جریان نفاق در اوایل انقلاب اسلامی / خیانتهای منافقین درمقابل انقلاب در چند جمله
در مجموعهي آيات اول سوره بقره، منظور از نفاق فقط آن احساس شخصي ناشي از اختلال رواني باشد نيست، بلكه منظور جريان نفاق است و جريان نفاق يعني در درون نظام اسلامي يك مجموعهاي به قصد ضربهزدن و مخالفتكردن و توطئهكردن، زير پوشش حق بجانب بوجود بيايد، بدون اينكه اين شجاعت را داشته باشند كه صريحاً اعلام كنند ما دشمنيم.
مورد ديگر باز براي افساد كه در قرآن به آن اشاره شده، نفوذ در نيروهاي جنگي براي شكستن مقاومت آنهاست. چون جهاد يكي از اساسيترين مسائل يك جامعه انقلابي است كه نميتواند بدون جهاد زندگي كند، يعني جنگهايي را بر او تحميل ميكنند و او مجبور است دفاع كند نسبت به او سوءنيتهايي هست كه مجبور است آمادگي خودش را حفظ كند و مجبور است از ملتهاي مظلومي كه زير سلطهي قدرتهاي شيطاني هستند دفاع كند و به آن قدرتها حمله كند همهي اينها وجوهي براي جهاد اسلامي هستند كه البته جهاد اسلامي هم تدافعي و هم تهاجمي است. پس جهاد يكي از اركان است، و لذا نفوذ در نيروهاي مجاهد في سبيل الله و مبارزه در راه خدا سست كردن و متزلزل كردن پايه جهاد است و همه اينها را كه انواع فساد در جامعه اسلامي و در درون نظام اسلامي است چه كسي انجام ميدهد؟ آيا دشمن با چهره دشمن ممكن است بيايد در داخل جامعه اسلامي اين كارها را انجام بدهد؟ طبيعي است كه نه. پس دشمن در درون نظام اسلامي كساني را در چهره خودي و در باطن بيگانه ميسازد، يا اگر هستند از آنها استفاده ميكند و آنها همان گروه منافقين و همان جريان نفاق در برابر جربان ايمان و در معارضه با جريان ايمان است. حالا چه كسي به اينها ميگويد اين فسادها را نكنيد؟ گفتيم: ممكن است بگوئيم كساني از درون خودشان به آنها خطاب ميكنند و ميگويند اينقدر بدي نكنيد. فرضاً الان در وضع كنوني، آن جمعي كه مصلحت خودشان را در مبارزه با انقلاب و با نظام اسلامي در اين ميبيند كه دشمنان خارجي را به حمله كردن تشويق كنند، يا در دوران جنگ مثلاً: آن گروهي كه لازم ميبيند با انواع و اقسام حيلهها و شيوهها دشمن را نسبت به وضع داخلي ما آگاه كنند كه از اين قبيل داشتيم، يعني كساني در دوران جنگ بودند كه با بيرون مرزها تماس ميگرفتند و وضعيتهايي را كه براي هجوم دشمن به ما مفيد بود در اختيار آنها ميگذاشتند، اخبار را فوراً به آنها ميرساندند، يا فرضاً وقتي تهرام بمباران ميشد و به يك نقطهاي موشك ميخورد كه دشمن محل اصابت آن را نميدانست، اينها ميگفتند فلان جا اصابت كرده تا او هدفش را تصحيح كند و با كارهايي كه دارد وشيوههايي كه دارد نقطهاي را كه ميخواهد هدف قرار بدهد و از اين خيلي نزديكتر و ريزترش را بنده خودم در اوايل جنگ در اهواز ديده بودم اين يك حركتي است كه اين منافق انجام ميدهد و منافق ديگري كه او هم مؤمن نيست و او هم منافق است به اين ميگويد چرا فساد ميكني؟ و چرا كاري مكني كه مثلاً دشمن بتواند شهر ما را و خانه ما را هدف قرار بدهد؟ اينها هر دو منافقند اما در انجام اين كار باهم اتحاد نظر ندارند.
کارنامه منافقین در چند جمله زیر خلاصه میشود:
1-اولین جرم منافقین، تفسیر انحرافی از اسلام و دروغ بستن به خدا در تعریف دین است. آنها قبل از انقلاب با کمک کفار و مشرکین در تصفیه درون گروهی صدها جوان مبارز را به دلیل پایبندی به دین و مراجع دینی سر به نیست یا به رژیم معرفی کردند.
2-اخلال در نهضت اسلامی و کمک به لیبرالها در ضربه به خط امام در غائله بنی صدر، دومین جرم آنهاست.
3-اعلام رسمی مبارزه مسلحانه، ترور علمای بزرگ دین و مسئولین بلندپایه کشور، نام آنها را در شمار مفسدین فی الارض و محاربین، ثبت کرد.
4-به شهادت رساندن 17 هزار نفر از مردم ایران که به شهدای ترور معروفند، به جرم حمایت از اسلام و امام خمینی و دفاع از جمهوری اسلامی، چهارمین جرم نابخشودنی آنهاست.
5-پیوستن به دشمن بعثی و ایفای نقش ستون پنجم دشمن در 8 سال دفاع مقدس، رسواترین جرم منافقین است.
6-حمله نظامی به ایران بعد از پذیرش قطعنامه 598 به قصد تصرف تهران و سرنگونی نظام با حمایت و پشتیبانی صدام، که آنها را به عنوان مصداق اتمّ محارب قرار داد.
7-همکاری با ارتش بعث در کشتن هزاران نفر از مردم عراق اعم از کردها و نیز سرکوب قیامهای مردمی در عراق در اوج دیکتاتوری صدام در بغداد.
8-لو دادن اسرار نظام با نفوذ در سازمانهای دولتی، لشکری و کشوری.
9-و...
این جماعت روسیاه در روزهای پایان جنگ به اعضای خود در زندانها پیام دادند ما به زودی به ایران حمله میکنیم، همزمان با حمله ما، شما هم در زندانها دست به شورش بزنید. ما شما را آزاد خواهیم کرد، در همان زندان چوبههای دار برای اعدام مسئولین نظام و طرفداران آن برپا میکنیم و... منتظر توزیع سلاح پس از فتح زندان باشید.
افزودن دیدگاه جدید