قطره 92 پاسخ به اشکالات و شبهات متخصصین در رابطه با طرح عادی انتقال آب / شیرین سازی / هزینه / اختلاف سطح

همان طور که دیده شد هیچ‌کدام از اشکالات وارد نبود. آن چیزی که ما در قطره­ی 73 ارائه دادیم و طرح عادی یک ساله را خلاصتا مطرح نمودیم چیزی نبود جز ارائه­ی الگوی سرعتی برای آب‌رسانی و تسریع بخشیدن در پروژه­های در حال اجرا و در حال بررسی و با این مبنا ما نباید

بسم‌الله الرحمن الرحیم: قطره­ی 92 از کتاب هزار و یک قطره در رفع خشک‌سالی ایران از طریق غیرعادی به کمک اسماء الله در عرض چند ماه – این قطره جواب اول به متخصصین حوزه­ی آب کشور در اشکال به قطره­ی 73 در طرح انتقال آب خلیج‌فارس

با سلام ، همان‌گونه که در جریان هستید ما برای رفع خشک‌سالی ایران 3 پیشنهاد داریم که شامل دو پیشنهاد غیرعادی و یک پیشنهاد عادی می‌باشد، پیشنهاد عادی که انتقال آب خلیج‌فارس و دریای عمان است و در قطره­ی 73 آمده است و از طرف متخصصین مورد اشکال قرارگرفته که ما برای روشن شدن مطلب قطره­ی 73 را در ابتدا میاوریم و سپس سری اول اشکالات متخصصین عنوان می‌گردد و بعد از آن جواب‌های ما میاید، پیشاپیش از محضر دوستان و متخصصین پوزش می‌طلبیم . این متن به سرعت تهیه گردیده است و لذا از اشکالات املایی و دستور زبانی که وجود دارد پوزش میطلبیم. در تاریخ 96.11.11 اشکالات به دست ما رسیده است.

متن قطره­ی 73 که از طرف متخصصین اشکال شده است:

بسم الله الرحمن الرحیم-

این متن، قطره­ی 73 از کتاب هزار و یک قطره در رفع خشک‌سالی ایران از طریق غیرعادی به کمک اسماء الله می‌باشد- خلاصه کتابِ انتقال آب از طریق عادی

مقدمه: همان‌گونه که در جریان هستید ما قائل هستیم زمان در نجات تمامی شئون ایران (مرگ خاک، جانوران، گیاهان و شئون معنوی و سیاسی) از خطر مرگ نقش اساسی دارد، ما وظیفه داریم در اَقلّ زمان ممکن خشک‌سالی را بر طرف نماییم چرا که هر لحظه غدّه­ی سرطانیِ خشک‌سالی برای ما صدمات جبران‌ناپذیری دارد، لذا با تمامی ویژگی‌های منحصر به فردی که طرح عادی یک ساله دارد و از تمامی طرح‌های موجود در ایران بهتر است این طرح مورد قبول ما نیست، ما اعتقادداریم می‌توان آب را از آسمان به مقدار زیادی آورد که در طرح انفطار السماء که در قطره­ی هزار آمده است همین مطلب را بیان می‌نماید و یا قطره­ی هزار و یک که آن هم از طریق غیرعادی در مدت کوتاهی مشکل آب را حل می‌نماید، لذا حال که آن دو قطره که به منزله­ی مَنّ و سَلوی برای ما ایرانیان است مورد تمسخر قرارگرفته لازم می‌بینیم که راهکار عادی را دوباره عرضه کنیم تا ببینیم و بشنویم چه مشکلی برای رفع خشک‌سالی وجود دارد که اینهمه تعلل میشود ، همان‌گونه که قبلاً گفته­ایم و عکسِ نوشته­های دستی ما در اینترنت پخش است ما در رابطه با طرح غیرعادی یک کتاب نوشته­ایم، در این متن کوتاه به اهم مباحث انتقال آب عادی می‌پردازیم و شبهات اصلی و اساسی را جواب می‌دهیم و در این نوشته اثبات می‌کنیم حتی به صورت عادی نیز می‌توان مشکل آب را حل نمود، اگر جدی شود میتوانم اثبات کنم کمتر از یک سال هم حتی با روشهای عادی میشود.

1 طرح عادی انتقال آب از دریای عمان است، انتقال آب از خزر به دلایلی که ذکر می‌شود فایده­ی چندانی ندارد.

2 این طرح با طرح اتصال خزر به خلیج‌فارس که توسط روس‌ها در زمان پهلوی مطرح کرده­اند تفاوت دارد و با طرح کانال مرکزی در فلات ایران که در زمان آقای هاشمی رفسنجانی مطرح بوده تفاوت دارد و با طرح دکتر احمدی‌نژاد نیز تفاوت دارد، با طرح مطرح در مجلس که انتقال آب به 18 استان کشور است نیز تفاوت دارد که در ضمن بحث معلوم می‌گردد، این طرح انتقال آب به استان‌ها و شهرها و روستاها و زمین‌های بایر در مدت کوتاه است، آنهم نه برای ترانزیت کشتیرانی بلکه هدف اصلی کشاورزی است.

3 اهمّ اهداف طرح چیست؟ تأمین آب مورد نیاز کشاورزی – دو مصرفه نمودن آب در ایران و ذخیره نمودن آب شیرین- پر آب نمودن دریاچه­های خشک‌شده ایران مانند دریاچه­ی جازموریان و دریاچه­های نمک و دریاچه­ی ارومیه و... – تأمین آب جهت راه‌اندازی تولید و پرورش ماهی شور دریایی - تأمین آب سدهای تولید برق جهت تولیدو ارزان نمودن برق – راه‌اندازی دریاچه­های مصنوعی جهت تغییر آب و هوای فلات ایران به سمت اکوسیستم مطلوب – تأمین آب صنعتی – تأمین آب جهت ساختمان‌سازی و شهرسازی – تأمین آب جهت بیابان‌زدایی و کاشت درخت – تأمین آب دشت‌هایی که به سمت بیابانی شدن در حال حرکت‌اند.

4 در بحث آب دو مقوله­ی تصفیه­ی آب و شیرین سازی مطرح است که هر کدام بحثی جدا دارد اما برای آنان که اطلاع کمتر دارند بیان می‌کنیم که امروز کشورهای زیادی برای کشاورزی و شرب از آب دریا استفاده می‌کنند، حتی کشتی‌های اقیانوس پیما نیز آب شرب خود را از دریا تأمین می‌کنند، آب شرب جزیره­ی کیش از تصفیه آب دریا به دست میاید، عربستان و امارات آب دریا را شیرین می‌کنند و استفاده می‌کنند، ما در بحث تصفیه و شیرین سازی آب که خود دو بحث جداگانه و تخصصی است نیز راهکارهای منحصر به فردی داریم اما به صورت اجمال بدانید که روش‌های متعددی برای شیرین سازی و تصفیه آب وجود دارد که در یکی از قطره­ها توضیح داده میشود، شبهه هزینه جواب داده شده.

5 بهترین آبی را که می‌توان از دریا برداشت نمود آب دریای عمان است و در طرح ما 7 کانال از دریای عمان تأمین آب می‌شود و 5 کانال اجباراً از خلیج‌فارس تأمین آب می‌شود، ویژگی دریای عمان این است که آب بهتری دارد چرا که نزدیک­تر به قطب جنوب است و آلاینده­های آن کمتر است، لذا تصفیه و شیرین سازی راحت­تر است، چرا که دائماً قطب بر اثر گرمای هوا ذوب‌شده و آب شیرین درون دریا می‌ریزد، همین­جا معلوم میشود که یکی از بحرانهای پیش روی بشر بالا آمدن آب دریاست که کشورهای زیادری را زیر آب میبرد و هر که تلاش کند آب را برداشت نماید به کل بشریت خدمت کرده است، لازم است بدانیم هر چقدر آب را از دورتر از ساحل برداریم آب بهتر و زحمت کمتری برای شیرین سازی و تصفیه آن لازم است چرا که آبی که نزدیک ساحل است به علت عمق کم دریا آلاینده­های بیشتری دارد، پس بهترین آب آخرین مرز شرقی آبی ایران است.

6 آب دریای خزر برای انتقال به فلات ایران خوب نمی‌باشد، چرا که اولاً مشکلات سیاسی ایجاد خواهد نمود چرا که آب خزر محدود و محصور بین چند کشور است و ممکن است در آینده کشورهای همسایه مشکل ایجاد کنند، ثانیاً مشکل وجود رشته‌کوه بین دریای خزر که اگر چه که با نقد زدن از زیر و روش‌های دیگر قابل حل است ولی زمان و هزینه­ی بسیار می‌برد، البته مشکل پَس­آب شور آب دریا و تغییر اکوسیستم و شور نمودن آب خزر اشکالات سطحی است که جواب داده شده است، ما با تبدیل پَس­آب باقیمانده به نمک دریا از پَس­آب نیز ثروت حلال تأمین می‌نماییم ولی در کل آب خزر برای انتقال خوب نمیباشد.

7 ممکن است بگویند این در طرح در مجلس مطرح است و نمونه­ی مشابه دارد، باید بگویم جزئیات اجرایی و مدیریتی و تأمین منابع مالی و اجرایی و طرح عملیاتی این طرح بی‌نظیر است و اصلاً نمونه­ی مشابه ندارد تفاوت این طرح و طرح مجلس، تفاوت آب و سراب است، آقایان مسئول اگر طرح دارید چرا اجرا نمی‌کنید؟ یا اینکه طرحی ندارید، یا اینکه وضعیت موجود را متوجه نیستید که کاری نمی‌کنید، بنده مطمئن هستم که نوش داروی شما بعد از مرگ سهراب هم آماده نمی‌شود، چند سال است که طرح شما در وضعیت بررسی و تحقیقات قرار دارد؟ میدانید چه باغ‌ها که سوخت؟ چه دریاچه­ها که بی‌آب شد و حیوانات و گیاهان تاوان کم کاری ما را با هلاک شدن خود پرداخت کردند؟ میدانید بلایی که در این مدت بر ملت ما واردشده قابل شمارش نیست؟ وعده شما سرابی است که مرگ را همراه دارد.

8 چند مشکل اساسی در طرح انتقال آب دریای جنوب به فلات مرکزی که در مجلس مطرح است موجود است : الف: چرا طرح اجرایی نشده است؟ ب: این طرح هیچ‌گاه ادعا ندارد آب را به تمام روستاها می‌رساند بلکه آب به شهرستان‌ها می‌رسد. ج: زمان شروع و پایان طرح چه زمانی است؟ بنده میگویم طرحی که در مجلس برای انتقال آب مطرح است همانند طرح بزرگ­راه تهران به شمال است که 25 سال است می‌خواهد انجام شود. آقایانِ مسئولِ تهران نشین : مشکل اصلی این است که از حال فقرا و روستانشینان و کشاورزان خبری ندارید، آب نیاید و مردم هلاک شوند مگر اتفاق خاصی افتاده است، کما اینکه آیا تا کنون غیر از این بوده است؟ اگر وضعیت بحرانی خشک‌سالی درک می‌شد لحظه­ای تعلل نمی‌شد، میگویید مشکل مالی وجود دارد؟ چرا از تریبون‌هایی که در دست دارید مردم را در جریان خطر پیش رو قرار نمی‌دهید و از مردم کمک نمی‌گیرید؟ چرا تمام کارهایی که فایده­ی چندانی برای ملت ندارد را تعطیل نمی‌کنید و متمرکز در آب رسانی نمی‌شوید؟ چرا با هزینه­ای که در دست دارید کار را شروع نمی‌کنید تا کمی از تلفات عظیمی که در پیش است را کاهش دهیم؟

9 ممکن است بگویید کار را شروع کرده­ایم، باید بدانید اشتباه می‌کنید، اولاً کاری که شروع کرده­اید انتقال آب خزر به سمنان و خلیج‌فارس به یزد است که انتقال خزر به سمنان اشتباه است، پول زیاد و بهره‌برداری کم و در آینده نیز مشکل سیاسی از طرف همسایگان خزر برای ما پیش میاید، ثانیاً چرا فقط به فریاد سمنان و یزد رسیده­اید پس کرمان و قم و اصفهان و تهران و خراسان و سیستان و بلوچستان و خوزستان و ... چه می‌شود؟ بدانید با این نحو انتقال ویرانی آن نقاط را نزدیک‌تر کرده­اید، چرا که در آینده­ای نزدیک هر کجا که آب باشد خطرناک‌ترین نقطه خواهد بود زیرا مردم از سایر نقاط خشک‌شده به آنجا هجوم میاورند، افراد مهاجم برای آب به آنجا میایند و افراد ساکن آنجا که نیز تنها به اندازه­ی خود آب دارند و برای دفاع از آب و خاک خود می‌جنگند پس این‌گونه است که ایرانی به جان ایرانی می­افتد، مردم اگر برای تأمین آب به جایی که آب دارد نروند می‌میرند و اگر به آنجا بروند در آنجا هجوم مردم و جنگ و قتل واقع شود، در این زمان حساس کل ایران ناامن می‌شود، جایی که آب نیست خالی‌شده و دشمن آنجا را تصاحب کند و جایی که آب وجود دارد ایرانیان با یکدیگر در حال جنگ و از بین بردن خود هستند، اینجاست که میگوییم طرح غیر عادی نجات بخش است چرا که در آن دو طرح آب به همه جا میرسد و کسی از جایی بجایی کوچ نمیکند حتی کشورهای همسایه را نجات میدهیم، تعجب نکنید تاریخ سال‌های 1296 تا 1304 را که قحطی و خشک‌سالی آمد را ملاحظه فرمایید در خاطرات آمده که اگر فردی تنها بیرون می‌رفت امیدی به بازگشت او نبود، او ربوده می‌شد، کشته می‌شد و گوشت او خورده می‌شد، دقیقاً همان جریان در حال وقوع است، سؤال دیگر از شما این است: چند سال است که این طرح شروع‌شده و هم اکنون در چه وضعیتی است، آیا توانستید مشکل آبی یزد و سمنان را حل کنید؟ جواب واضح است که نتوانستید. واضح بگویم انگیزه­ای برای حل این مشکل نیست و در نگاه خوش‌بینانه خطر پیش رو برای شما تبیین نشده که اراده­ی جدّی برای حل این بحران داشته باشید، بنده در اسلام یاد گرفتم که باانصاف باشم و اگر مرده­ی سگی بد بو را دیدم و بینی خود را گرفتم ولی از دندان‌های سفید و تیز آن نیز یادی کنم، پهلوی اول در طول 13 سال خط راه آهن بندر ترکمن به بندر امام (از خزر تا خلیج‌فارس) را انجام داد راه آهنی که از بین دو کوه رد میشود با پُلهای بسیاری که دارد، از آن زمان که حدود 76 سال گذشته است در آن دوران ایران نه این تعداد دکتر و مهندس داشته نه این همه ماشین‌آلات و... اما سیزده ساله آن کار را انجام داد اگر ما در آن زمان بودیم شاید این حرکت 300 سال طول می‌کشید و اگر او در این زمان بود شاید در طول 13 ماه این راه‌آهن را انجام می‌داد، دقت کنید بنده حقیقتی را میگویم که ما را در فکر فروبرد و الا همه­ی ما میدانیم او چه ضربه­ای به دین وارد نمود و چه جنایتی کرد، ولی سؤال این است که چه شد که در قم و مشهد درود به او گفته شد؟ اگر او در این زمان بود در طول چند وقت مشکل آب را حل می‌نمود؟ ما چه مشکلی داریم که 120 کیلومتر آزادراه تهران شمال 25 سال است هنوز به بهره‌برداری نرسیده است؟ چرا باید طرح‌های حیاتی و نجات‌بخش ما مانند آب ده‌ها سال به مرحله اجرا نرسد؟ بگویم اگر مشکل آب را سریعاً حل نکنیم آیندگان همان قضاوتی را در مورد ما می‌کنند که ما در مورد گذشتگان می‌کنیم اگر نگویم قضاوتی بدتر خواهند نمود، حداقل در زمینه­ی آب ما از نسل آینده دزدی کرده­ایم، حداقل اگر اشتباه فکر می‌کنیم بگویید به ما مشکل چیست تا بدانیم.

10 طبق طرح ما باید 12 کانال از جنوب کشور به سمت فلات مرکزی و شمال کشور کشیده شود، از بین 12 کانال، 7 کانال از دریای عمان می‌باشد که فلات شرقی کشور را تأمین می‌نماید، 5 کانال از بندرعباس و خلیج‌فارس می‌باشد که فلات غربی کشور را آبیاری می‌کند، هر کانال 1500 کیلومتر است، کار با 360 تیم انجام می‌شود از 360 نقطه همزمان شروع می‌شود لذا همزمان کار شروع می‌شود و همزمان کار پایان می­یابد، کار در سه شیفت انجام می‌شود، تمامی شئون مملکت باید درگیر مسئله‌ی آب رسانی شوند و تمامی کارهای پوپولیسمی تعطیل شود، گروه پیشتاز نقشه مسیر را در روی زمین تعیین می‌کنند دقیقاً مانند گروه پیشتاز در اطلاعات عملیات جنگ، هر 50 کیلومتر آب رها می‌شود و پست زده می‌شود، پست‌ها دریاچه‌های مصنوعی است که امور مختلفی در آنجا انجام می‌گردد از قبیل: انتقال آب به زمین‌های اطراف، تصفیه­ی دوباره و شیرین سازی آب، بالا بردن آب برای ریخته شدن در ادامه­ی کانال در زمین‌های شیب‌دار و تولید برق (قبل از ریخته شدن آب در پست از نیروی آب که در 50 کیلومتر قبل است برق تولید می‌شود که در حقیقت هر کانال یا لوله به منزله­ی سد مهار آب تولید برق می‌باشد)و...، نتیجه­ی این حرکت این است که از همان ابتدا قبل از آب رسانی شغل در مملکت ایجاد می‌شود، آقایان می‌فرمایند 700 هزار شغل ایجاد کرده­اند، اگر 700 هزار نفر در این طرح مشغول به کار شوند کمتر از یک سال آب رسانی عادی انجام میگردد و این قاعده کاملاً معقول می‌باشد، هر چقدر قدرت و توان را بالا ببریم هدف زودتر حاصل میشود، هزینه­ی ایجاد هر شغل را کارشناسان بین 100 تا 300 میلیون تومان اعلام کرده­اند معاون وزیر تعاون می‌فرماید بین 50 الی 70 میلیون هزینه لازم دارد ما کلام معاون وزیر را معیار می‌گیریم و جناب آقای روحانی فرمودند ما 700 هزار شغل ایجاد کرده‌ایم اگر برای هر شغل 60 میلیون تومان هم هزینه لازم باشد می‌شود 420 بیلیون ریال، اگر دولت این پول را در طرح آب رسانی هزینه کرده بود و به هیچ هزینه­ی دیگری هم دست نمی‌زد کار آبرسانی در مدت بسیار کوتاه­تر از یک سال انجام شده بود و از همان ابتدا شغل زیاد شده و مهم‌ترین زیرساخت پیشرفت نیز در ایران انجام شده بود ولی این کار انجام نشد و ما هم نمی‌دانیم چه شغل زودبازده‌ی در ایران ایجادشده؟ ما که هر چه می‌بینیم تعطیلی کارخانه‌ها است؟ آیا تعطیلی و مشکلی که برای کارخانه­ی هِپکو ایجاد شد فراموش‌شدنی است؟ بدانیم با این روال هِپکوهای بسیاری در راه است، گذشته از اینکه ایجاد شغل‌های زودبازده به فرض اینکه انجام شده باشد مطمئن باشید بازدهی نخواهد داشت چرا که خشک‌سالی آن‌ها را نیز خشک خواهد نمود، گذشته از تمامی بحث‌هایِ مهندسی که ما در جزئیات را در کتاب طرح عادی ثبت نموده­ایم در وضعیت کنونی بحث بر سر نقشه­ی راه و یا اینکه دیواره­ها سیمانی باشد و یا آهنی و لوله­ی اسپیرال باشد و قطرش چقدر، نقد زده شود یا کانال و لوله و ... نیست، بحث بر سر این است چرا این قدر تعلل می‌کنید؟ نوش داروی شما به چلّه و سال و قَرن سهراب هم نمی‌رسد، چرا خشک‌سالی را شوخی گرفته­اید، سریعاً طرحی را که در مجلس است را عملی نمایید و بقیه­ی نقشه نگاری‌ها را در حین انجام کار انجام دهید، بگویم در آینده­ای نزدیک آنچه که سال‌ها وقت گذاشته و هزینه کرده­اید کاغذ باطله­ای بیش نخواهد بود، شاید باشیم و ببینید و ببینیم، بنده به طرح دو ماهه اعتقاددارم و نهایتاً در وقت راستی آزمایی حقانیت ما معلوم می‌گردد، در آن زمان نه تنها طرحِ مجلس بلکه تمامیِ طرح‌های کوچک و بزرگ آبی در حال اجرا باطل می‌شود مَثَل طرح غیرعادی و امور در حال اجرا مَثَل مقایسه سرعت نور با حرکت لاک‌پشت است، خدا را تو را شکر که بی‌منت عطا می‌کنی.

11 یکی از مشکلات طرح را نبود هزینه عنوان می‌کنند که در لابه‌لای بند 14 معلوم شد که این مطلب بهانه­ای بیش نیست، طبق محاسبات بنده طرح عادی یکساله 21.600 مهندس در فنون مختلف لازم دارد که برای هر مدیر ماهیانه 6 میلیون تومان حقوق در نظر گرفته­ایم و طبق همین محاسبات 130 هزار نفر کارگر متخصص از قبیل آرماتوربند و جوشکار و راننده کامیون و لودر و ... لازم داریم که حقوق 4 میلیون و پانصد هزار تومان برای هر نفر در نظر گرفته شده است که 7 بیلیون تومان هزینه لازم است، اگر دولت و بقیه­ی دستگاه‌ها نخواهند کمک کنند بسیار ساده از طریق مشارکت عمومی این بودجه قابل تأمین است، اما چگونه؟ دولت ماهیانه به 77 میلیون نفر 45 هزار و 500 تومان یارانه می‌دهد که می‌شود ماهیانه تقریباً 3.5 بیلیون تومان، هزینه­ی یک سال مدیران و کارگران این طرح می‌شود 7 بیلیون تومان، فرض کنیم هیچ کس کمک نکند بنده مطمئن هستم اگر برای مردم خطر نبود آب و ثمرات آمدن آب به صورت شفاف بیان شود و اینکه بعد از آمدن آب چه سود سرشاری نصیب ملت و هر کس که در طرح  آب رسانی شرکت کند میشود، کمتر کسی پیدا میشود که در سرمایه­گزاری برای آب رسانی شرکت نکند که در این صورت اگر همان 77 میلیون ایران ماهیانه 10 هزار تومان سرمایه گزاری کنند بیش از مبلغ مورد نیاز پول برای دستمزدها جمع می‌شود، عدد به دست آمده بیش از 9 بیلیون می‌باشد، ما باید در این طرح برنامه­ای داشته باشیم که گردن کلفتان اقتصادی تمامی سهام آب را به نام خود نزنند و باید تا آنجا که میتوانیم محرومین و مستضعفین را در آن شرکت دهیم تنها یک بحث می‌ماند آن اینکه مصالح و لوازم مورد نیاز را از کجا تأمین کنیم؟ این سؤال سؤالی بَس عجیب است و تنها از کسی سر میزند که نداند ایران 10% منابع طبیعی جهان بلکه بیشتر در دسترس ما ایرانیان است، اگر منابع طبیعی ایران به داد ما نرسد چه فایده­ای دارد ؟ ما ادعای صادرات فولاد را داریم آن وقت برای لوله انتقال آب خودمان چیزی نداشته باشیم؟ ادعای صادرات سیمان داریم آن وقت برای بتون‌ریزی خودمان سیمان نداریم؟ سوالهایی مانند چگونگی بر طرف کردن اختلاف سطح دریا با زمین و یا چگونگی بالا بردن آب و یا چگونگی تأمین برق و ... سوالهایی بسیار ابتدایی است که در این مجال اندک وقت پاسخگویی نیست، ولی بگوییم ما با الگوی چاه‌های آرتزین مصرف برق را در انتقال آب به صورت عجیبی پایین میاوریم و نیازی هم به موتورهای پر قدرت پمپاژ نخواهیم داشت، لازم به ذکر است برای گسترش طرح به همه­ی زمینها از سال اول بودجه مورد نیاز از درآمد حاصل از سال قبل قابل تامین است ، آب بیاید ثروت سرشاری را به همراه خواهد داشت.

این قطره (قطره­ی 73)خلاصه­ای از کتاب رفع خشک‌سالی ایران از طریق عادی است که به اهم شبهات و مباحث مطرح در زمینه­ی انتقال آب از طریق عادی پرداخته است که در یک قطره­ی دیگر مطالبی نیز در ادامه­ عنوان میگردد، بدیهی است که خلاصه کردن یک کتاب در یک برگه کاری بسیار دشوار میباشد. لطفا سوالها و مطالب خود را با ما در میان بگذارید- برای دریافت مباحث به آیدی تلگرام پیام دهید- بیش از 250 سخنرانی پیرامون آب عنوان گردیده و نامه­هایی نیز وجود دارد- برای دریافت پی دی اف کتاب هزار و یک قطره در رفع خشکسالی ایران از طریق غیر عادی به کمک اسماء الله در عرض چند ماه به آیدی تلگرام پیام دهید. بدیهی است که شبهه­ی تغییر اکوسیتم نیز در ضمن مباحث جواب داده شده است. 96.1017علی بهرامی نیکو (هُدهُد)

متن اشکالات متخصصین (قسمتهای رنگی موضوعاتی است که از طرف ما جواب داده شده است)

بررسي پيشنهاد جناب آقاي علي بهرامي نيکو در مورد انتقال آب از درياي عمان و خلیج‌فارس

 

توجه به مقوله کمبود منابع آب در ايران از جاني هر کدام از متخصصان، صاحب‏نظران و انديشمندان امري قابل‌تقدیر و نشان‏دهنده اهميت اين موضوع در اذهان اين پژوهشگران مي‏باشد. مسئله انتقال آب از درياها (چه درياي خزر و چه خلیج‌فارس و درياي عمان) نيز يکي از مواردي است که در اين موضوعات مورد توجه قرار داشته است. عليرغم گذشت ساليان متمادي از مطرح‌شدن بحث انتقال آب از دريا به مناطق مرکزي کشور، هنوز اقدام عملياتي و اجرايي در اين زمينه انجام نشده است. تنها مواردي که در مورد بهره‏برداري آب از درياها به مرحله عمل رسيده است، مسئله شیرین سازی آب دريا در برخي نواحي بوده است و مسئله انتقال آب دريا باهدف تأمين کسري آب در بخش عمده‏اي از کشور، سابقه اجرايي ندارد. 1

 

 با اين وجود مطالعات متعددي در زمينه اجراي این‌چنین طرح‏هايي انجام گرفته است تا جوانب علمي، فني، زيست- محيطي، اجتماعي و اقتصادي آن‌ها بررسي گردد.2

پيشنهاديه ارائه‌شده توسط جناب آقاي بهرامي را در دو بخش کلي مي‏توان مورد بحث قرارداد. بخش اول اين پيشنهاديه که قسمت عمده‏اي از آن را نيز شامل مي‏شود، مربوط به بيان اهميت تأمين آب در نواحي خشک و کم آب کشور است. 3

اين قسمت نه به صورت يک بخش يکپارچه، بلکه به صورت پراکنده در تمامي اين پيشنهاديه مورد تأکيد و تکرار قرارگرفته است. جهت تأکيد بيشتر بر اين مقوله، ايشان سعي نموده‏اند تا با استناد به برخي شواهد وقايع تاريخي (نظير خشکسالي سال‏هاي 1296 تا 1034، احداث راه‏آهن در زمان حکومت پهلوي اول و ...)، به اهميت موضوع بيفزايند. 6

همچنين در اين رابطه انتقاداتي نيز به عملکرد مسئولين وارد شده است. از اين ديدگاه تناقضاتي در برخي مطالب ارائه‌شده به چشم مي‏خورد، ولي به دليل ارتباط غير مستقيم اين مطالب با مقوله تخصصي انتقال آب از دريا، به نقد و بررسي آن‌ها پرداخته نمي‏شود. 7

بخش ديگري از اين پيشنهاديه به موضوع فني انتقال آب از دريا اشاره نموده است. اين بخش فرض را بر اين قرارداده است که انتقال آب از درياي خزر به دلايل سياسي و فني قابل‌قبول نبوده و از طرف ديگر با قطعيت کامل بر انتقال آب از درياي عمان و همچنين خلیج‌فارس صحه گذاشته است. 8

در اين راستا پيشنهاداتي مبني بر نحوه تأمين منابع مالي (از محل طرح هدفمندي يارانه‏ها) و تخميني نيز از نيروي متخصص (21600 نفر) و نيروي کارگري (130000 نفر) ارائه‌شده است و اين امر را در راستاي اشتغال‏زايي دانسته است. 9

 

با فرض تحقق اين موارد، مشکل اساسي اين طرح را مي‏توان در عدم توجيه فني آن دانست. 10

 

مشکل اصلي اين طرح در توجه صرف به مقوله منبع آب مي‏باشد. در اين طرح فرض بر آن شده است که صرف وجود دريا در جنوب کشور و کم آبی در مناطق مرکزي، توجيه‏کننده اين انتقال خواهد بود. 11

 

بر اين اساس يک طرح ضربتي پيشنهاد شده است که 7 کانال از درياي عمان و 5 کانال از خلیج‌فارس را شامل مي‏شود. در هر 50 کيلومتر نيز يک درياچه مصنوعي (پست) احداث شود و حتي بر اساس انتقال آب از هر پست به پست بعدي برق نيز توليد شود. با اين وجود جواب اين سوالات در اين پيشنهاديه هنوز داده نشده است:

  1. چگونه بدون مطالعه جامع فني طرح، به چنين قطعيتي در مورد تعداد نيروي تخصصي، کارگري و حتي جوانب اجرايي اظهار نظر شده است؟ 12

 

به طور واضح، هدف انتقال آب از درياهاي جنوب کشور چه مناطقي هستند؟ 13

 

با فرض اينکه يکي از نواحي هدف، شهر يزد باشد، با فرض اختلاف ارتفاع 1230 متري از سطح دريا و 700 کيلومتر فاصله، بايد شيب متوسط حدود 2 متر در هر کيلومتر در اين مسير وجود دارد. چگونه قرار است اين کانال‌ها بر اين شيب غلبه نمايند. 14

 

 اصلاً بدون تأمين انرژي هنگفت آيا امکان انتقال وجود دارد؟ 15  

 

حال آنکه فرض شده است که حتي این کار باعث توليد برق نيز خواهد شد. 16

 

  1. انتقال آب شور از دريا به خشکي، بدون تصفيه آن به هيچ عنوان قابل پذيرش نيست. کافيست به ساير موارد در سطح دنيا رجوع شود. اگر با انتقال آب شور از دريا به خشکي، مشکل کم آبی قابل رفع شدن بود، خاورميانه با وجود درياهاي متعدد، جزء خشک‌ترین نقاط جهان به حساب نمي‏آمد. تمامي تکنيک‏هاي انتقال آب از دريا بايد بر اساس شیرین سازی آب در مبدأ و تعيين حدود مصرف در نقاط هدف انجام گيرد. اينکه به صورت ضربتي اقدام به احداث کانال، لوله و يا هر ابنيه ديگري شود و مشخص نباشد که اين آب شور دقيقاً به چه مصرفي مي‏رسد، انتقال آب شور تنها يک سم مهلک براي حيات در نواحي مختلف کشور خواهد بود و ممکن است اکوسيستم زخم‏خورده کشور را به ورطه نابودي کامل بکشاند. 17

 

ممکن است ذکر شود که قبل از انتقال آب، شوري‏زدايي آن انجام خواهد شد. در این صورت نياز به هيچ طرح توجيهي نخواهد بود.

 

 مسلماً عامل محدود کننده اصلي، هزينه شیرین سازی آب است. هزينه اين کار بين تا 6 هزار تومان در هر مترمکعب متغير است که بايد به آن هزينه‏هاي انتقال را نيز افزود و بنابراین حداقل 15 هزار تومان براي شیرین سازی و انتقال (فقط هزينه انرژي) منظور کرد. در صورتي که هدف از اين کار رفع کمبود آب در کشور باشد، بايد تقريباً 40 ميليارد مترمکعب آب از اين طريق در سال استحصال شود (جبران کسري تقريبي آب تجديد شونده کشور). اين کار مستلزم هزينه تقريبي 600 هزار ميليارد تومان در سال است. حال اين مبلغ را با کل بودجه عمراني سال 1397 (60 هزار ميليارد تومان) مقايسه کنيد. اين بدان معني است که دولت بايد 10 برابر کل بودجه عمراني کشور در هر سال فقط به شیرین سازی و انتقال آب اختصاص دهد. 18

 

حتي در صورت لحاظ کردن هزينه احداث کانال‌ها و ابنيه، دولت بايد در طي يک سال تمام درآمد کشور اعم از نفت و ماليات و ... را صرف این کار کند.19

 

 بنابراين لازم به توضيح بيشتر نيست که چنين طرح‌هایی قرار نيست مشکل آب کشور را در سطحي که جناب آقاي بهرامي در نظر دارند رفع کند. در اين حالت فقط بايد انتظار داشت که بتوان آب شرب را نواحي بسيار حساس برآورده کرد و این کار نيز بايد با توجه به مديريت مصرف انجام شود.20

  1. در متن پيشنهاديه ذکرشده است که يکي از تفاوت‏هاي اين طرح با ساير طرح‏هاي در دست مطالعه آن است که قادر به آب‏رساني به تمامي شهرها و روستاهاست، (مثلاً ذکرشده طرحي که در مجلس در دست بررسي است، تنها آب‌رسانی به شهرها را مدنظر دارد). آيا قرار است تمامي سطح کشور پر از لوله و کانال شود؟ 21

 

 اين کار را شايد بتوان در يک مزرعه يا دشت انجام داد، ولي براي کل کشور این کار ابداً ممکن نيست. حتي در مورد جاده‏ها نيز امکان عبور از هر نقطه‏اي وجود ندارد. کانال آب يا لوله که قرار است روي زمين يا زير آن احداث شود، سيم يا دکل برق نيست که بتوان در هر نقطه احداث کرد و از روي تمام اراضي عبور داد. 22

 

  1. نویسنده هیچ گونه جزئیاتی در مورد روش، مکان و حجم شیرین سازی آب ارائه نداده است که ضروری است ارائه گردند. 23

 

همچنین بزرگ‌ترین دستگاه آب‌شیرین‌کن دنیا در ریاض عربستان حداکثر ظرفیتی حدود 730 هزار مترمکعب در روز دارد. لذا بنظر می رسد در این طرح قرار است ارقام بسیار بزرگتر در حد چند میلیاردمترمکعب در سال شیرین سازی آب صورت گیرد. 24

 

ضمناً چنین حجم عظیم شیرین سازی در خشکی اگر انجام شود با توجه به حجم عظیم پساب تولیدی، خود معضل زیست‌محیطی بزرگی را موجب خواهد شد که می بایست در طرح نحوه رفع این مشکل توضیح داده شود. 25

با توجه به مطالب بالا بنظر می رسد اينگونه موارد نيازمند مطالعات کامل فني از لحاظ برآوردهاي اقتصادي، نقاط مصرف و اولويت‏بندي صحيح است. 26

 

به علاوه اين طرح‏ها براي مقاصد موضعي و رفع نيازهاي ضروري قابل توجيه است و فرض حل کردن کل مشکل آب کشور با اين طرح اشتباه است.27

 

متن جوابهای ما به متخصصین

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله تبارک و تعالی: و جعلنا من الماء کل شی حی خداوند همه چیز از آب زنده قرار داده است.

ضمن تشکر از جناب آقای دکتر افتخاری و با آرزوی موفقیت برای شما و تمامی همکاران شما نکاتی را زحمت‌کشیده و بیان فرموده­اید را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

بنده از بعد مطالعه متن شما قسمت‌هایی از متن را که باید جواب داده شود را شماره گزاری نموده و عیناً متن شده با جواب ارائه داده میشود.

پیشاپیش از صریح گویی خود عذر طلب نموده و بینی و بین الله آنچه را که باید بگویم ملاک قرار داده‌ام تا جوابی برای فردای نزدیک داشته باشم.

جواب کلی به متن:

  1. -همان‌گونه که در جلسه­ی تاریخ 96.8.3 به مدت 5 ساعت در حضور شش نفر از متخصصین شما بیان گردید تمامی راهکارهای موجود در ایران برای بحران خشک‌سالی فاقد ارزش بوده و عملیاتی نجات‌بخش نیست، عمده طرح‌هایی که مطرح است مربوط به: بارورسازی ابرها، تغییر الگوی مصرف در بخش صنعت و کشاورزی و خانگی و خرید آب از خارج کشور و طرح‌های انتقال آب می‌باشد که در آنجا اثبات نمودیم تمامی راهکارهای موجود یعنی قبول مرگ برای دین و ملت در آینده­ی بسیار نزدیک، لذا تنها زمانی توانایی نقد راهکارهای ما امکان دارد که الگوی بهتری را بتوانید ارائه دهید که تا کنون این امر میسر نشده است، باز اعلام می‌داریم اگر الگویی دارید ارائه فرمایید.
  2. -دلیل دیگر فاقد ارزش بودن تمامی راهکارهای موجود در کشور این است که هیچ‌کدام از این راهکارها امروز برای ما ثمره­ای نداشته و هر کدام به بهانه­ای امر را به فردا موکول نموده است که عمده­ی مشکل در تمامی طرح­ها مربوط به هزینه و عدم اعتبار می‌باشد، الحمدالله که در طرح‌های ما این اشکال حل شده و در اشکالاتی که شما برای ما عنوان نموده­اید این مطلب به چشم نمی‌خورد و تنها شما مشکل هزینه را در بحث شیرین سازی مطرح نموده­اید که آن هم در همین متن جواب داده میشود، یعنی شما با ارسال این اشکالات برای ما در حقیقت یک مطلب را ضمناً قبول نموده­اید که هزینه برای اجرای این پروژه­ی عظیم ملی وجود دارد و ایران اعتراف ضمنی قدمی بسیار بزرگ می‌باشد.
  3. -همان‌گونه که میدانید بنده نه متخصص آب بوده و هستم و نه هیچ‌گاه در دانشگاه آب درس‌خوانده‌ام و... و ارائه طرح آب با زبان دانشگاه تنها برای این است که متخصصین این حوزه در فکر فرو بروند که شاید دو طرح غیرعادی ما نیز قابل تأمل باشد، بله بنده با زبان تخصص شما برای شما اثبات می‌نمایم که در یک سال می‌توان و باید مشکل خشک‌سالی را بر طرف نمود و بعد از اثبات این مطلب خود این طرح را باطل نموده­ام و میگویم ما برای برطرف کردن مشکلِ آب یک سال هم زمان نداریم، چرا که خشک‌سالی در هر ثانیه بلکه هر لحظه ضربات جبران‌ناپذیری در مقیاس‌های بسیار بالایی به ما میزند که حقیقتاً شمارش آن مصیبت‌ها از توان همه­ی ما بیرون است، تنها اشاره‌کنم تمامی مشکلات آشکار و پنهان سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی ما به خشک‌سالی بازگشت دارد و این مشکل تمامیِ دستاوردهای انقلاب و قبل از آن را به نابودی می‌کشاند و ملت ما را به سقوط و هبوط می‌کشاند.
  4. -هیچ‌کدام از اشکالات شما وارد نیست چرا که بنده در طرح عادی یک ساله چیز جدیدی را ارائه نداده­­ام بلکه بنده گفته­ام باید طرح‌هایی که سال‌هاست مطرح است با جدیت تمام اجرایی شود و در یک سال به ثمر برسد ، اگر برای اولین بار بود که مطرح می‌کردم شاید اشکالات شما قابل تأمل بود ولی در جایی که در این مملکت این طرح‌ها در حال اجراست اشکالات شما جایی برای مطرح‌شدن ندارد، اگر طرح ما اشکال دارد آنچه در حال اجراست هم اشکال دارد، چرا در آنجا اشکال نکردید؟ اگر آنجا اشکال ندارد پس چرا در اینجا اشکال می‌کنید؟ اگر مشکل شیرین سازی و بالا و پایین بردن آب در طرح ما می‌باشد خوب در آنجا هم هست هر گونه که آنان حل کردند ما هم حل می‌کنیم ، و لذا به تمامی اشکالاتی که شما مطرح کرده­اید قبلاً جواب داده شده است و چه بسا اصلاً با توجه به این مسئله نیازی نبود که ما پاسخ دهیم، اما به اشکالات شما از منظر دانشگاه پاسخ می‌دهم تا شاید گمان شما به اینکه چه بسا در طرح‌های غیرعادی خود نیز توانا باشم برای شما افزوده شود و بتوانیم ملت و دین را از این گردنه­ی وحشتناک نجات دهیم.
  5. آنچه در متن میاید رعایت ایجاز و پرهیز از حاشیه است، ولی حقیقتاً در نظر ما آب یک مسئله نیست آب همه­ی مسائل است، و اگر احتمال حاشیه گویی باشد نیز اثبات می‌نماییم حاشیه نبوده و به متن بر می‌گردد، لذا باید دانست که اشکالاتی اگر مطرح گردد باب مطالب بسیاری را برای ما باز می‌نماید.
  6. -لذا با این پنج فرض اقدام به پاسخگویی موارد ذکرشده می‌نمایم.

پاسخ به متن اشکالات، بنده سعی نمودم به تمامی مواردی که در نظرم احتیاج به پاسخگویی دارد بپردازم و اگر احتمالاً موردی از قلم افتاده دوباره می‌توانم رفع شبهه نمایم ، لازم است این مطلب را تذکر دهم که چه بسا برای یک مطلب چند جواب مطرح نموده باشم و اگر آن مطلب باز هم مورد مناقشه­ی شما می‌باشد اگر تمامی جواب‌ها را نقد ننمایید مطلب را باطل نساخته‌اید لذا درخواست دارم اگر مطلبی از مطالب بیان‌شده مورد قبول شما نیست پاسخ دهید و الا مطلب تمام و اثبات‌شده می‌باشد و هیچ‌گاه کلی گویی مطلبی را باطل نمی‌نماید.

متن:

1 -  عليرغم گذشت ساليان متمادي از مطرح‌شدن بحث انتقال آب از دريا به مناطق مرکزي کشور، هنوز اقدام عملياتي و اجرايي در اين زمينه انجام نشده است. تنها مواردي که در مورد بهره‏برداري آب از درياها به مرحله عمل رسيده است، مسئله شیرین سازی آب دريا در برخي نواحي بوده است و مسئله انتقال آب دريا باهدف تأمين کسري آب در بخش عمده‏اي از کشور، سابقه اجرايي ندارد. 1

جواب:

1: چرا برای انتقال آب از دریا اقدام عملیاتی و اجرایی انجام نداده­اید؟

2: اینجا هر پاسخی داده شود محکوم است، نمی‌توانید بفرمایید نمی‌شود، چرا که این کار شدنی است، نمی‌توانید بفرمایید هزینه نداریم که اگر مشکل هزینه بود باید مشکل هزینه­ی انتقال زیرساخت را بیان می‌کردید ولی مشکل هزینه را مطرح نکرده­اید پس هزینه هم وجود دارد کما اینکه در قطر­ه­ی 73 مطرح کرده و جواب داده­ایم.

3: شما خود اعتراف دارید برای شیرین سازی در برخی نواحی اقداماتی انجام داده­اید، اشکال عمده­ی شما به ما در طرح عادی بحث شیرین سازی بوده است، لذا جواب آینده را اجمالاً همین جا جواب می‌دهیم، به همان‌گونه‌ای که در همان بعض نواحی آب را شیرین کرده­اند همان‌گونه در ابتدای برداشت از آب دریا آب را شیرین می‌کنیم و بعد انتقال می‌دهیم، اگر آنجا مقرون به صرفه است در اینجا هم هست، اگر اینجا مقرون به صرفه نیست پس چرا آنان اقدام نموده­اند؟

 

2 -با اين وجود مطالعات متعددي در زمينه اجراي این‌چنین طرح‏هايي انجام گرفته است تا جوانب علمي، فني، زيست- محيطي، اجتماعي و اقتصادي آن‌ها بررسي گردد.2

4: سؤال: به نظر شما آیا ما برای حل کردن مشکل آب بیش از حد وقت را تلف ننموده­ایم؟ این مطالعات متعدد تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟

مسئله خیلی واضح است، پیشرفت و توسعه­ی ما به آب بستگی دارد و اگر آب نباشد ما به همراهِ خود، نسلِ آینده و تمامیِ دستاوردهای حال و گذشته را می‌بریم، پس باید آب بیاید، طبق علوم دانشگاهی آب باید از دریا انتقال داده شود و شیرین سازی و تصفیه شود، هم راهکار انتقال وجود دارد و هم راهکارِ شیرین سازی، آیا جایی برای بهانه باقی است، چه چیزی را می‌خواهید مطالعه فرمایید؟ اگر واقعاً سؤالاتی دارید بفرمایید تا سریعاً پاسخ‌گوییم.

 

3 -پيشنهاديه ارائه‌شده توسط جناب آقاي بهرامي را در دو بخش کلي مي‏توان مورد بحث قرارداد. بخش اول اين پيشنهاديه که قسمت عمده‏اي از آن را نيز شامل مي‏شود، مربوط به بيان اهميت تأمين آب در نواحي خشک و کم آب کشور است. 3

5: اشتباه اینجاست متن بنده شامل سه بخش کلی است

الف: اثبات اینکه حتی یک ساله از طریق عادی هم می‌توان و باید مشکل آب را حل نمود.

ب: اثبات اینکه در تمامی نواحی باید مشکل آب را حل نمود، در نواحی گرم و خشک به علت اینکه در غیر این صورت مردم آن نواحی به مناطق پر آب کوچ می‌کنند و از دو نظر مشکل پیش میاید: الف:  مناطقی که خالی از سکنه شده­اند به علت خالی شدن مورد تهدید دشمن خارجی قرار می‌گیرد ب: مناطقی که پر آب است به علت هجوم و ازدحام ایرانیان مورد تهاجم قرار می‌گیرد پس باید مناطق خشک را از خشک‌سالی نجات داد، اما مناطقی که مشکل خشک‌سالی ندارند را باید آب رسانی کرد چرا که اگر چه آنان برای آب شرب مشکل ندارند ولی خشک‌سالی کشاورزی پیدا نموده­اند که ما امروز شاهد خشک‌سالی در مناطق پر آب نیز هستیم مانند سبلان، گلستان، اصفهان، پس ما در تمامی کشور مشکل خشک‌سالی داریم چه مناطقِ خشک و چه مناطقِ تر، اگر نتوانیم خشک‌سالی کشاورزی و صنعتی و ساخت‌وساز را بر طرف نماییم باز هم کشور رو به نیستی و نابودی می‌رود چرا که در این صورت احتیاج غذایی به خارج خواهیم داشت و در اینجا ما هیچ‌گاه نمی‌توانیم با واردات مشکل غذا را حل کنیم دلیل آن این است که اگر احتیاج غذایی به خارج پیدا نماییم در آن زمان قیمت اجناس را آنان تعیین می‌کنند، شاید حتی برای یک کیلو گندم مجبور باشیم یک بشکه نفت بدهیم، یا مجبور باشیم قسمتی از مملکت را به آنان بدهیم و در صورت تمام شدن مواد خام باید چه کینم؟ خدا می‌داند، لذا اگر بخواهیم در مملکت بمانیم مساوی با مرگ است، اگر بخواهیم تمامی ایرانیان را کوچ دهیم سؤال این است: به کجا سفر کنیم و چه کشوری ما را پذیرا خواهد بود؟ لذا اتفاقی که برای مردم آواره­ی سوریه­ای افتاد برای ما تکرار خواهد شد، لذا چاره­ای نداریم جز اینکه سریعاً تمامی سرزمین را آب رسانی کنیم تا هیچ کس به فکر کوچ از خانه و کاشانه­ی خود نیفتد و حتی بنده قائل هستم که در این صورت کوچ معکوس صورت می‌گیرد که ما شاهد کوچک شدن شهرها و بزرگ و آباد شدن روستاها می‌شویم و حتی می‌توانیم به الگویی برسیم که پناهِ پناه­جویان خارجی شویم، آنان برای زنده ماندن به ایران میایند و ما هم با استقبال از آنان پذیرایی می‌نماییم، هم پناه داده­ایم و هم نیروی کار را تأمین نموده­ایم دقیقاً هما نکاری کاری که استکبار با ما نمود ما با الگوی اسلامی عمل می‌نماییم.

ج: مطلب دیگری که در طرح پیشنهادی یک ساله انجام داده­ام که حائز اهمیت است ضمن اثبات اینکه یک ساله می‌توان مشکل را حل نمود این است که:  اثبات نموده­ام طرح‌های عادی هیچ‌گاه برای ما نجات‌بخش نیست و چند دلیل در متن گنجانده شده است، اول: یک ساله مشکل حل میشود و این برای ما زمانی طولانی است. دوم: هزینه دارد و اگر چه که اثبات نموده­ام هزینه قابل تأمین است ولی برای بنده که علم‌دارم می‌توان بدون هزینه و زمان خشک‌سالی را بر طرف نمود معقول است که این طرح را نیز باطل بدانم. سوم: این طرح باطل است چرا که در طرح عادی آب به زمین‌های بایر و دشت‌های دور از دسترس نمی‌رسد و همان‌گونه که میدانید 200 دشت کشور که هزاران سال است آباد بوده­اند در اثر خشک‌سالی رو به نابودی رفته­اند و این چیزی نیست که قابل‌قبول باشد، در طرح عادی آب به دشت‌ها و زمین‌های بایر نمی‌رسد، چهارم: یکی از دلایل باطل بودن طرح عادی این است که اگر ما تنها مشکل ایران را حل نماییم در این صورت ایران ناامن شده و مورد هجوم دیگران واقع میشود لذا بنده گفته­ام که اگر می‌خواهیم نجات یابیم باید در ابتدا ایران را نجات دهیم و بعد به سمت نجات تمامی کشورها از خشک‌سالی حرکت نماییم در اینجاست که ما نجات‌یافته و نجات می‌یابیم، در غیر این صورت در الگوی مبارزه با غرب و آمریکا در جنگ نرم و به دست آوردن جمعیت طرفدار، آمریکایی‌ها می‌توانند مشکل خشک‌سالی کشورها را حل نمایند و ما ایرانیان در این رقابت شکست می‌خوریم.

 

6 -اين قسمت نه به صورت يک بخش يکپارچه، بلکه به صورت پراکنده در تمامي اين پيشنهاديه مورد تأکيد و تکرار قرارگرفته است. جهت تأکيد بيشتر بر اين مقوله، ايشان سعي نموده‏اند تا با استناد به برخي شواهد وقايع تاريخي (نظير خشکسالي سال‏هاي 1296 تا 1034، احداث راه‏آهن در زمان حکومت پهلوي اول و ...)، به اهميت موضوع بيفزايند. 6

جواب:

6 -مسئله اینجاست آن چیزی که ما را وادار می‌کند که به هر تقدیری که شده مشکل را حل نماییم فهم و اهمیت موضوع است و مشکل اصلی ما این بوده که اهمیت آب و خطر نبود آن به صورت یک امر اساسی و محوری مورد توجه نبوده و نیست، لذا باید دائماً اهمیت آب و خطر پیش رو پر رنگ شود، آن چیزی که سبب شده تا کنون معضل آب حل نشود این بوده که تا کنون این خطر برای ما به صورت جدی و شفاف بیان نشده است، بله هنوز ایرانیان نمی‌دانند که در سال 1298 در ایران 40% ایرانیان جان باختند، هنوز ما نمی‌دانیم پیشرفت در همه­ی شئون به آب بستگی دارد، هنوز نمی‌دانیم ایجاد اشتغال بدون آب امکان ندارد و ده‌ها مسئله‌ی دیگر و الا خود شما از ما بهتر میدانید که به راحتی می‌توان آب را شیرین سازی نمود و انتقال داد و این امر احتیاج به مطالعه زیادی ندارد، سؤال می‌کنم اگر شما کسی را ببینید که از تشنگی در حال مردن است چه کار می‌کنید؟ مطالعه می‌کنید؟ بررسی می‌کنید؟ و ... آیا روستاهای ما در حال مردن نیست؟ آیا تعداد روستاییان از 69% به 29% نرسیده است؟ در سال 1402 ما چند درصد روستانشین خواهیم داشت؟ غذای ما را چه کسی تأمین می‌کند؟ اگر قرار است پول بدهیم و غذا بخریم ،چه چیزی باید بفروشیم؟ اگر آب نداشته باشیم آیا چیزی برای فروش داریم؟ آیا می‌توان بدون آب کشاورزی کرد؟ آیا می‌توان بدون آب صنعتی بود؟ آیا حتی می‌توانیم فولاد تهیه نماییم؟ آیا می‌توانیم جمعیت را افزایش دهیم؟ آیا می‌توانیم شغل ایجاد نماییم؟ آیا می‌توانیم مشکل مسکن را بر طرف نماییم؟ آیا می‌توانیم جمعیت را زیاد کنیم؟ آیا می‌توانیم از روند بزرگ و کلان شدن شهرها جلوگیری کنیم؟ آیا می‌توانیم جلوی رکود بازار را بگیریم؟ آیا می‌توانیم از روند رو به پیشرفت تورم جلوگیری نماییم؟ آیا می‌توانیم از سقوط ارزش ریال جلوگیری کنیم؟ در متن شما آمده که بنده خواسته­ام به اهمیت موضوع بیفزایم ولی اشتباه می‌فرمایید بنده هنوز اهمیت موضوع را بیان نکرده­ام فقط اشاره­ای می‌کنم و آن اینکه اگر آب را آوردیم و مشکل را حل کردیم که خدا را شکر و الا در غیر این صورت جامعه­ی ایران رو به براندازی است و این جریان در سال‌های 1402 الی 1404 تکمیل می‌گردد، با عرض شرمندگی از اینکه واضح میگویم: بنده به عنوان یک روحانی شیعه هیچ‌گاه قبول نمی‌نمایم که به علت سهل‌انگاری امروز شما و اینکه مشکل عظیم را کوچک دانسته­اید جامعه­ی ما فعل شما را به پای روحانیت بگذارند و در اغتشاشات آینده­ای که نزدیک است شعار مرگ بر ... سر دهد و درود بر پهلوی و بازگشت او را خواهان باشد، بدانید اقتصادِ فلج شده­ی ما از خشک‌سالی است و زمینه­ی اغتشاشات در ایران فراهم شده است و فعلِ امروزِ شما به پای ما نوشته میشود لذا بنده اعلام می‌دارم یا مشکل را سریعاً حل نمایید و یا اگر نمی‌توانید گوش کنید تا حل نماییم و الا باید همه بدانند این نامه­ها اتمام حجتی است که در صورتِ عدمِ استماع، ما هیچ کمی و کاستی را به عهده نخواهیم گرفت و فعل شما به ما ربطی ندارد.

7 همچنين در اين رابطه انتقاداتي نيز به عملکرد مسئولين وارد شده است. از اين ديدگاه تناقضاتي در برخي مطالب ارائه‌شده به چشم مي‏خورد، ولي به دليل ارتباط غير مستقيم اين مطالب با مقوله تخصصي انتقال آب از دريا، به نقد و بررسي آن‌ها پرداخته نمي‏شود. 7

جواب

7 :ما خود را معصوم نمی‌دانیم و حتماً در کلام و گفتارمان اشتباه داریم، ولی درخواست داریم اگر موردی را در نظر دارید بفرمایید تا حق برادر دینی را در حق ما تمام نموده باشید و ما هم پذیرا هستیم و الا در غیر این صورت ما که صادقانه نوشته­ایم به تکلیف خود عمل نموده­ایم ولی شما هم باید به تکلیف خود که امر به معروف و نهی از منکر است عمل نموده باشید لذا منتظر هستیم تا نقدهای شما را ببینیم، درحالی‌که شاید اشکالاتی که در ذهن شما مطرح است، حقیقتاً اشکال نباشد و جوابی را آماده داشته باشیم، لذا کلی گویی را قبول نمی‌کنیم و تا تناقض را به صورت آشکار بیان ننموده باشید قبول نمی‌نماییم، و ادعا داریم مطالبی که غیر مستقیم به آب عنوان‌شده نیز ارتباط با آب دارند.

 

بخش ديگري از اين پيشنهاديه به موضوع فني انتقال آب از دريا اشاره نموده است. اين بخش فرض را بر اين قرارداده است که انتقال آب از درياي خزر به دلايل سياسي و فني قابل‌قبول نبوده و از طرف ديگر با قطعيت کامل بر انتقال آب از درياي عمان و همچنين خلیج‌فارس صحه گذاشته است. 8

جواب

8.1: اگر شما انتقال آب از خزر را قبول دارید به طریق اولی باید انتقال آب خلیج‌فارس و دریای عمان را قبول داشته باشید.

8.2: اگر راهکار شما انتقال آب دریای خزر است اعلام دارید تا مشکلات عدیده­ای که در آنجا وجود دارد را بیان کنیم لذا چند اشکال عمده را بیان می‌داریم:

اشکالات انتقال آب خزر به فلات ایران:

الف: اگر در انتقال آب خلیج‌فارس و دریای عمان اشکالی جود دارد در انتقال آب خزر اشکالات ده‌ها برابر میشود.

ب: آب خزر محدود است و به دریاهای آزاد ارتباط ندارد به خلاف آب جنوب، لذا هر چقدر از آب خزر برداشته شود اکوسیستم خزر به خطر می­افتد به خلاف آب جنوب، چرا که با برداشت آب خزر آب در آن دریاچه کم میشود به خلاف آب جنوب که به دریاهای آزاد ارتباط دارد و هرچقدر آب برداریم آب کم نمی‌شود و دلیل این مطلب گرمای کره­ی زمین است که موجب ذوب شدن دو قطب شده است و آب ذوب‌شده درون دریا می‌ریزد و همان‌گونه که میدانیم یکی از مشکلات کشورهای حاشیه­ی دریاهای آزاد بالا آمدن آب و از دست رفتن خاک می‌باشد که کشورهای مختلف هر کدام راهکاری را اتخاذ نموده­اند لذا با برداشت آب از جنوب ما به جامعه­ی جهانی نیز خدمت کرده و چه بسا آنان از ما تشکر هم بنمایند، بعضی از کارشناسان 8 متر و بعضی تا 80 متر اعلام نموده­اند که آب بالا میاید که می‌توان برای این منظور به توپوگرافی‌های خشک‌سالی و دریا و مقالات علمی مراجعه نمود.

ج: هر اشکالی که در پس آب دریای جنوب بیان فرمودید در پس آب خزر نیز بیان میشود مضافاً بر اینکه در جنوب به علت نزدیک بودن به استوا و قوت بیشتر خورشید می‌توان از انرژی خورشیدی برای تبدیل پس آب به نمک دریایی استفاده نمود ولی در دریای شمال این امر ناممکن است.

د: یکی از مشکلات آب خزر ارتفاعات البرز و زاگرس است که این مشکل اقلیمی در آب دریای جنوب مرتفع شده است، شما برای انتقال آب خزر چه کار می‌خواهید انجام دهید یا باید آب را بالا ببرید و سپس پایین بیاورید؛ یا اینکه باید در کوه تونل بزنید که میدانید این امر بسیار سخت است، یکی از اشکالات شما به طرح ما مشکل اختلاف سطح یزد با خلیج‌فارس بود که مثلاً بیان فرموده­اید که اختلاف سطح 1230 متری را چه کار خواهیم کرد؟ حال بنده سؤال می‌کنم اختلاف سطح خزر با زاگرس و البرز را چه می‌خواهید انجام دهید؟

ه: یکی از مشکلات دریای خزر محدود بودن آن بین چند کشور است، آیا شما قبول ندارید که در صورت موفق بودن و اجرایی نمودن طرح انتقال آب خزر آنان در آینده اعتراض خواهند نمود؟ بله این احتمال کاملاً درست و عقلی است، لذا نمی‌توان با این احتمال مهم اقدام به آن عمل نمود، حتی بنده احیاء دریاچه­ی ارومیه را نیز به واسطه‌ی خزر باطل میدانم، دریاچه­ی ارومیه را باید سریعاً احیاء نمود ولی از طریق خزر، اشتباه است چرا که در طولانی مدت خزر به مشکل بر می‌خورد که در آن صورت تمامی دنیا علیه ما می‌شوند، باید دریاچه­ی ارومیه را از طریق دیگری احیاء نمود.

و : یکی از مشکلات اکوسیستم است که هر مشکل اکو سیتمی که در دریای جنوب مطرح شود ده‌ها برابر آن در خزر مطرح است.

ز : شما یکی از مشکلات را اختلاف سطح مطرح نموده‌اید درحالی‌که همه میدانیم سطح دریای خزر نسبت به خلیج‌فارس 29 متر پایین تر است یعنی اگر ما دو کوه البرز و زاگرس را نیز در نظر نگیریم باز هم برای انتقال خزر متناسب نیست چرا که آب خزر نسبت به جنوب پایین تر می‌باشد و آب را باید بالا آورد.

 

9 -در اين راستا پيشنهاداتي مبني بر نحوه تأمين منابع مالي (از محل طرح هدفمندي يارانه‏ها) و تخميني نيز از نيروي متخصص (21600 نفر) و نيروي کارگري (130000 نفر) ارائه‌شده است و اين امر را در راستاي اشتغال‏زايي دانسته است. 9

جواب:

9.1: آیا قبول ندارید از ابتدای شروع پروژه قدمی بلند برای اشتغال‌زایی برداشته میشود که البته شغل مستقیم پروژه 150 هزار نفر واقعی است و الا اگر بخواهیم دقیق حساب نماییم بسیار بیشتر می‌باشد.

9.2 :آیا قبول ندارید در صورت موفقیت زمینه برای ایجاد میلیون‌ها شغل در ایران فراهم میشود؟

9.3 :تأمین منابع مالی ما به هیچ‌وجه از محل هدفمندی یارانه­ها نمی‌باشد، متن را به دقت بخوانید در آنجا اثبات نمودیم که اگر دولت محترم که اعلام نموده بود ما 700 هزار شغل ایجاد نمودیم آن منبع را به آب اختصاص داده بود مشکل آب حل می‌شد و البته در صورتی که دولت هم کمک نکند از طریق مشارکت عمومی این امر قابل حل می‌باشد، ما تنها مقایسه­ای بین هزینه برای اجرای این پروژه و یارانه­ها داشته­ایم.

9.4 : و با توجه به اهمیت آب، صرف نمودن منابع مالی به غیر از حوزه­ی آب به هیچ‌وجه توجیه عقلانی ندارد، وقتی ما مشکل آب داریم و اگر این مشکل حل نشود تمامی دستاوردهای حال و گذشته را از دست می‌دهیم، اگر بودجه­ای هست باید صرف آب شود و نه چیز دیگری که متأسفانه چنین نیست.

 

10 -با فرض تحقق اين موارد، مشکل اساسي اين طرح را مي‏توان در عدم توجيه فني آن دانست. 10

جواب:
10.1: عدم توجیه فنی به معنای چیست؟ اگر به معنای این است که: در اجرایی شدن جزئیات طرح امور تخصصی داریم که نیاز به پاسخ‌گویی دارد مطلب را به صورت مشخص و مصداقی بفرمایید تا جواب دهیم و الا اگر ضرورت و هدف و اجرایی بودن آن بدیهی است طرح توجیه فنی دارد، و مسائل کوچک مصداقی را متخصصین جواب خواند داد.

10.2: نکته دوم چرا سؤال و مطلبی طرح شود که جوابی واضح دارد طرح انتقال آب هم اکنون در دستور کار قرار دارد و مشغول اجرایی شدن است و اصل اشکال ما مربوط به این است که چرا تنها انتقال آب به یزد و سمنان و کرمان صورت می‌گیرد و یا اشکال دیگر ما این است که چرا طرح انتقال آب به 18 استان کشور که در مجلس مطرح است به صورت جدی و عملیاتی انجام نمی‌گیرد اگر شما به ما اشکال می‌نمایید که توجیه فنی نداریم آن‌ها هم ندارند، ولی اگر آن‌ها توجیهات را انجام داده­اند پس عنوان کردن این اشکال در اینجا بی‌اساس می‌باشد، چرا که همان جواب‌ها را در اینجا تکرار می‌کنیم.

 

11 -مشکل اصلي اين طرح در توجه صرف به مقوله منبع آب مي‏باشد. در اين طرح فرض بر آن شده است که صرف وجود دريا در جنوب کشور و کم آبی در مناطق مرکزي، توجيه‏کننده اين انتقال خواهد بود. 11

جواب
11.1: ما اتفاقاً توجه صرف به مقوله­ی منبع آب از دریای جنوب و مناطق مرکزی نداریم، لذا اینجا چند نکته را بیان می‌کنم:

الف: به زودی تنها منبع آبی قابل‌دسترسی برای ایران آب‌های شور خواهد بود، دلیل آن این است که آب‌های سطحی و زیرزمینی به زودی بخواهیم و یا نخواهیم تمام میشود و دو دلیل عمده­ی آن استفاده­ی کاربران از منابع آبی موجود (آب‌های سطح و زیرزمینی) و شدت گرمی هوا و عدم نزولات آسمانی است و تنها منبع آبی دریاها خواهد بود و خواهی نخواهی یکی از چند کار را باید انجام دهیم، یا باید آب وارد کنیم که این امر هم به دلایل مختلف منتفی است یا باید مستعمره­ی کشور دیگر باشیم یا باید مملکت را به دیگران بدهیم تا آنان مشکل آب ما را حل نمایند و یا باید با ذلت جان دهیم، لذا بهترین راه این است که با توکل و استمداد الهی هر چه سریع­تر مشکل آب را خودمان حل و فصل نماییم.

ب: منبع دوم آب که منبع اصلی است آسمان است که بحث اصلی طرح نجات ایران از خشک‌سالی به واسطه‌ی اجرایی نمودن طرح غیرعادی به همین منبع آبی اشاره دارد، آبی پاک و زلال و شفاف و شیرین برای همه جای کشور و نه تنها فقط به شهرها و روستاها بلکه آب برای زمین‌ها برای تمامی گیاهان و حیوانات و جمادات که همه به آب احتیاج دارد.

میدانم که شما هم اعتقاد به آب آسمان دارید و آنچه که دنبال می‌کنید بارورسازی ابرها می‌باشد اما با مشکل بودجه مواجه هستید، بدانید مشکل بودجه حل نمی‌شود و حل نخواهد شد و هر سال از سال قبل بودجه­ی کمتری اختصاص میابد، فرضاً اگر مشکل بودجه هم حل شود باز هم به دلایل متعدد مشکل حل نمی‌شود که در یکی از قطره­های کتاب هزار و یک قطره مستقلاً به نقد تمامی راهکارهای موجود من جمله بارورسازی ابرها خواهیم پرداخت، و لذا عملاً بارورسازی ابرها اگر چه که عملی است ولی حقیقتاً منتفی است ولی بنده امری را که دنبال می‌نمایم بدون بودجه آن هم نه برای یک سال، آن هم نه برای یک مقطع زمانی در یک فصل خاص آن هم نه برای یک منطقه و یا یک شهر بلکه برای تمامی زمان‌ها و مکان‌ها می‌باشد و بدون صرف هزینه و زمان چندانی می‌باشد.

غرب با انفجار یون منفی و یا هارپ و هدایت ابرها و بارور کردن ابرها و یا تکنولوژی تأمین آب از رطوبت هوا مشکل را حل نموده است و ما با الگوی اسلامی دینی خود این مشکل را حل می‌نماییم، چگونه این امر محقق میشود و ماهیت آن چیست؟ سؤالی است که باید راهی را که رفته­اند شما هم بروید تا بدانید و الا هیچ‌گاه توجیه این مطلب برای غیر اهل آن فاش شدنی نیست، ولی آنچه بعد از اجرایی نمودن آن جریان اتفاق می­افتد این است که سطح آسمان دنیا به سمت ایران شیب‌دار میشود و درون آسمان ایران چاله ایجاد میشود و ابرها حتی از قطب شمال و جنوب به سمت ایران حرکت کرده و در ایران سقوط می‌کند و ما شاهد نزولات بسیاری خواهیم بود.

اینجا ممکن است دوباره سؤالاتی که در جلسه­ی 96.3.8 مطرح شد و ما پاسخ دادیم مطرح شود که اجمالاً پاسخ میگویم:

برای اجرایی نمودن این امر سه اتفاق باید انجام شود: 1 امضاء لوح توسط تمامی مسئولین در تمامی شهرها به همراه امضاء مردم 2 دفن 3 آمادگی برای برف و سرما و نزولات بسیار آسمانی

بدون این سه مقوله آن امور امکان ندارد، برفی که در بهمن 96 به ایران آمد تنها گذر یک توده­ی هوای سرد از ایران بود و انفطار صورت نگرفته بود با این حال دیدید که چه اتفاقی افتاد و چه مقدار مشکلات به وجود آمد اگر آن کمی طول می‌کشید بسیار ضررهایی بیش از آنچه مشاهده کردیم را می‌دیدیم که خبرهای ضرر آن برف و کولاک در آینده منتشر خواهد شد، ما در آن جلسه عرض کردیم اگر اعتماد به آن نوشته­های غیرعادی دارید عمل کنید و الا ما قبل از اجرایی کردن آن اگر شرایط فراهم شود می‌توانیم آن امور را دو بار نشان دهیم و میدانیم که اگر نبینند باور نمی‌کنند و یقین نمی‌کنند و اگر ببینند یقین می‌کنند و انجام می‌دهند، باز هم اعلام می‌کنم در سال یک‌بار می‌توان آن امر را اجرایی نمود که سال 96 گذشت و طبق وعده­ی قبلی ما وارد بحران‌های بسیاری شدیم که می‌توان به زلزله­ها و آشوب‌ها و ضررهای مادی و معنوی و کمی محصولات کشاورزی اشاره نمود ولی فرصت برای سال آینده می‌باشد و بازمیگویم یا عمل کنید و اگر یقین ندارید شرایط راستی آزمایی را مهیا کنید تا نشان دهیم و یقین کنید و بعد از آن عمل نمایید.

11.2: لذا بازمیگوییم دو منبع آب داریم آب دریا و آب آسمان ما به آب آسمان اعتقادداریم اما با روال جاری مملکت شما توانایی عملی انتقال آب از آسمان را ندارید، بله تکنولوژی موجود است ولی مشکل هزینه‌دارید، مضافاً بر اینکه اگر لازم باشد اثبات می‌نمایم که هر چقدر هم به شما هزینه بدهند تا با کمک بارورسازی ابرها مشکل را حل کنید هیچ‌گاه نخواهید توانست مشکل خشک‌سالی را حل نمایید، دلیل آن این است که:

الف: ورودی ابر به ایران بسیار کم شده است و شما ابرهای واردشده را بارور می‌کنید، ابرها به نقاط سردسیر مهاجرت کرده­اند و این مهاجرت بیشتر خواهد شد.

ب: بر فرض بارور کردن تمامی ابرها آن هم با محاسبات دقیق که باعث ضرر نشود، باز هم هیچ‌گاه نمی‌توانید از نجات مرگ 200 دشت کشور جلوگیری کنید و میدانید مقوله­ی مرگ خاک و فرونشست زمین از مقوله­ی عدم باران و خشک‌سالی اهمیت کمتری ندارد.

11.3: بازمیگویم نگاه ما به خشک‌سالی فقط مختص مناطق خشک و کم آب نیست، اگر نگاه ما این بود که طرح دوازده کانال را پیشنهاد نمی‌دادیم بلکه تنها طرح انتقال آب به نیمه­ی مرکزی و شرقی کشور را پیشنهاد می‌دادیم.

11.4 گذشته از آنکه تمامی استان‌های کشور دچار خشک‌سالی شده­اند.

11.5: نگاه ما به آب این است که به مناطق کم آب برای نجات از مرگ آب برسد و مناطق پر آب برای توسعه آب برسد و بعد از آن برای رفع خشک‌سالی جهانی قدم برداریم و چرا این کار را نکنیم زمانی که می‌توانیم ابر بحران جهانی خشک‌سالی را بر طرف نماییم.

  1. چگونه بدون مطالعه جامع فني طرح، به چنين قطعيتي در مورد تعداد نيروي تخصصي، کارگري و حتي جوانب اجرايي اظهارنظر شده است؟ 12

12.1: بفرمایید و طرح را تکمیل فرمایید اگر نیرو کم است اضافه می‌کنیم؟ ولی اگر تعداد نیرو کافی می‌باشد دیگر جایی برای اشکال نیست مضافاً بر اینکه اظهارنظر در مورد جوانب اجرایی دلالت بر دقت در مسائل ریز دارد و از کلی گویی نیز پرهیز نموده­ایم که درخواست داریم اشکالات را صریح و مشخص بفرمایید تا ما هم بتوانیم پاسخ دهیم.

12.2: آنچه در طرح به صورت آشکار معلوم است کار شبانه‌روزی است که در سه شیفت انجام می‌گیرد

توجیه نفرات حاضر در طرح از این قرار است که تعداد تیم‌ها 360 تیم می‌باشد که هر تیم عهده‌دار 50 کیلومتر می‌باشد و هر تیم 60 مدیر و مهندس دارد.

در هر شیفت کاری 120 نفر کارگر متخصص کار می‌کنند: از قبیل جوشکار و آرماتوربند و راننده و راننده کامیون و لودر و ...

به طور واضح، هدف انتقال آب از درياهاي جنوب کشور چه مناطقي هستند؟ 13

13.1: این سؤال را در ضمن مطالب گذشته پاسخ دادیم و البته در متن هم پاسخ داده شده است، هدف ما انتقال به تمامی کشور است، مناطق خشک و بی‌آب را باید تأمین آب نمود تا از مرگ نجات یابند و مناطق تر سال ما را باید آب رساند چرا که آن‌ها اگر چه در آب شرب مشکل ندارند ولی در آب کشاورزی و صنعتی مشکل‌دارند و توسعه بدون آب معنی ندارد و اگر ما به سمت توسعه حرکت نکنیم باز هم نمی‌توانیم به سمت اهدافمان حرکت کنیم و قله­های پیش رو را فتح نماییم، باید تالاب‌ها و دریاچه­ها نیز آب‌رسانی نمود و به سفره‌های زیرزمینی نیز آب تزریق نمود.

13.2: لذا همان‌گونه که در طرح هم آمده این طرح را در هر سال باید ادامه دهیم تا به نتیجه­ی مطلوب که آبادانی کل ایران است دست یابیم، مطرح نمودن این سؤال در این زمان مانند این است که کسی بگوید ما تا چه زمانی باید جاده بسازیم و یا اینکه تا چه زمانی باید خط راه آهم بسازیم؟ ما تا زمانی که ظرفیت آبادانی در کل کشور فراهم نیامده باید طرح را ادامه دهیم منتهی در سال اول چشم‌انداز تمامی استان‌ها است و بعد از آن دوباره طرح تکمیل می‌گردد.

13.3: چشم‌انداز طرح آب‌رسانی عادی در سال اول رسیدن آب به تمامی استان‌ها و در سال دوم ادامه­ی آب رسانی به شهرها و ... می‌باشد، در هر سال با تکمیل پروژه آب‌رسانی برکات آب در شهرها و روستاها هویدا میشود و با توجه به اینکه: تولید داخلی به صورت عجیبی افزایش میابد کار برای انجام در سال‌های بعد بسیار آسان تر میشود.

13.4: نکته مهم و پر اهمیت دیگر آب‌رسانی به سدهای تولید برق آبی است که در اثر بی‌آبی خشکیده­اند و حقیقتاً تغییر کاربری داده­اند.

 

با فرض اينکه يکي از نواحي هدف، شهر يزد باشد، با فرض اختلاف ارتفاع 1230 متري از سطح دريا و 700 کيلومتر فاصله، بايد شيب متوسط حدود 2 متر در هر کيلومتر در اين مسير وجود دارد. چگونه قرار است اين کانال‌ها بر اين شيب غلبه نمايند. 14

14.1: اولاً آب‌رسانی مختص یزد نیست بلکه برای تمامی کشور است، از جنوب کشور تا کوهپایه­های البرز و زاگرس که شیب بسیار تند میشود و امکان آب‌رسانی مقدور به صرفه نمی‌باشد که البته در این صورت مناطق کوهستانی نیز که دچار خشک‌سالی شده است نجات میابد زیرا دیگر لازم نیستیم برای تأمین آب مناطق خشک آب را از آن مناطق بیاوریم لذا آن مناطق نیز بدون آب‌رسانی از خشک‌سالی نجات میابند. 

 

14.2: حقیقتاً مطرح نمودن این اشکال (اختلاف سطح) بعید به نظر می‌رسید ولی جواب میگوییم:

الف: اختلاف سطح بین تهران و دریا 1200 متر می‌باشد.

ب: همه میدانیم که بین دو ماده سیال آب و نفت خام انتقال نفت از آب بسیار سخت تر می‌باشد.

ج: همه میدانیم در پانزده کیلومتری تهران پالایشگاه نفت وجود دارد و نفت این پالایشگاه از میدان نفتی مازون و اهواز تأمین میشود و اختلاف سطح بین تهران و اهواز 1188 متر می‌باشد چرا که اختلاف سطح اهواز 12 متر از سطح دریاست و اختلاف سطح تهران از دریا متوسط 1200 متر است، لذا به هر طریقی که می‌توان اختلاف سطح اهواز تهران را برای نفت حل نمود ساده‌تر از آن می‌توان اختلاف سطح برای آب را حل نمود، دلیل آسان تر بودن این است که آب را می‌توان در زمین رها کرد به خلاف نفت، از آب می‌توان چندین بار برق تأمین نمود به خلاف نفت و آب سیلان بیشتری دارد به خلاف نفت که چسبنده است و چگالی بیشتری دارد.

14.3: لازم به ذکر است به این مطلب توجه کنیم که آب مانند نفت نیست که هدف مشخص و نهایی داشته باشد، بلکه آب تا هر کجا بیاید یکی از اهداف تأمین شده است چرا که آب برای آن زمین احیاء کننده است به خلاف نفت که حتماً باید از اهواز تا تهران بیاید و هدف پالایشگاه است.

14.4: چگونگی غلبه بر شیب‌ها:

14.4.1: ما در تمامی زمین‌ها شیب بالا نداریم و در زمین‌هایی که شیب نداریم و یا شیب پایین داریم می‌توانیم و باید کانال بزنیم و تولید برق نماییم.

14.4.2: راه حل رایج غلبه بر شیب لوله و پمپ است که مشکل حل میشود ولی ما اصلاً این مدل را قبول نداریم، این مدل مدل رایج انتقال سیالات است.

14.4.3: راه حل دوم: در شیب‌های تند نقد زدن است، همان مدل قنات که سال‌هاست ایرانیان استفاده می‌کنند این مدل هم بد نیست ولی روش‌های بهتری نیز موجود می‌باشد.

14.4.4: راه حل سوم عمیق شدن کانال در انتها است که این راه حل هم معقول نمی‌باشد یعنی در ابتدای کانال عمق 8 متر است ولی در انتهای کانال عمق میشود 108 متر.

14.4.5: راه حل آرتزین، کاری که خواجه نصیر در حوضچه‌های کاشان انجام داده است، پیشنهاد لوله و کانال هم سطح زمین که به تدریج کانال به همراه زمین رو به سمت بالا هدایت میشود، منتهی در ابتدای کانال ، کانال معکوس یا لوله­های اسپیرال منبع آبی افقی قرار داده میشود، یعنی اگر طول کانال 50 کیلومتر است و هر کیلومتر دو متر اختلاف سطح دارد در انتهای کانال 100 متر اختلاف سطح داریم لذا در ابتدای کانال یا لوله­ی افقی داریم که ارتفاع آن مثلاً 120 متر است در ابتدای کانال آب با پمپ در مخزن ریخته میشود و به واسطه‌ی قانون جاذبه و هم‌سطح شدن آب با ابتدای آب، آب مجبور است که مسیر 50 کیلومتر را طی نماید و خود را هم سطح مبدأ نماید، پیشنهاد ما این است که مبدأ آب 1.5 برابر مقصد باشد که آب در مقصد با فشار خارج شود یعنی اگر اختلاف سطح 100 متر است ابتدای کانال 150 متر بالاتر از زمین باشد و در انتها نیز آب در پست و یا همان دریاچه­ی مصنوعی رها میشود و با فشار آب خارج میشود و می‌توان برق نیز تولید نمود، جزئیات مربوط به چگونگی آب به داخل پست(حوضچه، دریاچه­ی مصنوعی) بدیهی است اما اشاره­ای می‌کنیم و آن اینکه اگر آب در هنگام رها شدن از کانال و یا لوله چند متر رو به پایین هدایت شود فشار آب بسیار زیاد میشود که در اینجا می‌تواند این‌گونه قلمداد شود که آب از بالا به پایین آمده است درحالی‌که واقعاً ما آب را از پایین به بالابرده‌ایم

14.4.6: اشکال سست دیگری اینجا مطرح می‌کنند که خوب ما چگونه و با چه نیرویی آب را در ابتدای کانال به درون منبع ابتدایی بریزیم، این سؤال تنها از کسی قبول است که نداند که امروز چاه‌های نفتی با عمق 12 کیلومتر وجود دارد و در ایران چاه‌های نفتی با عمق بیش از 5 هزار متر وجود دارد و از آن عمق نفت که بسیار سخت تر از آب است پمپاژ میشود، گذشته از اینکه امروز در کشور شاهد هستیم روستاییان اقدام به حفر چاه‌های عمیق نموده حتی بعضاً از عمق 500 متری زمین آب را بالا می‌شکند پس اگر ارزش دارد آب را از 500 متری برای زمین اطراف پمپاژ نمود هزاران برابر ارزش دارد که آب را 150 متر بالا ببریم و با استفاده از قانون‌های خدادادی آب را تا ده‌ها بلکه صدها کیلومتر حرکت دهیم و بالا ببریم.

14.4.7: مسائل جزئی دیگری مانند تقویت سرعت آب در میانه­ی هر کانال توسط پمپ تقویتی و یا افت سرعت بر اثر تماس آب با بدنه دیواری و ایجاد اصطکاک امور بدیهی است که جواب داده شده است.

14.4.8: ما فعلاً نیز به بحث استفاده از انرژی هسته­ای و پمپ‌های خورشیدی نیز نمی‌پردازیم.

14.4.9 : پس معلوم شد هم می‌توان آب را بالا برد و هم تأمین برق نمود.

 

اصلاً بدون تأمين انرژي هنگفت آيا امکان انتقال وجود دارد؟ 15 

اگر چه در بند 14 به این سؤال پاسخ داده شده است ولی لازم میدانیم از منظر دیگری به این سؤال پاسخ داده شود:

15.1: ما اثبات نمودیم بدون انرژی هنگفت این امر امکان دارد با الگوی چاه‌های آرتزین و البته به بحث انرژی هسته­ای و تلمبه‌های خورشیدی را نیز کاری نداریم.

15.2: تاکید می‌کنم ما راهی جز این نداریم که به هر تقدیر شده مشکل آب را حل نماییم حتی اگر شده با هزینه­ی هنگفت اگر شما الگو دارید ارائه دهید که البته تمامی راهکارها را نقد کرده­ایم و اثبات نموده­ایم اگر مشکل را حل نکنیم خطری بزرگ در راه است، لذا راهی نداریم جز اینکه سریعاً اقدام نماییم و باهر روشی که می‌توانیم قیمت‌ها را پایین و در غیر این صورت باز راهی نداریم جز اینکه هزینه نماییم.

15.3: یکی از انرژی‌های که با آب تولید میشود برق زیاد و ارزان می‌باشد، همان‌گونه که میدانید 60% نیروگاه‌های برق آبی ما به علت نبود آب در حال تعطیلی و گاها تغییر کاربری است پس متوانیم آن نیروگاه‌ها را با آب انتقال داده‌شده احیا نماییم، گذشته از اینکه می‌توانیم نیروگاه‌های برق آبی جدید تأسیس کرده و از خود کانال‌ها به جای سد تولید برق نماییم.

15.5: باهر دلیل توجیهی که انتقال آب به یزد در حال اجرایی شدن است با همان دلیل باید آب را به بقیه جاها رساند.

15.6: لذا اگر ابعاد وسیعی که خشک‌سالی به ما ضرر میزند را در نظر بگیریم مانند مشکلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، زیست‌محیطی، دینی و ... باید مشکل آب را به هر تقدیری حل نمود، بله شاید قبول نماییم هزینه بالا است ولی در مقابل هزینه­ای که ما در قبال نبود آب می‌پردازیم ناچیز است، اگر ما مخیر باشیم بین خطری که جان میلیون‌ها ایرانی را تهدید می‌کند و یا صرف نمودن هزینه کدامیک را قبول می‌نماییم؟ مشکلاتی که ما از قبال خشک‌سالی می‌بینیم غیرقابل‌شمارش است.

 

مسلماً عامل محدود کننده اصلي، هزينه شیرین سازی آب است. هزينه اين کار بين تا 6 هزار تومان در هر مترمکعب متغير است که بايد به آن هزينه‏هاي انتقال را نيز افزود و بنابراین حداقل 15 هزار تومان براي شیرین سازی و انتقال (فقط هزينه انرژي) منظور کرد. در صورتي که هدف از اين کار رفع کمبود آب در کشور باشد، بايد تقريباً 40 ميليارد مترمکعب آب از اين طريق در سال استحصال شود (جبران کسري تقريبي آب تجديد شونده کشور). اين کار مستلزم هزينه تقريبي 600 هزار ميليارد تومان در سال است. حال اين مبلغ را با کل بودجه عمراني سال 1397 (60 هزار ميليارد تومان) مقايسه کنيد. اين بدان معني است که دولت بايد 10 برابر کل بودجه عمراني کشور در هر سال فقط به شیرین سازی و انتقال آب اختصاص دهد. 18

در اینجا چند مسئله باهم خلط گردیده است که لازم است مباحث را با دقت بیشتری نظر کنیم:

18.1: لذا چند متن را در ابتدا قرار می‌دهیم:

  • حمید چیت چیان: حدود ۵۰ تأسیسات آب‌شیرین‌کن در طول سواحل دریای عمان و خلیج‌فارس احداث‌شده تا شهرها و روستاهای این منطقه از آب شیرین برخوردار شوند و ما باید همه راه‌های استحصال آب را تجربه کنیم. ۱۲ فروردين ۱۳۹۵ 
  • حمید چیت چیان از اجرای پروژه انتقال آب دریای خزر به استان سمنان خبر داد و گفت: تمهیدات لازم برای اجرای این پروژه فراهم‌شده و با تأیید نظر کارشناسان محیط‌زیست این طرح در آینده عملیاتی می‌شود. ۱۰ مرداد ۱۳۹۶
  • حمید چیت چیان: در این مناطق مشکلات جدی برای تأمین آب وجود دارد اما با وجود دسترسی این مناطق به دریا می‌توان از طریق نمک‌زدایی و شیرین سازی آب بخشی از این مشکلات را برطرف کرد. شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۴
  • چیت‌چیان با اشاره به برنامه‌ریزی این وزارتخانه برای شیرین سازی آب جهت استفاده در ۵ استان واقع در محدوده سواحل جنوب کشور خاطرنشان کرد: در این طرح از بازیافت حرارت نیروگاه‌های برق، برای شیرین سازی آب استفاده خواهد شد. ۲ خرداد ۱۳۹۴
  • پس از سخنان وزیر نیرو، نماینده این وزارتخانه گزارشی از برخی طرح‌های کلیدی در حوزه آب و برق را ارائه کرد که یکی از این طرح‌ها تولید همزمان برق و آب در سواحل جنوبی کشور بود و جزئیات فنی، اهداف طرح، اعتبارات مورد نیاز و الزامات اجرای آن مورد بحث بررسی قرار گرفت. ۲ خرداد ۱۳۹۴
  • دکتر روحانی: انتقال آب از دریای خزر و همچنین خلیج‌فارس و دریای عمان  به استان سمنان و فلات مرکزی ایران از طرح‌های بلندمدت است که بررسی‌های لازم در این زمینه انجام‌شده و مطابق این بررسی‌ها، انتقال آب از دریای خزر به سمنان هیچ مشکلی ندارد و اصول زیست‌محیطی نیز در این خصوص رعایت شده است. این طرح‌ها توسط بخش خصوصی اجرایی می‌شود و افرادی نیز به عنوان سرمایه‌گذار اعلام آمادگی کرده‌اند. سه شنبه 31 فروردين 1395
  • مهندس میدانی: رئیس‌جمهور در سال ۱۳۹۳ حجت را تمام کرد و گفت: انتقال حوزه به حوزه باهدف آب شرب می‌تواند صورت گیرد. البته باید به این مسئله توجه کرد که این حساسیت‌ها برای انتقال آب از دریا نیست و حساسیت بیشتر در زمینه انتقال آب از یک استان به استان دیگر است و همان طور که ما از کشورهای بالاتر انتظار داریم که برای تأمین نیازهای حیاتی ما کمک کنند، صحیح نیست که استانی برای انتقال آب به استانی دیگر ناراضی باشد. ایران ناگزیر به انتقال آب است اما باید در اجرای این مسئله به مسائل زیست‌محیطی توجه کند. ۲۶ مهر ۱۳۹۶
  • دکتر اردکانیان : امیدواریم در سال‌های آتی بتوانیم بخش اعظمی از مصارف شرب و صنعت خود را با رعایت استانداردهای زیست‌محیطی از آب‌های ژرف (دریا) تأمین کنیم 96.11.10
  • دکتر اردکانیان : درزمان حاضر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس با رعایت استانداردهای زیست‌محیطی سالانه حدود 12 میلیارد مترمکعب از آب‌های ژرف استفاده می‌کنند و ما نیز امیدواریم در سال‌های آتی بتوانیم بخش اعظمی از مصارف شرب و صنعت خود را با رعایت استانداردهای زیست‌محیطی از این طریق تأمین کنیم. 96.11.10
  • مهندس جهانگیری: انتقال آب از خلیج‌فارس و دریای عمان به استان کرمان باید تسریع شود.
  • علی‌رضا رزم حسینی استاندار کرمان: اشاره به پیشرفت بیش از 40 درصدی طرح انتقال آب از بندرعباس به سیرجان افزود: درباره انتقال آب از دریای عمان نیز قرار شده است این آب پس از شیرین شدن در منطقه زیارت، به سد منتقل و سپس به فلات مرکزی کرمان منتقل شود که از این طریق کریدور انتقال آب در کشور ایجاد می‌شود. رزم حسینی بیان کرد: کارگاه احداث بزرگ‌ترین تونل انتقال آب خاورمیانه به سرعت در آذرماه 94 ایجاد شد و ریاست جمهوری نیز در سفر به کرمان به اهمیت توجه به موضوع آب در استان کرمان تاکید و اعلام کردند باید در این حوزه فکر اساسی شود. 96.01.02
  • دکتر کلانتری: کاهش منابع آبی و خالی شدن سفره‌های زیرزمینی یکی از مشکلات مهم کشور است و به اعتقاد کارشناسان، چالشی اساسی ایجاد کرده است که اگر فکری برای آن نشود، نتایج جبران‌ناپذیری به دنبال دارد. در اینکه دنیا از آب دریاها استفاده می‌کند، بحثی نیست. آب را شیرین می‌کنند تا انتقال دهند که ممکن است یک کیلومتر یا 500 کیلومتر مسیر آن باشد. آب دریا را شیرین می‌کنند که استفاده اقتصادی کنند. ما که نوبر آن را در ایران نیاورده‌ایم، تمام دنیا دارد آب دریا را شیرین و استفاده می‌کند؛ 80 درصد زندگی مردم جهان در حاشیه دریاها است. از آبادان تا چابهار 1.8 درصد جمعیت کشور زندگی می‌کنند، اگر بخواهیم جمعیت را در مکران در کنار ساحل هم حفظ کنیم باید آب داشته باشیم. اکنون کشورهای حاشیه خلیج‌فارس سالانه نزدیک به 10 تا 12 میلیارد مترمکعب آب را شیرین و استفاده می‌کنند، اما ما هنوز به 400 میلیون مترمکعب هم نرسیده‌ایم.

18.2: اگر به سخنان دولت نگاه کنیم تمامی اشکالات و شبهاتی که دوستان دارند جواب داده میشود

اگر انتقال آب نمی‌شود چرا گفتند و پیشنهاد دادند وعده دادند و کلنگ زدند؟

اگر انتقال آب هزینه­ی سنگین دارد و مقرون به صرفه نیست چرا گفتند و پیشنهاد دادند و وعده دادند و کلنگ زدند؟

اگر انتقال آب مشکلات فنی دارد چرا گفتند و پیشنهاد دادند و وعده دادند و کلنگ زدند؟

اگر انتقال آب مشکلات زیست‌محیطی و اکوسیستمی دارد چرا گفتند و پیشنهاد دادند وعده دادند و کلنگ زدند؟

اگر گفتند و پیشنهاد دادند وعده دادند و کلنگ زدند پس سوالهای مطرح‌شده چیست؟

اگر گفتند و پیشنهاد دادند وعده دادند و کلنگ زدند پس چرا عملی نکردند؟

اگر گفتند و پیشنهاد دادند وعده دادند و کلنگ زدند پس چرا با جدیت پیگیری نکردند؟

اگر به ما اشکال می‌کنید قبل از آن باید به مدیران بالادست خود اشکال می‌کردید که گفتند و کلنگ زدند

اگر آنجا اشکال نکردید اینجا نیز نباید اشکال کنید.

اگر از ما مطالبه­ی جواب نمودید قبل از آن باید از مسئولین خود مطالبه­ی جواب می‌نمودید که چرا تا کنون به بهره‌برداری نرسیده است.

و بدانیم این اگرها تماماً مسیری است برنده­تر از شمشیر و باریک‌تر از مو که یا هم اکنون باید جواب شفاف داد و یا.

18.3: طبق صحبت‌های آقای عیسی کلانتری کشورهای حاشیه­ی خلیج‌فارس 10 میلیارد مترمکعب آب شیرین سازی می‌کنند، خوب چرا ما نتوانیم؟ که اتفاقاً ایشان و تمامی افرادی که پیشنهاد داده­اند این توقع را دارند، اگر برای عرب‌ها و بقیه­ی انسان‌ها مقدور به صرفه است برای ما هم هست و اگر مقدور به صرفه نیست چرا مسئولین نظر دادند و کشورهای دیگر نیز عمل می‌کنند؟

18.4: زمانی که ما آب را یک مسئله بدانیم این سؤال پیش میاید که بودجه­ی عمرانی مثلاً 60 هزار میلیارد تومان است و ... درحالی‌که نگاه ما به آب بسیار کلان تر می‌باشد، نگاه ما این است که آب یک مسئله نیست، آب تمام مسائل است، اگر در اهمیت آب بحث کنیم که در اثر نبود آن همه چیز به مشکل بر می‌خورد و ما مجبوریم صدها بلکه هزاران هزینه خرج کنیم تا کمی و کاستی آب را جبران نماییم و در صورت وجود آب بسیاری از هزینه­ها تعطیل میشود، دیگر جای این نخواهد بود که بحث کنیم این کار هزینه دارد یا خیر؟ ارزش آب بالاتر از نفت و طلا و الماس است و این حقیقتی است که تا درک نشود ما مجبور هستیم بحث نماییم تا به نتیجه برسیم، باید محاسبه کنیم و ببینیم که در این وضعیت در اثر نبود آب چقدر زیان می‌بینیم تا بعد به آن برسیم که آیا حتی اگر قیمت تمام‌شده هر مترمکعب 6 هزار تومان باشد ارزش دارد یا خیر؟ شما ببینید برای مشکلات ریز گردها و بیماری‌های ناشی از نبود آب و از دست رفتن خاک (فرونشست زمین)، تعطیلی کارخانه‌ها و کشاورزی واردات و آلودگی هوا تعطیلی و هجوم مردم از روستا به شهر و مشکلات عدیده­ی شهری ... چه زیانی می‌کنیم آن وقت به قطع و یقین حکم می‌کنیم که باید انتقال آب را انجام داد حتی اگر هزینه شیرین سازی زیاد هم باشد.

18.5 : از طرفی ما که در قم زندگی می‌کنیم برای خرید آب باید گالن در دست بگیریم و یا کارتی آب را تهیه کنیم و یا از مغازه آب شرب بخریم که هر گالن 20 لیتری هزار تومان است یعنی یک مترمکعب آب برای ما 50 هزار تومان تمام میشود، آن وقت همین آب شیرین در لوله­  به مردم تهران تحویل میشود مترمکعب فرضاً 500 تومان سؤال این است چرا باید ما برای آب 100 برابر پول بیشتری بپردازیم؟ یا اینکه سؤال دیگر اینکه چرا برای بعضی از شهرها فرصتی فراهم کرده­اید و یارانه پرداخت‌نموده‌اید تا با آبی که مردم سایر شهرها برای نوشیدن هم به دست نمیاورند مردم تهران به استحمام بروند و یا با آن ماشین بشویند و ... این روال در هیچ کشوری نیست حتی آمریکا و روسیه که بیش‌ترین آب‌های شیرین دنیا را در دست دارند، آب را برای همه یکسان‌سازی کنید، خود مردم تهران و شهرهای دیگر هم با این بی‌تدبیری به مشکل بر می‌خورند، آب را با حداقل تصفیه در شبکه­ی آب وارد نمایید و مردم خود برای شیرین سازی اقدام نمایند مانند سایر مناطق کشور، البته به زودی شاهد خواهیم بود که این بی‌عدالتی و بی‌تدبیری تمامی آن شهرها را نیز به مشکل میکشاندف نزدیک است زمانی که آب در کلان­شهرها جیره‌بندی شود، شما که این اشکال را در اینجا می‌نمایید اول در اینجا اشکال کنید که چرا آب شرب را در شبکه­ی آب‌رسانی وارد می‌کنید تا مردم مجبور باشند با آن آب به دست‌شویی رفته و استحمام نمایند و برای ساختن ساختمان از آن آب استفاده نمایند؟ آیا خون مردم با یکدیگر تفاوت دارد که حتماً باید برای فراهم شدن آب تهران آب را از صدهها کلیومتر آنطرف تر به تهران انتقال داد و حتماً آن آب را با قرار دادن یارانه که سهم تمامی ملت است شیرین نمایید و بعد به راحتی تنها 11% این آب برای شرب استفاده شود و بقیه­ی آن برای کارهایی استفاده شود که لازم به شیرین بودن آب نیست آن وقت در این شرایط مردم بسیاری در این کشور از نعمت آب سالم برای شرب هم محروم باشند؟ آیا این ظلم نیست؟ یا اینکه آب را شیرین نکنید و در لوله قرار ندهید تا خود مردم آب را شیرین کنند ، یا اینکه برای همه یکسان‌سازی کنید و این موقعیت را برای همه به وجود آورید، یا اینکه بودجه­ای که آنجا صرف کرده­اید برای دیگران هم صرف کنید.

18.6: نکته­ی دیگر هزینه‌ای که بیان میشود این مقدار نیست دلیل آن این است که هزینه­ی آب در مناطق دریایی اگر 6 هزار تومان هم باشد چرا برای انتقال می‌فرمایید 11 هزار تومان برای انتقال هزینه لازم است ؟ مگر انتقال‌های دیگری که صورت می‌گیرد چقدر هزینه می‌برد که در انتقال دریا این قدر هزینه لازم است؟

18.7: نکته­ی دیگری از آن غافل هستیم اینکه بعد از آب رسانی سوددهی فرامی‌رسد چرا که کشاورزی و صنعت و ساخت‌وساز با آب رونق می‌گیرد و آن چیزی که بنده برای آینده­ی آب می‌بینیم صنعتی بزرگ و سودآور است که صدها برابر نفت سود خواهد داشت، چرا که ما می‌توانیم علاوه بر استفاده­ی داخلی آب را صادر کنیم و از این راه سود به دست بیاوریم کما اینکه هم اکنون همان‌گونه که در کلمات آقای جهانگیری نیز بود دولت به فکر خرید آب از کشور افتاده که به علت مشکلات مالی و قیمت بالا کاری از پیش نرفته است و باید بدانیم در این زمان ما نیاز شدید به آب نداریم و الا در آینده­ای نزدیک قیمت آب بسیار بالا شود تا جایی که با لیوان آبی بتوان انسانی را خرید و فروخت، خوب اگر ما سریعاً به سمت استفاده از آب دریا حرکت کنیم می‌توانیم نجات یابیم و نجات یابیم و البته سود اقتصادی ببریم مضافاً بر اینکه ملت نیز از این آب استفاده کافی و سود سرشار را می‌برند.

حتي در صورت لحاظ کردن هزينه احداث کانال‌ها و ابنيه، دولت بايد در طي يک سال تمام درآمد کشور اعم از نفت و ماليات و ... را صرف این کار کند.19

19.1: این متن برای بنده نامفهوم است لذا ما احتمالات مختلفی را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

19.2: اگر منظور این است که برای ساخت و اجرای پروژه پول نیست که در خود قطره­ی 73 اثبات نموده­ایم که اگر تنها هزینه­ی بنگاه‌های زودبازده را صرف کنند هزینه­ی اجرای طرح کافی می‌باشد و از زمانی که طرح عملیاتی شود پول از دست رفته به واسطه‌ی رونق اشتغال در کشور بازگشت می‌کند بلکه بعد از آن است که حکومت به کارکرد اصلی خود می‌رسد، بله در شرایط فعلی که دولت 90% درآمدها را صرف دولت می‌کند و 10% تنها باقی می‌ماند وضعیت چنین است یعنی به هیچ عنوان دولت نتوانسته کار اقتصادی قابل‌قبولی را انجام دهد، ولی اگر آب بیاید حتماً درآمد دولت افزوده شود بلکه تازه دولت به کارکرد اصلی خود بر می‌گردد و درآمد زا میشود و سهم مردم از زیرساخت‌های ایران نیز بیشتر گردد و مردم و ملت از فقر نجات یابند.

19.3: اگر منظور این است که طرح اجرایی است ولی بعد از آن برای بهره‌برداری دچار مشکل می‌شویم باز هم معقول نمی‌باشد، تنها کافیست هزینه­ای را که دولت هر ساله صرف بنگاه‌های زودبازده می‌کند را اختصاص به آب‌رسانی دهد و هر سال همین زیرساخت اصلی کشور را کامل نماید.

19.4: بر این نکته تاکید می‌کنم در وضعیت کنونی دولت مجبور است در حوزه­های مختلف هزینه کند که به هیچ عنوان هزینه­های انجام‌شده معقول نمی‌باشد، به طور مثال دولت برای مبارزه با ریز گردها چه مقدار تا کنون هزینه نموده است؟ تنها برای مالت پاشی دولت باید دو هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان هزینه پرداخت کند (خداکرم جلالی رییس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور تاریخ 95.10.25) که باید بگوییم این هزینه یعنی سوزاندن پول هیچ فایده­ای ندارد چرا که در گذشته مالت پاشیدید ولی وضعیت هم اکنون چگونه است اگر دوباره این اشتباه را تکرار کنید وضعیت آینده مانند هم اکنون است، آیا وضعیت خوزستان قابل‌قبول است، استاندار جهانی ۱۵۰میکروگرم ذرات معلق بر مترمکعب است، ولی در آخرین اندازه‌گیری‌ها تا ۱۰۰۰۰ میکروگرم برآورد شده است،(به نقل از نماینده­ی مردم خوزستان) آیا افزایش 66 برابر آلاینده در شهر قابل‌قبول است؟ آیا بیماری‌های تنفسی و ... که مردم به واسطه‌ی هوای آلوده می‌بینند قابل‌قبول است؟ بنده ادعا دارم تمامی مشکلات کشور به مشکل خشک‌سالی بر می‌گردد و اگر می‌خواهید باز هم این مطلب را اثبات می‌نمایم، لازمه­ی این حرف این است که تمامی بودجه­ای که هم اکنون در امور دیگر هزینه میشود هدر دادن هزینه است و باید اول مشکل خشک‌سالی را حل نمود، لذا با توجه به این بحث هیچ‌گاه نمی‌توانید بالا بودن هزینه را مطرح نمایید چرا که با حل نمودن مشکل خشک‌سالی مابقی هزینه‌ها که هم اکنون هدر دادن هزینه است حل می‌گردد و به جیب دولت و ملت بازمی‌گردد، لذا با این مبنا حتی اگر باید برای هر مترمکعب 15 هزار تومان هم هزینه کرد و حتی اگر برگشت نداشته باشد یابد این هزینه را انجام دهیم و دلیل آن این است که با برطرف شدن این مشکل تمامی آن مشکلات حل می‌گردد.

19.5: ما چگونه امروز شیرین سازی آب دریا را امری سخت میدانیم و از آب یک غول بی شاخ و دم ساخته­ایم درحالی‌که کشورهای دیگر حتی آمریکا نه تنها از آب دریا برای عبور از بحران خشک‌سالی رو به شیرین سازی آب دریا آورده­اند که حتی آمریکایی‌ها برای عبور از بحران آب، رو به تصفیه و شیرین سازی آب دستشوییها (توالت) آورده­اند که برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به بحث آب در ایالت کالیفرنیا بپردازیم که اسم طرح (استفاده از آب توالت) می‌باشد.

19.6: سؤال دیگری که امروز باید از تمامی متخصصین حوزه­ی آبی کشور پرسیده شود اینکه چرا در حوزه­ی تخصصی خود تلاش نمی‌کنید و منتظر هستید تا یا از علم دیگران استفاده کنیم و یا اینکه جامعه به کام مرگ کشیده شود و آیندگان ما را محکوم کنند؟ چرا از دنیا در این عرصه پیشی نمی‌گیرید؟ اگر تخصص شما در این زمان به فریاد ما نرسد پس این تخصص چه فایده­ای دارد؟ اگر آیندگان تمامی مشکلاتی را شما مطرح نموده­اید را حل کنند آیا جوابی برای تاریخ خواهیم داست؟ درحالی‌که نیازی به قضاوت آیندگان نیست همین الان دانشمندان معاصر غربی مشکلاتی را که شما مطرح می‌نمایید حل نموده­اند، سؤال من از تمامی پژوهشگران حوزه­ی آب این است ما در زمینه­ی آب در قرن چند میلادی هستیم؟ درحالی‌که باید در این زمینه پیشتاز باشیم چرا که ما در گذشته پیشتاز بوده­ایم.

روش‌های شیرین سازی

19.7.1: آیا با انرژی خورشیدی نمی‌توان به برق تبدیل نمود و از آن برای شیرین سازی استفاده نمود؟ بله یکی از نعمت‌های مملکت ما این است که نزدیک خط استوا می‌باشد و می‌توان از انرژی بدون هزینه­ی خورشید برای تولید برق و گرما و سپس برای شیرین سازی استفاده نمود. لازم است به این مطلب اشاره‌کنیم با شدت خشک‌سالی گرما و تبخیر نیز افزایش میابد که خود این گرما نعمتی است که ما باید زودتر از دیگران آن را کشف نماییم ، آیا غیر از این است که تمامی ابرهای متراکمی را که در آسمان می‌بینیم توسط خورشید تبخیر شده است پس می‌توان از نعمت خورشید برای شیرین سازی و تولید برق می‌توان استفاده نمود، و می‌توان مزارع زیاد تولید برق خورشیدی را راه انداخت.

19.7.2: آیا نمی‌توان از گاز طبیعی برای تولید برق استفاده نمود و از حرارت تولیدشده آب را هم شیرین سازی نمود و از برق ایجادشده دوباره برای شیرین نمودن آب استفاده نمود؟ چرا ما باید گاز رایگان به ترکیه صادر کنیم ولی از مردم مملکتمان برای گاز پول بگیریم از طرفی هنوز خوزستان گاز نداشته باشد؟

19.7.3: آیا نمی‌توان دریاچه‌های آب شور را با آب دریا پر آب نمود و زمین و خورشید و باد به صورت طبیعتی که خدا در آن‌ها قرار داده است اقدام به شیرین کردن آب نمایند؟ شما بررسی بفرمایید از زمانی که دریاچه­های آب شور ما خشکیده است چقدر در بی‌آب شدن قنات‌ها و آب‌های زیرزمینی ما تأثیر داشته است.

19.7.3: آیا نمی‌توان از آب‌شیرین‌کن‌های صنعتی برای شیرین سازی آب دریا استفاده نمود؟

19.7.4: آیا نمی‌توان از علم نانو برای ساخت فیلترهای تصفیه­ی آب استفاده نمود؟ مگر ایران رتبه­ی چهارم علم نانو را ندارد، چرا از این علم در شیرین سازی استفاده نکنیم و فیلترهای جدید تصفیه­ی آب درست ننماییم؟

19.7.5: آیا نمی‌توان از اورانیوم 20% غنی‌شده برای شیرین سازی استفاده نمود؟ در اینجا برای روشن شدن اهمیت این موضوع باید یک بررسی انجام دهیم و آن مقایسه­ای کوتاه بین ایران و رژیم غاصب صهیونیستی است.

ایران با مساحت ۱٬۶۴۸٬۱۹۵کیلومترمربع (هفدهم کشور وسیع جهان) و اسرائیل با مساحت ۲۰٫۷۰۰ کیلومترمربع (یکصد و پنجاهمین کشور جهان) می‌باشد (ما فعلاً با این بحث کاری نداریم که اسرائیل اصلاً کشور نمی‌باشد و آن‌ها غاصب‌اند) یعنی ایران 79 برابر اسرائیل زمین دارد و جمعیت ایران حدود 80 میلیون نفر و جمعیت اسرائیل ۸٬۴۷۶٬۶۰۰ نفر و این یعنی ایران 9.4 برابر اسرائیل جمعیت دارد، حال نسبت سنجی میان مساحت و جمعیت اسرائیل می‌نماییم که در هر کیلومترمربع در اسرائیل 409 نفر زندگی می‌کنند، حال همین نسبت سنجی را در ایران انجام می‌دهیم جواب 48 نفر می‌باشد پس ایران در مقایسه با اسرائیل 79 برابر بزرگ‌تر می‌باشد و 9.4 برابر اسرائیل جمعیت دارد ولی تراکم در اسرائیل 409 نفر در کیلومتر است ولی در ایران 48 نفر در کیلومترمربع است، یعنی اگر برای هر ایرانی 8.5 متر زمین برای زندگی وجود داشته باشد در اسرائیل برای هر نفر یک متر زمین وجود دارد پس به همین تناسب باید وضعیت مسکن و صادرات و معیشت 8.5 برابر سخت­تر باشد مخصوصاً اینکه بدانیم ذخایر منابع طبیعی ایران از قبیل معدنی‌ات و خاک و نفت و گاز و ... بی‌بدیل است ولی در فروشگاه‌های مواد غذایی اروپا، به دفعات زیاد می‌توان محصولاتی را دید که روی بسته‌بندی آن‌ها، کشور تولیدکننده را اسرائیل درج کرده است در حالی اسرائیل به اندازه یکی استان‌های کوچک ما می‌باشد تقریباً به اندازه­ی استان زنجان می‌باشد. بیش از شصت درصد از مساحت سرزمین‌های اشغالی بیابانی و نیمه بیابانی است و با وجود اینکه حتی یک رودخانه بزرگ هم در این کشور وجود ندارد چطور با وجود این همه بیابان و خشک‌سالی مفرط در خاورمیانه، محصولات کشاورزی که همگی محصولاتی هستند که به آب فراوان نیاز دارند، تولید کرده و به سایر نقاط دنیا صادر می‌کنند؟ مسئله زمانی جالب‌تر و گیج‌کننده می­‌شود که توجه کنیم این رژیم تا پنجاه سال پیش برای تضمین تأمین آب شرب خودش، سرزمین‌های جنوب لبنان و بلندی‌های جولان سوریه را اشغال کرد تا به سر شاخه‌های دو رودخانه فصلی تسلط کامل داشته باشد! اما امروزه با کمال تعجب شاهد آن هستیم که آن‌ها در صحرای بی‌آب و علف نقب در قلب سرزمین‌های اشغالی، در بر بیابان، واحدهای پرورش ماهی احداث کرده‌اند و طبق آمار شرکت‌های فعال در این زمینه، سود بسیاری هم از فروش محصولات شیلات خود برای مصرف داخلی و صادرات مازاد آن به سایر کشورهای دنیا کسب می‌کنند! ولی در عوض کشور ما به جایی رسیده که حتی شتر و کنجاله و گندم و برنج و چای و پرتقال را از خارج تأمین می‌کند درحالی‌که باید بر عکس باشد همین جریان را در مقایسه­ی ایران با سایر کشورها نیز می‌توان انجام داد مانند مقایسه­ی ایران با هلند، جواب در آب و شیرین سازی آب است حقیقت این است ما مشکل آب را حل نکرده­ایم و حتی در حال خشک کردن کشور خود هستیم ولی آنان مشکل آب را حل کردند، اسرائیل یکی از بزرگ‌ترین نیروگاه‌های هسته‌ای آب شیرین‌کن دنیا را در کنار دریای مدیترانه در منطقه­ی سورک (Sorek) احداث کرده است که ظرفیت شیرین سازی 624 هزار مترمکعب آب در روز را دارد که معادل با حدود 230 میلیون مترمکعب در سال می‌باشد (طرح اولیه برای 150 میلیون مترمکعب آب برنامه‌ریزی شده بود که در طرح نهایی به 230 میلیون مترمکعب ارتقا پیدا کرد). تأسیسات آب‌شیرین‌کن سورِک در 15 کیلومتری جنوب تل‌آویو در اکتبر سال 2013 عملیاتی شد و روزانه توانایی املاح زدایی 624 هزار متر مکعب آب دریا را داراست که بزرگ‌ترین نیروگاه املاح زدایی در کل دنیا محسوب می‌شود. ساخت این نیروگاه از ژانویه 2011 آغاز و با هزینه 400 میلیون دلار به اتمام رسید. خوب سؤال این است آیا ما نمی‌توانیم آب‌شیرین‌کن هسته­ای داشته باشیم؟ آیا باید باز هم بهانه بیاوریم؟ اگر اسرائیل غاصب می‌تواند ما هم می‌توانیم اگر او یکی دارد ما باید ده عدد داشته باشیم در مقایسه با جمعیت و یا باید 79 عدد داشته باشیم در مقایسه با مساحت.

بنده به عنوان شاگرد مکتب اسلام ناب اعلام می‌کنم در اینجا هیچ بهانه­ای مورد قبول نیست، کسی که باید جواب سوالهای مطرح‌شده‌ی شما را بدهد بنده­ی طلبه نبودم و نیستم اما جواب تمامی مسائل شما را می‌دهم و راه بهانه­ای باقی نمی‌گذارم و اعلام می‌دارم یا مشکل آب را از طریق دانشگاهی خود حل کنید که جای هیچ بهانه­ای وجود ندارد و اگر میگویید سخت است و ... با طرق غیرعادی حل می‌کنیم و اگر هیچ‌کدام را قبول نمی‌کنید ما جواب آیندگان را نمی‌توانیم بدهیم و لعن و نفرین آنان را نیز نمی‌توانیم بشنویم، اگر دانشگاه‌های ایران با این همه طول و عرض نتواند مشکل آب ایران را سریعاً حل نماید پس چه فایده­ای دارد؟ اگر ایرانیان از عربستان و اسرائیل و آمریکا که سه ضلع دشمنی ما هستند در برآورده کردن نیاز آب مانده­اند چگونه ادعای مبارزه و جنگ با آنان را داریم؟ ما اعلام می‌کنیم رشد علمی 4.4% داریم و جزء 4 کشور اول دنیا هستیم و در آمار منتشرشده اسمی از عربستان و اسرائیل دیده نمی‌شود آن وقت چگونه است که در مبحث آب که یکی از زیربنایی‌ترین امور است از کشورهای بسیاری مانند عربستان وهابی و اسرائیل غاصب یهودی عقب‌افتاده باشیم تا جایی که آقای جهانگیری عنوان کنند که باید به فکر وارد آب باشیم؟ (آقای جهانگیری: ممکن است نیاز باشد تا آب شرب مورد نیاز کشور از بیرون از مرزها یا انتقال از طریق خلیج‌فارس و دریای خزر انجام شود؛ این در حالی است که در بسیاری از کشورها آب شرب مورد نیاز از طریق دریاها و آب‌شیرین‌کن‌ها تأمین می‌شود.1396.06.14 )

اینجا بر این نکته تاکید می‌کنم، نمودارهای خشکی و خشک‌سالی و پایین رفتن آب زمین و بالا رفتن گرمای هوا و تبخیر شدن آب و خشک شدن تالاب‌ها و رودخانه و دریاچه‌ها و ... را سال به سال مقایسه کنید و میابید که نمودار از این سال شیب بسیار تندی پیدا کرده است و هر سال از سال قبل بدتر میشود و خود شما هم میدانید که راه نجات‌بخش برای ایران ندارید، حال این سؤال را مطرح می‌کنم : شش سال آینده­ی وضعیت آبی ایران چگونه است و در آن زمان برای حل بحران آب آیا راهی داریم یا خیر؟ اگر در آن زمان اسرائیل اعلام کند که: ای مردم ایران ما مشکل آب ایران را حل می‌کنیم به شرط اینکه ... چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا با این وضعیت ما می‌توانیم غذای ایرانیان را تأمین کنیم؟ با چه پولی می‌توانیم واردات انجام دهیم؟ مردم ما از کجا پول بیاورند تا غذا تهیه کنند؟

فروپاشی شوروی

لازم است در اینجا به مسئله‌ی فروپاشی شوروی نیز اشاره­ای داشته باشیم و ببینیم: چرا شوروی دچار فروپاشی گردید؟ دولت‌های کمونیستی اروپای شرقی قادر نبودند برای شهروندان خود استانداردی از سطح زندگی را فراهم آورند که با جهان غرب قابل مقایسه باشد. مسئله‌ای که اکثر محققان بر آن متفق‌القول هستند که عامل اصلی، نارضایتی‌های گسترده­ی اواخر دهه 80 در آن کشورها بود. هنگامی که ساکنان شرق مجبور بودند تا ساعت‌ها در صف غذا و محصولات مصرفی خود منتظر بمانند، دوره‌ای که مجبور بودند در آپارتمان‌های ترسناک و بی‌روح زندگی کنند، زمانی که در تلویزیون، آمریکایی‌ها و ساکنان اروپای غربی را می‌دیدند که سوار بر ماشین‌های گران‌قیمت با لباس‌هایی شکیل در حال گذران زندگی هستند، و این امور موجب نارضایتی‌های عمومی در ۱۹۸۹ را ایجاد نمود . واضح است که مردم از وضعیت اقتصادی حاکم بر کشور رضایت نداشتند. نارضایتی‌هایی که منجر به شورش‌هایی پراکنده شد. سیستم اقتصادی شوروی مبتنی بر دو رکن بیشتر نبود؛ یکی فروش نفت و دیگری اقتصاد کشاورزی و اقتصاد شوروی رکود پیدا نمود و در نهایت به فروپاشی آن انجامید. سؤالی دیگری که به صورت شفاف جواب داد نشده این است که چه شد که شوروی در اقتصاد و کشاورزی به آنجا رسید که مردم در نان خود دچار مشکل شدند آیا شوروی نمی‌توانست مشکل کشاورزی خود را حل نماید، بله می‌توانست و دلیل عمده­ی این مطلب این است که روسیه بعد از فروپاشی شوروی به صادرکننده‌ی اول محصولات غله تبدیل شد درحالی‌که در زمان شوروی سابق در سال 1991 مردم با کوپن نان تهیه می‌کردند، به عقیده­ی بنده به صورت عادی این جریان در ایران در حال تکرار است تا ایران را با همان الگوی تجزیه و فروپاشی شوروی دچار تجزیه کنند و بعد از سر کار آمدن نظامی که به دنبالش هستند کارها را سامان دهند، (راه خنثی‌سازی این نقشه آب‌رسانی سریع است) لذا برای بنده که میدانم در صورت نبود آب چه اتفاقی برای ملت می­افتد و از طرفی میدانم که چگونه می‌توان امور را سامان داد نمی‌توانم ساکت نشسته و برای اصلاح امور تلاش نکنم. بله اگر ژاپن، اسرائیل و ... راکتور آب‌شیرین‌کن هسته­ای دارند چرا ما نداشته باشیم، آیا همین ژاپن نبود که در جنگ جهانی دوم همه­ی زیرساخت‌های خود را از دست داد ولی با تمامی محدودیت‌ها امور خود را سامان داد؟

19.7.6: آیا با روش‌های طبیعی مانند پرورش جلبک‌ها نمی‌توان اقدام به شیرین سازی آب نمود؟

19.7.7: آیا با روش‌های متعددی نمی‌توان جریان الکتریسیته را از آب شور رد نمود و باعث جداسازی املاح از آن شد مانند شوک الکتریکی؟

19.7.8: اگر مشکل تنها در نحوه­ی شیرین سازی است چرا اقدامات ساخت زیرساخت‌های انتقال آب را سریعاً دنبال نمی‌کنیم تا راه آسان و ارزان آن را هم در آینده­ی نزدیک پیدا نماییم؟

بله از تمامی راه‌ها میشود و تمامی امکانات و شرایط را هم دارا هستیم.

19 هزینه­ی شیرین سازی که بحث شما در هزینه است:

19.1: اگر برای استرالیا، امریکا، انگلیس، چین، عربستان، اسپانیا، هند، امارات متحده عربی و حتی بحرین و بسیاری از کشورهای دیگر که آب دریا را شیرین می‌کنند مقرون به صرفه هست برای ما هم باید باشد، ۷۵۰۰ کارخانه شیرین‌کننده آب دریا در جهان وجود دارد که ۶۰ درصد این کارخانه‌ها در خاورمیانه هستند ۷۰ درصد آب مصرفی عربستان از این کارخانه‌ها به دست می‌آید. عربستان کارخانه‌های بزرگ شیرین سازی آب دریا را دارد که روزانه 580 میلیون لیتر آب قابل شرب از دریا استحصال می‌کند. 70% آب مصرفی این کشور از این کارخانه‌های آب‌شیرین‌کن به دست می‌آید.

اگر کارشناسان و متخصصان امروز در ایران از توانایی پایین تری برخوردار هستند اعلام نمایند.

چگونه است برای تمامی کشورها مفید و مقرون به صرفه باشد و تنها برای ما که در خطر نابودی هستیم مشکل هزینه دارد:

باید نگاهی کوتاه به کشورهای اطراف داشته باشیم:

 قزاقستان ۳۹ میلیون مترمکعب آب خزر را برای مصارف نیروگاه حرارتی، گردشگری، کشاورزی، شرب و صنایع سنگین با استفاده از ۴ واحد نمک‌زدایی شیرین می‌کند و در نظر دارد این حجم را تا ۱۴۰ میلیون مترمکعب افزایش دهد.
ترکمنستان و آذربایجان نیز که درحال‌حاضر به ترتیب حدود ۱۷ و ۴ میلیون مترمکعب آب را شیرین می‌کنند، در نظر دارند این حجم را به ۲۵ و ۷ میلیون مترمکعب افزایش دهند.

آیا ما از تمامی کشورهای همسایه پایین­تر هستیم؟ حتی از بحرین و عربستان و ترکمنستان و آذربایجان و قرقیزستان و ...

طبق برنامه‌ریزی‌ها، این ظرفیت تا پایان برنامه ششم باید به روزانه یک میلیون مترمکعب افزایش یابد، اگر مقرون به صرفه نبوده چرا برنامه‌ریزی کرده­اند؟ اگر لازم و ضروری و مقرون به صرفه بوده چرا بهانه میاوریم؟

18.2: شما چرا هزینه­ی شیرین سازی را این قدر بالا نام می‌برید؟ آقای فهمی قیمت تمام‌شده‌ی آب شیرین را پای تأسیسات ۳۵۰۰ تا ۴ هزارتومان برای هر مترمکعب می‌داند. خوب آنچه ما شاهد هستیم اینکه در  کیش، قشم، هرمز، تنب‌های کوچک و بزرگ ... آب تأمینی را به وسیله­ی آب‌شیرین‌کن از دریا تأمین می‌کنند، اگر در آنجا میشود چرا برای تمام کشور نشود؟

 

بنابراين لازم به توضيح بيشتر نيست که چنين طرح‌هایی قرار نيست مشکل آب کشور را در سطحي که جناب آقاي بهرامي در نظر دارند رفع کند. در اين حالت فقط بايد انتظار داشت که بتوان آب شرب را نواحي بسيار حساس برآورده کرد و این کار نيز بايد با توجه به مديريت مصرف انجام شود.20

 

20.1: اتفاقاً توضیح بیشتر لازم است؟ بفرمایید شما چه طرحی برای نجات کشور دارید؟ اگر طرح عظیمی با این حجم انتقال آب نتواند مشکل کشور را حل نماید، چه طرح جایگزینی می‌تواند کشور را نجات دهد؟(دقیقاً ما برنامه­ی شما را برای بحران آب می‌خواهیم بدانیم تا نظر دهیم و البته در قبل خودمان برنامه­های شما را بیان نموده و نقد نموده­ایم) و چرا در هنگام کلنگ زدن طرح‌های انتقال آب دریا به استان‌ها چنین اشکالاتی را مطرح ننمودید؟

20.2: نکته دیگر که توجه نشده است: چگونه می‌توان با اصلاح الگوی مصرف در مناطق حساس آن مناطق را نجات داد؟ آیا ما می‌خواهیم مردم را بجایی برسانیم که فقط آب برای شرب داشته باشند؟ آیا مردم احتیاج به کشاورزی و صنعت و ساخت‌وساز ندارند؟ آیا روستاهای ما که از 69% به 29% رسیده به خاطر این بود که آب شرب نداشتند یا به خاطر این بود که آب برای رونق اشتغال نداشتند؟ اگر شما برای منطقه­ای از کشور تنها آب شرب داشته باشید می‌توانید در آنجا زندگی ‌کنید؟ آیا برای استحمام آب نیاز ندارید؟ این تفکر تمامی مناطق را دچار مشکل می‌کند چرا که مردمی که آب برای کار نداشته باشند محل سکونت خود را رها می‌کنند که به محل‌هایی میایند که آب کافی وجود دارد و آنجا نیز به علت هجوم و ازدحام به مشکل بر می‌خورد و در نتیجه همه جا به مشکل بر می‌خورد.

20.3: بررسی این نکته ضروری است که مدیریت مصرف و فرهنگ‌سازی و ... اگر چه واقعاً لازم است و باید انجام شود ولی نه عملی شده و نه عملی میشود و تنها شانه خالی کردن از تکلیفی است که به گردن داریم، بله شما آب مورد نیاز مردم را تأمین کنید تا برای صنعت و کشاورزی و ساخت‌وساز آب داشته باشند بعد به فکر مدیریت مصرف باشید و الا همه­ی مردم وقتی به ناچاری رسیدند خودشان بهترین مدیریت را انجام می‌دهند و در اینجا مدیر و مسئولی لازم نیست که بیاید و بگوید شما مثلاً یک لیتر آب دارید لذا برای زنده ماندن خود این یک لیتر را هدر ندهید تا زنده بمانید، مدیریت مصرف را مدیران ما باید از مردم فقیر و تهی‌دست یاد بگیرند و احتیاجی نیست که به این مردم مدیریت الگوی مصرف را یاد بدهیم، امروز یکی از خشک­ترین نقاط کشور تهران است و یکی از پرمصرف­ترین نقاط کشور نیز تهران است که این شهر به گونه­ای اداره میشود که انسان فکر می‌کند اصلاً خبری از خشک‌سالی وجود ندارد و بارش‌ها در حد نرمال و مطلوب است، اگر می‌خواهید واقعاً مدیریت الگوی مصرف کنید، بجای اینکه آب را صرف چمن‌ها و سبزه­زارهای و فواره­های تهران کنید تا مردم شاد زندگی کنند فکر کنید، آب این چمن‌ها و سبزه­زارها از کجا تأمین شده است و در قبال این سبزی چه درختانی که خشک شدند و آب آن درختان به غصب به تهران انتقال پیدا نمود، لذا بجای شانه خالی کردن در رشته­ی تخصصی خود به داد این مردم برسید.

20.4: یکی از منابع آبی تهران سد قزوین است، خود قزوین که از مناطق حاصلخیز ایران بوده در خشک‌سالی قرار دارد آن وقت شما آب را به تهران میاورید، آیا در حق مردم قزوین ظلم نمی‌کنید؟ آیا نفرین قزوین تهران را گرفتار نمی‌کند؟ چرا تهران خشک را اصرار دارید شهری زیبا و آباد نشان دهید درحالی‌که این‌گونه نیست، اگر شما اصرار بر اصلاح الگوی مصرف و مدیریت و فرهنگ‌سازی در مناطق خشک و تأمین آب شرب دارید خوب این کار را در تهران انجام دهید، در این صورت مردم تهران فقط باید آب شرب داشته باشند و این چیزی است که برای دیگران خواسته بودید، شما آب قزوین را به تهران آورید و قزوین را دچار خشک‌سالی نمودید و از طرفی مردم شاد روستا که روستای خود را ویرانه دیدند با ذلت به شهر آمدند و شما عملاً با توسعه­ی تهران هم تهران و تمام کشور را از توسعه بازداشتید، اگر چه من قصد ندارم در این جوابیه با لسان دین سخن‌گویم و تمرکز بر این دارم که با علوم شما جواب را گویم ولی کوتاه اشاره­ای می‌کنم که حجت تمام باشد، بردن آب مردم دیگر بجای دیگر در صورت نیاز آن مردم و ناراضی بودن غصب است و غصب حرام، درختان و باغداران نفرین کرده­اند و نفرین در حال نزول است پس سریعاً امور را اصلاح نمایید، آب چمن‌های تهران از اشک چشمان فقرا و باغدارانی است که از گلوی ناتوان خود صدایی بیرون نمی‌اید و این سکوت را خدا می‌شنود.

20.5: منظور شما از نواحی حساس کجاست؟

آیا تمامی نیمه­ی شرقی کشور حساس است؟

آیا مناطقی که هزار سال آباد بوده­اند و هم اکنون در حال خشک شدن هستند حساس هستند؟

آیا مناطق پر جمعیت حساس است؟

آیا هر منطقه­ای که دچار خشک‌سالی شده است حساس است؟

آیا هر منطقه­ای که آب شرب ندارد حساس است؟

آیا هر منطقه­ای که دچار خشک‌سالی کشاورزی شده است حساس است؟

آیا هر منطقه­ای که آمادگی توسعه دارد ولی به دلیل خشک‌سالی شهر مرده شده است حساس است؟

آیا هر منطقه­ای که به علت نبود شغل در حال خالی شدن از سکنه است حساس است؟

آیا هر دشتی که به علت نبود آب در حال فرو رفتن زمین است حساس است؟

اگر قرار هست هر منطقه­ای که در خشک‌سالی است تنها آب شرب آن منطقه را تأمین کنید و با مدیریت الگوی مصرف آنجا را نجات دهید پس در ابتدا باید تمامی شهرهای کلان را به جایی برسانید که تنها آب شرب مصرف کنند چرا که تمامی شهرهای کلان در خشک‌سالی هستند، پس بسم الله از تهران شروع کنید آب تهران را قطع کنید و آب را از شهرهای دیگر به آنجا نیاورید و آب را در تهران جیره‌بندی کنید و تنها به اندازه­ی آب شرب در اختیار مردم قرار دهید، چه لزومی دارد آب تهران از دماوند و قزوین و کرج تأمین شود و مردم تهران در رفاه کامل همه امکانات داشته باشند و مردم شهر‌های دیگر در خشک‌سالی خشک شوند؟

 

3- در متن پيشنهاديه ذکرشده است که يکي از تفاوت‏هاي اين طرح با ساير طرح‏هاي در دست مطالعه آن است که قادر به آب‏رساني به تمامي شهرها و روستاهاست، (مثلاً ذکرشده طرحي که در مجلس در دست بررسي است، تنها آب‌رسانی به شهرها را مدنظر دارد). آيا قرار است تمامي سطح کشور پر از لوله و کانال شود؟ 21

21.1: تفاوت‌های بسیاری طرح ما با طرح مشابه مجلس دارد و تفاوت مانند تفاوت آب با سراب است، یکی از تفاوت‌ها تفاوت در سرعت و حیطه­ی عملی آن است و ارائه­ی الگوهای مدیریتی است.

21.2: بله ما مأموریم عدالت اجتماعی را در تمام شئون رواج دهیم، قرار است تمامی کشور امکانات به صورت عادلانه تقسیم شود، معنایی ندارد که خوزستان آب قم را تأمین کند ولی نخل‌ها و باغ‌های آنجا از تشنگی بسوزد و در عوض در قم پارک احداث شود، قرار نیست تهران از گاز خوزستان استفاده کند ولی خود خوزستان گاز کشی نشده باشد، قرار نیست برای آبادانی تهران نفت را تا 15 کیلومتری تهران بیاوریم ولی آب شرب خوزستان و خرمشهر و ... تأمین نشده باشد. اگر برای آبادانی همه را جا را جاده کشی می‌کنیم، راه‌آهن می‌کشیم، برق و تلفن و گاز می‌کشیم کاملاً غیرعاقلانه است آب‌رسانی نشده باشد تا هم اکنون هم اقدامات محکوم است که ما جاده و برق و ... کشیدیم ولی به علت نبود آب همه جا را خالی از سکنه کردیم، لذا شما باهر راهی که می‌توانید آب را برسانید اگر راهی جز لوله و کانال نداریم بله همه جا را باید لوله‌کشی و کانال‌کشی کنیم.

 

اين کار را شايد بتوان در يک مزرعه يا دشت انجام داد، ولي براي کل کشور این کار ابداً ممکن نيست. حتي در مورد جاده‏ها نيز امکان عبور از هر نقطه‏اي وجود ندارد. کانال آب يا لوله که قرار است روي زمين يا زير آن احداث شود، سيم يا دکل برق نيست که بتوان در هر نقطه احداث کرد و از روي تمام اراضي عبور داد. 22

22.1: چگونه یک متخصص می‌تواند چنین حرفی بزند درحالی‌که نمونه­ی لوله­ای آن برای نفت و گاز سال‌هاست درون کشور در حال اجراست، بله ما نمی‌خواهیم آب را تا بالای قله­ی دماوند ببریم ولی باید آب را تا تمامی روستاها و زمین‌ها برسانیم. اگر توانستیم بقیه­ی امکانات را برسانیم آب را هم می‌توانیم، ما ایرانیان زمانی که نه از دانشگاه و تجهیزات صنعتیِ کَند و کاو خبری بوده از سه هزار سال پیش دارای طولانی‌ترین قنات‌ها بوده­ایم حال چه شده برای اجرای کانال با این همه امکانات این‌گونه سخن میگوییم؟ آیا مردمی که کلاه نمدی به سر داشته و بیل و کلنگ در دست داشته­اند و صدها کیلومتر قنات کنده­اند به ما که لودر و بولدوزر و ... داریم نمی‌خندند؟ ما قنات‌هایی داریم که حتی از دوره ساسانیان تا کنون کاربرد داشته و باعث افتخار ما شده است ما برای آیندگان خود چه اثر باارزشی را قرارداده‌ایم که بتوانیم به آن مباهات نماییم؟

  1. نویسنده هیچ گونه جزئیاتی در مورد روش، مکان و حجم شیرین سازی آب ارائه نداده است که ضروری است ارائه گردند. 23

23.1: آن چیزی که مهم است اراده­ی جدی برای عملی نمودن کار است و ما تنها قبل از شروع کار می‌توانیم موتور محرکی باشیم برای ضرورت و اجرایی نمودن کار و به هیچ عنوان نمی‌توانیم تمامی جزئیات را ذکر نماییم، جزئیات بعد از شروع کار حل و فصل میشود.

23.2: روش کار برای به نتیجه رسیدن مسئله این‌گونه است که در ابتدا بعد از اینکه تصمیم گیران کلان کشور به این نتیجه رسیدند که به هر صورت که شده باید برای حفظ تمامی دستاوردهای حال و گذشته و رسیدن به قله­های پیش رو آب‌رسانی انجام گردد و باید تمامی شئون مملکت اولویت اول را صرف آب‌رسانی کنند، و تمام پروژه­های غیرضروری را متوقف کنند و کلنگ پروژه­ی جدیدی را نزنند، هیئت اولیه مشخص می‌شوند و تمامی قدرت و توان صرف برنامه‌ریزی برای انجام این پروژه می‌گردد، تمامی مقدمات در ستاد مرکزی تصمیم‌گیری آماده می‌گردد و هماهنگی‌های لازم انجام می‌گردد، بعد از آن دوازده تیم مهندسی برای دوازده خط انتقال آب تعیین می‌گردد و این دوازده تیم هر کدام مأموریت پیدا می‌کنند 30 تیم را برای هر شعبه انتخاب نمایند که هر تیم شامل 60 مهندس می‌باشد، پس در این صورت تعداد 360 تیم به همراه رابط‌ها با گروه اولیه برنامه‌ریزی تکمیل می‌گردد و هر تیم کوچک نظرات خود را برای اجرایی نمودن پروژه به صورت مرتب و دائمی به تصمیم گیران بالادست ارائه می‌دهند تصمیمات بالادست نیز نظر نهایی را بعد از بررسی به تیم‌های پایین‌دست ارائه می‌دهند در حقیقت یک مهندسی هرمی می‌باشد که از بالا دستور میاید و از پایین پیشنهاد، مهندسان بالادست پیشنهادها را بررسی می‌نمایند و مشکلاتی که از پایین‌دست می‌رسد را حل می‌نمایند و مهندسان پایین‌دست دستورات بالادست را اجرایی می‌کنند و پیشنهاد می‌دهند به این صورت ما سریعاً می‌توانیم نقشه­ی عملیاتی اجرایی پروژه و مشکلات را در بیاوریم که این کار به سرعت هم انجام می‌گیرد نهایتاً بعد از گذشتن یک ماه از ایجاد اولیه­ی هسته‌ها آنچه باید 100% بر روی خاک و زمین انجام گردد در آورده شده و کار را شروع می‌کنیم در اینجا عوامل اجراییِ شروع به کار، از 360 نقطه کار را شروع می‌کنند و در حین انجام کار ادامه­ی نقشه­ی اجرایی تکمیل می‌گردند که ما به این صورت هم در حال تعیین عملیات اجرایی و نقشه‌برداری هستیم و هم در حال انجام کار می­باشیم، ما در انجام چنین پروژه‌هایی به هیچ عنوان نمی‌توانیم در ابتدا تمامی جزئیات را مشخص نماییم و بعد شروع به کار نماییم چرا که اولاً: برای ما زمان عنصر بسیار اساسی است و تا کنون نیز بسیار دیر شده است، ثانیاً: کلیات ابتدا و انتهای کار و بایدها و نبایدها معلوم است و جای تعلل نیست. ثالثاً: لزومی ندارد ما نقشه را به صورت کامل داشته باشیم و بعد شروع به کار نماییم، رابعاً: این پروژه آن قدر جزئیات دارد که تنها با یک جهاد به تمام معنی می‌توانیم کار را انجام دهیم، ما اگر 360 تیم 60 نفره را مأمور نماییم تا یک ماه مطالعات را انجام دهند به این معنی است که پنج میلیون و دویست و دوازده هزار و هشت صد ساعت کار مهندسی قبل از انجام پروژه انجام گردیده است و در طول زمان انجام پروژه نیز در هر ماه همین مقدار کار مهندسی در حال انجام است و مطمئناً این مقدار کار مهندسی برای این پروژه کافی می‌باشد و چه بسا زیاد هم می‌باشد؛ به عبارت دیگر ما برای هر 50 کیلومتر که در حقیقت یک پروژه است 60 مهندس داریم که این مهندسان کار را از یک ماه قبل شروع کرده­اند و مطالعات را انجام می‌دهند و بعد از مطالعات گروه اجرایی اجرا می‌کنند و این روند مطالعه و اجرا تا اتمام پروژه ادامه دارد.

23.3: در مورد مکان نیز مطلب روشن است پروژه­های کلنگ زنی شده را باید سریعاً تکمیل کرد و هیچ پروژه­ی دیگری را شروع نکرد مگر اینکه در جهت تکمیل پروژه­ی آب‌رسانی باشد، مثلاً احتیاجی نیست ما در این شرایط پروژه­ی تولید فولاد در کرمان را تصویب کنیم، بلکه سریعاً باید پروژه­ی آب کرمان را تکمیل کنیم و اگرمی خواهیم پروژه­ی جدیدی را اجرایی کنیم تنها باید در جهت آب باشد مثلاً باید پروژه­های جدید شیرین سازی آب را شروع نماییم.

23.4: در مورد حجم شیرین سازی آنچه بدیهی است هر چه بتوانیم حجم بیشتری انجام دهیم بهتر است و به مرور زمان باید مجهز تر شویم لذا در ابتدا تمام ظرفیت را به این مسئله معطوف می‌داریم و در آینده ظرفیت‌ها را بیشتر می‌کنیم.

همچنین بزرگ‌ترین دستگاه آب‌شیرین‌کن دنیا در ریاض عربستان حداکثر ظرفیتی حدود 730 هزار مترمکعب در روز دارد. لذا بنظر می رسد در این طرح قرار است ارقام بسیار بزرگتر در حد چند میلیاردمترمکعب در سال شیرین سازی آب صورت گیرد. 24

24.1 :مقایسه ایران و عربستان

موارد

ایران

عربستان

نتیجه

جمعیت

80 میلیون نفر

31 میلیون و پانصد هزار نفر

ایران 2.5 برابر عربستان جمعیت دارد

بیکار

3.366.973 نفر یعنی 12.6% از افرادی که می‌توانند شاغل باشند

نرخ بیکاری در عربستان 5.6 می‌باشد

یعنی ایران 2.25 بیشتر از عربستان بیکار دارد

نرخ رشد علمی

سهم جهانی در سال دو هزار و شانزده، 1.8 می‌باشد

سهم جهانی در سال دو هزار و شانزده، 0.4 می‌باشد

یعنی ایران 4.5 برابر رشد علمی دارد ولی با مقایسه جمعیت و تناسب سنجی ایران تقریباً دو برابر رشد علمی بیشتر دارد

 

 

 

 

برابری پول

47.000 ریال معادل 1 دلار

12.730 ریال معادل 1 ریال عربستان

یعنی با 3.6 ریال عربستان می‌توان یک دلار خرید ولی با پول ایران باید 47.000 ریال بپردازیم تا یک دلار بخریم

صادرات نفت ولی متغیر می‌باشد

3.950.000 در روز

7.500.00 بشکه در روز

یعنی عربستان 1.8 برابر ایران تولید نفت دارد

درآمد نفتی بدون هزینه­ی تمام‌شده که تقریباً هزینه­ی تمام‌شده‌ی هر بشکه نفت 10 دلار می‌باشد

بر اساس بشکه­ای 57 دلار

1.058.205.000.000 تومان در روز یعنی

199.500.000 دلار

یعنی به ازای هر ایرانی 2.4 دلار در روز یعنی 13.200 تومان در روز یعنی ماهانه به ازای هر ایرانی 396 هزار تومان

بر اساس بشکه­ای 57 دلار

2.009.250.000.000 تومان یعنی

427.500.000 دلار

یعنی به ازای هر عربستانی 13.7 دلار یعنی 64800 تومان در روز یعنی ماهانه به ازای هر عربستانی 1.944.000 هزار تومان

یعنی بر اساس الگوی جمعیت ایران آلان باید 18 میلیون و هفت صد و پنجاه هزار بشکه صادرات داشته باشد یا اینکه عربستان باید یک میلیون و هشت صد و پنجاه میلیون بشکه تولید داشته باشد طبق مقایسه عربستان 4.5 برابر تولید بیشتر دارد و اگر عربستان را معیار بگیریم ایران 4.7 کمتر تولید دارد

تبدیل آب دریا

در مناطق ساحلی جنوب و شمال کشور ۵۵ واحد تأسیسات نمک‌زدایی با مجموع ظرفیت ۱۲۸.۷ هزار مترمکعب در روز در حال کار بوده است، نخستین تأسیسات نمک‌زدایی آب کشور، در سال ۱۳۴۰ فراهم آمده است

730 هزار مترمکعب در روز ، به عقیده­ی بنده یکی از علل پشت پرده­ی حمله­ی عربستان به یمن دستیابی به آب‌های آزاد بیشتر می‌باشد تا هزینه­ی تمام‌شده‌ی شیرین سازی را پایین آورد

یعنی اگر مقیاس را عربستان بگیریم عربستان 5.6 برابر ایران شیرین سازی دارد و در حالی در مقایسه ایران با عربستان ایران باید یک میلیون و هشت صد و بیست و پنج هزار لیتر در روز شیرین سازی داشته باشد یعنی اگر هم اکنون ما ظرفیت را 14 برابر کنیم تازه با عربستان برابر می‌شویم، همین جا لازم است مقایسه نسبتی با نفت را هم به میان بکشیم که کسی نگوید نفت بیشتر می‌فروشند و آب بیشتری شیرین می‌کنند.

مساحت

۱٬۶۴۸٬۱۹۵کیلومترمربع

۲٬۱۴۹٬۶۹۰ کیلومترمربع

یعنی عربستان 1.3 از ایران بزرگ‌تر است

تراکم

48 نفر در هر کیلومترمربع در ایران

14.4 نفر در هر کیلومترمربع در عربستان

یعنی تراکم در ایران 3.2 بیشتر از عربستان است یعنی اگر به ازای هر عربستانی 3.2 متر زمین وجود داشته باشد برای هر ایرانی 1 متر زمین وجود دارد

 

نتیجه

24.1: چه عاملی باعث شده که ما از عربستان وهابی عقب‌افتاده باشیم؟ آیا آنان تمدن قوی­تری دارند؟ آیا آنان علم بیشتری دارند؟ آیا در میان آنان دانشمندان نامی مانند بوعلی و شیخ مفید و خواجه نصیر و شیخ بهایی وجود دارد؟ آیا آنان مکتب قوی تری دارند؟ آیا رشد علمی آنان بالاتر است؟ آیا آنان تکنولوژی هسته­ای را بومی کرده­اند ولی ما خیر؟ آیا آنان دارای تکنولوژی پرتاب ماهواره در فضا هستند ولی ما خیر؟ آیا آنان در نانو پیشرفت علمی دارند ولی ما خیر؟ چرا آنان بزرگ‌ترین تجهیزات شیرین سازی آب دریا را داشته باشند ولی ما خیر؟

24.2: اگر آنان 730 هزار مکعب در روز شیرین سازی دارند چرا ما دو میلیون مترمکعب در روز شیرین سازی نداشته باشیم؟

24.3: بله ما می‌توانیم و باید در سال به رقم میلیارد مترمکعب برسیم، در نفت از عربستان عقب‌افتاده­ایم آیا باید در آب هم عقب بیفتیم؟ درحالی‌که ما در بخش آب اولین‌های بشریت هستیم که تنها کافی است نگاهی به قنات‌های خشکیده­ی خود بیندازیم.

25.4: عربستانی که از ابتدا بیابان بود برای آباد کردن خود این مقدار آب شیرین می‌کند، کشور که ما از ابتدا آباد بود و در حال بیابانی شدن است با بهانه شانه خالی می‌کنیم، در حالی طبق تاریخ و امکانات مکتبی که داریم و دانشمندان می‌توانیم و حتماً و باید سریعاً مشکل را حل نماییم و به جایگاه اصلی خود برسیم.

ضمناً چنین حجم عظیم شیرین سازی در خشکی اگر انجام شود با توجه به حجم عظیم پساب تولیدی، خود معضل زیست‌محیطی بزرگی را موجب خواهد شد که می‌بایست در طرح نحوه رفع این مشکل توضیح داده شود. 25

25.1: پس آب تولیدی را تمامی دنیا چه می‌کنند ما هم همان کار را انجام می‌دهیم ولی هیچ‌گاه به این بهانه نمی‌توان اصل کار را رها نمود، عربستان پس آب را چه می‌کند، آمریکا و اسرائیل پس آب را چه می‌کنند و ...، طرح‌های انتقال آب خلیج‌فارس و دریای عمان و خزر برای پس آب چه فکری کرده­اند در این طرح هم همان انجام می‌گیرد، آب‌شیرین‌کن قشم و بندرعباس و کیش و ... با پس آب چه می‌کنند ما هم همان کار را انجام می‌دهیم

با توجه به مطالب بالا بنظر می‌رسد اينگونه موارد نيازمند مطالعات کامل فني از لحاظ برآوردهاي اقتصادي، نقاط مصرف و اولويت‏بندي صحيح است. 26

26.1: اگر نکته­ی مبهمی وجود دارد و یا سؤال دارید و یا جواب داده‌شده کامل نبوده بفرمایید تا جواب دهیم و الا به نظر نمی‌رسد بعد از مطالعات چیز قابل‌توجهی به دست آید، مسئله‌ی مهم در طرح هدف و ضرورت و بودجه و نحوه­ی اجراست که تماماً معلوم است مگر اینکه کسی نخواهد کار را انجام دهد که در آن صورت هیچ کاری نمی‌توان انجام داد و الا اگر کسی ضرورت را بداند و تصمیم بر اجرایی نمودن پروژه داشته باشد در هفته­ی اول تمامی مشکلات مرتفع میشود چرا که 60 نفر سر تیم اصلی وجود دارد و 60 رابط وجود دارد و دوازده تیم برای هر خط آبی وجود دارد  و 360 تیم مهندس اجرایی وجود دارد که هر تیم 60 مهندس دارد ، درعین‌حال در ماه اول شروع به کار 5.212.800 ساعت کار مهندسی تخصصی انجام‌شده و این تازه برای شروع پروژه است و در هر ماه همین مقدار کار مهندسی نیز انجام می‌گیرد، شما خود متخصص هستید بفرمایید آیا این مقدار کار مهندسی برای انجام این پروژه کم است که اگر در مجموع حساب کنیم میشود 67.766.400 ساعت کار مهندسی، سؤال می‌کنم شما الگویی بهتر را سراغ دارید؟

به علاوه اين طرح‏ها براي مقاصد موضعي و رفع نيازهاي ضروري قابل توجيه است و فرض حل کردن کل مشکل آب کشور با اين طرح اشتباه است.27

27.1: شما اعتراف دارید که برای رفع نیازهای ضروری این طرح قابل توجیه است، پس بسم الله طرح را اجرایی نمایید تا ما شاهد باشیم که سال آینده (97.11.17) آب به تمامی استان‌ها رسیده باشد.

27.2: شما می‌فرمایید این طرح برای حل کردن مشکل کل کشور اشتباه است، سؤال می‌کنیم شما چه طرحی برای رفع مشکل آب کل کشور دارید بفرمایید تا ما هم نظر دهیم ولی به یقین میگوییم که هیچ طرحی ندارید و این طرح در مقابل تمامی طرح‌هایی که در ذهن شماست مانند آب است در مقابل سراب.

27.3: دلیل خود را بفرمایید که اگر طرح اجرایی شود و عملی چرا نمی‌تواند نیاز آبی کل کشور را بر طرف نماید؟

چند نکته­ی پایانی:

1: برای پس آب به غیر از آنچه گفته شد می‌توان پس آب را در حوضچه‌های معین ریخت و با استفاده از خورشید و برق خورشیدی اقدام به تبخیر آب نمود و از این راه نیز می‌توان به اقتصاد تولید نمک دریایی دست یافت که آن نمک بسیار باارزش و گران می‌باشد که بعضی تنها از این راه امرار معاش می‌کنند و ما وقتی پس آب داریم که درصد شوری بیشتری دارد راحت­تر می‌توانیم این امر را محقق سازیم.

2: اگر طرح برای اولین بار عنوان شده بود باز جای اما و اگر داشت ولی زمانی که نمونه­ی مشابه این طرح حتی در ایران در حال اجراست به هیچ عنوان نمی‌توان در این طرح اشکال نمود، مگر اینکه کسی در طرح‌های مشابه هم اشکال وارد نماید که آن جواب دارد.

3: کسی که اشکال مطرح می‌نماید باید الگوی جایگزین داشته باشد و اشکال کنندگان هیچ الگوی جایگزینی ندارند.

4 : بدانید تمامی بحران‌ها لحظه به لحظه مانند غده­ی سرطانی در حال بزرگتر شدن است و تمامی دستاوردهای حال و گذشته در حال نابودی است و مسئول آن تمامی کسانی هستند که در حوزه­ی آب کارشکنی می‌کنند.

5: الگوی بنده برای شیرین سازی چیست:

5.1: اولاً که شیرین سازی غلط عام است و درست آن املاح زدایی است، که املاح زدایی کامل یعنی آب قابل شرب.

5.2: ثانیاً قبل از شیرین سازی تصفیه انجام می‌گیرد ، تصفیه­ی آب برای مصارف غیر شرب استفاده دارد.

5.3: ثالثاً بحث را در سه مقوله مطرح می‌نمایم: الف : آب بدون تصفیه –ب: آب تصفیه‌شده برای مصارف کشاورزی و صنعتی و ... غیر از شرب –ج: آب املاح زدایی شده­ی کامل برای شرب

5.4.1 : فواید آب دریا بدون املاح زدایی:

5.4.1.1: باید بدانیم آب دریا بدون تصفیه نیز نجات‌بخش ایران است زیرا در این آب فواید بسیاری وجود دارد، اگر اینگونه نبود چرا برای احیاء دریاچه­ی ارومیه که آبی شور دارد و یا بقیه­ی دریاچه­ها این قدر زحمت می‌کشند و ستاد تشکیل می‌دهند؟ و آیا اینگونه نیست که اگر دریاچه­ی ارومیه به مشکل برخورد نماید تا شعاع 500 کیلومتر اطراف به مشکل بر می‌خورد و زندگی میلونها نفر با مشکل‌های متعدد روبرو میشود؟ آیا انتقال آب شور به تنهایی نمی‌تواند شغل ایجاد کند و ...

5.4.1.2 : ممکن است مطرح نمایید که آب شور به تنهایی اکوسیستم را بر هم میزند و باعث خرابی زمین میشود و ..، سؤال می‌کنیم مگر هم اکنون به واسطه‌ی طولانی شدن خشک‌سالی زمین ما در حال نابودی نیست؟ مگر 200 دشت کشور در اثر نبود آب در حال فرو رفتن نیستند؟ مگر باغ‌های ما در حال ویران شدن نیستند؟ ما میگوییم آب را شیرین کنید میگویید هزینه دارد، میگوییم آب را بیاورید میگویید زمین خراب میشود، میگوییم در این وضعیت نیز زمین در حال خراب شدن است اگر آب شور برسانیم حداقل اکوسیستم کمتر نابود میشود بلکه تغییر می‌کند و ملت نیز حفظ می‌شوند،  شما اگر مخیر باشید بین اینکه مریضی که مرض قند دارد یا دست روی دست بگذارید تا مریض بمیرد و یا اینکه پای او را قطع کنید چه می‌کنید؟ من پیشنهاد می‌دهم پا را قطع کنید، بله قطعی پا ضرر است ولی از ضرر بیشتر جلوگیری می‌کند.

5.4.1.3 : فواید انتقال آب شور دریا بدون شیرین سازی :

1 : راه‌اندازی 60% از کارخانه­های برق آبی کشور که در اثر نبود آب تعطیل‌شده و از کارافتاده‌اند، و تولید برق زیاد در کشور.

2 : وقتی توانستیم از پتانسیل آب برای تولید برق زیاد و ارزان استفاده نماییم آنگاه از این برق برای شیرین سازی آب نیز استفاده می‌کنیم، پس مشکل شیرین سازی و قیمت تمام‌شده نیز حل میشود.

4 : می‌توانیم از آب دریا، در کنار دریا، سدهای مصنوعی تولید برق درست نماییم و با آب دریا اقدام به تولید برق نماییم و با آن آب برای شیرین سازی و انتقال اقدام نماییم.

5 : می‌توانیم تمامی دریاچه­های آب شور را پر آب نماییم مانند هامون و دریاچه­ی ارومیه و ... و زمین و خورشید و باد خودبه‌خود اقدام به شیرین سازی می‌نمایند.

6 : می‌توانیم کشاورزی را رونق ببخشیم، بسیاری از گیاهان هستند که با آب شور قابل تغذیه هستند .

  1. : می‌توانیم وارد صنعت پرورش ماهی حلال دریایی شویم و استخرهای پرورش ماهی ایجاد نماییم.
  2. :می‌توانیم آب را در ایران دو مصرفه نماییم و از آب‌های شیرین تنها برای شرب استفاده نماییم و از آب دریا جهت امور دیگر استفاده نماییم که در این صورت خطر عظیمی را که ما را تهدید می‌کند به عقب می­اندزیم.

نتیجه اگر مخیر شویم بین تغییر اکوسیستم و حفظ ملت ایران و یا اینکه اکوسیستم را با آب شور تغییر ندهیم ولی باز هم ملت و تمامی دستاوردها از بین رود عقل حکم می‌کند آب را انتقال دهیم حتی اگر منجر به تغییر اکوسیستم شود.

5.5 : انتقال آب دریا با تصفیه آب برای مقاصد غیر شرب بدون شیرین سازی :

5.5.1 : آن چیزی که ما از انتقال آب دریا انتظار داریم به هیچ عنوان شیرین سازی برای شرب نیست که این کار کاملاً اشتباه است بلکه ما باید آب را تنها به اندازه­ای شیرین سازی نماییم که اکوسیستم زمین را خراب ننماید و احتیاج ما برای کشاورزی و صنعت و مراتع را حفظ نماید و حتی برای مصارف شرب باید خود مردم اقدام به شیرین سازی نمایند.

5.5.2 : بر اساس آمارها تنها 11% از آب‌های شهری برای شرب استفاده میشود و بقیه­ی آب برای مصارف بهداشتی و ساختمانی و ... مصرف میشود و این به معنای ظلم و اسراف می‌باشد از طرفی دولت مجبور است که برای این شیرین سازی هزینه­ی انبوهی را صرف نماید لذا آن چه عقلانی است اینکه باید یا آب را در ایران دو مصرفه نماییم که امری بسیار مشکل است و در شرایط کنونی امکان وقوعی آن نمی‌باشد، لذا پیشنهاد این است که آب را دیگر به اندازه­ی شرب تصفیه ننماییم بلکه به اندازه­ی حداقلی مصارف بهداشتتی در شبکه آب‌رسانی قرار دهیم و دولت با اختصاص یک آب‌شیرین‌کن برای هر خانوار برای همیشه هزینه­ی هنگفت شیرین سازی را حذف نماید و از این راه چند اتفاق می­افتد اول اینکه ما می‌توانیم آب دریا را به همین اندازه املاح زدایی کرده و در شبکه­ی آب‌رسانی قرار دهیم  که شگرد بسیار عالی می‌باشد، و البته هم اکنون نیز بسیاری از شهرهای ما از همین طریق آب شرب را به دست میاورند که نمونه­ی بارز آن قم می‌باشد، پس نتیجه این شد که : 1 آب شهرها را تصفیه­ی شرب نمی‌کنیم 2 در اختیار هر خانوار ایرانی یک آب‌شیرین‌کن از منبع بودجه­ی شیرین سازی آب قرار می‌دهیم 3 آب را تنها به اندازه­ی حداقلی شیرین می‌کنیم برای مصارف غیر شرب 4 آب دریا را به اندازه­ی حداقلی تصفیه می‌کنیم و در شبکه لوله­ای کشور وارد می‌کنیم 5 بودجه­ی هنگفت شیرین سازی را برای همیشه حذف می‌نماییم 6 آب در ایران بدون لوله کشی اضافی دو مصرفه میشود 7 می‌توانیم در شبکه­ی آب رسانی آب دریا را وارد نماییم و از زیرساخت لوله­ی کشور برای آب‌رسانی استفاده نماییم – با این شگرد دیگر لازم نیست در سراسر کشور لوله و کانال بکشیم، بلکه از دریا آب را تا منبع تغذیه آب را هدایت می‌کنیم و آب را در آن منبع جاری می‌کنیم و از زیرساخت‌های موجود برای انتقال آب استفاده می‌نماییم مثلاً ما آب را تنها تا کارون بالا میاوریم و کارون را پر آب می‌نماییم و زیرساخت انتقال کارون به بقیه­ی جاها نیز موجود است و الی آخر ...

5.5.3 : چند تکنیک برای شیرین سازی آب و پایین آوردن هزینه­ی شیرین سازی :

5.5.3.1 : سریعاً از تمامی ملت برای تمامی مشکلات آب دعوت به عمل آید، بسیاری هستند که می‌توانند کمک کنند ولی به علت بی‌مهری دستگاه‌ها طردشده‌اند یا در گوشه­ای بی‌صدا منتظرند و یا از ایران رفته­اند.

5.5.3.2 : تمامی شئون مملکت را باید درگیر نمود و پروژه تعریف نمود مانند درخواست از نخبگان و مخترعین و دانشگاه‌ها برای توسعه­ی علم در آن چیزی که مورد درخواست است.

5.5.3.3 : باید تمامی علومی را که تجاری و به درجه­ی بهره‌برداری نرسیده بسیج نمود تا به بهره‌برداری برسد مانند انرژی هسته­ای و نانو و ..

5.5.3.4 : باید از انرژی خورشیدی برای ساخت مزارع تولید برق کمال استفاده را برد ، یکی از مشکلات شما هزینه بود که ما هزینه را با مزارع خورشیدی تولید برق حل می‌نماییم ، این مزارع برق مورد نیاز ما را برای شیرین سازی و انتقال حل می‌نمایند.

5.5.3.5 : باید در کنار دریا سدهای تولید برق ساخت که این سدهای مصنوعی آب را از دریا می‌گیرد و برق تولید می‌نماید یعنی بدون هزینه­ی سد سازی با انرژی دریا برق تولید می‌نماییم و الگو چنین است که اگر از یازده متر پایین سطح دریا لوله بکشیم و به سمت دریاچه­ی مصنوعی حرکت دهیم در اولین خروجی آب به زمین، آب قوت بسیار عظیمی ایجاد میشود که ژنراتور(تولید برق) آبی را باقوت به حرکت در میاورد که هم آب انتقال پیداکرده و هم برق تولید میشود و از آن برق می‌توان استفاده کرد، در حقیقت با این تکنیک ما کل آب‌های دنیا را به منزله­ی سدی کرده­ایم و از انرژی آن برای تولید برق استفاده می‌نماییم.

5.5.3.6 : برای کاهش دادن در راحتی شیرین سازی باید از دریای عمان آب را برداشت نمود چرا که آب خلیج‌فارس هر 30 سال یک‌بار عوض میشود و تنها راه جابجایی آب از تنگه­ی هرمز می‌باشد، ولی آب دریای عمان چنین نیست و به آب‌های آزادراه دارد و نزدیک­ترین آب ما به قطب جنوب آب دریای عمان است، که میدانیم دائماً آب شیرین قطب جنوب ذوب میشود و به دریا می‌ریزد ، از طرفی کشورهای حاشیه­ی خلیج‌فارس به خصوص عربستان دائماً پس آب شور خود را در خلیج‌فارس می‌ریزند و خلیج‌فارس دائماً آلاینده­های بیشتری پیدا می‌کند، پس برای ما آب خلیج‌فارس مناسب نیست حتی راهکار اساسی بنده برای این طرح این است که تمامی آب را از دریای عمان برداشت نماییم حتی آب مورد نیاز خوزستان را، و بهترین آب ما آخرین مرز آبی جنوب شرق می‌باشد که کمترین املاح را دارد.

5.5.3.7 : قبل از اینکه بخواهیم آب را وارد تصفیه سازی کنیم آب را در کانال 50 کیلومتری با شیب ملایم به صورت آرام به حرکت در میاوریم و با ایجاد موانع طبیعی متعدد که شامل ماسه و حتی بعضی از گیاهان متناسب با آب شور است مانند جلبگها تا مقدار زیادی املاح آب را ته نشین می‌کنیم و کاهش می‌دهیم و بعد از آن اقدام می‌نماییم تا آب را به صورت غیرطبیعی تصفیه نماییم این راهکار کار را بسیار ارزان و راحت می‌نماید از این روش حتی برای تصفیه­ی آب توالت و عفونت‌زدایی نیز استفاده میشود، این روش همان روشی الهی خدادادی است که طبیعت اقدام به شیرین سازی می‌نماید، طبق آنچه بنده فهمیده­ام با این روش 50% املاح از ابتدا زایل میشود، لذا ما با این روش پس آب زیادی هم نخواهیم داشت چرا که ما تنها در موعدهای مشخص باید اقدام به تخلیه­ی موانع طبیعی نماییم و آن مواد دیگر پس آب نمی‌باشد بلکه زباله می‌باشد که برای آن هم برنامه­ای جدا می‌توان داشت.

5.5.3.8 : ما فعلاً درون مملکت سه نوع شیرین سازی داریم که باید بقیه­ی شیرین سازی‌ها نیز اضافه گردد اما : شیرین سازی تبخیری(حرارتی)، الکتریکی، فشاری در هر سه نوع راهکارهایی داریم تا انرژی را پایین آوریم.

5.5.3.9 : برای پایین آوردن انرژی در شیرین سازی تبخیری حرارتی چیزی که مرسوم است اینکه حرارت در بالای زمین ایجاد می‌گردد که این امر باعث هدر رفت سریع حرارت میشود لذا راهکار این است که دیگ‌های تولید حرارت در زیرزمین قرار گیرد تا خود زمین مانع باید و بیرون رفت حرارت گردد، و این چیزی است که در گرمابه­های قدیمی مورد استفاده قرار می‌گرفت که برای گرم کردن باید از هیزم استفاده می‌کردند، هر چقدر آتش در روی زمین باشد حرارت زودتر از در هوا پراکنده میشود و انرژی بیشتری لازم است، لذا ما باید الگوی ساخت آب‌شیرین‌کن‌های حرارتی را تغییر دهیم.

5.5.3.10 : برای پایین آوردن انرژی برق در شیرین سازی فشاری و عبور آب از فیلترها : عمده تأمین برق در این سیستم آن است که باید آب را با فشار از فیلتر عبور دهیم در اینجا ما می‌توانیم با طراحی‌های لوله و کانال از نیروی جاذبه در این امر کمک بگیریم و موتور فشار برای عبور آب از فیلتر را که به نیروی برق احتیاج دارد را حذف نماییم و در نیروی برق صرفه‌جویی نماییم .

5.5.3.11 : برای پایین آوردن انرژی در شیرین سازی الکتریکی : همان طور که گفتیم ما می‌توانیم از مزارع خورشیدی در این امر استفاده کنیم یعنی از خورشید برق تأمین کنیم و برای شیرین سازی و انتقال استفاده نماییم گذشته از آنکه می‌توانیم وارد عرصه­ی انرژی هسته­ای نیز گردیم و از آب دریا نیز برای تولید برق فراوان استفاده نماییم.

6: همان طور که دیده شد هیچ‌کدام از اشکالات وارد نبود. آن چیزی که ما در قطره­ی 73 ارائه دادیم و طرح عادی یک ساله را خلاصتا مطرح نمودیم چیزی نبود جز ارائه­ی الگوی سرعتی برای آب‌رسانی و تسریع بخشیدن در پروژه­های در حال اجرا و در حال بررسی و با این مبنا ما نباید به هیچ‌کدام از جزئیات آب‌رسانی و شیرین سازی جواب می‌دادیم چرا که ما از موضع مدیریت و ضرورت و سرعت بخشی بحث می‌کردیم و متخصصین محترم از حوزه­ی تخصصی انتقال و شیرین سازی، درحالی‌که تمامی مباحث تخصصی را متخصصان قبلاً جواب داده­اند که کار در ایران به اجرا رسیده است، بله ما نباید جواب می‌دادیم ولی جواب دادیم، مانند اینکه یک مالک زمین بخواهد زمینی را تبدیل به برج نماید بعد یک نفر بیاید سؤالات مهندس معمار را از او بپرسد که مثلاً دَرزِ انقطاع باید چقدر باشد؟ یا اینکه پی ساختمان باید با بتون چند ریخته شود؟ یا اینکه چند عدد میل‌گرد و شماره چند باید استفاده شود؟ یا اینکه قطر سقف باید چه مقدار باشد و الی آخر، این سؤالات مربوط به مالک نیست این سؤالات باید از مهندس پرسیده شود، ما اشکالات متخصصین را جواب دادیم تا خوانندگان فکر نمایند که شاید ما در بقیه­ی ادعاهایمان راست‌گو باشیم چرا که بنده به طرح‌های عادی اعتقادی ندارم، بنده اعتقاددارم که آب را می‌توانیم از آسمان آن هم در چند ماه با روش غیرعادی به کل کشور بیاوریم لذا چرا باید به طرح عادی بسنده کنیم؟ لذا تنها به این سؤالات پاسخ دادیم که شما کمی در این فکر فروروید که شیخ علی بهرامی که هیچ‌گاه در زمینه­ی آب درسی نخوانده و استادی ندیده زمانی که توانست در رشته­ی تخصصی آب برای متخصصین الگوهایی ارائه دهد که حقیقتاً احتیاج به تخصص دارد شاید در بقیه­ی ادعاهای خود نیز صادق باشد و اگر صادق باشد چه گنج عظیمی را برای کشور به ارمغان دارد، لذا درخواست دارم صادقانه و با در نظر گرفتن آینده­ی دین و ملت و خداوند متعال به دور از هر گونه تعصب نظر دهید و گزارش واقعی را خدمت مقامات بالاتر و دکتر روحانی و بیت رهبری ارائه دهید تا ما با الگوی بهتر از این گردنه­ی تاریخی عبور نماییم و اسباب تعالی در دین و دنیا را فراهم آوریم.

سری دوم و سوم اشکالهای متخخصین نیز جواب داده میشود

 

از تمامی عزیزان و بزرگواران پوزش می‌طلبم و آماده و شنوای انتقادات و پیشنهاد‌های شما هستم .

پایان 96.11.16

 

علی بهرامی نیکو (هُدهُد) سایت tvshia.com کانال تلگرام:@hodhodbashid آی دی شخصی تلگرام:@hodhodbash اینستاگرام:khoshksali96 09198844798-

قم المقدسه

 

 

افزودن دیدگاه جدید