کتاب بکاء : چرا برای به شهادت رساندن 72 نفر تا 30 هزار نفر در کربلا جمع شدند ؟

لذا دشمن برای اینکه 100% پیروز شود و شجاعت حسین ع و یارانش آنان را شکست ندهد با تمامی قوا به میدان آمد آنان شجاعت مسلم را دیده بودند که یک لشکر برای کشتنش چگونه به زحمت افتاده بود و آنان از شجاعت حسین و عباس که فرزندان علی خیبر شکن است خبر داشتند و میدانس

چرا برای به شهادت رساندن 72 نفر تا 30 هزار نفر در کربلا جمع شدند ؟
قسمتی از کتاب بکاء نوشته علی بهرامی نیکو
واضح است تعداد یاران اباعبدالله ع آن‌قدر نبوده که تا 30 هزار نفر برای شهادت حسین ع جمع‌آوری شود اما چرا این تعداد در کربلا جمع شدند :
قبل از آنکه به این سؤال بپردازیم باید این سؤال‌ها پاسخ داده شود :
تعداد نامه¬هایی که کوفیان برای امام حسین ع فرستادند چه تعداد بود ؟
چند نفر با حضرت مسلم بیعت کردند؟
چرا حضرت مسلم تنها در کوفه شهید شد ؟
ابن زیاد چگونه جَوِّ کوفه را به نفع خود برگرداند ؟
چگونه حضرت مسلم به شهادت رسید ؟
به‌طور اختصار پاسخ می‌دهم :
اولاً دوازده هزار نامه برای امام حسین ع فرستاده شد که کوفیان اعلام آمادگی نمودند که برای یاری تو ما آماده هستیم .
حضرت مسلم در کوفه با 18 هزار نفر بیعت گرفت که حسین ع را یاری نمایند که نامه نوشت به امام حسین ع که به‌سرعت کوفه بیا که آماده یاری تو هستند ، که در بین راه وقتی امام حسین ع از جریان کوفه سؤال فرمودند به امام حسین ع عرضه کردند که دل‌های کوفیان با شما است اما شمشیرشان علیه تو است ، پس کوفه قلبا با امام حسین ع بوده است که اگر نبود حسین ع را به کربلا دعوت نمی‌کردند .
ابن زیاد با چند امر کوفه را به نفع جناح یزید دگرگون کرد:
اولاً سران قبائل خرید و زمانی که رئیس قبیله خریداری می‌شد در حقیقت کل قبیله خریداری می‌شد
ثانیاً : بیت‌المال افراد را زیاد کرد
ثالثاً تهدید کرد هر که برای یاری حسین اقدام نماید بیت‌المالش حذف می‌شود و تحت تعقیب قرار می‌گیرد و حکم غیرمسلمان بر او جاری می‌شود یعنی جان و مال و اهل او تحت تعقیب قرار می‌گیرد تا کشته شود
رابعاً : جاسوسانی قرارداد و تعدادی از افراد را دستگیر نمود مانند مختار و تعدادی را هم کشت پس جو ظاهری کوفه کاملاً برعکس شد و خوف تمامی شهر را گرفت یعنی 18 هزار بیعت برای حسین برعکس شد .
بعدازآن حضرت مسلم و هانی با آن وضع عجیب به شهادت رسیدند و سرهای آنان به شام فرستاده شد .
رابعاً شجاعت یاران حسین ع برای همه معلوم بود مثلاً دشمن تنها برای مسلم که یک و تنها بود به‌زحمت افتاد .
پس ممکن بود حسین ع در کربلا با یک سخنرانی لشکر دشمن را به نفع خود تغییر دهد .
ممکن بود کوفیان از شجاعت بنی‌هاشم میدان را خالی کنند .
ممکن بود کوفیان در ظاهر با ابن زیاد بیعت نموده باشند و در باطن یا علیه ابن زیاد شورش کنند و یا اینکه اصلاً اقدام به جنگ ننمایند .
غیرازآن شرکت در جنگ با حسین ع یعنی بیعت بایزید و ابن زیاد و عدم شرکت به معنای این بود که با حسین ع هستند .
لذا دشمن برای اینکه 100% پیروز شود و شجاعت حسین ع ویارانش آنان را شکست ندهد با تمامی قوا به میدان آمد آنان شجاعت مسلم را دیده بودند که یک لشکر برای کشتنش چگونه به‌زحمت افتاده بود و آنان از شجاعت حسین و عباس که فرزندان علی خیبر شکن هستند خبر داشتند و می‌دانستند تمامی لشکر چشم پرکن آنان در برابر حسین مانند لشگر گوره خران در برابر شیر است می‌دانستند حسین ویارانش با یقین و بدون ترس می‌جنگند و دشمن با ترس و برای رسیدن به مال و امیال می‌جنگند و البته هر که می‌توانست در کربلا شرکت کرد تا بعداً تحت تعقیب ابن زیاد و یزید قرار نگیرد .
لذا در تاریخ کربلا می‌بینیم :
• آمدند عباس ع را با امان‌نامه از امام حسین ع جدا کنند چراکه از شجاعت او می‌ترسیدند حمله عباس همانند حمله¬یِ شیر به گله گوره‌خران است که یک شیر ده‌ها هزار گوره را فراری می‌دهد .
• از حمله تن‌به‌تن فرار کردند و از دور اقدام به تیرباران و سنگ باران دسته‌جمعی نمودند .
• به‌صورت نقاب زدند تا با حسین رودررو نشوند چراکه برای حسین ع نامه نوشته بودند بیا که کمکت می‌کنیم .
• برای اینکه به یزید و ابن زیاد اعلام کنند که ما هم با تو و در خون حسین شریک هستیم حتی گروهی پیرمرد با عصا به کربلا آمدند و بر بدن بی‌جان حسین ع عصا زدند تا در خون حسین شریک باشند و ابن زیاد و یزید آنان را پذیرا باشند .
• برای اینکه اعلام کنند ما هم جزء قتله¬یِ امام حسین ع هستیم هر که هر چیزی می‌توانست غارت کرد تا دلیل و علامتی بر شرکت در جنگ علیه امام حسین و به نفع یزید باشد تا از تعقیب ابن زیاد و یزید در امان بماند لذا سرها را بریدند و بردند، حتی کهنه پیراهن را هم بردند ، چرا کهنه پیراهن را بردند؟ مگر ازنظر ظاهری ارزشی دارد ، به رئیس بیل‌داران که چیزی نرسیده بود رفت پشت خیام و قبر علی‌اصغر را کند و سر را از بدن جدا نمود و لذا برای خودشیرینی در نزد یزید و ابن زیاد هر که می‌توانست هر جنایتی می‌کرد ، چرا بر بدن بی جان اسب دواندند ؟؟؟ ، لذا تعداد 30 هزار نفر در کربلا برای شهید نمودن 72 نفر امری واضح است .

قسمتی از کتاب بکاء نوشته علی بهرامی نیکو

سخنرانیهای شیخ علی بهرامی نیکو در مورد آب و خشکسالی - تببین کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران

http://tvshia.com/fa/content/52827
============================

افزودن دیدگاه جدید