راهکار عملی جلوگیری از سقوط ریال و مبارزه عملی با تورم و گرانی قسمت دوم

اگر نظام پولی ایران را اصلاح نکنیم دلار به‌راحتی به 20 هزار تومان و سکه به‌راحتی به 8 میلیون تومان خواهد رسید در طول 40 سال گذشته دلار از 7 هزار تومان به 11 هزار تومان و سکه از 425 تومان به 4 میلیون تومان رسیده است یعنی در هر 4 سال قیمت سکه و دلار دو براب

قطره­ی 98 از کتاب هزار و یک قطره چگونگی مبارزه با تورم و افرایش قیمت دلار و مبارزه با بالا رفتن قیمت سکه، مساوی سازی حقوق کارگر با تورم و ثبات قیمت‌ها در بازار؟ اصلاح پول ایران قسمت دوم- این نوشتار قسمتی از جزوه­ی بانکداری اسلامی می‌باشد- پیشنهاد ما برای کنترل افزایش دلار و سکه و طلا، کنترل تورم، یکسان‌سازی درآمد با تورم بدون افزایش حقوق و کنترل سقوط ریال ایجاد یک واحد پول طلایی جدید در معاملات بود که تمام چشم‌اندازهای ترسیم‌شده با این تکنیک اجرایی می‌شود مثلاً می‌توان تمامی تراولهای 50 هزارتومانی را جمع و ابطال نمود و در عوض سکه­ی طلایی 50 هزارتومانی را در معاملات جایگزین نمود، البته مطلب بسیاری وجود دارد که مختصراً برای تبیین مطلب فروض مختلفی را بررسی می‌کنیم 1- دلار: اگر این طرح اجرایی نشود دائماً دلار گران‌تر و ریال سقوط می‌کند کما اینکه در اوایل انقلاب دلار 7 تومان بوده و هم‌اینک به 11 هزار تومان رسیده است اما با اجرایی شدن این طرح با گران شدن قیمت جهانی طلا قیمت ریال نیز افزایش میابد زیرا در این صورت ریال چیزی جز طلا نمی‌باشد و با گرانی طلا ریال گران شده و دلار سقوط می‌کند، یعنی تا دیروز قیمت سکه­ی 50 هزارتومانی 5 دلار بوده است ولی اگر قیمت طلا دو برابر شود قیمت این سکه می‌شود 10 دلار یعنی به‌اندازه‌ی تورم جهانی طلا ریال افزایش قیمت و دلار کاهش قیمت خواهد داشت، با روال موجود دلار تا قبل از 1400 ه­ش به‌راحتی به 20 هزار تومان می‌رسد. 2- سکه: اوایل انقلاب سکه 425 تومان بوده است و هم‌اکنون به 4 میلیون تومان رسیده است اگر این طرح اجرایی نشود سکه به‌راحتی به 8 میلیون تومان می‌رسد اما اگر این طرح اجرایی شود سکه و طلا در ایران به قیمت ثابت خود باقی می‌ماند و با دو برابر شدن قیمت جهانی طلا ارزش پول ما دو برابر می‌شود اما قیمت‌ها ثابت می‌ماند یعنی هیچ‌گاه تورم جهانی طلا به ایران وارد نمی‌شود. 3- شکاف بین حقوق کارگر و تورم: در سال 80 حقوق یک کارگر تقریباً 60 هزار تومان بوده است و قیمت سکه هم همین حدود بوده ولی هم‌اکنون حقوق کارگر یک‌میلیون و چهارصد هزار تومان و سکه چهار میلیون تومان می‌باشد، یعنی بین رشد تورم و حقوق کارگر شکاف عظیمی وجود دارد یعنی حقوق دو ماه و نیم کارگر در سال 97 برابر با یک ماه حقوق کارگر در سال 80 می‌باشد درحالی‌که اگر این طرح اجرایی شده بود این شکاف ایجاد نمی‌شد مثلاً در سال 80 حقوق کارگر یک سکه­ی پولی طلایی 60 هزارتومانی بوده و هم‌اینک نیز همان است، واضح است تورم و افزایش قیمت‌ها تنها مربوط به سکه نمی‌باشد بلکه صدها جنس دیگر به‌تبع گرانی دلار و سکه افزایش‌یافته است مانند مسکن پس می‌توان گفت فشار تورم بر طبقه­ی کارگر بسیار بیش از آن چیزی است که بیان شد. 4- هجوم مردم برای تبدیل ریال به دلار و سکه: واضح است مردم برای اینکه ارزش پولشان کم نشود دائماً ریال را به اجناس قیمتی مانند دلار و سکه تبدیل می‌کنند و این امر سبب گرانی طلا و سکه و ... می‌شود حال اگر ما پول طلایی در دست مردم قرار دهیم هیچ‌گاه مردم برای پایین نیامدن ارزش پول، ریال را به طلا و دلار تبدیل نمی‌کنند دلیل آن واضح است زیرا که سکه­ی طلایی پولی همان طلا است و با بالا رفتن قیمت جهانی طلا ارزش این پول هم زیاد می‌شود پس معنایی ندارد که ریال را تبدیل به دلار و یا سکه نمایند بلکه قضیه برعکس می‌شود یعنی مردم برای اینکه ارزش پولشان پایین نیاید دلار را تبدیل به سکه­های طلایی می‌نمایند، در این صورت شاهد هجوم مردم به ریال می‌شویم و دلار سقوط می‌کند. 5- رونق پول ملی: درصورتی‌که این واحد پولی جدید وارد معاملات شود پول ملی رونق می‌گیرد و دلیل آن این است که پول ملی به شیء باارزشی تبدیل می‌شود که با رشد تورم جهانی رشد می‌کند و متضرر نمی‌شوند و این همان چیزی است که همگان به دنبال آن هستند به خلاف این زمان که هر که پول داشته باشند متضرر می‌شود چراکه ارزش پولی که در اختیاردارند هرسال نسبت به سال قبل کاهش‌ میابد.

6- کنترل تورم در جامعه: معمولاً گفته می‌شود فلان جنس گران شد زیرا قیمت جهانی طلا افزایش یافت و گرانی طلا به گرانی ریال و اجناس سرایت می‌کند درحالی‌که اگر سکه­ی پولی طلا در معاملات وارد گردد گرانی طلا به ریال منتقل نمی‌شود بلکه گرانی جهانی طلا به ارزش ریال منتقل می‌شود و مانع تورم اجناسی می‌گردد که با گرانی طلا گران می‌شوند. 7- اگر می‌خواهیم اقتصاد ایران ویران گردد سکه­ی بهار آزادی ضرب کنیم و اگر می‌خواهیم اقتصاد ایران آباد گردد جلوی ضرب سکه­ی بهار آزادی را گرفته و سکه­ی پولی طلا ضرب کنیم: ضرب سکه­ی بهار آزادی سبب بالا رفتن قیمت سکه می‌گردد و دولت برای کنترل قیمت سکه مجبور است دائماً سکه­ی جدید ضرب نماید و شاهد بودیم دولت تنها در سال 97 هفت میلیون و شش‌صد و پنجاه‌هزار سکه­ی طلا ضرب نمود که دیدیم قیمت سکه کنترل نشد که هیچ بلکه تا بیش از 2 برابر افزایش قیمت داشت پس ضرب سکه­ی بهار آزادی سبب کنترل قیمت سکه نمی‌شود بلکه باعث کم‌ارزش شدن پول ملی و افزایش قیمت‌ها می‌شود بلکه ضرب سکه­ی بهار آزادی در حقیقت خارج نمودن طلا از اقتصاد ملی می‌باشد زیرا مردم برای کم‌ارزش نشدن سرمایه­ی خود دائماً ریال را به سکه تبدیل کرده و به امید گران شدن سکه که در حقیقت به امید بی‌ارزش شدن ریال است آن را نگاه می‌دارند بله در حقیقت ضرب سکه­ی بهار آزادی خارج نمودن طلا از چرخه­ی اقتصاد ملی می‌باشد چراکه جایگاه سکه­ی طلا در گاوصندوق‌ها می‌باشد و در چرخه­ی اقتصادی جایگاهی ندارد اما اگر همین طلا را که صرف ضرب سکه­ می‌کنیم تبدیل به سکه­ی پولی طلا نماییم در حقیقت سرمایه­ی ملی را وارد اقتصاد ملی کرده­ایم و از گاوصندوق‌ها به چرخه­ی اقتصاد وارد نموده­ایم و هیچ‌کس اقدام به نگاهداری سکه به امید گران شدن آن نخواهد نمود چراکه این سکه پول است به خلاف سکه­ی بهار آزادی که پول نمی‌باشد بلکه دارایی فردی و ثروت است و گران شدن آن تنها به جیب عده­ای خاص می‌رود و عموم ملت از این تورم جهانی طلا بی‌نصیب هستند، اما اگر سکه­ی پولی طلا ضرب کنیم گرانی جهانی طلا به نفع پول ملی و تمامی ملت است. 8- ضرب سکه­ی بهار آزادی سبب تضعیف پول ملی می‌باشد اما ضرب سکه­ی پولی طلا تقویت پول ملی می‌باشد: در اوایل انقلاب سکه 420 تومان بوده است و هم‌اکنون به 4 میلیون تومان رسیده است و به‌تبع آن تمامی اشیاء شاهد همین تورم بلکه بیشتر بوده­اند درحالی‌که اگر از ابتدا سکه­ی پولی طلا ضرب می‌نمودیم با افزایش قیمت طلا پول ایران ارزش بیشتری پیدا می‌نمود با یک حساب‌وکتاب ساده معلوم می‌شود اگر این طرح در اوایل انقلاب عملی شده بود و سکه­ی پولی 450 تومانی طلا ضرب نموده بودیم دلار از 7 تومان اوایل انقلاب در این زمان به 1 ریال مساوی 5 دلار رسیده بود نه اینکه هم‌اکنون یک دلار مساوی با 110 هزار ریال باشد، دشمن برای کم‌ارزش نمودن ریال برنامه داشته ولی ما برای تقویت پول ملی عملاً برنامه­ای نداشته­ایم.

9- سردمداران اقتصادی کشور هیچ توجیهی برای ضرب سکه­ی بهار آزادی ندارند و فکر می‌کنم این عملکرد نتیجه­ی اقتصاد بر پایه­ی مؤلفه‌های غربی باشد و چه‌بسا عوامل اقتصاددان نفوذی در این جریان نقش داشته باشند به‌هرحال دانشمندان اقتصادی ما علوم خود را از غرب آموخته­اند و علوم غربی مخصوصاً در حوزه­ی اقتصاد و علوم انسانی در خدمت نظام سرمایه‌داری و سرکیسه نمودن توده­ها می‌باشد و الا چه توجیهی دارد طلا که جنس باارزشی است را با ضرب سکه­ی بهار آزادی از چرخه­ی اقتصاد ملی خارج نماییم و در اختیار اقتصاد فرد قرار دهیم؟ 10- مردم به چه دلیل سکه و دلار خریداری می‌کنند؟ دلیل آن جلوگیری از کم‌ارزش شدن سرمایه است که اگر پول در دست داشته باشند دائماً ارزش پول کم می‌شود لذا پول را تبدیل به سکه و دلار می‌نمایند حال اگر سکه­ی پولی طلا را در معاملات وارد نماییم ارزش پول کم نمی‌گردد بلکه با رشد جهانی طلا ارزش پولی که در دست دارند نیز بیشتر می‌شود لذا مردم به خرید سکه و طلا روی نمی‌آورند چراکه می‌دانند پولی که در دست دارند ارزشمند می‌باشد و لذا با خیال راحت به امور اقتصادی خود می‌پردازند. 11- بازگشت ثبات در بازار: در این زمان شاهد هستیم فروشندگانی که جنس دارند حتی با سود هم حاضر نیستند جنس خود را بفروشند زیرا اگر امروز این جنس را با سود بفروشند فردا باید پول بیشتری بدهند تا همان جنس را خریداری کنند و این‌ها نتیجه­ی بی‌ارزش شدن دائمی ریال است که با این طرح این روند متوقف می‌شود، زیرا ریال ثبات پیدا می‌کند و بالا رفتن قیمت جهانی طلا بر روی ریال اثر منفی ندارد بلکه اثر مثبت خواهد داشت و دلار نیز روند سقوط پیش می‌گیرد، پس بازار رونق می‌گیرد. 12 – سؤال اساسی که باید بانک مرکزی پاسخ دهد این است که: 1 چرا قیمت سکه در مقایسه با بازار جهانی این مقدار بالا می‌باشد؟ و وزن و قیمت باهم هم‌خوانی ندارد؟ 2: از اول انقلاب تاکنون چه مقدار سکه در ایران ضرب نموده­ایم؟ 3 طلایی که برای ضرب سکه استفاده می‌شود از کجا به دست میاید آیا این مقدار طلا تولید می‌نماییم یا اینکه از خارج خریداری می‌شود و یا اینکه از ذخایر ارزی طلا استفاده می‌شود؟ این سه سؤال توضیحات مفصلی دارد و بسیار راهگشا می‌باشد که در این مختصر فرصت نمی‌باشد. 13 – یکی از مشکلات اقتصاد ایران این است که هیچ‌چیز ثابتی در ایران وجود ندارد که اجناس با آن سنجیده شود و قیمت‌های درون ایران را خارج از ایران تعیین می‌کنند، قیمت همه‌چیز به طلا بستگی دارد و طلا در خارج از ایران قیمت‌گذاری می‌شود و قیمت ریال هم به دلار بستگی دارد که دشمنی صاحب دلار با ملت ایران روشن­تر از آفتاب است، این شناور بودن قیمت‌ها آسیب جدی به اقتصاد ما وارد می‌کند، ضرب سکه­ی پولی طلای 50 هزارتومانی این مشکل را برطرف می‌نماید زیرا با افزایش قیمت جهانی طلا ارزش پول طلایی ما بیشتر می‌شود ولی قیمت‌ها تغییر نمی‌کند چراکه پول ما کاغذی نیست بلکه پول ایران پول طلایی است و مستقیم با طلا ارتباط دارد، در حقیقت با این کار ما در ایران ترازوی ثابتی برای سنجش اقتصاد خواهیم داشت درحالی‌که هم‌اکنون برای اقتصاد ایران چنین ترازویی وجود ندارد، در حقیقت سکه­ی طلایی 50 هزارتومانی گذشته از اینکه پول می‌باشد ترازوی ثابت برای سنجش امور اقتصادی می‌باشد و البته تا زمانی که این ترازو برای اقتصاد تولید نشود اقتصاد هیچ معیار و مبنایی ندارد و ثبوت به بازار برنمی‌گردد. 14 – یکی از راه‌های دیگر برای اصلاح پول در ایران استفاده از نخ طلا در پول می‌باشد به این معنی که هم‌اکنون که در پول‌ها از نخ پول استفاده می‌شود می‌توان بجای آن از نخ طلایی استفاده نمود و در هر پول به مقدار ارزش آن پول طلا در آن قرارداد لذا در این صورت اسکناس‌ها ارزششان به خودشان می‌باشد و در حقیقت پشتوانه­ی پولی را در خود اسکناس قرارداده­ایم و با بالا رفتن قیمت طلا ارزش این اسکناس نیز بالا می‌رود و در این صورت مانع سقوط ریال و رشد دلار و بالا رفتن قیمت طلا خواهیم شد، این بند توضیحات مفصلی دارد، اما باهمان یک اضافه نمودن یک واحد سکه­ی طلایی پولی نیز به اهداف خواهیم رسید. 15 – اگر نظام پولی ایران را اصلاح نکنیم دلار به‌راحتی به 20 هزار تومان و سکه به‌راحتی به 8 میلیون تومان خواهد رسید در طول 40 سال گذشته دلار از 7 هزار تومان به 11 هزار تومان و سکه از 425 تومان به 4 میلیون تومان رسیده است یعنی در هر 4 سال قیمت سکه و دلار دو برابر قبل شده است که البته این رشد در دلار بیشتر بوده است نکته­ی قابل‌تأمل اینجاست که رشد تصاعدی دلار و سکه و بقیه­ی اجناس سرعت بیشتری گرفته است، این طرح موجب اصلاح پول ایران می‌گردد. 16- هر کشوری که سریعاً از پول کاغذی که ارزش توهمی بیش نیست دست بردارد و به ارزش واقعی روی آورد تمامی اقتصادها را به چالش خواهد کشید و تبدیل به قدرت اقتصادی می‌گردد واضح است کشورهای دیگر برای جلوگیری از سقوط ارزی راهکارهایی را اتخاذ می‌نمایند که یکی از آن راهکارها پیروی از همین الگو می‌باشد و لذا در این عرصه می‌توانیم الگو و پیش‌قدم باشیم. 17- خسارت وام‌دهنده به علت کم‌ارزش شدن ریال فرض کنیم شخصی 40 سال پیش 850 تومان وام به کسی داده و امروز می‌خواهد پول خود را پس بگیرد چه مقدار باید به او داده شود؟ قرض گیرنده می‌گوید 850 تومان بدهکار بودم و وام‌دهنده می‌گوید 850 تومان آن زمان یعنی 2 سکه­ی بهار آزادی چراکه سکه در آن زمان 425 تومان بوده است و لذا الآن باید به من به‌اندازه‌ی 2 سکه یعنی 8 میلیون تومان پس بدهی؟ حق با چه کسی است؟ هر دو درست میگویند ولی با یک حساب باید 850 تومان داده شود و با یک حساب باید 8 میلیون تومان داده شود که از این نوع جدال و ستیز بسیار دیده‌شده است مثلاً در مورد مهریه و پرداخت سکه: در سال 80 حقوق کارگر هرماه به‌اندازه‌ی یک سکه بوده و کسی که 14 سکه بدهکار بوده با 14 ماه کار می‌توانست مهریه را پرداخت نماید اما هم‌اکنون که حقوق کارگر یک‌میلیون و چهارصد هزار تومان و سکه چهار میلیون است یک کارگر باید حقوق 40 ماه خود را پرداخت نماید تا 14 سکه را پرداخت کرده باشد و مرد می‌گوید من زمانی که سکه مهر کرده­ام قیمت 14 سکه هشت‌صد و چهل هزار تومان می‌شده و همین مقدار مهریه بدهکارم و زن می‌گوید سکه مهر من است و باید یا اینکه 14 سکه بدهی و یا اینکه قیمت روز آن‌که می‌شود پنجاه‌وشش میلیون تومان را بدهی تمامی این امور به علت وجود نداشتن شیء ثابت برای سنجش امور اقتصادی می‌باشد که اگر سکه­ی پولی طلای 50 هزارتومانی وارد معاملات شود تمامی این امور مهلک برطرف می‌شود شخصی که هم‌اکنون یک‌میلیون تومان بدهکار است یعنی 20 سکه طلایی 50 هزارتومانی و صدسال هم بگذرد همین مقدار با همین ارزش بدهکار می‌باشد و با گذر زمان چیزی از ارزش کم و یا زیاد نمی‌گردد لذا وضعیت کنونی باعث شده تا قرض‌الحسنه منسوخ گردد چراکه کسی که وام می‌دهد در حقیقت ضرر کرده است زیرا سال بعد اگر بخواهد پولی را که داده است پس بگیرد در حقیقت ارزش پولش کم گردیده است و همین منوال در رابطه با ازدواج می‌باشد زیرا زن سکه طلب می‌کند و مرد می‌داند که ارزش سکه دائماً زیاد می‌گردد و این عدم ثبات باعث کم رونق شدن ازدواج می‌گردد، اصولاً با این وضعیت بی‌ثبات اقتصادی ازدواج به امری خطرناک تبدیل‌شده است و می‌توان به دلایل و چرایی کم رونق شدن ازدواج و پررونق شدن طلاق مراجعه نمود تا اینکه دریابیم. 18- اگرچه که اهمیت اصلاح پول ملی بسیار زیاد بوده و اقتصاد ما بستگی به آن دارد اما اعلام می‌داریم اقتصاد آینده­ در اختیار کسانی است که بیشترین آب رادارند و سریعاً خود را از خشک‌سالی نجات دهند زیرا با افزایش گرما و کم شدن نزولات آسمانی کشورها در تأمین منابع غذایی به مشکل برمی‌خورند و تمامی معادلات اقتصادی دچار شکست می‌شود الا کشورهایی که آب‌دارند زیرا بدون طلا می‌توان زندگی کرد ولی بدون آب نمی‌توان زندگی نمود در آینده­ی نزدیک طلا و بلکه تمامی سرمایه­ها در مقابل آب و غذا بی‌ارزش می‌گردد پس در حقیقت ثروتمندترین کشورها پرآب‌ترین کشورها خواهند بود و تورم قیمت آب و محصولات کشاورزی از تورم قیمت طلا بسیار بیشتر خواهد بود پس راهکار اصلی تولید و کسب ثروت و قدرت و حیات در آب است کشورهایی که آب‌دارند به‌راحتی با فروش آب و محصولات کشاورزی طلا را از کشورهای ثروتمند خارج می‌نمایند و بعد از مدتی توانایی خواهند داشت ملت‌ها را به بردگی بکشند واضح است قدرتِ اقتصادی بقیه­ی قدرت‌ها را نیز در دست خواهد داشت مانند قدرتِ نظامی و فرهنگی و سیاسی و ... پس اگر به دنبال اقتصاد و فرهنگ هستیم مشکل آب را برطرف نماییم اگر به دنبال پیشرفت و حیات و انسجام ملی و فرهنگ و اقتدار و ... هستیم آب را برطرف نماییم که ریشه­ی تمامی بحران‌های ما از خشک‌سالی است و تا آب نیاید مشکلی برطرف نخواهد شد بالفرض که ما نظام پولی خود را اصلاح نمودیم اما اگر آب نباشد مجبوریم تمامی سرمایه­های انسانی و خدادادی و منابع طبیعی و ... را بدهیم تا غذایی به دست آورده و از مرگ نجات یابیم و این نقشه­ی شوم تا جایی ادامه دارد که جمعیت زیادی در کام مرگ کشیده شده و جمعیت زیادی اسیر دشمنان گردند و این واقعه چیز عجیبی نیست درحالی‌که در صدسال گذشته ایران شاهد سه خشک‌سالی بزرگ بوده که تنها دریکی از آن وقایع 11 میلیون ایرانی یعنی 40% جمعیت ایران به مرگ دچار گردید اعلام می‌نمایم در دو ماه از طریق غیرعادی می‌توان خشک‌سالی ایران را برطرف نمود و اگر زمان مشخص سال 97 نیز مانند 96 بگذرد و کلام ما مسموع نشود آشوب‌ها و ریخته شدن خون‌هایی درراه است که هیچ راهی برای مهار آن وجود ندارد چراکه ریشه­ی آن اعتراض‌های به اغتشاش کشیده شده اقتصاد است و اقتصاد ایران تا آب نیاید جان نگیرد و رشد خشک‌سالی مساوی با خشکی اقتصاد است و هرسال از سال قبل خشک‌سالی شدت می‌گیرد و نتیجتاً هرسال نسبت به سال قبل اقتصاد ویران‌تر می‌گردد و نتیجتاً هرسال از سال قبل آشوب و فتنه و نارضایتی بیشتر می‌گردد، بله در مدت دو ماه از طریق غیرعادی می‌توان آسمان را به سمت ایران شیب‌دار نمود و در ایران چاله­ی جوی ایجاد نمود و آب را از تمامی سرزمین‌ها به ایران وارد نمود در قطرات 73،92،93،94،1000 توضیح داده­ایم.

 علی بهرامی نیکو (هُدهُد) سایت tvshia.com کانال تلگرام:@hodhodbashid آی دی شخصی تلگرام:@hodhodbash اینستاگرام:khoshksali96 09198844798- 97.5.16

افزودن دیدگاه جدید