راهکار عملی جلوگیری از سقوط ریال و مبارزه عملی با تورم و گرانی قسمت اول
بسم الله الرحمن الرحیم: قطرهی 97 از کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران از طریق غیرعادی به کمک اسماء الله – چگونگی مبارزه با تورم و افرایش قیمت دلار و مبارزه با بالا رفتن قیمت سکه، مساوی سازی حقوق کارگر با تورم و ثبات قیمتها در بازار؟ این نوشتار قسمتی از جزوهی بانکداری اسلامی میباشد
1 –در شرایط کنونی اقتصادی که حقیقتاً در جنگ اقتصادی میباشیم تمامی راهکارهای گذشته برای اقتصاد فاقد ارزش نجاتبخش میباشد که اگر راهکارهای گذشته ارزشمند بودند هماکنون در چنین وضعیتی نبودیم و لذا اگرچه که رئیس بانک مرکزی تغییر نمود اما درروند افزایش دلار و سقوط ریال و بالا رفتن قیمت سکه و رشد تورم و رکود بازار تغییری حاصل نشد بلکه در این ابتدای امر وضعیت بحرانیتر گردید، حتی اگر تمامی دولت تغییر کند نیز توفیقی حاصل نمیشود چراکه کارشناسان دیگر نیز مانند کارشناسان و مسئولین کنونی عمل مینمایند و راهکار عملی نجاتبخشی ندارند هر آنچه دیگران میخواهند انجام دهند افراد کنونی انجام داده و نتیجه همان است که میبینیم، مسئولین کشور ازلحاظ عملکرد تماماً یک رویکرد رادارند و تنها در رویکرد سیاسی با یکدیگر تفاوت دارند، مشکل اصلی و اساسی تمامی بحرانهای جامعهی ما خشکسالی است و متأسفانه مسئولین و رؤسای اجرایی یا این مسئله را نمیدانند و یا اینکه راهکار نجاتبخش برای بیرون رفت از بحران خشکسالی در دست ندارند که در قطرههای مختلف از کتاب هزار و یک قطره این مطلب را توضیح دادهایم.2- در این وضعیت بحرانی میخواهیم یک راهکار عملی و نجاتبخش برای بیرون رفت از تورم و افزایش قیمت دلار و کنترل قیمت سکه و جلوگیری از هجوم مردم به با بازار دلار و سکه و طلا و جلوگیری از سقوط ریال ارائه دهیم که این راهکار میتواند منشأ تحولات اقتصادی در ایران گردد، این متن بهاختصار نوشتهشده و اگر مسئولین بانک مرکزی توضیحات بیشتری را بخواهند میتوانیم در جلسهای که با حضور کارشناسان برقرار میشود ابعاد دیگر طرح را ارائه دهیم، و اعلام میکنیم اگر سریعاً این راهکار عملی نشود فعلاً دلار در جهش 20 هزارتومانی و سکه در جهش 5 میلیون تومانی قرار دارد و این روند غیرقابلکنترل میباشد3- از نتایج عمل به این راهکار کنترل همیشگی تورم، جلوگیری از افزایش دلار، جلوگیری از سقوط ریال، جلوگیری از افزایش قیمت طلا و سکه حتی اگر قیمت جهانی طلا افزایش یابد، بالا رفتن ارزش پول ملی، پایین آمدن ارزش دلار در برابر ریال، بالا رفتن ارزش مزد کارگر بدون افزایش دستمزد کارگر و ایجاد آرامش در بین مردم و جلوگیری از هجوم مردم به خرید سکه و طلا و اجناس دیگر حتی در زمان بحران میباشد، پسازآن ثبات اقتصادی و آرامش و رونق تجارت در بین مردم آشکار میگردد.4 - مقدمه: در زمانهای گذشته در بین مردم مبادلات بر پایهی مبادلهی کالا به کالا و سکهی طلا و نقره در عوض کالا بود و چیزی به نام پول کاغذی وجود نداشت و لذا آنچه در دست مردم وجود داشت یا کالا بود و یا سکههای طلا و نقره لذا اگر ارزش طلا و نقره بالا میرفت آنچه در دست مردم بود ارزشش بیشتر میگشت اما با دلایلی بهظاهر درست اما خیانت پشت پرده دولتها اقدام به چاپ اسکناس کرده و طلا و نقره را از دست مردم خارج نمودند، در ابتدا اگرچه دلیل اصلی را مشکل بودن حملونقل طلا و نقره عنوان میکردند اما در پشت پرده چیز دیگری بود دولتها سکههای طلا و نقره را از میان ملتها جمع کردند و پول کاغذی را در میان مردم رواج دادند و در ابتدا برای هر پول ارزش مشخصی از طلا و نقره قراردادند و در ادامه بدون این اینکه برای پولهای چاپشده طلا و نقره ذخیره کنند پول بدون پشتوانه چاپ کرده و از این طریق در حقیقت دولتها با رواج پول بدون پشتوانه در حقیقت مردم را به بردگی کشیده و پول و زحمات مردم را به جیب زدند و هرگاه که به مشکل مالی برخورد نمودند پول چاپ نمودند و ملتها نیز بدون اینکه در جریان این روال باشند برای کاغذهای رنگشده که پول نام داشت ارزش طلا و نقره قراردادند درحالیکه پول کاغذی بهخودیخود هیچ ارزشی ندارد بلکه ارزش پول به پشتوانهی طلا و نقرهی آن میباشد و اگر پشتوانه نداشته باشند ارزش هر قطعه اسکناس بهاندازهی یک برگه کاغذ باطله میباشد، دولتها پول بدون پشتوانه چاپ کردند و مردم برای این کاغذهای رنگی ارزش طلا و نقره قراردادند و دلیل اصلی اختلاف واحدهای پولی با یکدیگر همین مطلب است. 5 - سؤال اصلی که تمامی حکومتها باید پاسخ دهند این است که چه مقدار پول چاپ کردهاید و چه مقدار ذخیرهی طلا دارید؟ اگر تمامی کشورها به مقدار پول چاپشده ذخیرهی طلا داشته باشند در این صورت واحد تمامی پولها باهم یکی میباشد یعنی 1 ریال برابر با 1 دلار و برابر با 1 یورو و برابر 1 لیر و برابر 1 یوان و ... میباشد اما اگر این نسبت رعایت نشده باشد به مقداری که نسبت رعایت نشده آن پول از ارزش کمتری برخوردار است، لذا حقیقتاً توجیهی ندارد که تمامی واحدهای پولی با یکدیگر برابر نباشند مگر اینکه کشورها پول بدون پشتوانه چاپ کرده باشند لذا حل مشکل اقتصاد جهانی در این است که تمامی دولتها مقدار پول چاپشده و ذخیرهی ارزی خود را اعلام نمایند ولی بدانید هیچگاه کشورها چنین کاری نمیکنند چراکه این سؤال در حقیقت سؤال از حساسترین و محرمانهترین اسرار هر کشور است که پاسخ به این سؤال مقدار دزدیها و کلاهبرداریهای کلان حکومتی را آشکار میکند و همه میفهمند علت فقر تودهها حکومتها بودهاند، البته اگرچه دولتها پشتوانههای پولی خود را اعلام نکنند اما ما از طرق دیگری میتوانیم این اطلاعات را به دست آوریم و نکتهی عجیب دیگر اینکه ما میتوانیم سریعاً تمامی سیستمهای اقتصادی دنیا را به چالش بکشیم و با اصلاح واحد پولی ایران از اینکه در مبادلات جهانی دلار محور باشد ریال را محور قرار دهیم.6- اصلاح پولی ایران و محور شدن پول ایران در معاملات بینالمللی لازمههایی دارد که اجمالاً اشاره میکنیم ولی بحث ما این امور نیست اما باید بدانیم اگر میخواهیم به این چشمانداز برسیم بعد از رفع خشکسالی باید: مقدار پول چاپشده با مقدار ذخیرهی طلا برابر باشد – جلوی چاپ پول بدون پشتوانه گرفته شود – تا هر مقداری که میتوانیم باید پولهای بدون پشتوانه را از نظام پولی خارج و امحاء نماییم که مباحث دیگری دارد. 7- اولین راهکار عملی و سرعتی برای رسیدن به اهداف و نتایجی که دربند دوم ترسیمشده است: اگر ما یک واحد پول جدید را در سیستم نظام معاملاتی کشور وارد نماییم بهتمامی اهداف خواهیم رسید، این واحد پولی جدید پول کاغذی نیست بلکه پول طلا میباشد مثلاً یک سکهی طلا به ارزش 200 هزار تومان که در این صورت دهها اتفاق عالی رقم خواهد خورد. نکتهی اول: ممکن است بگویید هماکنون سکههای مختلفی در بازار موجود میباشد چه فرقی دارد؟ جواب این است که سکههای موجود در بازار پول نمیباشد ولی سکهی طلای جدیدی که وارد میشود پول است، پولی که مثلاً دویست هزار تومان ارزش دارد. نکته: دوم بانک مرکزی هر مقدار سکهی پولی طلا که وارد بازار میکند به همان مقدار پول کاغذی را از مردم دریافت کرده و باید پولهایی را که دریافت میکند را از بین ببرد و اگر پولها را از بین نبرد هیچیک از اهداف ترسیمشده به دست نخواهد آمد بلکه وضعیت بحرانیتر میشود .نکتهی سوم: این سکهی پولی طلا باید ارزشش بهاندازهی خود طلا باشد یعنی این سکهی 200 هزارتومانی باید 200 هزار تومان طلا داشته باشد حتی بنده پیشنهاد میدهم برای این سکه هزینه-ی ساخت هم در نظر گرفته نشود چراکه این سکه در حقیقت ترازوی سنجش تمامی پولهای رایج در مملکت میباشد به این معنی که دوهزارتومانی یعنی 1% از این سکه و اتفاقی که در اینجا میافتد این است در مبادلات ارزی و صرافیها این سکه معیار میباشد یعنی اگر قیمت جهانی طلا زیاد شود در ایران ارزش پول ملی ما زیاد میشود یعنی اینکه مثلاً اگر دیروز این سکهی طلای 200 هزارتومانی 20 دلار ارزش داشته است اگر فرضاً قیمت طلا دو برابر شود ارزش این سکه در جهان دو برابر میشود و بهتبع آن تمامی پولهای اسکناسی ما نیز ارزشش دو برابر میشود و اینگونه از تورم جلوگیری میشود و بدون اینکه کاری انجام داده باشیم با رشد جهانی طلا پول ایران نیز رشد کرده و در مقابل آن دیروز که یک سکه 20 دلار بوده ولی امروز با افزایش طلا یک سکه میشود 40 دلار و تبع آن پول کاغذی نیز رشد نموده است، مثلاً تا دیروز 10 هزار تومان 1 دلار بوده ولی امروز با افزایش قیمت جهانی طلا مثلاً قیمت 1 دلار 8 هزار تومان میشود و قِس علی هذا... نکتهی چهارم: این فرایند زمانی اتفاق میافتد که این سکهی پولی طلا در معاملات رایج شود یعنی اینکه مردم برای خرید خود از این واحد پولی استفاده کنند و ضرب محدود این سکه کاری از پیش نمیبرد، لذا میتوان سکهی طلای 50 هزارتومانی ضرب نمود و تراول 50 هزارتومانی را از معاملات حذف نمود.نکتهی پنجم: با این روند میتوانیم واحدهای دیگر سکهی طلا و نقره را وارد معاملات نماییم و البته پولهای کاغذی را حفظ نماییم که این جریان به مردم حالت اطمینان میدهد و مردم برای کم نشدن ارزش پول اقدام به ذخیرهی طلا و تبدیل ریال به دلار نمینمایند چراکه اطمینان دارند ارزش پولی آنان محفوظ است و هرگاه بخواهند میتوانند پول کاغذی بدهند و سکهی پولی طلا دریافت نمایند.نکتهی ششم: در این صورت با گذر زمان ارزش حقوق کارگر متناسب با تورم جهانی افزایش پیدا میکند درحالیکه حقوق کارگر ثابت مانده است یعنی حقوق یک کارگر امروز یکمیلیون و چهارصد هزار توان است که میشود 7 سکهی طلا که اگر تورم جهانی طلا موجب شود طلا دو برابر شود به همان تناسب ارزش حقوق کارگر دو برابر شده در حالی مقدار حقوق افزایش نیافته است، توضیح: در سال 1380 حداقل دستمزد کارگر 57 هزار تومان بوده است و قیمت سکه 60 هزار تومان بوده است اما هماکنون قیمت سکه 4 میلیون و حداقل دستمزد یکمیلیون و چهارصد هزار تومان میباشد درحالیکه اگر تناسب رعایت شده بود هماکنون باید یا سکه یکمیلیون و چهارصد هزار تومان میماند و یا اینکه حداقل دستمزد 4 میلیون تومان باشد، حال اگر در سال 80 طرح رواج سکهی پولی طلا اجرایی شده بود هماکنون قیمتها ثابت مانده بود و سکه به 4 میلیون تومان نمیرسید و این شکاف حقوق کارگر و رشد تورم جامعه حلشدنی نیست مگر اینکه کارهای زیر بنایی زیادی انجام گردد که یکی از آن کارها رواج سکهی پولی طلا بین مردم است البته اقتصاددانهای غربی برای توجیه تورم با چربزبانی مردم را دائماً فریب میدهند اما باید جواب دهند چرا ارزش پول ملی ما در 40 سال گذشته بیش از 1500 برابر کاهشیافته است؟ دلار 7 تومان به 11 هزار تومان رسیده و بهزودی به 20 هزار تومان میرسد، آقایان میگویند حباب است و یا دلایل روانی دارد و ... سؤال این است که چرا این حباب برای دلار پیش نمیآید؟ اگر حباب است و دروغ است شما ریال از مردم بگیرید و دلار تحویل دهید، اگر افزایش قیمت سکه حباب است شما پولها را از مردم بگیرید و طلا تحویل دهید، معیارِ ارزشِ پول کشورهای بیطرف است اگر میخواهیم بدانیم ریال چه مقدار ارزش دارد باید نگاه کنیم در کشورهای بیطرف صرافیها یک دلار را با چند ریال مبادله میکنند باید ببینیم طلافروشهای کشورهای بیطرف که با ریال و دلار سروکار ندارند اگر 1 میلیون تومان بدهیم چه مقدار طلا تحویل میدهند؟ جوانی که در سال 80 ازدواجکرده و 14 سکه برای همسر خود مهریه قرار داده است اگر میخواست مهریه همسر خود را بپردازد در آن زمان اگر کارکرد 15 ماه خود را به همسر خودپرداخت میکرد مهریه را پرداخت کرده بود اما در این زمان اگر 40 ماه حقوق خود را پرداخت نماید میتواند 14 سکه پرداخت کند پس از سال 80 تاکنون حقوق کارگر متناسب با تورم رشد نکرده است درآمد یک ماه کارگر در سال 80 برابر 2.6 ماه درآمد کارگر در سال 97 است یعنی اگر کارگری در این زمان با 2.6 شغل کار کند ازنظر معیشتی برابر میکند با یک کارگر که در سال 80 با یک شغل کار میکرده یعنی اگر یک مرد در سال 80 با یک شغل کار میکرده وزندگی را اداره میکرده در این سال اگر زن و مرد باهم کار کنند بازهم ازنظر معیشتی بهاندازهی سال 80 نیستند و عقبتر هستند لذا بیجهت نیست سن ازدواج بالا رفته است، زن و شوهر باهم کار میکنند تا از عهدهی مخارج زندگی برآیند، بیجهت نیست که عموم مردم رغبت ندارند چندین فرزند داشته باشند بیجهت نیست مردم در فکر مهاجرت از ایران هستند، بیجهت نیست ازدواج کم شده و در عوض فحشا زیاد شده است و ... اما اگر این قاعده اجرا شود شاهد شکاف بین حقوق کارگر و تورم نخواهیم بود اگر این طرح اجرایی شود حقوق کارگر امروز 7 سکهی پولی طلای 200 هزارتومانی است که معادل نیمسکهی طرح امامی است ده سال دیگر نیز حقوق کارگر نیز همین 7 سکه است و قیمت سکهی طرح امامی همین 4 میلیون تومان است ولی اگر قیمت جهانی طلا دو برابر شده باشد بدان معنی است که قیمتها در ایران ثابت مانده ولی ارزشهای پولی زیاد شده و بدون افزایش حقوق و قیمتها تورم را در ایران کنترل کرده و در مقایسه با تورم جهانی ارزش کالاهای ایرانی بالا رفته و در عوض تمامی پولهای جهانی در برابر پول ایران بیارزش شده و سقوط نموده است، البته اینجا مطالب دقیقتری وجود دارد که مجال گفتن نیست.نکتهی هفتم: ما میتوانیم در ابتدا نوعی عمل نماییم که دلار تثبیتشده را از ده هزار تومان را به پنج هزار تومان ثابت نماییم که البته سخت میباشد ولی اساسی است.نکتهی هشتم: برای اجرایی نمودن این طرح بعد از تصویب آن اشکال مختلفی متصور است که در یک نوع آن میتوان قبل از پخش پول جدید بازار را کنترل نمود. نکتهی نهم: گفتهایم میتوان یک دلار را معادل یک ریال نمود که اولاً بدون رفع بحران خشکسالی امکان ندارد و برای اجرایی نمودن آن حقیقتاً یک انقلاب اقتصادی لازم است ولی در چشمانداز پنجاهساله میتوان به این مطلب دستیافت که در این مدت ازنظر اقتصادی هرروز بهتر از روز قبل میباشد، کما اینکه در چهل سال گذشته ازلحاظ اقتصادی هرروز از روز قبل ... بله در این صورت تورم سقوط مکیند، البته بعضی از کشورها برای تقویت پول ملی اقدام به حذف صفر از پول میکنند که البته فایدهای ندارد که حتی دیدهشده تا پنج صفر را از پول ملی حذف میکنند حقیقتاً هماکنون پنج صفر در پول ما زیاد میباشد که پیشنهاد ما حذف صفر نیست. برای تبیین این طرح مثالی را فرض مینماییم : فرض کنید هماکنون فردی کوزهای پر از پولهای طلای زمان ساسانیان پیدا کند که 1 کیلوگرم وزن آن سکهها میباشد این پولها چه مقدار ارزش دارد ؟ حال فرض کنید شخصی در زمان ما دو چمدان اسکناس را پنهان کند و 500 سال دیگر این اسکناسها توسط گروهی کشف شود در آن زمان اسکناسها چه مقدار ارز دارد ؟ جواب واضح است گذر زمان پولهای طلا را بیارزش نمیکند بلکه با گذر زمان پول طلا ارزشش متناسب با تغییر قیمت طلا افزایش پیدا میکند ولی پول کاغذی هرلحظه در حال کمارزشتر شدن است تا جایی که ارزشش بهاندازهی برگ کاغذی میباشد. در اینجا متخصصین اقتصادی و بانک مرکزی باید پاسخ دهند: آیا راهی بهتر از این برای کنترل تورم و بیارزشتر شدن پول ملی سراغ دارند ؟ و اگر ما اشتباه میکنیم باید دلایل خود را اعلام نمایند، فرض میکنیم تاکنون متخصصین اقتصادی و بانک ملی این مطلب را نمیدانستند و خیانتی پشت پرده نبوده است اما آیا اگر دلیل موجهی برای عملیاتی نمودن این طرح نباشد بازهم میتوان گفت خیانتی در پشت پرده شکل نگرفته است؟ باید دانست سرمایهداران مخالف این طرح میباشند زیرا این طرح در حقیقت به نفع پابرهنگان بوده و سرمایهداران هستند که با جمعآوری طلا و نقره و رواج اسکناس اسباب فقیرتر شدن فقرا را فراهم آوردند . با اجرایی نمودن این طرح هیچ توجیهی برای افزایش قیمت کالاهایی که با رشد دلار افزایش پیدا میکنند در داخل ایران وجود ندارد به خلاف دیگر کشورها /با اجرایی نمودن این طرح کشورهای دیگر مجبور میشوند مانند ایران عمل نمایند که در غیر این صورت محکومبه شکست اقتصادی هستند / با اجرایی نمودن این طرح هزینهی زیادی که برای جایگزینی پولهای فرسوده هزینه میشود حذف میگردد / قیمتگذاری اولیه و مقدار طلای سکهی طلایی بسیار مهم میباشد چراکه در حقیقت این سکه ترازویی برای سنجش همهچیز میباشد لذا مطالب دقیقی در اینجا وجود دارد. اعلام میکنیم کشورهای فقیر کمترین پشتوانهی پولی رادارند و عجیب این است که آمریکا نیز که قدرت برتر پولی است کمترین پشتوانهی پولی را دارا است که توضیحاتی دارد/ پیش بینی میشودبعد از ضرب سکه در عرض چند ماه این سکه فراگیر شود و فراگیری آن بستگی به سرعت عمل ما دارد. اعلام میکنیم در حالت نجومیِ بینظیری هستیم که میتوان از طرق غیرعادی در عرض دو ماه خشکسالی ایران را برطرف نمود و ریشهی اصلی تمامی بحرانهای کشور را برطرف نمود اگر تاریخ 97.6.5 بگذرد و این کار را عملی ننماییم باید یک سال منتظر ماند و البته در طول این مدت تمامی بحرانها بیشتر میگردد و هیچ بحرانی از بحرانهای زیستمحیطی و اقتصادی و فرهنگی و ... پایان نمییابد و تمامی بحرانها و اعتراضها بیشتر میگردد، پول ملی سقوط میکند و دلار افزایش میابد و تورم بیشتر میگردد و اعتراضهای بهحق مردمی تغییر ماهیت داده و به آشوب و فتنه تبدیل میشود پس اگر میخواهیم برای جنگ اقتصادی قدم اساسی برداریم در ابتدا باید خشکسالی را برطرف نمود، خونهایی که ریخته میشود نتیجهی وضعیت خراب اقتصادی و خشکسالی و بیتدبیریهاست.
شیخ علی بهرامی نیکو (هُدهُد) tvshia.com- کانال تلگرام:@hodhodbashid آی دی شخصی تلگرام:@hodhodbash 09198844798- 97.5.10
افزودن دیدگاه جدید