استعمار در بیانات رهبری: استعمار نو
در تمدّن مادى غرب - همچنان که در همین ماههاى جارى در دنیا مشاهده کردید - هرچه حرف مى زنند، طرّاحى هزاره ى دوم را مى کنند! حالا مگر تمدّن مادّى غرب، سرتاسر هزاره ى اوّل را فرا گرفته بود که شما مى خواهید هزاره ى دوم را هم به آن ملحق کنید؟! مگر بشر از این دو، سه قرنى که از سیطره ى تمدّن مادّى غرب گذشته، راضى است؟! مگر تمدّن مادّى غرب توانسته است زخمهاى کهنه ى بشریّت را علاج کند؟! آیا فقر در دنیا از بین رفت؟ آیا گرسنگى از بین رفت؟ آیا ظلم و تبعیض از بین رفت؟ آیا آرامش خاطر انسان تأمین شد؟ آیا مهربانى و صفاى میان انسانها تأمین شد؟ یا بعکس، تمدّن مادّى غرب در دوره ى استعمار، سپس در دوره ى استثمار - که سلطه ى حکومتهاى غربى در دوره ى استثمار، مثل دوره ى استعمار، مستقیم نبود؛ به شکل استثمار نیروها در دنیاى عقب افتاده و فقیر بود؛ همان سلطه ى پنهانى قاهرى که همه ى سرمایه ها و همه ى نیروها را از آنها مى ربود و در خود هضم مى کرد و جیب کمپانیهاى سرمایه دارى را بیشتر مى انباشت - و سپس در دوره ى رسانه و در دوره ى ارتباطات - یعنى امروز - در همه ى این سه دوره، با زور، با قدرت نمایى، با زورگویى، با ایجاد اختناقِ طرف مقابل و صف مقابل همیشه وارد میدان شده است؛ در حالى که در بالاترین مراکز خود هنوز تبعیض هست؛ تبعیض نژادى هست؛ فاشیسم هست! با این سابقه، با این همه گرفتارى، با این همه مشکلات، تمدّن مادّى غرب ادّعاى ابدیّت مى کند! اما این ادّعا، ادّعاى واهى، غیرعملى و ناکام است.۱۳۷۹/۰۷/۱۴
بعد از شکست شیوه ى استعمار مستقیم - که قبلاً معمول بود و کشورها را به صورت مستقیم استعمار می کردند - که آن شیوه منسوخ شد، استعمار جدید جایگزین آن شد؛ استعمار جدید به این صورت بود که قدرتهاى مداخله گر خارجى مستقیماً وارد اداره ى کشورهاى تحت استعمار نمی شدند؛ عوامل آنها و کسانى که گوش شنوایى از آنها داشتند و متّکى به آنها بودند، در رأس کشورها قرار می گرفتند و چون حکومت متّکى به خارج بدون استبداد امکان پذیر نیست، با استبداد حکومت می کردند و منافع قدرتهاى خارجى را تأمین می کردند؛ این استعمار جدید بود. مبارزه ى با استبداد بدون مبارزه ى با آن قدرت خارجى اى که پشت سر دیکتاتور و مستبد قرار دارد، به جایى نمی رسید و نمی رسد.۱۳۹۲/۱۱/۱۹
افزودن دیدگاه جدید