اجتهاد در مقابل نص: 46 - شراب و حرمت آن
خداوند متعال پيرامون شراب سه آيه نازل فرمود: نخست: اين آيه شريفه است كه مى فرمايد: ((يَسْئلُونَكَ عَنِ الخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما اِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ))(469)؛
يعنى: ((از تو راجع به شراب و قمار سؤال مى كنند، بگو در اين دو، گناه بزرگى و منافعى (به قول مشتريان آن) براى مردم هست)).
دوم: در آن هنگام، برخى از مسلمانان شراب مى نوشيدند و بعضى آن را ترك گفتند، مردى شراب نوشيد و به نماز ايستاد و هذيان گفت. خداوند اين آيه شريفه را نازل فرمود: ((يا اَ يُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لاتَقْرَبُوا الصَّلوة وَ اَ نْتُمْ سُكارى حَتّى تَعْلَمُوا م ا تَقُولونَ))(470)؛
يعنى: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا بدانيد چه مى گوييد (وچه مى كنيد)).
سوم: بعد از نزول اين آيه شريفه، باز هم عده اى شراب نوشيدند و آنهايى كه ترك كرده بودند، ترك نمودند. تا اينكه به گفته مورخين عمر خطاب شراب نوشيد و استخوان شترى را گرفت و با آن به سر عبدالرحمن بن عوف زد و شكست! سپس نشست و با شعر اسودبن يعفر، بر كشتگان بدر، نوحه سرايى كرد:
((گويى در چاه، چاه سرزمين بدر، جوانمردان و عرب بزرگوار، خفته اند. آيا پسر كبشه (471) مى گويد ما زنده مى شويم. كسانى كه پوسيده شده اند چگونه زنده مى شوند؟ آيا مرگ عاجز است كه باز به سوى من برگردد و مرا برانگيخته كند وقتى استخوانم پوسيده باشد. كيست كه از طرف من به خدا بگويد: من ماه رمضان را روزه نمى گيرم! بگو: خدايا! آشاميدنى را از من منع كن و بگو: خدا طعام را از من دريغ بدار))(472).
وقتى كه اين مطلب به پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - گزارش شد، در حالى كه سخت خشمگين بود و اطراف ردايش را به دست گرفته و مى كشيد با چيزى كه در دست داشت به عمر زد.
عمر گفت: به خدا پناه مى برم از خشم خدا و خشم پيغمبرش! پس اين آيه شريفه نازل شد: اِنَّما يُريدُ الشَّيطانُ اَن يُوقِعَ بَيْنَكُم الْعَداوَةَ وَالْبَغْضاءَ فِى الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُم عن ذِكْرِ اللّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ اَ نْتُمْ مُنْتَهُونَ))(473)؛
يعنى: ((شيطان مى خواهد ميان شما به وسيله شراب و قمار، دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را از ياد خدا و نماز باز دارد، آيا خوددارى نمى كنيد؟)).
عمر گفت: خوددارى كرديم، خوددارى كرديم!
اين داستان بعينه، در كتاب ((المستطرف)) آمده است (474). گروهى از بزرگان ديگر اهل تسنّن نيز آن را از ((ربيع الا برار)) زمخشرى، نقل كرده اند.
قسمتى از آن را فخر رازى (475) در تفسير آيه: ((اِنَّما يُريدُ الشَّيطانُ اَن يُوقِ-عَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَالْبَغضاءَ فِى الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ)) روايت مى كند، چون مى گويد: در حديث است كه وقتى آيه: ((يا اَ يُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلوةَ وَ اَ نْتُمْ سُكارى)) نازل شد، عمر بن خطاب گفت: خدايا براى ما درباره شراب بيان روشنى بياور، چون آيه: ((اِنَّما يُريدُ الشَّيْطانُ... )) نازل گرديد، عمر گفت: خدايا! خوددارى كرديم!
افزودن دیدگاه جدید