خاطرات یک وهابی داعشی لامذهب از جنایات کشتن ، زنا ، لواط ، و....

من ده نفر از شیعیان را سر بریده ام و برای هر کدام ۳۰۰ دلار گرفته ام. ابو یاسر فتوا داد گفت همجنسبازی حلال است و اگر قبول نکنی که به تو تجاوز کنم ، می کشمت. ابو علاء هم فتوای او را تأیید کرد. بعد ابو یاسر دست‌های مرا بست و خواباند و سپس تجاوز کرد. به خواهر و زن برادرم نیز تجاوز کردند. وهابی : می شود به من آب بدهید؟ الان برایت می آورم. می خواهی چیزی بگویی کسانی که سر بریدی را برایم بشمار وهابی: ده نفر را سر بریدیم در منطقه لطیفیه ،من چهار نفر از آن ها را سر بریدم و پنج نفر را ربودم و سر بریدم، سه نفر از سرباز های محلی سنی را نیز سر بریدیم و یک نفر از اهل مسیب که آمده بود به اقوامش سر بزند را گرفتیم و سر بریدیم. چند خانوار را آواره کردید؟ وهابی:کسی را آواره نکردیم فقط تهدید کردیم و خودشان خانه هایشان را ترک کردند به آنها گفتیم سه روز فرصت دارید اگر خانه را خالی نکنید شما را می کشیم چرا اینکار کردید؟ وهابی : چونکه نمی گذاشتند کار کنیم. در ازای سر بریدن شیعه چقدر به شما پول می دهند؟ وهابی: برای سر بریدن هر شیعه ۳۰۰ دلار می گرفتیم. کسی از قربانیها التماس نمی کرد برای زنده ماندن وهابی: بله التماس می کرد. چی می گفت؟ وهابی:می گفت من خانواده دارم و بچه دارم تو را خدا سر من را نبر من را نکش ولی رئیس ما می گفت سرش را قطع کن دلت رحم نیامد؟ وهابی: چرا دلم به رحم آمد چرا سرش را قطع کردی؟و شب خوابت برد. وهابی: شب خوابم نبرد فکر نکردی این بدبختی که کشتی زن و بچه دارد ،چرا از شیعیان بدت می آید؟ وهابی: رهبران ما به ما دستور می دهند. تو از رهبرانت سوال نمی کنی که شیعه چه مشکلی دارد؟ وهابی: ما نمی خواهیم شیعیان در این مناطق مسئولیتی داشته باشد فقط سنی ها باید مسئولیت داشته باشد مگر شیعیان چکار می کنند. وهابی: شیعیان مشرک و و صفوی هستند. چرا مشرک هستند وهابی نمی دانم ،آنها مثل ما هستند پس چرا سرش قطع کردی وهابی: مجبور بودم اولی را به اجبار کشتی بقیه چی؟ تو هفت نفر را کشته ای،چهار نفر را سر بریدی و سه نفر با تفنگ کشتی . چه کسی فتوای نکاح و همجنسبازی را به شما داد؟ وهابی: ابو یاسرفتوا داد گفت همجنسبازی حلال است ،گفت اگر نگذارید با شما همجنسبازی کنم شما را می کشم ، گروهی رفتند به سراغ ابوعلاء سوال کردند گفتند آیا همجنسبازی حلال است؟جواب داد اگر مسئول شما راضی باشد حلال است. مسئول شما راضی بود؟ وهابی : بله به همه شما تجاوز جنسی کرد؟شما چند نفر بودید؟ وهابی : بله ،ما ده نفر بودیم و به همه ما تجاوز جنسی کرد. شما هم به او تجاوز کردید؟ وهابی : نه ،امیر ماست و ما نمی توانیم به امیر خود تجاوز جنسی کنیم چرا حلال نیست؟ وهابی : حلال است ولی نمی توانیم. امیر شما چه شکلی بود؟ وهابی : ریش بلندی داشت و لاغر بود و ریشش را با حنا رنگ کرده بود چهار شانه بود و سبزه بود و گاهی سرمه می کرد ،گاهی لباس های نظامی می پوشید. ماشین او چیه؟ ماشین KiA وقتی کار تمام می شد ماشین را کجا می گذاشتید؟ وهابی : ماشین را در باغ می گذاشتیم. به ما بگو چگونه به تو تجاوز جنسی کردند؟ وهابی : اول دست های من را می بستند بعد می خواباندند و ابویاسر آمد و به من تجاوز جنسی کرد… مگر تو مجاهد نیستی؟تو مجاهدی یا همجنس باز؟ وهابی : من مجاهدم ولی مجبورم. با خواهران تو چه کردند؟ وهابی: به خواهرم نیز تجاوز کردند به خواهرات تجاوز کردند؟ وهابی : بله مگر تو مرد نیستی ،تو ازدواج کردی؟ وهابی : ازدواج نکردم زن برادرت که به او تجاوز می کنند اسمش چیست؟ وهابی : اسمش سرور است. برادرت چکاره است؟ وهابی : در دانشگاه امام اعظم ابوحنیفه مشغول کار است. برادرت می داند که به همسرش تجاوز می کنند؟ وهابی : بله اسم برادرت چیست؟ وهابی: امین سخی ابراهیم کجا کار می کند؟ وهابی : در جامع امام اعظم ابوحنیفه کار می کند. برادر دومت چی؟ وهابی : ابو حسین عماد در شهرک عسکری مسیب زندگی می کند. به همسر او نیز تجاوز می کنند؟ وهابی: نه چون همسرش خوش قیافه نیست و به سراغش نمی روند. یعنی او را دیدند و از قیافه اش خوششان نیامد؟ وهابی : بله نکردیم آواره نکردیم فقط

دریافتاندازه
فایل invrkgf2m56qtm.mp46.59 مگابایت

افزودن دیدگاه جدید