شناسنامه باربی، سرباز مهاجم آمریکایی-اسراییلی / پروژه کاخ سفید برای تهاجم فرهنگی

ایران هم از دیگر نقاط دنیا مستثنا نبوده و نیست. سر و کله باربی بی هیچ هیاهو در شهرهای مختلف ایران پیدا شد و در میان کودکان ایران جایی برای خود باز کرد. همان طور که انتظار می رفت، این عروسک همانند دیگر تولیدات پرفروش نسخه برداری شد؛ نسخه هایی ارزان قیمت...

امام علی (ع) می فرمایند : کسی که از شبیخون می ترسد کم می خوابد.

کارکرد عروسک

اسباب بازی ها دارای سه کارکرد می باشند .۱- موجبات سرگرمی و مشغولیت کودکان را فراهم می کنند. ۲-استعداد های نهفته در کودکان را شکوفا کرده و به فعلیت می رساند . ۳-چون معلمی دوست داشتنی و

توانا عهده دار آموزش و پرورش کودکان می باشند.

*****

عروسک یک کالای فرهنگی است وقتی این کالا از غرب وارد می شود . طبیعتاً فرهنگ غرب را به همراه دارد در نتیجه کودک با فرهنگ بیگانه هم خور و هم ساز می شود.

در روش های تعلیم و تربیت، مهمترین و کلیدی ترین عامل، بحث «الگو سازی» است. هر سن و هر جنس، الگوی خاص خود را بر می تابد. در این میان مهمترین سن، دوران کودکی است. تربیت دوران کودکی توام با بهره گیری از الگوهای خاص و ویژه این دوران است. طبیعی است که الگوهای دوران کودکی به طور عمده از مولفه های عاطفی به جای گزاره های عقلانی بهره می برند. لذا رمز و رازهای موجود در خیال پردازی های کودکانه، جایگزین گزاره های واقع گرایانه در تربیت بزرگسالان می شود. مبتنی بر این اصل، استفاده از نماد حیوانات به صورت فانتزی، در انتقال مفاهیم آموزشی و تربیتی به کودکان، همواره مد نظر بوده است. به گونه ای که امروزه بیشترین حجم تولیدات فرهنگی مربوط به کودکان در زمینه انیمیشن، کتاب، داستان، و اسباب بازی، به استفاده از نمادگرایی از حیوانات محدود می شود.

 

در این میان دختر بچه ها انحصارا به عروسک علاقه مند هستند. این علاقه نشات گرفته از عاطفه ویژه دختر بچه ها و همچنین به دلیل قدرت برتر عروسک در ایجاد حس همزات پنداری و تفاهم خیالی با کودک است.

عروسک، بالاترین نقش تربیتی را به ویژه در شکل دهی و پایه ریزی شخصیت دختران دارد. دختر بچه ها، زنان آینده هر ملت هستند و برای انحطاط هر ملت بایستی دختران و زنان آن ملت را منحط تربیت کرد؛ همانگونه که برای اعتلای هر ملت، بایستی دختران و زنان آن ملت را متعالی تربیت کرد. از این منظر، نقش عروسک در تهاجم فرهنگی نقش بسیار برجسته است.

کمپانی «متل»

کمپانی متل در سال ۱۹۴۵، توسط زوج «هندلر» و «مت» در ایالت کالیفرنیای جنوبی آمریکا تاسیس شد. این شرکت، ابتدا قاب عکس تولید می کرد و سپس به ساخت مبلمان خانه، و در نهایت به تولید اسباب بازی روی آورد.

متل و «میکی ماوس»

کمپانی متل در ۱۹۵۵، برای تبلیغ اسباب بازی ها در نمایش های تلویزیونی با کلوپ میکی ماوس به همکاری پرداخت که موجب دگرگونی ساختاری در تجارت اسباب بازی شد.

جهت گیری در عروسک سازی

در سال ۱۹۵۹، به دلیل علاقه دختر «هندلر» به عروسک های کاغذی، این شرکت طرح ساخت عروسک را دنبال کرد که منجر به عقد قرارداد برای دریافت امتیاز عروسک آلمانی «لی لی» شد.

عروسک «لی لی»

عروسک «لی لی»، در واقع بر گرفته از شخصیت و اندام و چهره یک زن خیابان گرد آلمانی به همین نام بود. عروسک آلمانی «لی لی» به عنوان یک قطعه کلکسیونی فقط به بزرگسالان به ویژه به کلکسیونرهای اسباب بازی فروخته می شد.

تغییر نژاد

کمپانی «متل»، امتیاز عروسک «لی لی» را از آلمان خرید، و پس از تغییراتی، صورت بندی نژادی آن را به نژاد «آنگلوساکسون» همانند کرد و به تولید انبوه آن در آمریکا اقدام نمود.

تولد باربی

این عروسک تغییر نژاد یافته ( به نژاد آمریکایی ـ انگلیسی آنگوساکسون) باربی لقب گرفت. باربی، اسم خلاصه شده باربارا، دختر کوچک رئیس کمپانی متل یعنی آقای هندلر بود. باربی به زودی در صف اول اسباب بازی دختران در غرب قرار گرفت. در سال ۱۹۵۹ هر عروسک باربی به قیمت سه دلار فروخته می شد؛ اما اکنون هر عروسک باربی اصل ساخت کمپانی متل ۴۵۰۰ دلار قیمت دارد.

از طراحی موشک ضد هوایی تا طراحی عروسک باربی

طراح تغییرات «باربی» در آمریکا در کمپانی «متل»، «جک رایان» است. وی قبل از آن در پنتاگون (وزارت جنگ آمریکا) طراح موشک های اسپارو و هاوک بود. شرکت متل او را بخاطر تخصص و استعدادش در شناخت فرم هیکل زنان استخدام کرد

.

شرکت سهامی عام متل

در سال ۱۹۶۰، شرکت «متل»، سهام خود را به فروش رساند و به سهامی عام تبدیل شد. از ۱۹۶۳ تا سال ۱۹۶۵، ثروت کمپانی «متل» از ۱۰۰ میلیون دلار به ۵۰۰ میلیون دلار افزایش یافت.

تولد کن ( دوست پسر باربی)

در سال ۱۹۶۱، کمپانی« متل» عروسک «کن» را تولید کرد. این عروسک پسری بود با لباس های شیک و موهای قهوه ای با نامی بر گرفته از نام پسر آقای هندلر(رئیس کمپانی متل). به این ترتیب عروسک باربی صاحب یک دوست پسر شد.بعدها در سال ۱۹۶۳، عروسک «میچ» و در سال ۱۹۶۵، عروسک اسکیپر به جمع «کن» و« باربی» پیوستند.

دوستان زرد و سیاه باربی

در سال ۱۹۶۸، کمپانی «متل» برای اینکه به باربی یک شخصیت تربیتی جهانی ببخشد، اقدام به ساخت و فروش عروسک های سیاه و زردی نمود که هیکل و اندام آنها کاملا همانند اندام باربی، ولی رنگ پوست و چهره آنها متفاوت است. عروسک دو رگه آفریقایی ـ آمریکایی برای کودکان سیاه پوست در آمریکا و آفریقا که به باربی سیاهان معروف شد، با نام «کریستین» توسط کمپانی «متل» به بازار آمد. این همه مسئله نبود؛ بازار بیش از یک میلیاردی زرد پوستان در آسیا و همچنین تربیت غربی دختران آنان، ضرورت نگاه فرهنگ غربی به آن عرصه را جدی ساخت. در سال ۱۹۹۰، «کی یرا» باربی ژاپنی ها و چینی ها را ساخته و روانه بازار کرد. در کنار این دوست زرد پوست باربی، دو سال
قبل از آن (۱۹۸۸) ترزای آمریکای لاتین به جمع دوستان باربی پیوسته بود.

گسترش فعالیت های کمپانی متل

از ۱۹۶۵، سال کمپانی متل در راستای تبلیغ و ترویج باربی به ساخت و فروش اسباب بازی های جنبی و تکمیلی آن پرداخت: اسباب بازی «ببین و بگو» در مهد کودک ها، خودروهای مسابقه ای احتراقی، اسباب بازی های الکترونیکی، سرگرمی های ویدئوی خانگی، پازل ها و……

اساسنامه کودکان

در سال ۱۹۷۸، متاثر از شعار حقوق بشر رئیس جمهور وقت آمریکا، جیمی کارتر مبنی بر بسط حقوق بشر در جهان، کمپانی متل با دید بشر دوستانه!!؟ اساسنامه جهانی کودکان را تنظیم نمود که به شکل قابل توجهی شرکایی را به صورت غیر انتفاعی در اتحادیه ای پیرامون اساسنامه مزبور ( از سراسر جهان) گرد آورد.

متل کمپانی چند ملیتی

کمپانی آمریکایی متل، برای ترویج باربی در سال ۱۹۸۶، شرکت «هنگ کنگی اراکو» را تاسیس کرد. در سال ۱۹۸۸ با کمپانی «والت دیسنی» در جهت تولید و بازاریابی اسباب بازی ها و فیلم های شخصیت های عروسکی و کارتونی معروف والت دیسنی در سراسر جهان، قرارداد همکاری منعقد نمود. همچنین در سال ۱۹۸۸، کمپانی «متل» کل سهام شرکت اسباب بازی سازی فرانسوی اس. ای را خرید و در سال ۱۹۸۹۸شرکت «کورجی تویز» انگلیسی را تاسیس کرد. با توجه به گسترش نفوذ باربی، کمپانی متل در ۱۹۹۱ شرکت «آویوا»، تولید کننده اسباب بازی های ورزشی را تاسیس کرد.

از این پس به ترتیب:

- در ۱۹۹۲ تاسیس شرکت های بین المللی از سوی متل.

ـ در سال ۱۹۹۳ جذب مجموعه محصولات «فیشر پرایز» (تولید کننده اسباب بازی پیش دبستانی) به مجموعه متل.

ـ در سال ۱۹۹۴، تاسیس شرکت کرانسنکو برای تولید اسباب بازی های معروف باربی در انگلیس، توسط متل.

ـ در سال ۱۹۹۵، تدوین مقررات حقوقی تولید و توزیع عروسک های بزرگ کاپچ کیدز توسط متل.

ـ در سال ۱۹۹۷، ادغام کمپانی اسباب بازی نایکو در متل.

ـ در ۱۹۹۷ خط تولید باربی دست به ساخت و عرضه یک عروسک معلول سوار بر ویلچر به نام «اسمایل» کرد.

ـ در سال ۱۹۹۸ خریداری کمپانی اسباب بازی سازی پرنده آبی از انگلیس.

ـ در سال۱۹۹۸ تولید دختر مطلوب آمریکایی در دو مجموعه اول( مجموعه اول دختران۷-۳ ساله و مجموعه دوم دختران ۱۲-۷ ساله) شامل سلیقه هاـ علایق ـ الزامات و….

کمپانی متل و هری پاتر

در سال ۲۰۰۰، کمپانی «متل» امتیاز مجموعه بازی ها و فعالیت های سرگرم کننده پیرامون داستانهای «هری پاتر» شامل: عروسک هاـ پازل هاـ خودروهاـ بازی های کامپیوتری ـ و فیلم های مربوط را ( با همکاری کمپانی سینمایی وارنر) خریداری نمود.

معاهده جهانی تی. اچ. کیو

در سال ۲۰۰۱، کمپانی متل به معاهده جهانی چاپ و انتشارات تی اچ کیو برای گسترش و نشر بازی های آموزشی و نرم افزارهای تولیدی خود با توجه به ذخایر کمپانی متل شامل باربیـ هاتوی ـ دختر آمریکایی ـ مچ باکس و فشیر پرایز، به معاهده جهانی چاپ و انتشارات تی. اچ. کیو وارد شد.

فیلم های باربی

در سال ۲۰۰۱ عروسک «باربی» در اولین فیلم کامپیوتری خود به نام باربی در فندق شکن ظاهر شد. از آن پس تاکنون، تعداد قابل توجهی فیلم کامپیوتری، انیمیشن، فیلم سینمایی، و مستهجن سکس در مورد باربی تولید شده است.

دوباره سازی باربی

در طی سالیان گذشته، باربی بیش از ۵۰۰ بار در نقش ها و شخصیت های متفاوت عرضه شده است از آن جمله: پرستار، افسر پلیس، آموزگار، پزشک، دندانپزشک، دامپزشک، خواننده موسیقی راک، ژیمناست، کارآگاه، افسر نیروی دریایی، افسر خلبان، مهماندار هواپیما، دزد، گدا و… که این شخصیت پردازی ها، برای کارکردهای تربیتی این عروسک است.

باربی و سیاست

در طول ۴۰ سال گذشته عروسک باربی فعال در عرصه سیاست آمریکا بوده است. در
طول انتخابات ایالتی و ملتی، باربی بسیار فعال است. در طول جنگ ویتنام، گرانادا،
پاناما و در انتهای جنگ سرد، باربی نقشهای متفاوتی ایفا کرد.

در طول جنگ عراق و آمریکا در سال ۱۹۹۰، عروسک باربی با پوشش یونیفورم نظامی
آمریکایی به تهییج افکار عمومی مردم آمریکا پرداخت. پس از واقعه ۱۱ سپتامبر نیز
باربی با پوشیدن یونیفورم نیروهای نظامی ضد تروریست، با ایفای نقش جدید خود به
تهییج افکار عمومی پرداخت. تیتر آگهی های تبلیغاتی باربی، برای نبرد ضد تروریسم این
بود: باربی ـ روح آمریکایی.

باربی و تعلیم و تربیت

خانم «روت هندلر» همسر رئیس کمپانی متل دریافته بود همچنان که فرزندش
باربارا رشد می کند، به شخصیت سازی و تقلید از بزرگسالان در رفتار با عروسکهای
کاغذی می پردازد، بنابراین طرح ایده ابداع عروسک واقعی (سه بعدی) به ذهن او خطور
کرد.

پس از ساخت باربی، تصمیم بر این شد تا مدل های گوناگونی از لباسها در
اختیار کودکان قرار گیرد تا آنان بتوانند شخصیت دلخواه خود را در مدل های مختلف به
باربی ببخشند. به مرور زمان باربی کارکرد مهمی یافت؛ باربی به دختران آموزش می داد
که جامعه مدرن از آنها به عنوان یک زن چه انتظاری دارد.

کمر باریک و اندام کشیده باربی باعث شده است تا دختران نوجوان در غرب و
سایر کشورها برای اینکه اندامشان شبیه باربی شود یا از الگوی باربی خیلی فاصله
نداشته باشد، از خوردن غذا به اندازه کافی در سن رشد خود پرهیز کنند. لذا آمار حیرت
آور سازمانهای بهداشتی غرب از سوء تغذیه دختران غربی خبر می دهد.

چون مطرح می شد که ترکیب اندام باربی هیچگاه به هم نخواهد خورد، لذا در
تربیت دختران برای اینکه در سنین بزرگسالی هیچگاه آبستن نشوند، در حفظ تناسب اندام
آنان بسیار موثر بود. در دهه ۹۰ میلادی به دلیل کاهش نرخ تولید مثل در غرب به ویژه
در آمریکا، باربی برای تربیت دختران در آن زمینه وارد صحنه شد و در ۱۹۵۵ این عروسک
با یک جنین در شکم خود، به بازار عرضه شد تا دختران نوجوان با وضع حمل باربی به دست
خود، اشتیاق مادر شدن بیابند. امروزه اسکیپر که خواهر کوچک باربی محسوب می شود،
بخشی از پاسخ به درخواست سیاست گذاران فرهنگی برای بچه دار بودن باربی
است.

نگاهی به تحول لباسها و شخصیت باربی، بیانگر آن تحول اجتماعی است که باربی
در آن آفریده شده است. امروزه عروسک بزرگ باربی در هیکل یک دختر جوان حقیقی، برای
مقاصد مستهجن در فروشگاه های غربی خرید و فروش می شود. تعداد زیادی از هنرپیشه ها و
خوانندگان زن غربی با صرف هزینه های زیاد اندام و چهره خود را همچون باربی می سازند
تا مورد توجه عموم واقع شوند. امروزه باربی بر روی تمام وسایل مورد استفاده کودکان
و نوجوانان اعم از لوازم التحریر، لوازم بهداشتی و آرایشی، پوشاک، اسباب بازی،
لوازم تزئینی و… حک شده است و حتی
خوردنی های فانتزی کودکان مانند آدامس و شکلات نیز از حضور باربی بی نصیب نیستند.
چه اینکه دخترها در سراسر جهان بایستی حضور مدل و الگوی غربی خود( باربی) را همواره
در پیرامون خود حس کنند. مادران غربی می پرسند؛ چرا دختران ما زودتر از آنچه که
باید بالغ می شوند؟ دلیل این بلوغ زودرس جنسی دختران ما در چیست؟

استراتژی فرهنگی آمریکا و باربی

از آنجا که بیان دکترین فرهنگی آمریکا بر اومانیسم (بشر مداری به جای خدا
محوری)، لیبرالیسم(اباحی گر)، سکولاریسم(عرفی اندیشی و دنیا گرایی) و هدونیسم (لذت
محوری) است، طبیعی است که سیاستمداران و استراتژیست های فرهنگی آمریکا تلاش نمایند
تا از طریق شیوه و راهکارهای مختلف، بنیان فرهنگی خود را تقویت، و آن را در آمریکا
و در سراسر جهان بسط و تسری دهند. یکی از این شیوه ها، تربیت دختران آمریکا و سراسر
جهان با گزاره های فرهنگ آمریکایی است. لذا به عنوان بهترین و کارآمدترین راه، اگر
دختران سایر ملت ها با «ارزش» های آمریکایی تربیت شوند، این دختران، نقش همسران و
مادران را در جوامع خودشان عهده دار می شوند، لذا مبتنی بر ارزش های آمریکایی،
جامعه شان را اداره می کنند و این مهمترین کارکرد تهاجمی یک فرهنگ مهاجم است که
شهروندان، دیگر ممالک را با ارزش های خود بپرورانند.

اینگونه است که باربی در استراتژی فرهنگی آمریکا واجد بالاترین تأثیرها و
ارزش گذاری هاست. و در عرصه پدافند در برابر تهاجم فرهنگی عروسک باربی، مهمترین
اقدام در گام نخست تبیین مخاطرات تربیتی و فرهنگی این عروسک است. لذا هشدار بصیرت
بخش در صدر این اقدامات است.

مکانیزم تربیتی عروسک باربی

عروسک باربی بر خلاف سایر عروسکها تداعی کننده بچه نبوده و دارای چهره بچه گانه نمی باشد، بلکه یک زن بیست ساله آمریکایی با تمام مشخصات اندامی آن است که با دقت فراوان طراحی و ساخته می شود و با حضور تصاویرش در اکثر مایحتاج و ملزومات ضروری کودکان و نوجوان از قبیل لوازم التحریر، کیف، کفش، شکلات ها، ظروف، البسه، ساعت، وسایل شخصی و… که به بیش از دهها هزار مورد موجود در بازار حتی بازار داخلی می رسد، ملکه ذهنی کودکان و نوجوانان گردیده و خود را به آنان تحمیل و موجب خرید عروسک می گردد. خریداران باربی با خرید یک عروسک کارشان تمام نشده و مجبورند تمام وسایل مکمل آن را از قبیل لباس خواب، وسایل حمام، مایوی شنا، لباس مهیمانی، وسایل آرایش و… را که همه ساله در چندین نوبت نیز تغییر مد داده، بازسازی و تولید می شوند را تهیه و همواره آن را به روز نمایند. بدیهی است مدل لباس باربی و تمام آنچه که تحت عنوان متعلقات عروسک عرضه می شود، مدل لباس و سایر وسایل مورد نیاز دختران و زنان قرار گرفته و بدین صورت دختران مأنوس با این عروسک با سلیقه باربی ( یا به قول دقیقتر با سلیقه و خواست یک زن آمریکایی) بزرگ شده و در زمانی که به سن انتخاب می رسند، دقیقاً دارای سلیقه ای همانند باربی (یا یک زن آمریکایی) می باشند. بنابراین هر آنچه در تمدن غرب برای انحطاط بشر تولید و عرضه می شود، قبلاً ذائقه و احساس نیاز به آن را با هزینه مصرف کنندگان به وجود آورده اند پدیده «باربی بیس» یکی از نمودهای عینی در داخل کشور است که متخصصان تربیتی و تغذیه داخلی با نگرانی فراوان از طریق رسانه های جمعی در جستجوی راه حلی برای آن و اطلاع رسانی به خانواده های ایرانی برای پیشگیری و جلوگیری از گسترش آن هستند؛ در شرایطی که در صفحه نیازمندی های روزنامه های صبح و عصر آگهی های بسیار فریبنده ای با عبارات اغفال کنندای دختران این مرز و بوم را با وعده و وعید فراوان به باربی شدن دعوت می نمایند.

نباید فراموش کرد که تا این لحظه، هیچ کشور و ملتی نتوانسته است در برابر باربی، رقیبی ماندگار و جدی بتراشد و در این عرصه کاملاً شکست نخورده باشد که از جمله «عروسک سندی» در انگلیس می باشد.

باشد که عروسک های ملی “سارا“ و “دارا“ که از نژاد آریایی و دارای فرهنگی ایرانی ـ اسلامی می باشند، بتواند خلا مزبور را پر نموده و در رقابتی سنگین و نفس گیر، باربی را در رزمگاه تربیتی دختران جهان اسلام با شکست روبرو سازد

مقاله :دکتر حسن عباسی (استراتژیست)

*********************************

آثار ضد تربیتی
باربی

اسباب بازی کودکان مهم ترین کالای فرهنگی به حساب می آید و درتعلیم و تربیت کودکان نقش کلیدی دارد. در این میان، عروسک هامصداق بارز فرهنگی ترین محصول هستند. تحقیقات روانشناسان کودک این نکته را ثابت کرده که بخش عمده شخصیت یک کودک، ازنخستین روزهایی که با حواس خود، دنیای پیرامونش را درک می کند، درتماس با عروسک ها شکل می گیرد.

این احساس، به ویژه در بین دختربچه ها، نیازی فطری است وجایگزین ندارد. غرب نیز همواره در پی ساخت دهکده ای یکپارچه به تربیت نسل غربی همت گمارده و در این راه، هزینه ها کرده است. دردنیای کنونی چیزی وجود ندارد که خنثی باشد؛ بدین معنا که در ماهیت هر چیز اثرات یک فرهنگ و تمدن مشاهده می شود. نمونه های این نظریه، فراوان است که در مثال می توان به لباس غربی و شرقی اشاره داشت. لباس غربی به دلیل اثری که از فرهنگ اومانیستی غرب می گیرد، هر روز، به بدن نماتر شدن حرکت می کند، و لباس، دیگرپوششی برای حفظ بدن نیست. اسباب بازی و هر چیز دیگری که از دل هر فرهنگی خارج می شود، رد پایی از عقاید، فرهنگ و تمدن سازنده آن به بازار می آید.

عروسک باربی نیز یکی از همین نمونه هاست. در روش های تعلیم وتربیت، مهم ترین و کلیدی ترین عامل، بحث الگوسازی است. هر سن و هر جنس الگوی خاص خود را دارد که در این میان، سن کودکی یکی ازمهم ترین این سنین است. در سنین کودکی، دختربچه ها به عروسک خیلی علاقه دارند که این علاقه، نشأت گرفته از عاطفه ویژه دختربچه ها، به دلیل قدرت همذات پنداری و خیال پردازی کودک است. از این منظر، نقش عروسک بسیار برجسته است، زیرا بالاترین نقش تربیتی را به ویژه در شکل دهی و پایه ریزی شخصیت دختران دارد. عروسک باربی نیز، نه تنها از این امر مستثنا نیست،
بلکه به دلیل زیبایی و انعطاف پذیری و ترکیب بدنی اش، تأثیر بسیار بیشتری در این امر دارد.

عروسک باربی نیز در راستای همین اهداف قرار دارد. عروسک باربی، نمادی از روح تجدد امریکایی است که در قالب اسباب بازی دختربچه ها، به همه جای دنیا صادر شده است. این عروسک، عملا هدیه بزرگ ترهابه کودکان است تا آنها را برای پذیرفتن تمدن شیطانی آماده کنند.

پس از ساخت باربی، تصمیم بر آن شد تا مدل های گوناگونی از لباس، در اختیار کودکان قرار گیرد تا آنان بتوانند، شخصیت دلخواه خود را درمدل های مختلف، به باربی ببخشند. به مرور زمان، باربی کارکرد مهمی یافت؛ باربی به دختران آموزش می داد که جامعه مدرن، از آنها به عنوان یک زن چه انتظاری دارد. از طرفی عروسک باربی، بر خلاف سایرعروسک ها، تداعی کننده یک بچه نبوده و دارای چهره بچه گانه نیست، بلکه یک زن 20 ساله امریکایی، با تمام مشخصات اندامی آن است که با دقت فراوان طراحی و ساخته می شود و با حضور تصاویرش در اکثرمایحتاج ضروری کودکان و نوجوانان، از جمله لوازم التحریر و.. ملکه ذهنی کودکان و نوجوانان (به خصوص دختران) گردیده و خود را به آنان تحمیل کرده و موجب خرید عروسک می شود. این امر، بدیهی است که از آن پس، دختران سعی در این مسئله دارند که خود را بیشتر به این عروسک نزدیک کرده و دقیقا دارای سلیقه ای همانند باربی (یک زن امریکایی) باشند.در همین راستا، دختران نوجوان غرب و سایر کشورها، برای
اینکه اندامشان شبیه باربی شود و یا از الگوی باربی زیاد فاصله نداشته باشند، از خوردن غذا به اندازه کافی در سن رشد خود پرهیز کنند.  از این رو آمارسوء تغذیه دختران غربی که توسط سازمان های بهداشتی گزارش می شود حیرت آور است، چون مطرح می شود که ترکیب اندام باربی هیچ گاه به هم نخواهد خورد، لذا در تربیت دختران، برای اینکه در سنین بزرگ، هیچ گاه آبستن نشوند، جهت حفظ تناسب اندام بسیار موثر بود.
دردهه 90 میلادی به دلیل کاهش نرخ تولید مثل در غرب، به ویژه امریکا، باربی برای تربیت دختران در آن زمینه وارد صحنه شد و این عروسک بایک جنین در شکم خود به بازار آمد تا دختران نوجوان، با وضع حمل باربی به دست خود، به مادر شدن اشتیاق یابند. امروزه اسکیپر که خواهرکوچک باربی محسوب می شود، بخشی از پاسخ به درخواست سیاستگذاران فرهنگی، برای بچه دار بودن باربی است. با توجه به مطالب بیان شده، عمق اثر و تاثیر فوق العاده این عروسک بر روی افکار، رفتار و عمل دختران مشهود است.
تعداد زیادی از هنرپیشه ها وخوانندگان زن غربی، با صرف هزینه های زیاد، اندام و چهره خود راهمچون باربی می سازند، تا مورد توجه عموم واقع شوند و این خودمی تواند دلیلی بر بلوغ زودرس جنسی دختران در غرب باشد.

این عروسک، به عنوان تبلور تمام عیار مدرنیزه، نقش اساسی درانتقال این فرهنگ به سایر جوامع دارد، فرهنگی که به زن نگاهی ابزاری دارد، و شعارهای فمینیستی می دهد.

ساخت این عروسک توسط غربی ها، نشانگر اهداف مورد نظرآنهاست؛ این در حالی است که نظام خاطرات سنتی ما، به یاد دارد که عروسک های شرقی، برگرفته از روح شرق و در موارد اسلامی، دارای وجاهت و ارزش های انسانی است؛ حتی یک کودک مسلمان که تحت تاثیر فرهنگ غرب قرار نگرفته، بدون تعلیم عروسکی می سازد که درآن، اثر یک زن دیندار و متدین مشهود است؛ برای مثال، نوع لباسی که برایش تهیه می کند، حجاب نسبی که برایش در نظر می گیرد و اسمی که برایش انتخاب می کند، همه و همه حکایت از خنثی نبودن این عروسک نسبت به فرهنگ سازنده آن دارد. طبیعی است که سازنده غربی این عروسک های باربی، جدا از آنکه به فرهنگ مدرن غرب معتقد است، برایصرفه اقتصادی، با برنامه ریزی، عروسکی می سازد که بتوان
از آن، به عنوان سوغاتی برای نسل بعد و کشورهای شرقی استفاده کرد. از آنجا که ساخته یک کودک از فرهنگ و تفکر او جدا نیست، مطمئنا ساخته هایی که توسط غرب به سراسر دنیا عرضه می شود، حاصل فرهنگ آنهاست وبا هدفی خاص انجام می گیرد.

باید توجه داشت که محصول این فرهنگ، جدا از اینکه خود از آن فرهنگ و تمدن اثر پذیر است، دارای آثار فرهنگی و اجتماعی دراستفاده از محصول است. بنابراین، رهاورد ورود یک عروسک باربی به اتاق کودکانه فرزندانمان، به تصور اینکه این عروسک، مانند تمام اسباب بازی های دیگر است و با اصرار کودکان صورت می پذیرد. مادران از خریداین عروسک ها امتناع می کنند و در مقابل تقاضای کودکانشان جواب منفی می دهند؛ اما جذابیت ها و زیبایی های این عروسک ها به قدری زیاد است و سازندگان این عروسک ها چنان ماهرانه روی آن کار کرده اندو با توجه به علاقه مندی های کودکان آن را طرح ریزی کرده اند که کودکان (دختران) به هر کاری دست می زنند تا بتوانند، یکی از آنها راخریداری کنند. در حالی که این عروسک، هم اثرات مخرب اقتصادی وهم اثرات مخرب اجتماعی و فرهنگی فراوانی با خود به همراه دارد. اثرات فرهنگی و اجتماعی باربی بسیار وسیع تر از اثرات اقتصادی آن است. این عروسک، سمبل و خلاصه شده یک تمدن است؛ تمدنی که زن را به این دلیل می خواهد که در زمینه جنسی از آن استفاده ابزاری کند. پس این عروسک نیز، همانند آن تفکرات درست می شود. اندام ظریف باربی، تداعی کننده یک زن بالغ است که با انواع لباس هایی که می پوشد، می تواند در نقش های مختلف ظاهر شود. لباس های این عروسک به گونه طراحی می شود که تمام بدن این عروسک را نپوشاند، باربی در اصل به دختران آموزش می دهد که جامعه مدرن غربی از آنها، به عنوان یک زن، چه انتظاری دارد.

هجوم این عروسک های نیمه عریان، با ژست های زننده، حرکت خزنده تهاجم خاصی است که اختصاصا دختربچه ها را هدف قرار داده است و همان طور که اشاره شد، این هجومی برنامه ریزی شده است که با هدف اثر بخشی تربیتی، خصوصا در مورد لباس پوشیدن، آرایش کردن و... در دو دهه آینده، وارد بازار شده، تا در مقابل (حجاب) نمادشاخص زنان مسلمان قرار گیرد.

ویژگی خاص باربی این است که با تمام تجهیزات مدرن و یک زندگی کامل بی نقص به بازار آمده و نحوه یک زندگی مدرن را آموزش می دهد. باربی تمام وسایل مکمل، از قبیل لباس خواب، وسایل حمام، مایوی شنا، لباس های مهمانی، وسایل آرایشی، یخچال و فریزر، ماشین لباسشویی و... را به همراه خود دارد. بدیهی است که الگوی لباس و سایرموارد مورد نیاز دختران و زنان قرار می گیرد و بدین صورت، دختران مأنوس با این عروسک، با سلیقه باربی، یا دقیق تر با سلیقه و خواست یک زن امریکایی بزرگ شده و زمانی که به سن انتخاب می رسند، دقیقادارای سلیقه ای همانند باربی (یک زن امریکایی) هستند. بنابراین، هرآنچه در تمدن غرب، برای انحطاط بشر تولید و عرضه می شود، پیش ترذائقه و احساس نیاز به آن را با هزینه مصرف کنندگان به وجود آورده اند.

اثر دیگری که این عروسک بر کودکانمان دارد، اخلال در نوع روابط است. در بسیاری موارد، باربی به همراه دوستانش به فروش می رسد؛ دوستانی که در میان آنها پسر هم دیده می شود و هم باربی هایی با چهره های شرقی که باز هم تداعی کننده فرهنگ منحط غرب است.

وقتی کودکان از همان اوان کودکی، با عروسک هایی بازی کنند که به اصطلاح دوست دختر و دوست پسر هستند و حتی قیافه آنها را شبیه خود بداند، در آینده هیچ گاه مسئله دوست غیر هم جنس، برایش مهم نخواهد شد، زیرا از کودکی به آن خو گرفته است و می داند، عروسکی که تمام آرمان و آرزوهایش در آن نهفته است، برای کامل شدن به دوست پسر نیاز دارد!

اثر بعدی، زیان های جسمی و روانی و مسئله سوء تغذیه است که درمباحث قبلی نیز به آنها اشاره شد.

اثر دیگر، ورود این عروسک ها به زندگی، پوشش های نامناسب و غیراسلامی است که این عروسک دارد و کسی که در آینده، سعی می کند، هیکل خود را شبیه باربی بسازد، قطعٹ سعی می کند، از آنها بهره ببرد. همین امر موجب شده که فرهنگ برهنگی در کشورها، به خصوص ایران افزایش یابد. از سوی دیگر، این امر سرازیر شدن تولیدات و البسه غربی را به بازارهای شرقی در پی دارد که از لحاظ اقتصادی نیز سود سرشاری برای صادر کننده این فرهنگ به همراه داشته است.

نکته دیگر، که بسیار قابل ملاحظه است، تغییر الگوی زندگی است که در زندگی زنانمان به وجود می آید. جدا از متمایل شدن آنها به داشتن یک زندگی مدرن و بی نقص، دختران حاضر نخواهند بود، در جریان بارداری، تناسب اندام باربی گونه خود را به هم بزنند و این نیز خودپیامدهای وخیمی به دنبال خواهد داشت.

 

آثار دیگر باربی

آثار زیانبار باربی را می توان، به صورت زیر دسته بندی کرد:

باربی و زیبایی

خداوند میل به زیبایی را در فطرت انسان ها نهاده است. چون این میل، با احساسات بشر سر و کار دارد و احساسات افراد نیز به تعداد آنهامتکثر
است، پس نمی توان تعریف واحدی از زیبایی ارائه کرد؛ امابرخی باز هم تعاریفی آورده اند؛ برای مثال در غرب، دایره توصیف زیبایی و جمال زنانه، گسترده تر از امور جنسی را شامل نمی شود. آنها با اجرای مسابقات انتخاب ملکه زیبایی، ترویج باربی، فیلم های سینمایی و...، زیبایی زنانه مورد پسند و سلیقه امریکایی را در جهان تبلیغ می کنند. آنها ملاک موفقیت را در انتخاب ملکه زیبایی، منطبق بودن با مدل لباس، اندام، رقص، آرایش و...، باربی قرار داده اند و لباس های بومی، سلایق و ملاک های سایر فرهنگ ها در این مسابقه نادیده گرفته می شود.

باربی از حیث زیباشناسی، دارای سه مولفه جداگانه زیبایی چهره، اندام و لباس است که در این قسمت به هر یک از آنها می پردازیم:

 

1. زیبایی چهره:

هر فرد بنا به طبع زیبا پسند خود، به معشوقه هایی باویژگی چشم های بزرگ، کوچک، مشکی، آبی و....، ابروهای کشیده، کوتاه، کمانی و لب های کم گوشت یا پر گوشت یا.... تمایل دارد؛ اما باربی با ایجاد رابطه تنگاتنگ با کودکان، از همان ابتدای شخصیت پذیری، مدل زیبایی غربی و امریکایی را ملکه ذهن آنها می کند. موی طلایی، گردن باریک و کشیده، دماغ و دهان کوچک، چشمان درشت و... مجموع اعضای چهره باربی را تشکیل می دهد که به ندرت و با هنرمندی جراحان ماهر، در یک فرد، به طور همزمان جمع می شوند؛ از این روداغی همیشگی بر دل کسانی می گذارد که می خواهند مثل او باشند.

 

2. زیبایی اندام:

اندام زیبا نیز مانند چهره زیبا، در ذائقه افراد از الگوی ثابتی پیروی نمی کند؛ اما کوشش طراحان باربی، مسلط کردن زیبایی اندام باربی بر ملاک های زیبایی دیگر فرهنگ ها است. این اندام به اندازه ای غیر طبیعی است که پزشکان معتقدند، انسان در صورت داشتن چنین اندامی، غیر از چهار دست و پا توانایی قادر به راه رفتن ندارد. این اندام ظریف، مطابق انتظارات جنسی مردان است و البته این توهینی به شخصیت والای زنان است.

 

3. زیبایی لباس:

لباس پرچم کشور وجود هر کس و نماینده فرهنگ، شخصیت و باورهای او است. باربی از رهگذر ترویج لباس های تنگ، کوتاه و نیمه عریان، در پی تزریق فرهنگ امریکایی بر دیگر جوامع است. سه ویژگی اصلی لباس باربی، عریان گرایی، اشرافی گرایی ومصرف گرایی است که چنین لباس هایی، وسیله ای برای پوشش نبوده، بلکه در جهت آرایش و نمایش بدن زنان است. این نوع لباس ها برای جلوه گری،عشرت طلبی و رونق بخشی خلوت های مردانه طراحی شده اند.

باربی و عشق

در غرب، برهنگی زنان و استفاده از زیبایی های جنسی آنان، موثرترین عامل برای ایجاد عشق دائمی در دل مردان است که باربی سمبل و مبلغ چنین فرهنگی است. او به دختران می آموزد که چگونه بازیبایی های خود، دل مردان را شکار کنند و چگونه مجالس شهوت رانی آنان را گرم تر کنند؛ اما به راستی آیا باربی می تواند، عشقی پایدار را دردل مردان ایجاد نماد؟ در پاسخ باید گفت خیر؛ زیرا باربی نماد سکس است و عریان گرایی است؛ از این رو هرگز نمی تواند، عشقی ماندگار راپدید
آورد و قربانگاه عشق واقعی است. نهایت چیزی که در پی دارد، اقناع شهوت و کام جویی جنسی است؛ در حالی که به گواه تاریخ شرم، حیا، استغنای ظریفانه و عدم دسترسی آسان به زنان است که موجب برپایی عشقی شور انگیز می گردد.

باربی و معنویت

گرایش به معنویت، جوشش درونی است که در تمام زمان ها به اشکال گوناگون وجود داشته است و از تشنگی های همیشگی بشر است؛ اماباربی به دلیل دارا بودن فرهنگ امریکایی، انسانی مادی محور و تهی ازمعنویت است و هیچ هویتی در این زمینه ندارد. او با پرورش بیش از حدبعد مادی انسان، فضا را برای به وجود آمدن بعدمعنوی پر می کند. باربی با شهوت پرستی، دنیاطلبی و هزاران مولفه دیگر، دیوار بلندی در برابرآرمان های معنوی کشیده است؛ از این رو، غرب گرفتار بحران معنوی شده است. 

باربی و آزادی

آزادی، برای رشد استعدادهای انسانی ارزشمند است و اسلام مدافع آن است؛ ولی این مفهوم آزادی در غرب نیست، زیرا آزادی در غرب، به معنای رهایی همه تمایلات انسانی است و آزادی دادن به زن، یکی ازمراتب آن است؛ اما در اصل این آزادی، برای بهره مندی آسان تر مردان از جنس زن است. باربی، مبلغ چنین آزادی های پست و سخیفی است. او بی هیچ چشم داشتی و به راحتی در داستان ها، کارتون ها، وفیلم ها، خود را در معرض تمایلات جنسی مردان قرار می دهد و بی بند وباری را به کودکان آموزش می دهد.

باربی و غرب زدگی

غرب زدگی بر خود باختگی و بی هویتی استوار است که دو راه در آن موثر است، گاهی انسان خود به سراغ غرب می رود و فریفته آن می شود وگاه غرب به سراغ انسان می آید و هویتش را به تاراج می برد. باربی مانندگلوله ای است که از سوی غرب شلیک شده و با خیل عظیمی ازمحصولات وابسته، زندگی غربی را ترویج می کند و کودکان را نسبت به هویت و فرهنگ خود بی اعتماد می سازد. 

باربی و مصرف گرایی

مصرف گرایی به مصرف خارج از حد و الگوی مناسب گفته می شود که غرب، مهد مصرف گرایی است و زن نقش دوگانه ای را ایفا می کند. او هم به مصرف گرایی مبتلاست و هم مبلغ آن است. باربی که زاده این فرهنگ است، در مصرف گرایی غوطه ور شده است. او کودکان را به مصرف گرایی می کشاند؛ اما نه مصرف کالاهای بومی خود آنها، بلکه مصرف الگوی تجمل گرای غرب را ترویج می کند. باربی و محصولات جانبی آن، مصرف کردن را یک ارزش و هدف برای کودکان قرارمی دهند.

باربی و اخلاق جنسی

دو پرسش اساسی در این باره مطرح است: باربی متکفل کدام نوع ازاخلاق جنسی است؟ آیا اهداف خاصی را دنبال می کند؟

پاسخ پرسش نخست این است که باربی به تبلیغ اخلاق جنسی غرب می پردازد؛ اخلاق افسار گسیخته ای که هیچ گونه محدودیتی در روابط جنسی ندارد.
اگر باربی در نهایت بتواند، جوانانی از سنخ مایکل جکسون پرورش دهد، بی شک وظیفه خود را به خوبی انجام داده است. او بالباس های دو تکه و نیمه عریان، آرایش های غلیظ، روابط نامشروع یاقصه ها، کارتون ها، و عکس های مستهجن، زیرکانه و جذاب، از امورجنسی قبح زدایی می کنند و ذائقه دختران جوان را به سوی اباحه گری می کشاند.

اما در پاسخ پرسش دوم باید گفت، نهادینه کردن فرهنگ برهنگی وفاسد کردن ملت ها که در نهایت، استعمار آنها را به دنبال دارد، از اهداف اشاعه اخلاق جنسی غرب است. آنها با رواج فرهنگ ضد اخلاقی غرب، توانستند تمدن اسلامی اندلس را از پای در آورند. اکنون نیز از همین حربه، بر ضد کشورها، به ویژه کشورهای اسلامی بهره می گیرند که باربی یکی از عناصر این تبلیغات است و حتی صدای خانواده های غربی را هم در آورده است.

رقبای ایرانی باربی

این نکته اهمیت دارد که تا به این لحظه هیچ کشور و ملتی نتوانسته است، در برابر باربی، رقیبی ماندگار و جدی بتراشد و در این عرصه شکست نخورده باشد که از آن جمله می توان، به (عروسک سندی) درانگلیس اشاره کرد. دارا و سارای ایرانی نیز در این عرصه مغلوب شد.

فکر تولید عروسک هایی با ویژگی های ایرانی - اسلامی تازگی ندارد ودر واقع از مدتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری روحانیون، همواره از اینکه کودکان ایرانی با عروسک های بی حجاب یا بدحجاب غربی و در رأس آنها عروسک بلند بالا، با موهای بور و لباس های کوتاه، یعنی (باربی) بازی می کنند، گلایه داشته اند؛ به ویژه اینکه تصور بر این است که باربی، عروسکی امریکایی است و نمونه ای از یک نوجوان کاملاغربی!

دارا و سارا، برای مقابله با این تهاجم فرهنگی، یعنی باربی وارد بازارشدند؛ اما این عروسک ها از کجا آمدند و اینکه آیا توانسته اند در مقابل این تهاجم موفق عمل کنند یا نه، بحثی است که به آن می پردازیم.

این دو عروسک که گفته شده، مدلی از دو کودک 8 ساله کاملا ایرانی واسلامی اند، حجابشان کامل است و لباس محلی به تن دارند و آمده اند تابا همکاری هم، خود را در دل بچه های ایرانی جا کنند و جلوی تهاجم فرهنگی گسترده را بگیرند. اینها عروسک های ملی ما نام گرفته اند واین، پس از خودروی ملی، دومین محصولی است که بیشتر دوست دارد، ملی باشد تا یک تولید داخلی.طراحی این دو عروسک در داخل کشور انجام شد و پس از قالب ریزی های اولیه و رسیدن به فرم کلی، برای تولید انبوه به کشور چین رفت. درآنجا دست ها و پاها و بدنه تولید شد و زحمت مونتاژ آن بر گردن ایران افتاد. آنان را رنگ کردند و لباس های محلی پوشاندند و سارا و دارا، راهی بازارهای اسباب بازی ایران شدند؛ اما رقبای زیبا، بزرگسال، و پرطرفداراین خواهر و برادر، سال هاست که جا خوش کرده اند و آمدن این دو را به هیچ گرفته اند.

نکته قابل توجه اینجاست که چرا چین، سازنده عروسک هایی
است که ایران آن را برای مقابله با تهاجم فرهنگی غرب به کار می برد؟ آیاچین اینجا
هم رقیب امریکاست؟

عروسک های ملی ما در چین ساخته شدند. چرا؟ یک عروسک برای
داشتن قابلیت تحرک مفاصل، به اسکلت نیاز دارد که با استفاده از آن مفاصل، زانو،
کمر، گردن، آرنج ها، کتف ها، و لگن را کاملا به حرکت درآورد. برای شبیه سازی حرکات
بدن یک انسان، این حداقل اتصالات است، و از آنجا که به تأیید بسیاری متخصصان، ایران
فاقد تکنولوژی ساخت این اسکلت است، می توان حق را به آنان داد تا از کشور دیگری
برای ساخت آن کمک بگیرد؛ اما نکته اینجاست که این دو عروسک، به جز قدرت مانور
محدود، آن هم به حالت دورانی، در مفاصل لگن و کتف وگردن، ویژگی دیگری ندارند. در
ضمن ساخت این گونه مفاصل ازعملیات ساده و ابتدایی تولید یک عروسک به حساب می آید و
یک عروسک ساز در این باره می گوید که تکنولوژی ساخت مفاصل دارا وسارا در ایران قابل
اجرا بوده است، پس دلیل تولید این عروسک ها درچین چیزی غیر از توانایی و تکنولوژی
لازم برای ساخت آنها در ایران است. طبق گفته آقای مجید قادری، مدیر سرگرمی های
سازنده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، (تولید این عروسک ها با کیفیت پائین در
داخل کشور، کانون را مجبور به انعقاد قرارداد با تولیدکنندگان کشور چین مجبور کرد!)
به گفته قادری، هیچ یک از شرکت ها وکارخانجات ایرانی نتوانستند، کیفیت مورد نظر ما
را به دست آورند؛ عروسک های تولیدی آنها فرم و شکل مورد نظر را نداشتند یا رنگ،
شکل، شمایل، بو، یا دوخت موی نامناسبی داشتند. به همین دلیل باچندین شرکت خارجی از
اروپا تا آسیا مکاتبه کردیم. در نهایت یک شرکت چینی که 90 درصد تولیداتش را به
کشورهای اروپایی وامریکایی صادر می کرد، توانست رضایت ما را جلب کند.

ولی این تناقض بین ملی بودن و مونتاژ بودن در اذهان وجود
دارد وهنوز حل نشده است؛ ولی کانون فکری کودکان و نوجوان می گوید: (تولید این عروسک
در خارج کشور با ملی بودن آن منافاتی ندارد، چون هدف ما از ملی بودن یک عروسک، چیزی
غیر از تولید آن در داخل است).

اما نکته جالب تر اینکه که عروسک ملی ایرانی و رقیب کهنه
کارامریکایی اش، در یک کشور، یعنی چین ساخته می شود.

قادری علت ساخت عروسک ملی را بر دو عامل کلی استوار می
داند:

1. جلب توجه مسئولان کشور که تا این لحظه نگرشی خنثی به
تولیداسباب بازی داشته اند.

2. برای مقابله با عروسک های خارجی که به طور قاچاق به
کشور واردمی شوند و با استفاده از غفلت مسئولان، خلا موجود را پر کرده اند که این
امر موجب لطماتی چون روی آوردن دختران به عروسک های خارجی خواهد شد و عواقب وخیمی
به دنبال خواهد داشت. (به گفته یک فروشنده، چنین عروسک هایی، این عروسک های ساخت
چین، رسما ازطریق گمرکی و از مسیر بنادر جنوبی کشور توسط لنج ها از دبی می آیند وتا
کنون در باره ممنوعیت فروش چنین عروسک هایی کسی چیزی نگفته است و چون مشتریان خاص
خود را دارد، ما هم آنها را عرضه می کنیم. )

در کنار عرضه عروسک های ایرانی دارا و سارا که برای
رقابت باعروسک های خارجی (باربی) بود، محصولات فرهنگی دیگری با این نام و نشان
تولید می شود، از جمله لوازم التحریر، سرویس اتاق کودک، سرگرمی های کودکان و تنقلات
با نشان دارا و سارا و استقبال مصرف کنندگان، موجب تولید بیشتر کالاهای جانبی و
تنوع آنها شده است. ازسوی دیگر، اگر عروسک های دارا و سارا با عدم استقبال روبرو می
شد، فروش کالاهای جانبی آن نیز افت می کرد. اما این صحبتی است که باقری مدیر روابط
عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به آن معتقد است.

(دارا و سارا به سیما می آیند): عروسک های دارا و سارا
که از آنها به عنوان عروسک های ملی ایران یاد می شود، قرار است به زودی در یک فیلم
سینمایی حضور داشته باشند. در ضمن مجموعه تلویزیونی دارا وسارا چندی پیش ساخته شد.

ظاهر شدن دارا و سارا به صورت های مختلف، به عنوان مثال
روی لوازم التحریر و...، شرکت در فیلم های سینمایی و مجموعه های تلویزیونی و قرار
گرفتن در نقش های مختلف و مورد دلخواه بچه ها، ازجمله سیاست ها برای نفوذ این عروسک
ها در کودکان و دور کردن آنها ازعروسک های غربی باربی است.

آیا عروسک های دارا و سارا توانسته اند، موفق عمل کنند و
هدف موردنظر را تامین کنند؟

موفقیت دارا و سارا و تامین هدف های مورد نظر در گرو
پذیرش آنها ازجانب کودکان و نوجوانان، به ویژه دختر بچه ها است؛ اما آن گونه که
ازشواهد پیداست، این عروسک ها نتوانسته اند خود را در دل دختران ایرانی جا کنند،
دارا و سارا هنوز مخاطب مناسبی را جذب نکرده اند و در انتقال و عرضه اهداف سازندگان
آن ناموفق بوده اند. علت چیست؟

دلائل متعددی می توان برای این موضوع بیان کرد: مسئله
اصلی که موجب می شود، یک دختر بچه به سمت یک اسباب بازی یا عروسک کشیده شود، جذابیت
و زیبایی آن است، و در بین آنها عروسکی راانتخاب می کند که زیباتر و جذاب تر باشد؛
اما متاسفانه هنوز عروسک باربی، بیشتر از دارا و سارا برای کودکان ایرانی نمایان
است. شکل، اندازه، رنگ و دیگر فاکتورهای اعمال شده در ساخت دارا و سارا درمقایسه با
عروسک باربی، از جذابیت کمتری برخوردار است و این خود درنهایت موجب انتخاب باربی در
مقابل آن از سوی کودکان است. این عروسک ها صورت زمخت، با چربی های بیش از حد و
کاملا غیر طبیعی دارند؛ در حالی که باربی صورتی ظریف، زیبا و دوست داشتنی دارد. حتی
اگر سارا و باربی را در مقابل دارایی که نماینده یک ایرانی با غیرت است، گذاشته
شود، دارا با کمال میل و رغبت، باربی را به عنوان خواهر و اگرنشود، به عنوان همسر
قبول خواهد کرد.

لباس هایی که بر تن دارا و سارا دیده می شود، از زندگی
معمولی ماایرانی ها دور است؛ در صورتی که بر تن عروسک های باربی، لباس هایی دیده می
شود که در غرب رایج است و اصلا جزو فرهنگ آنها است. درایران به ندرت کسانی را پیدا
می کنیم که در زندگی روزانه شان، لباس های محلی به تن کنند و با آن به سرکار و
بیرون بروند.

نکته دیگری که حداقل به لحاظ بازاریابی و جایگزینی دارا و سارا به جای باربی می بایست به آن توجه می شد، قیمت آن است که باید از هرعروسک باربی نازل تر تعیین می شد، تا خریدار خود را می یافت. متأسفانه آن قدر قیمت این دو عروسک بالا تعیین شده است که اغلب ازانواع بهترین عروسک های باربی نیز گران تر تمام می شود و تمایل به خرید خریداران را کم کرده است و عمده علت بیان شده توسط خانواده هابرای نخریدن آنها، همین موضوع است. جالب اینکه کودکی درباره عروسک های دارا و سارا، نامه ای به روزنامه ای فرستاده بود، با این مضمون که من نمی توانم عروسک دارا و سارا بخرم، چون آنها خیلی گران هستند و پدر و مادرم به خرید آنها راضی نمی شوند و در ضمن این عروسک ها جذابیتی ندارند و فقط لباس های محلی پوشیده اند. به نظرمن، اگربتوانید قیمت آنها را کمتر کنید و لباس های محلی همان شهر راتنشان کنید، خیلی بهتر است.

ضعف در تبلیغات نیز می تواند، دلیلی دیگر برای عدم موفقیت این دوعروسک باشد.

عروسک های دیگری نیز امروزه در مقابل باربی قد علم کرده اند که ازجمله آنها می توان، به فولا (عروسک عربی) اشاره کرد که برای جلوگیری از تهاجم فرهنگی غرب تولید شده است. موفقیت فولا برای این هدف، بیشتر از دارا و سارای ایرانی بوده است. این عروسک حجاب دارد و به قولی، از نوک سر تا انتهای پایش پوشیده است. این عروسک بر خلاف باربی، دوست پسر ندارد و نخواهد داشت و بر خلاف باربی، لباس های عریان نمی پوشد، این عروسک طوری طراحی شده که محجوب به نظربرسد؛
اما چرا فولا توانست، وارد حریم کودکانه دختربچه ها شود؟ پدران ومادران عرب پس از به بازار آمدن فولا، سریعا این عروسک را برای بچه های خود خریداری کردند و جالب اینکه بچه ها هم به راحتی این عروسک را قبول کردند و راحت با این خانم محجوب ارتباط برقرارکردند. (بر خلاف دارا و سارای ایرانی) این موجب می شود که فولا الگوی خوبی برای دختران عرب باشد و دختر بچه ها از همان بچگی یاد بگیرندکه چطور حجاب داشته باشند!

عروسک دیگری که در مقابل باربی وارد بازار شده، عروسکی است که (رضانه) نام دارد. هرچند این عروسک از جذابیت باربی برخوردارنیست؛ اما در مقابل دارا و سارای ایرانی قابل توجه است. از نظر رئیس این شرکت، آنچه رضانه را از رقبای خود پیش می اندازد، تقاضای جهانی آن برای کودکان مسلمان است.

 

نتیجه

ایران هم از دیگر نقاط دنیا مستثنا نبوده و نیست. سر و کله باربی بی هیچ هیاهو در شهرهای مختلف ایران پیدا شد و در میان کودکان ایران جایی برای خود باز کرد. همان طور که انتظار می رفت، این عروسک همانند دیگر تولیدات پرفروش نسخه برداری شد؛ نسخه هایی ارزان قیمت نسبت به نوع اصلی.

در تهران بزرگ، در هر فروشگاه اسباب بازی، می توان باربی را یافت: در جایی ارزان و غیراصل و در جاهای دیگر گران و اصل. حتی مغازه کوچکی در یکی از خیابان های شمال تهران به عرضه اختصاصی باربی و محصولات جانبی آن پرداخت.

حالا دارا و سارا از چین آمده اند. فکر کنیم قرار است به مقابله با باربی، و کپی های خوش ساختش بروند و این به معنای ارائه کالا با کیفیت بالا وبهای کم برای توانایی مقابله است. عرصه مبارزه به همین جا ختم نمی شود، چون دارا و سارا در اولین توقفگاه برون مرزی خود، یعنی همان کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای مسلمان نشین، با رقبای سرسخت و کهنه کاری روبرو می شوند که ساخته اسرائیل هستند؛ عروسک الکساندرا که مدتی پیش با شمایل یک دختر خردسال مسلمان، به کشورهای عرب آمده بود و ایده دختر مسلمان بودن یک عروسک را تا حدودی کهنه کرده است، می توان گفت جای دارا و سارا رامدتی پیش از تولدش به تصرف درآورده است. سارا دیگر نمی تواند به صرف مسلمان بودن، جای آنها را تنگ کند، چون به نظر جایی ندارد. روی هم رفته دارا و سارا باید به دنبال کسب محبوبیت میان کودکان ایرانی باشد و رقبای اصلی خود را خانواده باربی، کپی هایشان وعروسک های شخصیت های کارتونی بدانند. البته دست اندرکاران تولیداین عروسک ها معتقدند که هدف اصلی مبارزه نیست، بلکه تا حدی به رقابت معتقدند.

 

افزودن دیدگاه جدید