آیا زبان بهشتیان، عربی است؟
آنچه بسیار روشن و واضح است، اینکه اسلام، مبارزه ای جدی و قاطع علیه نژاد پرستی داشته و با هر گونه تفاخر قومی و قبیله ای مبارزه کرده است و به جای آن عواملی واقعی برای برتری شمرده است:
یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ؛(حجرات/۱۳) اى مردم! ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید (اینها ملاك امتیاز نیست،) گرامىترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!
این مبارزه با تعصب های بی جا و ناروا، نسبت به زبان عربی نیز وجود داشته است:
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: اى مردم عربیت به پدرى كه فرزندى به وجود آورده نیست، بلكه عربیت زبان گویا هست، هر كس به عربى فصیح سخن گوید او عرب مىباشد و گرامىترین شما نزد خداوند كسى است كه تقواى او بیشتر باشد.[۱]
حضرت سجاد علیه السّلام فرمود: نسبت قرشى و نه نسبت عربى بنفسه ارزش و احترامى ندارد مگر بتواضع و كرامتى نیست مگر بتقوى.[۲]
اما همانگونه که در قرآن به وضوح آمده است، عده ای بیمار دل، محکمات و مسائل روشن دینی را رها کرده، و با پیگری مطالبی که معنایش را نفهمیده اند، با دین مبارزه می کنند:
هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ؛(آل عمران/۷) اوست كه این كتاب را بر تو نازل كرد. بعضى از آیهها محكماتند، این آیهها أم الكتابند، و بعضى آیهها متشابهاتند. امّا آنها كه در دلشان میل به باطل است، به سبب فتنهجویى و میل به تأویل از متشابهات پیروى مىكنند، در حالى كه تأویل آن را جز خداى نمىداند. و آنان كه قدم در دانش استوار كردهاند مىگویند: ما بدان ایمان آوردیم، همه از جانب پروردگار ماست. و جز خردمندان پند نمىگیرند
بحث زبان اهل بهشت یا اهل جهنم در روایتی چنین آمده است:
در روایتی از حضرت علی (ع) آمده است که : کسی پرسید: سخن اهل بهشت به چه زبان مىباشد؟ حضرت فرمودند: اهل بهشت به عربى تكلّم مىكنند.آن مرد پرسید: اهل دوزخ به چه زبان سخن مىگویند؟ حضرت فرمودند: با زبان مجوسى تكلّم مىنمایند.[۳]
اما از آن جا که یکی از ملاک های اعتبار سنجی روایت، قرآن است، اگر استفاده ای از این روایت بشود که با تعصب های قومی و قبیله ای سازگار باشد، این روایت قطعا مردود خواهد بود. چون خود اهل بیت این گونه فرموده اند:
امام صادق (ع) از قول پیامبر (ص) نقل می فرمایند: فَإِذَا أَتَاكُمُ الْحَدِیثُ عَنِّی فَاعْرِضُوهُ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّتِی فَمَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّتِی فَخُذُوا بِهِ وَ مَا خَالَفَ كِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّتِی فَلَا تَأْخُذُوا بِه[۴] هر گاه حدیث بشما رسد باید كه آن حدیث را بر كتاب اللَّه عزّ و جلّ و سنّت من عرض كنید اگر آن حدیث موافق كتاب خداى خالق و سنّت من بود آن را فرا گیرد و آنچه مخالف كتاب ایزد وهّاب و سنّتم بود أصلا پیرامون آن نگردید.
پس اگر حدیث به معنایی تعصبی باشد، مردود است و با توجه به تاریخ و نهضت شعوبیه، انگیزه های جدی برای جعل این گونه احادیث وجود داشته است.
اما اگر معنای دیگری از روایت بفهمیم، بسته به معنای فهمیده شده، می توان روایت را پذیرفت. مثلا اگر منظور این باشد که منطق بهشتیان، همان منطق قرآنی است که به زبان عربی بوده، و منطق جهنمیان، منطق مجوسی باشد، آن وقت روایت پذیرفتنی است.
[۱]. بحار الأنوار، ج۶۷، ص: ۲۸.
[۲]. بحار الأنوار، ج۶۷، ص: ۲۸.
[۳]. علل الشرائع، ج۲، ص: ۵۹.
[۴]. الإحتجاج على أهل اللجاج، ج۲، ص۴۴۷.
افزودن دیدگاه جدید