نظر امام خمینی(ره) در رابطه با انوشیروان و شاه عباس
انوشیروان از نظر امام خمینی
امام خمینی در مورد انوشیروان می فرمایند:
انوشیروان به خلاف آن چیزهایى كه به واسطه شعرا و به واسطه درباریهاى آن وقت و موبدان دربارى آن وقت درست كردند، یكى از ظالمهاى ساسانیان است، و دنبال او یك حدیثى هم جعل شده است، و به حضرت رسول- صلى اللَّه علیه وآله و سلم- نسبت داده شده كه «من متولد شدم در عهد سلطان عادل انوشیروان!» این اولًا سند ندارد و مُرْسَل است، و ثانیاً كسانى كه اهل تفتیش در امور هستند، تكذیب كردند این را و معلوم است كه یك دروغى است كه بستند. انوشیروان ظالم باید گفت، نه عادل. در زمان انوشیروان چهارطبقه یا پنج طبقه ممتاز بودند، یعنى از هم ممتاز، علاوه بر خود دستگاه سلطنت با آن بساطى كه داشته است؛ یك دسته هم شاهزادگان بودند و درباریها، اینها یك طبقه على حده ممتاز؛ یك دسته هم كسانى بودند كه داراى اموال هستند و به قول آنها شریف زادهها، آنها هم یك دسته ممتاز؛ یك دسته دیگر هم عبارت از آنهایى بودند كه سران ارتش و امثال اینها بودند، آنها هم ممتاز؛ دسته آخر كه نوع مردم بودند پیشه وران بودند، و پیشه وران باید كار كنند آنها بخورند تكلیف این بوده. آنها آن طبقه بالا مالیات بده نبودند، به نظام هم نمىرفتند. در نظام باید طبقه پایین كه پیشه وران بودند، مىگفتند اینها باید خدمت كنند، و مال اینها صرف بشود در آن طبقات دیگر؛ اینها به نظام بروند، اینها جنگ بكنند، اینها كارها را انجام بدهند، آنها بخورند. اجازه نمىدادند كه این طبقه پایین تحصیل كند، ممنوع بود. این قصه در شاهنامه هم هست كه پیش او شكایت بردند كه بوذرجمهر پیشاش شكایت برد كه هزینه كم شده است و ارتش محتاج به مۆونه است، و در بین این طبقات پایین هستند اشخاصى كه مال داشته باشند. بعد رفتند و پیدا كردند یك نفرى كه حالا مىگویند كفشگر بوده،پیدا كردند و او گفت كه من مىدهم لكن به شرط اینكه بچه من را اجازه بدهند درس بخواند. رفتند به او گفتند قبول نكرد، گفت نه، ما نه پولش را مىخواهیم، نه اجازه مىدهیم، براى اینكه اگر اجازه بدهیم كه یك آدم پایینى بیاید و درس بخواند، این آن وقت بعد مىخواهد دخالت كند در امور و این نمىشود. این عدالتى است كه انوشیروان داشته است. و در تاریخ ثبت است این جنایاتى كه اینها مىكردند. و من گمان ندارم در تمام سلسله سلاطین حتى یك نفرشان آدم حسابى باشد، منتها تبلیغات زیاد بوده است، براى شاه عباس آن قدر تبلیغ كردند، با اینكه در صفویه شاید از شاه عباس بدتر آدم نبوده، در قاجاریه آن قدر از ناصرالدین شاه تعریف كردند و شاه شهید و نمىدانم امثال ذلك، در صورتى كه یك ظالم غدارى بود كه بدتر از دیگران شاید. آن تبلیغات كه در آن وقت بود، همیشه بوده است. عدالت گسترى انوشیروان مثل صلح دوستى رئیس جمهور امریكاست، و مثل كمونیستى شوروى است. ما الآن در عصر حاضر این چیزها را مىبینیم،و اگر چنانچه تاریخ نویسها و نمىدانم آنهایى كه شعرا هستند و آنهایى كه خطبا هستند و آنهایى كه دربارى هستند، اینها را، تبلیغاتى كه الآن دارد در دنیا مىشود، این تبلیغات به گوش اشخاص برسد كه مطلع از وقایع نیستند، آنها هم خیال مىكنند كه همان طورى كه انوشیروان عادل، عادل بوده است، آقاى رئیس جمهور امریكا هم صلح دوست و عدالت پرور و امثال اینهاست، و حال آنكه شما كه مطلعید مىدانید قضیه چى است.
افزودن دیدگاه جدید