه زده است، تعيين كرد.

(او در كتاب العقيدة الحمويّة: 429 مى‌گويد: إنّ اللّه تعالى فوق كلّ شيء و على كلّ شيء وأنّه فوق العرش وأنّه فوق السماء ...).

 

اين تفسير مخالف آيات قرآن چون: (لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْءٌ) (شورى/ 11). و (وَ لَمْ يَكُن لَّهُو كُفُوًا أَحَدُ)(إخلاص: 4) مى‌باشد كه خداوند را از هر گونه تشبيه به صفات مخلوقات باز داشته است.

 

انتشار افكار باطل «ابن تيميّه» در دمشق و اطراف آن غوغايى به پا كرد، گروهى از فقهاء عليه او قيام كرده و از جلال الدين حنفى قاضى وقت محاكمه‌ی وى را خواستار شدند، ولى وى از حضور در دادگاه امتناع ورزيد.

 

«ابن تيميّه» همواره با آراء خلاف خود افكار عمومى را متشنّج، و معتقدات عمومى را جريحه‌دار مى‌كرد، تا اينكه هشتم رجب سال 705 هـ ق، قضات شهر همراه با وى در قصر نائب‌السلطنه حاضر شدند، و كتاب «الواسطيّه» وى قرائت شد. پس از دو جلسه مناظره با «كمال الدين زملكانى» و اثبات انحراف فكرى و عقيدتى «ابن تيميّه»، او را به مصر تبعيد كردند.

 

در آنجا نيز به خاطر نشر انديشه‌هاى انحرافي توسّط «ابن محلوف مالكى» قاضى وقت به زندان محكوم گشت، و سپس در 23 ربيع الأوّل سال 707 هـ ق، از زندان آزاد شد، ولى بخاطر پافشارى بر نشر عقايد باطلش، قاضى «بدر الدين» وى را محاكمه كرد و احساس نمود كه وى در قضيّه‌ی توسل به پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم) ادب را نسبت به حضرت رعايت نمى‌كند، بنابر اين او را روانه‌ی زندان كرد. (البداية والنهاية: 14/47).

 

عاقبت در سال 708 هـ ق، از زندان آزاد شد، ولى فعّاليّت مجدّد وى باعث شد كه آخر ماه صفر سال 709 هـ ق، به اسكندريّه‌ی مصر تبعيد شود، و پس از هشت ماه به قاهره بازگردد.

 

ابن كثير مى‌نويسد: 22 رجب سال 720 هـ ق، ابن تيميه به دار السعاده احضار شد، و قضات و مفتيان مذاهب اسلامى (حنفى، مالكى، شافعى و حنبلى) او را به خاطر فتاواى خلاف مذاهب اسلامى مذمّت و به زندان محكوم كردند، تا اينكه در دوّم محرّم سال 721 هـ ق، از زندان آزاد گرديد. (البداية والنهاية، ج 14، ص 111، وقائع سنة سبعمائة وستة وعشرين).

 

ابن حجر عسقلانى مى‌نويسد: ابن تيميه را جهت محاكمه نزد قاضى مالكى بردند، ولى در برابر پرسش‌هاى قاضى، پاسخ نداد و گفت: اين قاضى با من عداوت دارد و هرچه قاضى اصرار ورزيد، ابن تيميه از هرگونه پاسخ استنكاف كرد، آنگاه قاضى دستور داد وى را در قلعه‌اى حبس كردند.

 

وقتى به قاضى خبر رسيد كه برخى از افراد نزد ابن تيميه رفت و آمد مى‌كنند، گفت: اگر به خاطر كفرى كه از وى ثابت شده، كشته نشود، بايد نسبت به وى سخت‌گيرى شود، آنگاه دستور داد وى را به زندان انفرادى انتقال دادند.

 

پس از آن‌كه قاضى به شهر خويش برگشت، در دمشق اعلان عمومى كردند:

«من اعتقد عقيدة ابن تيميّة حلّ دمه وماله، خصوصاً الحنابلة». هر كس عقايد «ابن تيميّه» را داشته باشد ـ بويژه حنبلى‌ها ـ خون و مالش حلال است.

و اين اعلاميه توسط يكى از علماى بزرگ اهل سنت، شهاب محمود در مسجد جامع دمشق قرائت شد، كه به دنبال آن حنبلى‌ها و افراد ديگرى كه در معرض اتهام بودند، جمع شدند و اعلام كردند كه ما به مذهب و عقيده‌ی امام شافعى هستيم. (الدرر الكامنة، ج 1، ص 147).

افزودن دیدگاه جدید