چای را که دم کرد چراغها را خاموش کرد و پنج شش دقیقه ای برای خودش روضه خواند...روضه اش که تمام شد بلند شد و رفت دو تا چای ریخت و آورد:«آقا جان! خودتان گفتید هر جا روضه عمویم عباس خوانده شود من آنجا حاضرم»
افزودن دیدگاه جدید