کتاب نقطه - نقطه 36 در صلوات جامع امام خمینی ره
35 در صلوات جامع امام خمینی ره
این صلوات که در اول وصیتنامهی حضرت امام خمینی ره آمده یکی از کوتاهترین و در عین حال جامع¬ترین کلمات در باب معرفی اهلبیت ع میباشد و برای فهم محتوای آن کتابها باید نوشته شود.
بسمالله االرحمن الرحیم قالَ رسولالله صلی الله علیه و آله و سلّم: إنّی تارکٌ فیکُمُ الثَقلَینِ، کتابَ اللهِ و عترتی اهلبیتی فإِنَّهُما لَنْ یفْتَرِقا حَتّی یرِدَا عَلَیّ الْحَوض الحمدُلله و سُبحانَکَ؛ أللّهُمَّ صلّ علی محمدٍ و آلهِ مظاهر جمالِک و جلالِک و خزائنِ أسرارِ کتابِکَ الذّی تجلّی فیه الأَحدیه بِجمیعِ أسمائکَ حَتّی المُسْتَأْثَرِ منها الّذی لایعْلَمُهُ غَیرک؛ و اللَّعنُ علی ظالِمیهم أصلِ الشَجَره الخَبیثه.
وصیتنامهی امام خمینی رحمهالله علیه و نورالله مرقده الشریف: این روایت متواتر بین تمامی مسلمین آمده است که رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند من از میان شما میروم و دو چیز را در میان شما باقی میگذارم کتاب خدا و اهلبیت خود را که این دو از هم جدا نشوند تا اینکه در حوض بر من وارد شوند. در ادامه مطالب مهمی در مقدمه¬ی وصیتنامه آمده است که ما هم در اینجا چند نکته را متذکر میشویم:
چند نکته¬ی کلیدی در مورد حدیث ثقلین که متواتر مسلمین است:
یک: قرآن بهصورت کتاب در میان امت اسلامی وجود داشته و این مطلب موردقبول ما نیست که در دوره¬ی عثمان قرآن جمعآوریشده باشد و عثمان تمامی امت را به قرائت واحدی از کتاب دعوت کرده باشد که اگر چنین باشد باید قائل شویم قرآن در مدت بین شهادت رسول¬الله و جمع-آوری عثمان تحریفشده و این مخالف باعقیدهی صحیح اسلامی میباشد بلکه آنچه درست است این است که در زمان ابی¬بکر بلکه در زمان حیات رسول خدا با شعار حسبنا کتاب الله روایات و حدیث پیامبر ص کنار زدهشده و در دوره¬ی خلیفه¬ی دوم منع حدیث شدت گرفت و راویان حدیث تنبیه و زندانی شدند و در دوره¬ی عثمان قرآن¬هایی که در دست اصحاب بود و در کنار آیات قرآن، روایات و شأن نزولها نوشتهشده بود جمعآوری و سوخته شد و در دوره¬ی حضرت علی ع برای احیاء حدیث تلاش نمودند اما دوران حکومت حضرت با سه جنگ خانمانسوز سپری شد و در دوره¬ی معاویه جعل حدیث رواج پیدا نمود و پولها صرف شد تا آنچه فضیلت برای علی ع بود در حق دشمنان آن جناب و آنچه رذایل در حق دشمنان بود در حق علی ع جعل نمودند و این روال تا دوره¬ی عمربن عبدالعزیز ادامه پیدا نمود و بطلان شعار حسبنا کتاب الله از بدیهیات است.
دو: هر مصیبتی که بر سر اهلبیت عصمت و طهارت آمده بر قرآن هم وارد شد و قرآن دچار تحریف معنوی شده و آیاتی که در حق اهلبیت بود در حق دشمنان تفسیر شد.
سه: اهلبیت و قرآن باهم هستند و میتوان نتیجه گرفت، قرآن بود که زهر داده شد، قرآن بود که در کربلا اِربا اِربا شد، قرآن بود که بر نیزه زده و به بند کشیده شد، قرآن بود که در غیبت رفته و هماکنون هم در غیبت است.
چهار: ما به حقیقت قرآن دست نخواهیم یافت مگر اینکه ظهور امام عج تحقق پیدا کند و امام در دسترس مردم قرار گیرد زیرا قرآن و اهلبیت باهم هستند و از یکدیگر جدا نمیشوند و غیبت امام عج یعنی غیبت قرآن و ظهور امام یعنی ظهور قرآن و دلیل اینهمه اختلاف طوایف مسلمان با یکدیگر و اختلاف عالم هر طایفه با دیگر عالم هر طایفه، نبود امامی است که به درستی قرآن را برای دیگران تفسیر و تبیین کند.
اما در رابطه با صلواتی که حضرت امام ره بیان میدارد که حقیقتاً این چینش کلمات بی¬بدیل است که در کلام هیچ عالمی چنین بیانی را ندیده¬ام و امام ره با هنرمندی خاصی، بیان بسیار بالایی را در قالب کلماتی کوتاه بیان داشته است، حقیقتاً میتوان گفت این جملات با عنایت الهی بوده که خلاصه¬ی تمامی معارف اهلبیت شناسی در آن جمع است، این حقیر هرگاه بخواهم با کلمات کوتاه اهلبیت ع را وصف نموده و آنان را زیارت نمایم یکی از جملات دائمی بنده همین صلواتی است که از امام ره به ما رسیده است، حقیقتاً خلاصه¬ی زیارت جامعه و خلاصه¬ی همین کتاب همین صلوات میباشد به شما هم توصیه میکنم این صلوات را حفظ کرده و از تفسیر آن آگاه گردید:
امام در این صلوات میفرماید: أللّهُمَّ صلّ علی محمدٍ و آلهِ مظاهر جمالِک و جلالِک و خزائنِ أسرارِ کتابِکَ الذّی تجلّی فیه الأَحدیه بِجمیعِ أسمائکَ حَتّی المُسْتَأْثَرِ منها الّذی لایعْلَمُهُ غَیرک؛ و اللَّعنُ علی ظالِمیهم أصلِ الشَجَره الخَبیثه.
صلوات و درود خدا بر مظاهر جمال و جلال خدا و خزینهداران اسرار کتاب خدا، که خدای احد در آن کتاب تجلی پیدا نموده است و در کتاب تمامی اسامی خداوند میباشد حتی اسم پنهان خدا که غیر خدا آن را نمیداند و لعن بر ظالمان به اهلبیت ع که اصل و اساس درخت بدیها میباشند.
مقام اول: در معنای اللهم صل علی محمد و آل محمد
معنای اول: درود و صلوات و رحمت خدا بر محمد و بر اهلبیت عصمت و طهارت که دوازده امام و حضرت زهرا سلامالله علیها میباشند این معنی با این مبنی است که منظور از آل محمد 12 امام و حضرت زهرا سلامالله علیها باشد و منظور از محمد حضرت رسول صل الله علیه و آله و سلم باشد. معنای دوم: درود و صلوات و رحمت خدا بر چهارده معصوم و بر شیعیان آنان که آل محمد هستند – این ترجمه که موردقبول ما است، این ترجمه بر این مبنی است که همه¬ی اهلبیت محمد هستند که در حدیث نورانی آمده که اولنا محمد و آخرنا محمد و اوسطنا محمد و کلنا محمد لذا همه¬ی اهلبیت علیهم¬السلام محمد و فاطمه و علی و حسن و حسین و سجاد و باقر و صادق و کاظم و رضا و تقی و نقی و عسکری و قائم هستند و این معنا در جای خود ثابت است اما منظور از آل محمد شیعیان میباشند در روایت پیامبر ص فرمودند كل تقی و نقی آلی هر کس که متقی باشد آل من است و در قرآن است که پسر نوح اهل نوح نبود و به عذاب مبتلا شد و در عوض سلمان که عرب نبود و فارس بود به دلیل تقوی و پیروی از اهلبیت ع منا اهل البیت شد پس معنای صلوات میشود خدایا درود و صلوات و رحمت بفرست بر چهارده معصوم و شیعیان آنان لذا اگر کسی شیعه¬ی اهلبیت حساب شود تکلیف است هر مسلمان در هر نماز برای او از خداوند طلب رحمت کند، و این مقام شیعیان چه مقام عظیمی است.
مقام دوم: چه کسانی منا اهل البیت و در زمره¬ی آل محمد ص محسوب میشوند که در این صورت صلوات شامل آنان میگردد؟
ما در اینجا تنها روایاتی را که در آن منا اهل البیت آمده است را اجمالاً می¬آوریم:
1. خطاب به سلمان فارسی إنك منا أهل البیت - سلمان منا اهل البیت است و او بهمنزلهی لقمان است و علم اولین و آخرین را درک کرده است و دریای بیپایان است مَنْ لَكُمْ بِمِثْلِ لُقْمَانَ الْحَكِیمِ وَ ذَلِكَ امْرُؤٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ أَدْرَكَ الْعِلْمَ الْأَوَّلَ وَ أَدْرَكَ الْعِلْمَ الْآخَرَ وَ قَرَأَ الْكِتَابَ الْأَوَّلَ وَ قَرَأَ الْكِتَابَ الْآخِرَ بَحْرٌ لَا یتْرَف
2. خطاب به راهب لبیخ در جریان جنگ صفین: هَذَا مِنَّا أَهْلَ الْبَیت
3. در رابطه با زبیر، زبیر از ما اهلبیت بود تا زمانی که پسرش به دنیا آمد ما زال الزبیر منا اهل البیت حتى نشاء ابنه عبد اللّه بن الزبیر - یا عیسى بن عبد اللّه ...
4. ابرار از ما اهلبیت هستند و جایگاه آنان مانند موسی و پیروان موسی است إِنَّ الْأَبْرَارَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ وَ شِیعَتَنَا كَمَنْزِلَةِ مُوسَى وَ شِیعَتِه
5. کسی که ما را دوست داشته باشد از ما اهلبیت است و خداوند در قرآن از قول ابراهیم نقل میکند که ابراهیم فرمود: هر که من را اطاعت کند از من است عن أبی عبیدة عن أبی جعفر ع قال من أحبنا فهو منا أهل البیت قلت: جعلت فداك منكم قال: منا و الله، أ ما سمعت قول إبراهیم ع: فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی
6. هر که متقی باشد از ما اهلبیت است: عن محمد الحلبی عن أبی عبد الله ع قال من اتقى الله منكم و أصلح فهو منا أهل البیت، قال: منكم أهل البیت قال منا أهل البیت قال فیها إبراهیم: فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی قال عمر بن یزید: قلت له من آل محمد قال: إی و الله من آل محمد، إی و الله من أنفسهم أ ما تسمع الله یقول: إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ و قول إبراهیم: فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی
7. شیعه خالص از ما اهلبیت است: إِنَّ الشِّیعَةَ الْخَاصَّةَ الْخَالِصَةَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ
8. کسی که زندگی کند و همتش غیر خدا باشد از خدا نیست و کسی که همتش برای مؤمنین نباشد از مؤمنین نیست و کسی که ذلیل باشد از اهلبیت ع نیست: قَالَ ص مَنْ أَصْبَحَ مِنْ أُمَّتِی وَ هِمَّتُهُ غَیرُ اللَّهِ فَلَیسَ مِنَ اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ یهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُؤْمِنِینَ فَلَیسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ أَقَرَّ بِالذُّلِّ طَائِعاً فَلَیسَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ
9. فضیل ابن یسار از ما اهلبیت است: رحم اللّه الفضیل ابن یسار هو منّا أهل البیت
10. کسی که اطاعت خدا نکند از ما اهلبیت نیست و هر که اطاعت خدا کند از ما اهلبیت است مَنْ كَانَ مِنَّا لَمْ یطِعِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَیسَ مِنَّا وَ أَنْتَ إِذَا أَطَعْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَنْتَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ
11. اباذر از ما اهلبیت است: یا أَبَاذَرٍّ، إِنَّكَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ
12. ابرار از ما اهلبیت است و منزلت آنان مانند موسی و شیعیان آنها است و دشمنان ما مانند فرعون و پیروان آنها میباشند: إِنَّ الْأَبْرَارَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ وَ شِیعَتَهُمْ بِمَنْزِلَةِ مُوسَى وَ شِیعَتِهِ وَ إِنَّ عَدُوَّنَا وَ شِیعَتَهُمْ بِمَنْزِلَةِ فِرْعَوْنَ وَ أَشْیاعِه
13. کسی که هرروز خودش را محاسبه نکند از ما اهلبیت نیست اگر عمل خوب انجام داده خدا را شکر کند و اگر عمل بدانجام داده استغفار کند. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی كُلِّ یوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ خَیراً [حَسَناً] اسْتَزَادَ اللَّهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللَّهَ عَلَیهِ وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیهِ
14. کسی که هم صحبتی با او خوب نباشد و دوستی با او خوب نباشد از ما اهلبیت نیست. عَنْ أَبِی الرَّبِیعِ الشَّامِی قَالَ: كُنَّا عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ الْبَیتُ غَاصٌّ بِأَهْلِهِ فَقَالَ لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یحْسِنْ صُحْبَةَ مَنْ صَحِبَهُ وَ مُرَافَقَةَ مَنْ رَافَقَهُ وَ مُمَالَحَةَ مَنْ مَالَحَهُ وَ مُحَالَفَةَ مَنْ حَالَفَهُ
15. کسی که بزرگ و کوچک ما را تکریم نکند از ما اهلبیت نیست. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یوَقِّرْ كَبِیرَنَا وَ یرْحَمْ صَغِیرَنَا
16. کسی که غضب خود را کنترل نکند از ما اهلبیت نیست و تا جایی که میتوانید خدا را اطاعت کنید. لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یمْلِكْ نَفْسَهُ عِنْدَ غَضَبِهِ وَ مَنْ لَمْ یحْسِنْ صُحْبَةَ مَنْ صَحِبَهُ وَ مُخَالَقَةَ مَنْ خَالَقَهُ وَ مُرَافَقَةَ مَنْ رَافَقَهُ وَ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَهُ وَ مُمَالَحَةَ مَنْ مَالَحَهُ یا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ اتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ
17. کسی که به متعه، ازدواج موقت و رجعت ایمان ندارد از ما اهلبیت نیست. قوله ع لیس منا من لم یقل بمتعتنا و یؤمن برجعتنا
18. کسی که ملازم تقیه نیست و ما را از آدمهای سفیه حفظ نکند از ما اهلبیت نیست. قَالَ الصَّادِقُ علیهالسلام: لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یلْزَمِ التَّقِیةَ، وَ یصوننا [یصُنَّا] عَنْ سَفِلَةِ الرَّعِیةِ
19. کسی که به سؤال قبر و معراج و خلقت بهشت و جهنم و شفاعت ایمان ندارد از ما اهلبیت نیست. ليس منا من لم يؤمن بهذه الاربعة: سؤال القبر و المعراج و خلق الجنة و النار و الشفاعة
20. کسی که نماز شب نخواند از ما اهلبیت نیست. قَالَ الصَّادِقُ علیهالسلام: لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یصَلِّ صَلَاةَ اللَّیل
21. کسی که همسایه¬ی او از او ایمن نباشد از ما اهلبیت نیست. قَالَ الرِّضَا ع لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ .
مقام سوم: اهلبیت مظاهر جمال و جلال خداوند هستند، یعنی چه؟
خداوند دو نوع اسماء دارد اسامی جمالی و جلالی، اسامی جمال مانند رازق، رحیم، معطی و... و اسامی جلال مانند قهار، شدید العقاب و ... مظهر تمامی اسماء الله اهلبیت علیهم السلام هستند و تمامی اسامی خداوند یا جمالی است و یا جلالی و در حقیقت اهلبیت ع مظهر حقیقی جوشن کبیر هستند در این قسمت امام ره میفرماید اهلبیت مظاهر جمال و جلال خداوند هستند.
مقام چهارم:علم اهل بیت علیهم السلام
امام ره در این فراز میفرماید: خزائنِ أسرارِ کتابِکَ الذّی تجلّی فیه الأَحدیه بِجمیعِ أسمائکَ حَتّی المُسْتَأْثَرِ منها الّذی لایعْلَمُهُ غَیرک؛ اهلبیت خزینهدار اسرار کتاب خداوند هستند کتاب خدا تماماً سِرّ است و اسرار این کتاب در نزد اهلبیت ع است، تمامی اسم اعظم و علم گذشته و حال و آینده در نزد اهلبیت میباشد که تماماً در قرآن است و ما از آن بی¬خبر هستیم که در سوره¬ی انعام آیه¬ی 59 میفرماید: لَا رَطْبٍ وَ لَا یابِسٍ إِلَّا فىِ كِتَابٍ مُّبِینٍ هیچتر و خشکی نیست مگر اینکه در کتاب مبین است و این کتاب مبین یا قرآن است که اهلبیت عالم به قرآن هستند و یا چیزی بالاتر از قرآن است و یا خود اهلبیت ع هستند، که درهرصورت اهلبیت ع محیط بهتمامی اشیاء هستند حتی کتاب مبین و لوح محفوظ.
مقام پنجم: در قرآن احدیت تجلی پیداکرده است.
یکی از اسامی خداوند اَحَد است که قرآن میفرماید: قل هو الله احد بگو او الله احد است، احد چیزی را گویند که دومی در مقابل آن متصور نیست، وجود بی¬نهایتی که جا برای غیر نگذاشته است، اگر خداوند درک شود جای برای این سؤال نیست که چرا خدا دو تا نیست؟ خدا کجاست؟ و ... خداوند حدوحصری ندارد و البته موجودی اینچنینی جایی برای غیر نمیگذارد- غیرتش غیر در جهان نگذاشت- چنین موجودی که بی¬نهایت است ، برای موجودات دارای محدودیت قابلفهم نیست که در روایت میفرماید: من عرف نفسه فقد عرف ربه کسی که نفس خودش را بشناسد ربّ خود را شناخته است، که استاد در معنای این روایت بیش از 90 توضیح و ترجمه فرمودند، که یکی از معنای این بود که چون معرفت نفس محال است معرفت خداوند بهطریقاولی محال است و در روایات آمده است که-كلّ ما میزتموه بأوهامكم فی أدقّ معانیه مخلوق مصنوع مثلكم، مردود إلیكم، ولعلّ النمل الصغار تتوهّم أنّ للَّه تعالى زبانیتین؛ فإنّ ذلك كمالها، وتتوهّم أنّ عدمها نقصان لمن لم یتّصف بهما، وهكذا حال العقلاء فیما یصفون اللَّه تعالى هر آنچه شما در ذهن و علم و تصور خودتان در مورد خداوند اندیشه میکنید آن مخلوق خود شما است پس مخلوق است و خدا نیست و لذا مردود است و مورچه نیز در مورد خدا تصور میکند که خداوند دوشاخک دارد و دلیل اینکه این تصور را در مورد خدا میکند این است که این دوشاخک را کمال میداند که خدا باید حتماً آن را داشته باشد و فکر میکند اگر خدا آن را نداشته باشد نقص دارد پس باید حتماً آن را داشته باشد این حالت مورچه در مورد معرفت خدا همان حالت عقلای عالم است در مورد معرفت خداوند است.
فتح بن یزید الجرجانی میگوید به امام رضا ع نامه¬ای نوشتم و از امام ع در مورد توحید سؤال نمودم پس امام رضا ع به خط خود نوشتند بسمالله الرَّحمنِ الرَّحیمِ الحَمدُ للَّهِ المُلهِمِ عِبادَهُ الحَمدَ، به نام خداوند رحمن و رحیم که بندگان خودش را حمد الهام میکند وَ فاطِرِهِم عَلى مَعرِفَةِ رُبوبِیتِهِ و بر مبنای معرفت ربوبی خود خلق نموده است الدَّالِّ عَلى وُجودِهِ بِخَلقِهِ بر وجود خودش با خلقش استدلال میکند وَ بِحُدُوثِ خَلقِهِ عَلى أَزَلِهِ و با این مطلب که مخلوقات حادث هستند بر ازلی بودن خود استدلال کرده است وَ بِأَشباهِهِم عَلى أَلّا شِبهَ لَهُ و به این دلیل که موجودات با یکدیگر شبیه هستند بر این مطلب استدلال کرده که خود شبیهی ندارد المستَشهِدِ آیاتِهِ عَلى قُدرَتِهِ و با خلق مخلوقات به قدرت خود استدلال کرده است المُمتَنِعِ مِنَ الصِّفاتِ ذاتُهُ و ذات خدا خالی از صفات است بلکه صفات خدا عین ذاتش است به خلاف تمامی موجودات که ذات آنها با صفات آنها تفاوت دارد وَ مِنَ الأَبصارِ رُؤیتُهُ خدایی که چشمها و بصرها و بصیرتها و فکرها از درک او عاجز هستند وَ مِنَ الأَوهامِ الإِحاطَةُ بِهِ و اوهام و تصورها نمیتوانند به او احاطه داشته باشند لا أَمَدَ لِكَونِهِ پایانی برای او نیست وَ لا غایةَ لِبَقائِه انتها و مرگی ندارد لا یشمُلُهُ المَشاعِرُ با حواس قابلدرک نمیباشد وَ لا یحجُبُه الحِجابُ حجابی نمیتواند او را پنهان نماید فَالحِجابُ بَینَهُ وَ بَینَ خَلقِهِ لامتِناعِهِ مِمَّا یمكِنُ فی ذَواتِهِم پس حجابی که مانع از درک و فهم اوست به علت مخلوقات است و نه خالق، وَ لإِمكانَ ذَواتِهِم مِمِّا یمتَنِعُ مِنهُ ذاتُهُ و به این علت است که ذات امکانی مخلوقات محال است ذات علت خود رادرک نمایند وَ لافتِراقِ الصَّانِعِ و المَصنوعِ وَ الرَّبِّ و المَربوبِ، وَ الحادِّ و المَحدودِ بین خدا و مخلوقات جدایی است چراکه مخلوقات محدود هستند و خدا نامحدود و محدود احاطه به نامحدود پیدا نمیکند أَحدٌ لا بِتَأویلِ عَدَدٍ خدا احد است نه مانند یک که در مقابل دو قرار دارد الخالِقُ لا بِمَعنى حَرَكَةٍ، خدا خلق کرده نه به معنای اینکه حرکت دارد زیرا موجودی که حرکت میکند برای به دست آوردن دارایی حرکت میکند و خدا دارایی مطلق است السَّمیعُ لا بِأَداةٍ خدا شنوا است نه شنیدن با گوش بلکه خدا علم به امور شنیدنی و اصوات دارد البَصیرُ لا بِتَفریقِ آلَةٍ خداوند بینا است اما نه با چشم بلکه علم به امور دیدنی دارد الشَّاهِدُ لا بِمُماسَّةٍ خدا شاهد است اما نه با آلات مادی مانند چشم و پوست البائِنُ لا بِبَراحِ مَسافَةٍ جدا است، نه اینکه جدایی او بر اساس مسافت باشد الباطِنُ لا بِاجتِنانٍ پوشیده است، نه اینکه خودش پنهان گردد الظَّاهِرُ لا بمُحاذٍ آشکار است، نه اینکه با رو برو قرار گرفتن آشکار شود. الّذی قَد حَسَرَت دونَ كُنهِهِ نَواقِدُ الأَبصارِ وَ امتَنَعَ وُجودُهُ جَوائِلَ الأَوهامِ کسی که در مقابل ذات پروردگار ظرافت دیده است، سرافکنده میگردد و وجودش از حرکت بر اساس خیال دور میشود. أَوَّلُ الدِّیانَةِ مَعرِفَتُهُ اول و ابتدای دین معرفت اوست وَ كَمَالُ المَعرِفَةِ تَوحیدُهُ کمال معرفت خدا توحید است وَ كَمَالُ التَّوحیدِ نَفی الصِّفاتِ عَنهُ کمال توحید این است صفات زائد بر ذات را از او دور کنی لِشَهادَةِ كُلِّ صِفَةٍ آنها غَیرُ المَوصوفِ وَ شَهادَةِ المَوصوفِ أَنَّهُ غَیرُ الصِّفَةِ وَ شَهادَتِهِما جَمِیعاً عَلى أَنفُسِهِما بِالبَینَةِ المُمتَنِعِ مِنها الأَزَلُ چراکه هر صفت دلالت دارد بر اینکه بین ذات و صفت دو چیز است درحالیکه خداوند ذاتاً تمام اوصافش عین ذات اوست و چیزی زیاده بر ذات ندارد لذا خدا علم و قدرت و حکمت و زیبایی است مثلاً عالِم ذاتی دارد که علم برای آن ذات حادثشده لذا خداوند در حقیقت ذات بهعلاوهی علم نیست بلکه ذاتی است که آن ذات علم است فَمَن وَصَفَ اللَّهَ فَقَد حَدَّهُ کسی که خدا را وصف کرده خدا را محدود کرده است زیرا توصیفکننده بهاندازهی علم و قدرت خود بیان میکند و قدرت و علم محدود توصیف محدود دارد وَ مَنَ حَدَّهُ فَقَد عَدَّهُ کسی که خدا را محدود کند خدا را شمرده است زیرا چیزی که محدود باشد در اعداد درمیآید ولی نامحدود یکی بیشتر نیست و در اعداد درنمیآید وَ مَن عَدَّهُ فَقَد أَبطَلَ أَزَلَهُ کسی که خدا را بشمارد ازلیت خدا را باطل کرده است زیرا موجود محدود ازلی نیست وَ مَن قالَ: كَیف فَقَدِ استوصَفَهُ کسی که از چگونگی خدا بپرسد او را توصیف کرده زیرا کیفیات برای موجودات محدود است وَ مَن قالَ: عَلى مَ فَقَد حَمَلَهُ کسی که بگوید خدا بر روی چه چیزی است خدا را محدود دانسته زیرا چیزی که بر روی چیزی است در زیر آن چیز نیست و درنتیجه آن شیء محدود است وَ مَن قالَ: أَینَ فَقَد أَخلى مِنهُ کسی که بگوید خدا کجاست پس خدا را از جایی خالی دانسته و در جای دیگر پنداشته و او در حقیقت خدا را محدود میداند وَ مَن قالَ: إلى مَ فَقَد وَقَّتَهُ کسی که بگوید خدا به سمت کجاست خدا را برای زمانی دون زمان و مکانی دون مکانی دانسته و چنین خدایی نیز محدود است عالِمٌ إِذ لا مَعلومَ عالم بوده زمانی که معلوم و آن شیء وجود نداشته بلکه قبل از اشیاء عالم به آنها بوده و علم او معلوم و موجودات را خلق کرده وَ خالِقٌ إذ لا مَخلوقَ خالق بوده زمانی که مخلوقی نبوده است وَ رَبٌّ إِذ لا مَربوبَ پرورش دهنده بوده زمانی موجودات نبوده است وَ إِلهٌ إِذ لا مَألوهَ و اله بوده زمانی که موجودات نبوده¬اند وَ كَذلِكَ یوصَفُ رَبُّنا، وَ هوَ فَوقَ ما یصِفُهُ الواصِفونَ خدای ما چنین است و برتر از آن است که کسی بتواند او را وصف نماید
و امیر المونین علی ع میفرماید: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا یبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ حمد و سپاس خداوندى را سزاست كه همه گویندگان از مدح و ثناى او عاجزند توانائى مدح و ثنائى كه لایق ذات او باشد ندارند و ازاینرو است كه حضرت سید المرسلین صلیالله علیه و آله فرمود: لا أحصى ثناء علیك، أنت كما أثنیت على نفسك یعنى من را توانائى مدح و ثناى تو نیست، تو خود باید ثناگوی ذات اقدس خود باشى وَ لَا یحْصِی نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ و شمارندگان و حسابگران از شمارش نعمتها و بخششهای او درمانده زیرا نعمتها و عطاهاى حقّ تعالى غیرمتناهى و آخرى براى آنها متصوّر نیست، چنانكه در قرآن كریم مىفرماید: وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها یعنى اگر بخواهید نعمتهای خدا را بشمارید توانائى ندارید، پس کسی که نتواند نعمتهای پروردگار را بشمارد چگونه مىتواند حقّ او را ادا كند و شكرش را بجا آورد، لذا مىفرماید: وَ لَا یؤَدِّی حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ و كوشش كنندگان نمىتوانند حقّ نعمت او را ادا كنند پس منتهى درجه¬ی سپاسگزارى آن است كه بنده به عجز از اداى حقّ نعمت او اعتراف كند الَّذِی لَا یدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ خداوندى كه حقیقت او را صاحبان همّت بلند درك نمىكنند وَ لَا ینَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ و زیركیها و هوشهای غوّاص كه فرو مىروند در دریاى افكار به او دست نیابند الَّذِی لَیسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ خداوندى كه صفتش را نهایتى نیست زیرا او را هیچ صفتى زائد بر ذات نباشد تا محدود و معین گردد وَ لَا نَعْتٌ مَوْجُودٌ وَ لَا وَقْتٌ مَعْدُودٌ و او را وقت و زمانى نیست كه معینشده باشد و گفته شود بسیار وقت است كه بوده یا تازه موجود شده، زیرا او خالق زمان و بینیاز است از اینكه در زمان باشد تا زمان به او احاطه نماید وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ و نه او را مدّت درازى است كه به آن منتهى شود و مدّت ندارد، پس او ازلى و ابدى است و زمان ندارد تا أجل و مدّت داشته باشد، زیرا زمان مقدار حركت است و حركت از عوارض جسم و او از جسمیت مبرّى است، پس محال است و نمىشود كه در زمان باشد فَطَرَ الْخَلَائِقَ بِقُدْرَتِهِ خلائق را به قدرت و توانائى خود آفرید وَ نَشَرَ الرِّیاحَ بِرَحْمَتِهِ و بادها را به سبب رحمت و مهربانیاش پراكنده كرد وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَیدَانَ أَرْضِهِ و حركت و جنبش زمین را به سنگ¬هاى بزرگ و كوه¬ها میخكوب و استوار گردانید أَوَّلُ الدِّینِ مَعْرِفَتُهُ اساس دین چیزی است كه به سبب آن خداوند متعال پرستش میشود شناختن او میباشد وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِیقُ بِهِ و شناختن كامل خدا تصدیق به او است وَ كَمَالُ التَّصْدِیقِ بِهِ تَوْحِیدُه و تصدیق کامل خداوند توحید و یگانه دانستن او است وَ كَمَالُ تَوْحِیدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ و كمال توحید خداوند خلاص نمودن خدا از امور زائد بر ذات است که معنای اخلاص در توحید همین است وَ كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْی الصِّفَاتِ عَنْهُ و كمال اخلاص آن است كه صفات زائده بر ذات براى خدا تصوّر نشود لِشَهَادَةِ كُلِّ صِفَةٍ آنها غَیرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ كُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ غَیرُ الصِّفَةِ زیرا هر صفتى گواهى مىدهد كه آن غیر از موصوف است و هر موصوفى گواهى مىدهد كه آن غیر از صفت است فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ كسی كه خداوند را او را وصف كند خداوند را قرین چیزی دانسته است، و او را با موجود دیگر همسان قرار داده است وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ و كسی كه خدا را قرین چیزی قرار داده پس او را دو تا دانسته است وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ و کسی که خدا را دو تا دانسته پس او را تجزیه و تقسیم كرده و هر چیزی که قابلتجزیه و تقسیم باشد مركّب است و هر مركّبى داراى اجزاء و چیزی که جزء دارد خدا نیست وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ و هر كه او را تقسیم كند به او نادان است وَ مَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ أَشَارَ إِلَیهِ و کسی که به خدا جاهل باشد به او اشاره میکند – زیرا خدا مکان ندارد و مکان از مخلوقات اوست (البته در اینکه مکان وجود دارد اختلاف است گروهی میفرمایند چیز مجزایی به نام مکان وجود ندارد کما اینکه در رابطه با زمان هم اختلاف وجود دارد و بعضی معتقدند چیز مجزایی به نام زمان وجود ندارد بلکه زمان امر است که ما از مقدار حرکت اشیاء قلمداد میکنیم و زمان تنها برای اموری که حرکتدارند میباشد) وَ مَنْ أَشَارَ إِلَیهِ فَقَدْ حَدَّه و کسی که به خدا اشاره كند او را محدود و معین میکند وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ و کسی که محدودش دانست، پس او را شمرده است وَ مَنْ قَالَ فِیمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ و کسی که بگوید خدا در چیست؟ او را در ضمن چیزى قرار داده وَ مَنْ قَالَ عَلَامَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُ و کسی که بگوید خدا بر چیست؟ بعضى از مکانها را از خدا خالی دانسته اگر بگوید در كجا نیست و بر كجا هست او را جسم و مركّب قرار داده و لازمه¬ی آن حدوث و نو شدن خدا است و تمامی این امور از خدا دور است كَائِنٌ لَا عَنْ حَدَثٍ مَوْجُودٌ لَا عَنْ عَدَمٍ خداوند متعال همیشه بوده است نه آنكه حادث و پیداشده باشد وجودی است كه مسبوق به عدم و نیستى نیست مَعَ كُلِّ شَیءٍ لَا بِمُقَارَنَةٍ با هر چیزى است نه بطوریكه همسر آن باشد پس با هر چیزى است یعنى هر چیزى به او قائم و بر پا است وَ غَیرُ كُلِّ شَیءٍ لَا بِمُزَایلَةٍ خدا غیر از هر چیزى است نه بطوریكه از آن كناره گیرد فَاعِلٌ لَا بِمَعْنَى الْحَرَكَاتِ وَ الْآلَةِ خدا فاعل است و فعل از او صادر میشود نه بمعنى حركات و انتقالات از حالى به حالى و نه بمعنى آلت زیرا اگر صدور فعل از او به کمک آلت و لوازم باشد پس او به غیر خود احتیاج دارد و احتیاج نقص و نقص بر واجبالوجود محال است بَصِیرٌ إِذْ لَا مَنْظُورَ إِلَیهِ مِنْ خَلْقِهِ بنا بر این بیآنکه او را چشمى باشد بالذّات بصیر است و بینا بوده هنگامیکه چیزى ازآنچه را كه آفریده نبوده است مُتَوَحِّدٌ إِذْ لَا سَكَنَ یسْتَأْنِسُ بِهِ وَ لَا یسْتَوْحِشُ لِفَقْدِه و منفرد و تنها بوده است هنگامیکه سكنى چیزى كه به آن اطمینان به هم رسد نبوده تا با آن مأنوس شود و از انس با آن آرام گیرد و وحشت نكند از نبودنش
مقام ششم: اسم مستاثر
امام ره در ادامه میفرماید: خزائنِ أسرارِ کتابِکَ الذّی تجلّی فیه الأَحدیه بِجمیعِ أسمائکَ حَتّی المُسْتَأْثَرِ منها الّذی لایعْلَمُهُ غَیرک؛ در این فراز امام ره به یک مطلب اختلافی بین علماء اشاره میفرماید و آن در مورد اسم مستأثر (اسم پنهان خداوند) است، امام در این فراز میفرماید اسم مستأثر هم در قرآن تجلی پیداکرده است، حال چگونه اسمی که پنهان است تجلی پیداکرده است؟ بله برای غیر اهلبیت تجلی ندارد و برای اهلبیت ع که مورد خطاب قرآن هستند تجلی داشته و معلوم است، مطلب دیگر اینکه اهلبیت اسماء الله هستند و اسم مستأثر هم یکی از اسماء الله میباشد پس اهلبیت نهتنها به اسم مستأثر علمدارند بلکه خود اسم مستأثر خداوند هستند.
مقام هفتم: اسم مستأثر را غیر خدا نمیداند و اهل بیت غیر خدا نیستند بلکه شئون خدایند
حال سؤال این است که آیا اهلبیت هماسم مستأثر را نمیدانند؟ درحالیکه در مقام ششم اثبات کردیم که اهلبیت نهتنها اسم مستأثر را میدانند بلکه خود تجلی اسم مستأثر خدا هستند، جواب این است که اهلبیت خدا نیستند ولی غیر خدا هم نمیباشند، اهلبیت ع اسماء الله هستند آنها وجه الله هستند و وجه هر کس غیر آنکس نمیباشد، پس اهلبیت ع از باب اینکه اسماء الله و وجه الله هستند اسم مستأثر را نیز میدانند بلکه خود تمامی اسماء الله منجمله اسم مستأثر هستند.
مقام هشتم: بحث ضلالت و ولایت
امام ره میفرماید: و اللَّعنُ علی ظالِمیهم أصلِ الشَجَره الخَبیثه. تمامی بحثهای ولایی دو جنبه دارد جنبه¬ی نورانی که اهلبیت ع هستند و جنبه ظلمانی که دشمنان اهلبیت هستند، شجره¬ی طیبه که اهلبیت ع هستند و شجره¬ی خبیثه که دشمنان آنان هستند و یکی در اعلیعلیین و یکی در اسفل درکات سقوط و هبوط و عذاب و ظلمات و تباهی و ... گرفتار هستند، امام ره در چند جای وصیتنامه به این مهم اشاره و کرده و لعن نفرین مینماید، امام میفرماید: و از آن جمله مراسم عزاداری ائمه اطهار و بهویژه سید مظلومان و سرور شهیدان، حضرت ابیعبدالله الحسین ـ صلوات وافر الهی و انبیا و ملائکه الله و صلحا بر روح بزرگ حماسی او باد ـ هیچگاه غفلت نکنند؛ و بدانند آنچه دستور ائمه ـ علیهمالسلام ـ برای بزرگداشت این حماسه تاریخی اسلام است و آنچه لعن و نفرین بر ستمگران آل بیت است، تمام فریاد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران ستمپیشه در طول تاریخ الیالابد؛ و میدانید که لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنیامیه ـلعنه الله علیهم ـ باآنکه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شدهاند، فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریاد ستمشکن است- و لازم است در نوحهها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق ـ علیهم سلامالله ـ بهطور کوبنده فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود؛ و در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست آمریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود، این خائنین به حرم بزرگ الهی _ لعنهالله و ملائکته و رسله علیهم ـ است بهطور کوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود.
سخنرانیهای شیخ علی بهرامی نیکو در مورد آب و خشکسالی - تببین کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران
http://tvshia.com/fa/content/52827
============================
-
توضیح قطره سیزدهم از کتاب هزار و یک قطره /13-کمکهایی که دوستان میتوانند برای رفع خشکسالی انجام دهند
-
توضیح قطره دوازدهم از کتاب هزار و یک قطره /12- اصل بر اختصار است
-
توضیح قطره یازدهم از کتاب هزار و یک قطره / 11- ایران در آستانه مشکلات و فتنه های بسیاری قرار دارد
-
توضیح قطره دهم از کتاب هزار و یک قطره / 10 - راستی آزمایی و قبول مجازات در صورت اشتباه بودن
-
توضیح قطره نهم از کتاب هزار و یک قطره /9- بر طرف شدن خشکسالی و توبه/ نقش گناه در خشکسالی
-
تمامی بحرانهای ایران با خشکسالی ارتباط دارد/
-
اقتصاد بحرانی ایران و بانکها/ بانکهای ربوی و خشکسالی / راه حل بیرون رفت از مشکل بانکهای ربوی
-
توصیح قطره هشتم از کتاب هزار و یک قطره :8- دو مطلب غیر عادی برای بر طرف شدن خشکسالی وجود دارد
-
توضیح قطره ششم از کتاب هزار و یک قطره / 6- پیشرفت ما در گروی آب است
-
توصیح قطره هفتم از کتاب هزار و یک قطره : مافیای آب
-
نتیجه جلسه دومی که بنده را برای بررسی موضوع آب در مرکز دوم خواستند/دریافت الهی بوده یا شیطانی/ از چه مقدماتی دریافت حاصل شده/عوارض مطرح کردن مباحث در منظر عمومی/
-
در تاریخ 96.6.23 جای دیگری بنده را خواستند تا پاسخگو باشم:گزارشی از آن جلسه
-
نتیجه تست بالینی و روانشناسی در تاریخ ۹۶.۶.۲۵ / الگوی روانشناسی اسلامی/چالش ۲۰۲۰ چالش افسردگی//الگوی مبارزه با مشکلات روحی
-
نقد روانشناسی غربی قبل از تست زدن که تست گیرنده بعد از این سخنرانی حاضر به تست گرفتن نشد در تاریخ 96.6.25 / نقد تست بالینی و شخصیت شناسی غربی / تفاوت روانشانسی غربی و اسلامی
-
توضیح قطره پنجم از کتاب هزار و یک قطره : کوچ و مرگ اجباری 50 میلیون ایرانی در اثر خشکسالی
-
توضیح قطره چهار از کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی 4- بنده در رابطه با اب مطالعه و استادی نداشتهام ولی تا کنون برای متخصصین این عرصه نیز مطالب جدیدی بیان شده که خود اظهار داشته اند درست و تازه بوده است
-
توضیح قطره سوم از کتاب هزار و یک قطره آیه¬ی شریفه و جعلنا من الماء کل شیء حیّ دارای اسرار عجیبی است
-
توضیح قطره دوم از کتاب هزار و یک قطره / 2- توفیقات بعد از برگشت از سوریه
-
ریشه تمامی بحرانهای ایران خشکسالی است / چه کسی باید خشکسالی را بر طرف کند ؟
-
حکمتهای عجیب در جریان موسی و خضر / علم اهل بیت ع / کشتن بچه توسط خضر / حکمت مصیبتها
-
بیان قطره اول از کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران از طریق غیر عادی به کمک اسماء الله در عرض چند ماه
-
سخنرانی در مورد آب و خشکسالی و خطرات پیش رو در هیئت عشاق الحسین تهران
-
جریانات دادگاه در تاریخ 96.8.13 / در تاریخ 13 آبان در دادگاه چه اتفاقاتی افتاد / علی بهرامی نیکو و خشکسالی
-
علی بهرامی نیکو از زبان مادر / بیوگرافی علی بهرامی نیکو از زبان مادر
-
دلیل مصاحبه با مادر در مورد بنده (علی بهرامی نیکو)
-
جریانات مربوط به دادگاه برای مطرح نمودن مبحث خشکسالی
-
۹۶.۸.۲۳ در را کرمانشاه برای مناطق زلزله زده
-
بررسی زلزله تهران و راهکار جلوگیری از زلزله تهران/ تلفات زلزله تهران/ بحران زلزله تهران/ کشته های بعد از زلزله تهران
-
آخرین زلزله های ایران /
-
علتهای زلزله از منظر علم و دین / راه مقابله با زلزله از منظر علم و دین/ رابطه زلزله با زنا / رابطه زلزله با خشکسالی
-
الگوی صحیح مبارزه با بحرانها ۹۶.۹.۲ / جایگاه علوم اسلامی در بیرون رفت از مشکلات کلان حکومتی /توضیح اجمالی در مورد سحر//چگونگی توسعه سحر/جایگاه شعبده و دعا در جنگ/تاثیر حروف و اشکال در طبیعت
-
زلزله از منظر دین / علت زمین لرزه از دید امام صادق ع/ حدیث زلزله /علت زلزله از نظر اسلام/ حدیث امام صادق در مورد زلزله / آیه در مورد زلزله
-
مطالب متنوعی در رابطه با علل زلزله از منظر دین / علل علمی زلزله/علل ملکوتی زلزله زنا و زلزله
-
69- دلایل کاهش جمعیت در ایران/ کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران در عرض چند ماه از طرق غیر عادی به کمک اسماء الله
-
68- آینده ی کاهش جمعیت در ایران/ کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران در عرض چند ماه از طرق غیر عادی به کمک اسماء
-
67- جمعیت ایران با روال عادی هم باید 116 میلیون نفر باشد ولی 80 میلیون نفر است این کاهش جمعیت تقصیر کیست؟
-
66- توضیح محاسبه جمعیت در قطره¬ی 65 ایران به سادگی میتواند بالای سیصد میلیوین نفر جمعیت داشته باشد
-
65- ظرفیت جمعیت در ایران/کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران در عرض چند ماه از طرق غیر عادی به کمک اسماء الله
-
64- ریشه تمامی بحرانهای حکومتی خشکسالی است./کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران در عرض چند ماه از طرق غیر عادی به کمک اسماء الله
-
62-چند روایت در مورد خشکسالی، گناه و خشکسالی /کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران در عرض چند ماه از طرق غیر عادی به کمک اسماء الله
-
61-برای رفع خشکسالی در مدت کوتاه چکار بکنیم؟ کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران در عرض چند ماه از طرق غیر عادی به کمک اسماء الله
-
قطره63 تحلیلی بر ارتباط گناه با خشکسالی از کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران از طرق غیرعادی در عرض چند ماه به کمک اسماء الله
-
گناه حاکمان و خشکسالی در روایات/کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران در عرض چند ماه از طرق غیر عادیقطره 60 گناه حاکمان و خشکسالی در روایات
-
قطره 59 کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی چرا در تنها مملکتی که مدل حکومتی الهی دارد خشکسالی شده است؟
-
قطره 58 بارش باران و بر طرف نشدن خشکسالی/ کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران در عرض چند ماه از طرق غیر عادی
-
کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران از طریق غیر عادی در عرض چند ماه- قسمت دوم قطره ی 57 الی
-
کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران از طریق غیر عادی در عرض چند ماه- قسمت اول قطره ی 1 الی 56
-
دکتر عیسی کلانتری : اگر به همین وضع ادامه دهیم حدود 70درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل 50میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند.
-
مسئولین محترم لطفا جواب دهید تا ما هم بدانیم ؟ سوال در مورد خشکسالی : وقتی خشکسالی و قحطی و گرانی و مرگ جمعی آمد به کجا برویم؟؟؟؟؟؟
-
قحطی بزرگ در چین / بزرگترین قحطی تاریخ بشریت
-
دانلود کتاب مخزن الاوفاق غزالی در علم اسماء الله و علوم غریبه و اعداد ، تنها جهت آشنایی کتاب قرار داده شده است
-
دانلود کتاب قحطی بزرگ در بین سالهای 1296 الی 1298/هولوکاست 9 میلیون ایرانی به دست بریتانیا
-
دانلود کتاب انسان در عرف عرفان علامه حسن حسن زاده آملی
-
دانلود کتاب خزائن ملا احمد نراقی با تعلیقات حلامه حسن حسن زاده آملی
-
امکان ضربه مادی و جسمی شیطان به انسانها
-
انتقال دو ماهه آب خلیج فارس بوسیله اسماء الله / تنها تا زمان 96.6.6 ه ش یعنی 36.12.6 فرصت داریم
-
مناظره زنده تلویزیونی شیخ علی بهرامی با دکتر حسن روحانی / انتقال سریع و دوماهه ی آب خلیج فارس بواسطه ی اسماء الله
-
مجموعه پوسترهای درخواست مناظره ی زنده تلویزیونی علی بهرامی نیکو با رئیس جمهور محترم شیخ حسن روحانی در مورد انتقال آب خلیج فارس به ایران در عرض یک سال
-
پوسترهای پشت پرده آب ، مافیای آب ، نشست زمین ، آب دزدک ، بحران آب و خشکسالی در ایران
-
تقریر علما بر مبحث انتقال آب خلیج فارس در یک سال / آب را بوسیله اسماء الله در دو ماه به ایران میرسانیم و ایران را سیراب میکنیم
-
وسایل و زیر ساختهای سایت تی وی شیعه فروخته شد خدا را شکر بله اگر امام حسن ع اسوه است باید جام زهر را سر کشید چه دستها که جام داد و چه دستها که جام گرفت ای وای از این دستها و ای وای از آن جامها و ای وای از این جگرها خدایا شکر که عددها میخوانند ...
-
حاشیه های راهپیمایی روز جهانی قدس خشکسالی ایران ان شای الله خواهد بود
-
سومین مناجات عرفانی در رابطه با آب
-
خشکسالی خراسان رضوی در 50 سال اخیر بیسابقه است
-
مردم آذربایجان کمآبی راباورندارند
-
شیراز مدتی است با پدیده خشکسالی دست و پنجه نرم می کند و خشکسالی و بحران کم آبی از مهمترین موضوعات و چالشهای این منطقه است .
-
خشکسالی معضل سیستان و بلوچستان
-
خشک شدن زایندهرود از نشانههای بحران آب است که تهدید جدی برای حیات شهر اصفهان محسوب میشود
-
خشکسالی استان اصفهان در چهل سال گذشته بی سابقه بوده است
-
خشکسالیهای امسال حاشیه دریای خزر در شمال ایران را نیز تحت تاثیر قرار داده است
-
از 30 سال پیش در کتابهایم بحث غارت آب، نشست زمین و شوری چاهها را هشداد داده ام که هنوز هم موجود است اما کسی به آنها توجهی نکرد.
-
کرخه در شدیدترین دوره خشکسالی در سالهای اخیر به سر میبرد
-
نماینده فائو: ایران در مرحله تنش آبی قرار دارد
-
هشدار معاون وزیر نیرو درباره جنگ و درگیری بر سر آب
-
ادامه خشکسالی در ایران، به رغم بارندگیهای شدید
-
واقعیت هایی درباره خشکسالی سال 95/ بارشها کمکی به خشکسالی کرده است؟
-
جنبش مبارزه با بحران خشکسالی در هر مغازه و هر ماشینی
-
حاشیه های راهپیمایی پانزده خرداد در قم در مورد بحران خشکسالی در خواست مناظره با رئیس جمهور محترم دکتر حسن روحانی در مورد اقتصاد کشور / گزارش تصویری از راهپیمایی 15 خرداد در قم
-
مناظره زنده ی تلویزیونی اقتصادی علی بهرامی نیکو با رئیس جمهور محترم دکتر حسن روحانی
-
پایان کار جمعی تی وی شیعه دات کام در تمامی زبانها بغیر فارسی و عربی
-
انتقاد پروفسور کردوانی به طرح های آبرسانی کشور
-
«کم آبی در حوضه کرخه به شدیدترین حالت خود رسیده است»
-
نماینده فائو: ایران در مرحله تنش آبی قرار دارد
-
هشدار معاون وزیر نیرو درباره جنگ و درگیری بر سر آب
-
ادامه خشکسالی در ایران، به رغم بارندگیهای شدید
-
واقعیت هایی درباره خشکسالی / بارشها کمکی به خشکسالی کرده است؟
-
بحران آب در ایران سلسله چالشها و مشکلات ناشی از کمبود آب/ استفاده نادرست از منابع آب در کشور ایران/ خشکسالی های مرگبار و تلخ/ نوعی نسل کشی
-
بحران خشکسالی جهان را فراگرفته است/نمودار خشکسالی در دنیا / خطر اجتناب ناپذیر خشکسالی مرگ بار همه گیر
-
عوامل خشکسالی و بیآبی در ایران / چگونگی به خشکی رسیدن خاک ایران / نگران کنندگی این اوضاع در صورت ادامه
-
خطر خشکسالی در ایران / آژیر قرمز برای حیات آبی ایران / مصرف بی رویه صرف نظر اوضاع اورژانسی ایران / نبودن آب شیرین کافی برای رفع مایحتاج خانوارها
-
خطر خشک سالی بیخ گوش ایران / نگارنی های شدید از خشکسالی / چگونه می توان این مشکل را حل کرد / بحرانی تر شدن خطرات خشکسالی و کم آبی در سراسر کشور ایران
-
خشکسالی در ایران وارد مرحله سوم شد وضعیت دمای کشور تا 90 سال آینده / خطرات پیش بینی شده خشکسالی شدید ایران / فجایعی که در حال رخداد است
-
003 - پیشبینی ناسا ۴۵ کشور جهان در معرض خشکسالی طی ۳۰ سال آینده ایران چهارمین کشور در خطر / خشکسالی مرگ آور جهانی / ایران تلاش جدی برای این فاجعه نداشته است
-
خشکسالی مرگ آور / جدول بارش و نقشه های پهنه بندی بارش، دما، خشکسالی هواشناسی و تصاویر ماهواره ای در سطح کشور/ نگران کنندگی جدی خشکسالی کلی ایران / این تصاویر یک نوع تهدید به حساب می آید
-
قحطی ۱۲۹۸–۱۲۹۶ ایران
-
خطر خشکسالی جدی است/ ایران چهارمین کشور در معرض خشکسالی / تبدیل بخش های وسیعی از ایران به بیابان مطلق
-
ايران در آستانه 30سال خشكسالي شديد / وقوع خشكسالي شديد در آينده نزديك / احتمال جيرهبندي آب / خشكسالي شديد آغاز شده است / خشكسالي هجوم ريزگردها را تشديد ميكند
-
عیسی کلانتری : 97 درصد آبهای سطحی را خشک کردیم / بحرانیترین وضع خشکسالی جهان در ایران / ٥٠میلیون ایرانی باید مهاجرت کنند / سدسازی بیحساب و کتاب رودخانهها را خشک کرد هزینه جبران از ٥٠میلیارد به ٢٥هزار میلیارد تومان رسیددولت نباید از موضع عدهای ..
-
چرا مردم ایران از زندگی ناراضیاند؟
-
نگراني هاي واقعي مردم ايران چيست؟
-
مهمترین مشکلات اقتصادی کشور و راههای برون رفت از آن
-
حل مشکلات اقتصادی، بی فوت وقت!
-
شاه کلید حل مشکلات اقتصادی ایران
-
مشکلات اقتصادی ایران و راه حل آن
افزودن دیدگاه جدید