ابوبكر، قبل از رسول خدا به قبا رسيده بود

ابوبكر، قبل از رسول خدا به قبا رسيده بود

سيره نويسان بر اين مطلب اتفاق دارند كه بيشتر مسلمانان، پيش از رسول خدا صلى الله عليه وآله به مدينه هجرت كردند، امام جماعت مسلمانان در مدتى كه آن حضرت حضور نداشتند، به عهده سالم مولى حذيفه بود و اين به آن سبب بود كه وى در قرائت قرآن از ديگران بهتر بود.

بخارى در صحيح خود مى‌ نويسد:

حدثنا إِبْرَاهِيمُ بن الْمُنْذِرِ قال حدثنا أَنَسُ بن عِيَاضٍ عن عُبَيْدِ اللَّهِ عن نَافِعٍ عن بن عُمَرَ قال لَمَّا قَدِمَ الْمُهَاجِرُونَ الْأَوَّلُونَ الْعُصْبَةَ مَوْضِعٌ بِقُبَاءٍ قبل مَقْدَمِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم كان يَؤُمُّهُمْ سَالِمٌ مولى أبي حُذَيْفَةَ وكان أَكْثَرَهُمْ قُرْآنًا.

از ابن عمر نقل شده است كه وقتى مهاجران نخستين، قبل از آمدن رسول خدا (ص) به منطقه عصبه كه جایى در قباء است، رسيدند، سالم مولى أبى حذيفه امامت جماعت آن ها را به عهده داشت و او از همه آن‌ ها بيشتر قرآن بلد بود.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (256هـ)، صحيح البخاري، ج 1، ص 246، ح660، كتاب الْجَمَاعَةِ وَالْإِمَامَةِ، بَاب إِمَامَةِ الْعَبْدِ وَالْمَوْلَى، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

سؤالى كه اين جا پيش مى‌ آيد، اين است كه چه كسانى در اين مدت كه رسول خدا در ميان آن ها نبود، به امامت سالم مولى حذيفه نماز خوانده اند؟

جواب اين سؤال را محمد بن اسماعيل بخارى در صحيح خود داده و خليفه اول و دوم را جزء افرادى به شمار آورده كه در اين نماز حضور داشته اند:

حدثنا عُثْمَانُ بن صَالِحٍ حدثنا عبد اللَّهِ بن وَهْبٍ أخبرني بن جُرَيْجٍ أَنَّ نَافِعًا أخبره أَنَّ بن عُمَرَ رضي الله عنهما أخبره قال كان سَالِمٌ مولى أبي حُذَيْفَةَ يَؤُمُّ الْمُهَاجِرِينَ الْأَوَّلِينَ وَأَصْحَابَ النبي صلى الله عليه وسلم في مَسْجِدِ قُبَاءٍ فِيهِمْ ابوبكر وَعُمَرُ وأبو سَلَمَةَ وَزَيْدٌ وَعَامِرُ بن رَبِيعَةَ.

 

از عبد الله بن عمر نقل شده كه گفت: سالم مولى أبى حذيفه، امامت نماز جماعت نخستين مهاجرين و اصحاب رسول خدا (ص) را در مسجد قباء به عهده داشت، ابوبكر، عمر، ابوسلمه، زيد و عامر بن ربيعه نيز در اين نماز جماعت شركت داشتند.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (256هـ)، صحيح البخاري، ج 6، ص 2625، ح6754، بَاب اسْتِقْضَاءِ الْمَوَالِي وَاسْتِعْمَالِهِمْ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

بنابراين، داستان همراهى ابوبكر با رسول خدا در غار، با اين دو روايتى كه بخارى در صحيح ترين كتاب اهل سنت بعد از قرآن نقل كرده است، زير سؤال می رود.

 

اين نماز در چه زماني برگزار شده است:

شارحان بخارى در توجيه اين روايت دچار اضطراب، نگرانى و هراس شده و در حل آن سردرگم مانده‌ اند. بدرالدين عينى مى پذيرد كه اين مشكل بر طبق روايت عبد الله بن عمر وجود دارد و ثابت مى كند كه ابوبكر جزء نمازگذاران به امامت سالم مولى حذيفه بوده است:

قلت: لا إشكال إلاَّ على قول ابن عمر: إن ذلك كان قبل مَقْدَم النبي.

من مي‌ گويم: اشكالي در اين مطلب نيست؛ مگر بنابر نقل عبد الله بن عمر كه گفته‌: (داستان نماز خواندن ابوبكر پشت سر سالم) قبل از ورود رسول خدا (ص) بوده است.

العيني، بدر الدين ابومحمد محمود بن أحمد الغيتابي الحنفي (855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج 24، ص 254، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.

 

پس طبق نظر عيني، روايت عبد الله بن عمر ثابت مى كند كه ابوبكر در اين نماز حضور داشته و به همراه رسول خدا صلى الله عليه وآله در غار نبوده است.

ديگر شارحان بخاري، سعى كرده‌ اند كه اين مشكل را به نحوي؛ حتى اگر شده با كلمه «شايد» و «احتمال» حل نمايند. بيهقى در سنن كبراى خود در اين باره مى‌ نويسد:

قال الشيخ [مصنف] كذا قال في هذا وفيما قبله وفيهم ابوبكر وعمر ولعله في وقت آخر فإنه إنما قدم ابوبكر رضي الله عنه مع النبي صلى الله عليه وسلم ويحتمل أن تكون إمامته إياهم قبل قدومه وبعده وقول الراوي وفيهم ابوبكر أراد بعد قدومه والله أعلم.

در اين روايت و روايات گذشته آمده است كه در اين نماز جماعت،‌ ابوبكر و عمر نيز حضور داشته‌ اند، شايد اين نماز در زمان ديگرى بوده است؛ زيرا ابوبكر به همراه رسول خدا وارد شد. ممكن است اين نماز جماعت قبل يا بعد از آمدن رسول خدا (ص) بوده، هر دو احتمال وجود دارد؛ اما اين كه راوى گفته كه در اين نماز ابوبكر نيز حضور داشته، ثابت مى‌ كند كه اين نماز بعد از آمدن رسول خدا (ص) بوده است.

البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسي ابوبكر (458هـ)، سنن البيهقي الكبرى، ج 3، ص 89، ناشر: مكتبة دار الباز - مكة المكرمة، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، 1414 - 1994.

 

و ابن حجر عسقلانى مى‌ گويد:

والمراد بهذا: أَنَّهُ كَانَ يؤمهم بعد مَقْدَم النَّبِيّ؛ ولذلك قَالَ: «فِي مسجد قباء»، ومسجد قباء إنما أسسه النَّبِيّ بعد قدومه المدينة، فلذلك ذكر منهم: أَبَا بَكْر، وابوبكر إنما هاجر مَعَ النَّبِيّ، وليس فِي هذه الرواية: «قَبْلَ مقدم النَّبِيّ» كما فِي الرواية الَّتِيْ خرجها البخاري هاهنا فِي هَذَا الباب، فليس فِي هَذَا الحَدِيْث إشكال كما توهمه بعضهم.

مراد اين است كه سالم امامت آن ها را بعد از رسيدن رسول خدا (ص) به عهده داشته است، به همين خاطر در روايت آمده است كه اين نماز در مسجد قباء برگزار شده است و مسجد قباء توسط رسول خدا (ص) و بعد از آمدن به مدينه تأسيس شده است؛ به همين خاطر ابوبكر نيز جزء شركت كنندگان ذكر شده است، ابوبكر به همراه رسول خدا (ص) هجرت كرده است. در اين روايت نيامده است كه اين نماز قبل از آمدن رسول خدا تشكيل شده است؛ چنانچه در روايت بخارى كه در همين باب نقل كرده، اين مطلب آمده است؛ پس اين حديث اشكالى ندارد؛ چنانچه برخى خيال كرده‌ اند.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 4، ص 175، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة - بيروت.

 

در باره زمان برگزارى اين نماز سه احتمال وجود دارد:

1. قبل از ورود رسول خدا صلى الله عليه وآله برگزار شده است كه طبعاً ثابت مى‌ شود كه ابوبكر به همراه رسول خدا صلى الله عليه وآله نبوده و پيش از آن حضرت هجرت كرده است؛

2. بعد از ورود آن حضرت برگزار شده و آن حضرت در نماز جماعت شركت داشته و به امامت سالم مولى حذيفه نماز خوانده است؛

3. بعد از ورود آن حضرت برگزار شده و آن حضرت در نماز جماعت حاضر نشده اند.

 

آن چه از ظاهر روايت استفاده مى شود، اين است كه اين نماز قبل از ورود رسول خدا برگزار شده است و ثابت مى كند كه ابوبكر قبل از رسول خدا مهاجرت كرده و به همراه آن حضرت در غار نبوده است.

اما اين كه بيهقى گفته است: «ولعله في وقت آخر؛ شايد اين نماز در زمان ديگرى برگزار شده» غير قابل قبول است؛ زيرا اولا: با اصل روايت سازگارى ندارد؛ چرا كه در روايت زمان آن مشخص و تصريح شده است كه اين نماز با ورود نخستين مهاجران برگزار شده است كه در ميان آن ها ابوبكر و عمر نيز بوده اند.

كان سَالِمٌ مولى أبي حُذَيْفَةَ يَؤُمُّ الْمُهَاجِرِينَ الْأَوَّلِينَ...

ثانياً: با وجود رسول خدا، چه دليلى وجود دارد كه امامت سالم مولى حذيفه حتى بعد از ورود آن حضرت همچنان ادامه داشته است؟ بنابراين نمى‌ توان زمان ديگرى را براى آن در نظر گرفت.

اما اين كه ابن حجر ادعا كرده كه اين نماز بعد از ورود رسول خدا صلى الله عليه وآله برگزار شده و دليل آن نيز اين است كه در روايت از مسجد قبا نام برده شده و اين مسجد بعد از ورود رسول خدا تأسيس شده است، به چند دليل مردود است:

اولاً: طبق مدارك موجود در منابع اهل سنت، اين مسجد ابتدا توسط نخستين مهاجرانى كه وارد قباء شده بودند، تأسيس شده و مسلمانان در آن نماز مى خوانده اند و بعد در زمان رسول خدا صلى الله عليه وآله ساختمان آن تكميل شده است.

بلاذرى در فتوح البلدان مى‌ نويسد:

وكان المتقدمون في الهجرة من أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم ومن نزلوا عليه من الأنصار بنوا بقباء مسجدا يصلون فيه والصلاة يومئذ إلى بيت المقدس فلما ورد رسول الله صلى الله عليه وسلم قباء صلى بهم فيه فأهل قباء يقولون إنه المسجد الذي يقول الله تعالى فيه «لمسجد أسس على التقوى من أول يوم أحق أن تقوم فيه».

نخستين مهاجران از اصحاب رسول خدا و انصارى كه به آن‌ ها پيوسته بودند، مسجد قباء را تأسيس كردند و در آن نماز مى خواندند. در آن زمان به سوى بيت المقدس نماز خوانده مى‌ شد، زمانى كه رسول خدا وارد قباء شد، امامت آن ها را به عهده گرفت؛ از همين رو بود كه مردم قبا مى‌ گفتند: اين مسجد همان مسجدى است كه خداوند تبارك و تعالى در باره آن فرموده است:

«آن مسجدى كه از روز نخست بر پايه تقوا بنا شده، شايسته‏ تر است كه در آن (به عبادت) بايستى...»

البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (279هـ)، فتوح البلدان، ج 1، ص 17، تحقيق: رضوان محمد رضوان، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت – 1403هـ.

و در انساب الأشراف مى‌ نويسد:

وكان من تقدم رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى المدينة بعد أبي سلمة بن عبد الأسد، ومن نزلوا عليه بقباء بنوا مسجداً يصلون فيه. والصلاة يومئذ إلى بيت المقدس. فجعلوا قبلته إلى ناحية بيت المقدس، فلما قدم رسول الله صلى الله عليه وسلم صلى بهم فيه، وكان سالم مولى أبي حذيفة يؤم المهاجرين من مكة إلى المدينة. ثم أمهم بالمدينة حتى قدم النبي.

كسانى كه قبل از رسول خدا و بعد از أبى سلمه بن عبد الأسد هجرت كرده بودند و نيز كسانى كه وارد قباء شده بودند، مسجدى بنا كرده و در آن نماز مى‌ خواندند، در آن زمان نماز به طرف بيت المقدس خوانده مى‌ شود؛ به همين خاطر قبله اين مسجد را به طرف بيت المقدس ساختند. زمانى كه رسول خدا (ص) وارد آن جا شد، امامت نماز را به عهده گرفت، و سالم مولى أبى حذيفه امامت مهاجرين از مكه به مدينه مدينه را به عهده داشت، سپس اين امامت در مدينه نيز ادامه داشت تا اين كه رسول خدا به آن جا رسيدند.

البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1، ص 114، طبق برنامه الجامع الكبير.

و ابن جوزى در كتاب المنتظم مى‌ نويسد:

وكان أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم حين قدم قباء قد بنوا مسجدا يصلون فيه فصلى بهم فيه ولم يحدث في المسجد شيئا فأقام صلى الله عليه وسلم الإثنين والثلاثاء والأربعاء والخميس وركب من قباء يوم الجمعة إلى المدينة فجمع في بني سالم فكانت أول جمعة جمعها في الإسلام وخطب يومئذ.

 

اصحاب رسول خدا وقتى وارد قبا شدند، مسجدى بنا كردند كه در آن نماز مى‌ خواندند، سپس رسول خدا امامت نماز آن‌ ها را به عهده گرفت، بنایى براى مسجد نساخته بودند، رسول خدا (ص) روزها دوشنبه، سه شنبه و پنج شنبه در آن اقامت كردند و سپس روز جمعه به طرف مدينه حركت كردند و نماز جمعه را در قبيله بنى سالم خواندند و اين نماز نخستين نماز جمعه‌ اى بود كه در اسلام برگزار شد، رسول خدا (ص) در آن روز خطبه خواندند.

ابن الجوزي، ابوالفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد (597 هـ)، المنتظم في تاريخ الملوك والأمم، ج 3، ص 65، ناشر: دار صادر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1358.

 

ثانياً: همان طور كه پيش از اين گذشت، در روايت ديگرى كه بخارى نقل كرده است، اين مطلب تصريح شده است كه امامت سالم مولى أبى حذيفه، مربوط به قبل از آمدن رسول خدا صلى الله عليه وآله بوده است:

حدثنا إِبْرَاهِيمُ بن الْمُنْذِرِ قال حدثنا أَنَسُ بن عِيَاضٍ عن عُبَيْدِ اللَّهِ عن نَافِعٍ عن بن عُمَرَ قال لَمَّا قَدِمَ الْمُهَاجِرُونَ الْأَوَّلُونَ الْعُصْبَةَ مَوْضِعٌ بِقُبَاءٍ قبل مَقْدَمِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم كان يَؤُمُّهُمْ سَالِمٌ مولى أبي حُذَيْفَةَ وكان أَكْثَرَهُمْ قُرْآنًا.

 

از ابن عمر نقل شده است كه وقتى مهاجران نخستين، قبل از آمدن رسول خدا (ص) به منطقه عصبه كه جایى در قباء است، رسيدند، سالم مولى أبى حذيفه امامت جماعت آن ها را به عهده داشت و او از همه آن‌ ها بيشتر قرآن بلد بود.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (256هـ)، صحيح البخاري، ج 1، ص 246، ح660، كتاب الْجَمَاعَةِ وَالْإِمَامَةِ، بَاب إِمَامَةِ الْعَبْدِ وَالْمَوْلَى، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

اين روايت و روايتى كه تصريح به حضور ابوبكر در نماز سالم مولى حذيفه دارد، مكمل همديگر هستند؛ هر دو از نافع از عبد الله بن عمر نقل شده، در هر دو نخستين مهاجران به سالم مولى حذيفه اقتدا كرده‌ اند، در يكى به نام مأموين اشاره شده و در ديگرى نامى از مأمومين برده نشده است؛ بنابراين اشكال ابن حجر كه گفته بود: « وليس فِي هذه الرواية: «قَبْلَ مقدم النَّبِيّ»، با اين روايت حل شده و با كنار هم قرار دادن اين دو روايت ثابت مى شود كه امامت سالم مولى أبى حذيفه براى مهاجرين نخستين، قبل از رسيدن رسول خدا صلى الله عليه وآله به آن جا بوده است.

 

ثالثاً: با وجود رسول خدا صلى الله عليه وآله در ميان صحابه، امامت فرد ديگر، موضوعيت ندارد؛ چرا كه طبق روايات اهل سنت، امامت او بر ابوبكر،‌ عمر و بقيه صحابه به خاطر اين بوده كه او بيش‌ تر و بهتر از آن‌ ها قرآن بلد بوده است؛ بنابراين با وجود رسول خدا اصل امامت او از موضوعيت مى‌ افتد؛ چنانچه در روايت بخارى گذشت كه:

كان يَؤُمُّهُمْ سَالِمٌ مولى أبي حُذَيْفَةَ وكان أَكْثَرَهُمْ قُرْآنًا.

سالم مولى أبى حذيفه امامت جماعت آن ها را به عهده داشت و او از همه آن ها بيشتر قرآن بلد بود.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (256هـ)، صحيح البخاري، ج 1، ص 246، ح660، كتاب الْجَمَاعَةِ وَالْإِمَامَةِ، بَاب إِمَامَةِ الْعَبْدِ وَالْمَوْلَى، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

و بخارى در عنوان باب همين روايت مى‌ نويسد:

... لِقَوْلِ النبي (ص) يَؤُمُّهُمْ أَقْرَؤُهُمْ لِكِتَابِ اللَّهِ.

به خاطر اين سخن خداوند كه: هر كس بهتر كتاب خدا را قرائت مي‌ كند، امامت جماعت را به عهده بگيرد.

 

و مالك بن أنس رئيس مالكى‌ ها در المدونة الكبرى مى‌ نويسد:

قال بن وهب قال سمعت معاوية بن صالح يذكر عن بن المسيب أن النبي صلى الله عليه وسلم قال فليؤمهم أفقههم قال فذلك أمير أمره رسول الله صلى الله عليه وسلم قال بن وهب وقد كان سالم مولى أبي حذيفة يؤم المهاجرين الأولين وأصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم من الأنصار في مسجد قباء فيهم ابوبكر وعمر وأبو سلمة وزيد وعامر بن ربيعة قال بن وهب وقال مالك يؤم القوم أهل الصلاح والفضل منهم.

 

از ابن مسيب نقل شده است كه رسول خدا (ص) فرمود: داناترين شما، امام جماعت شما باشد... ابن وهب گفته است: سالم مولى أبى حذيفه، امامت نماز جماعت نخستين مهاجرين و اصحاب رسول خدا (ص) را در مسجد قباء به عهده داشت، ابوبكر،‌ عمر، ابوسلمه، زيد و عامر بن ربيعه نيز در اين نماز جماعت شركت داشتند. ابن وهب و مالك گفته‌ اند: امام جماعت قوم بايد كسى باشد كه اهل صلاح و فضليت است.

مالك بن أنس ابوعبدالله الإصبحي (179هـ)، المدونة الكبرى، ج 1، ص 85، ناشر: دار صادر – بيروت.

همچنين نمى توان ادعا كرد كه اين نماز با امامت سالم و با حضور رسول خدا صلى الله عليه وآله انجام شده است؛ چرا كه اگر چنين مطلبى صحت داشت، نام رسول خدا صلى الله عليه وآله نيز به عنوان مأمومين ذكر مى شد؛ همان طورى كه نام ابوبكر و عمر كه اهميت كمترى نسبت به نام رسول خدا داشته، ذكر شده است.

از طرف ديگر طبق ادعای اهل سنت، رسول خدا صلى الله عليه وآله، تنها پشت سر ابوبكر و عبد الرحمن بن عوف نماز خوانده است، و نه شخصی ديگر؛ هرچند كه ما اين مطلب را از اباطيل مى‌ دانيم؛ اما از باب قاعده الزام، از آن استفاده مى‌ كنيم.

شمس الدين ذهبى در سير اعلام النبلاء به نقل از مسند احمد مى‌ نويسد:

عن عمرو بن وهب الثقفي قال كنا مع المغيرة بن شعبة فسئل هل أم النبي صلى الله عليه وسلم أحد من هذه الأمة غير أبي بكر فقال نعم فذكر أن النبي صلى الله عليه وسلم توضأ ومسح على خفيه وعمامته وأنه صلى خلف عبد الرحمن بن عوف وأنا معه ركعة من الصبح....

از عمرو بن وهب نقل شده است كه: به همراه مغيرة بن شعبه بوديم كه سؤال شد، آيا رسول خدا پشت سر شخص ديگرى غير از ابوبكر نماز خوانده است؟ در جواب گفت: بلي، سپس نقل كرد كه رسول خدا وضو گرفت، بر پاپوش و عمامه خود مسح كرد، و به امامت عبد الرحمن بن عوف نماز خواند؛ در حالى كه من نيز در يك ركعت از نماز صبح با او بودم.

الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (748هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 1، ص 79، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.

اين روايت را احمد در مسند خود ج 4، ص 244،‌ ح18159 به صورت مفصل نقل كرده است.

 

اگر رسول خدا به امامت سالم مولى حذيفه نماز خوانده بودند، اين مطلب منقبت عظيمى براى وى محسوب مى شد كه قطعا مورخان و محدثان اين مطلب را با آب و تاب فراوان نقل مى كردند و اثرى از آن در كتاب هاى تاريخى يافت مى شد؛ در حالى كه حتى يك روايت ضعيف نيز در اين باره نقل نشده است.

 

نكته ديگر اين كه رسول خدا برخى از اصحاب را در موارد اضطراري؛ همانند سفر و يا بيمارى به امامت جماعت گماشته است. حال مى‌ پرسيم كه اضطرارى وجود داشت كه سالم با وجود رسول خدا امامت جماعت مسلمانان را به عهده بگيرد؛ در حالى كه نه رسول خدا در سفر بوده‌ اند و نه بيمارى براى آن حضرت گزارش شده است؟

و نيز نمى‌ توان ادعا كرد كه اين نماز بعد از ورود رسول خدا صلى الله عليه وآله برگزار شده؛ ولى آن حضرت در نماز جماعت شركت نداشته است؛ زيرا طبق روايات صحيح السند موجود در منابع فريقين، رسول خدا صلى الله عليه وآله به نماز جماعت اهميت بسيارى مى‌ دادند و حتى غائبين نماز جماعت را تهديد به آتش زدن كرده‌ اند. محمد بن اسماعيل بخارى در صحيح خود مى‌ نويسد:

عن أبي هُرَيْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قال وَالَّذِي نَفْسِي بيده لقد هَمَمْتُ أَنْ آمُرَ بِحَطَبٍ فَيُحْطَبَ، ثُمَّ آمُرَ بِالصَّلَاةِ فَيُؤَذَّنَ لها، ثُمَّ آمُرَ رَجُلًا فَيَؤُمَّ الناس ثُمَّ أُخَالِفَ إلى رِجَالٍ فَأُحَرِّقَ عليهم بُيُوتَهُمْ، وَالَّذِي نَفْسِي بيده لو يَعْلَمُ أَحَدُهُمْ أَنَّهُ يَجِدُ عَرْقًا سَمِينًا أو مِرْمَاتَيْنِ حَسَنَتَيْنِ لَشَهِدَ الْعِشَاءَ.

قسم به ذاتى که جانم در دست اوست، قصد کرده‌ ام تا دستور به جمع‌ آورى هيزم دهم سپس مؤذن را بگويم تا اذان دهد و شخصى را براى امامت مردم مقرر نمايم و خود به خانه‌ متخلفان بروم و خانه هايشان را بر آنان آتش زنم.

قسم به خداوندى كه جانم در قبضه قدرت او است اگر اين ها مى‌ دانستند كه اين‌ جا استخوان گوشت‌ دار (يا به مقدارگوشت ميان دو سُم حيوان) و يا تير آموزشى تقسيم مى‌ كنند در نماز جماعت حاضر مى‌ شدند.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (256هـ)، صحيح البخاري، ج 1، ص231، ح618، كتاب الْجَمَاعَةِ وَالْإِمَامَةِ، بَاب وُجُوبِ صَلَاةِ الْجَمَاعَةِ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

 

حال چگونه مى‌ توان تصور كرد كه خود آن حضرت با وجود نماز جماعت از شركت در آن خوددارى كرده باشند؟

به اين نكته نيز بايد توجه داشت عمر و ابوبكر، همواره در سفر و حضر ملازم و همراه يكديگر بوده و در تاريخ كمتر ثبت شده است كه اين دو نفر از همديگر جدا شده باشند، در روايت بخارى نيز آمده بود كه عمر و ابوبكر هر دو در اين نماز حضور داشته اند.

در نتيجه توجيهات بيهقى و ابن حجر بى‌ اساس بوده و تنها گزينه اى قابل قبول اين است كه ابوبكر به همراه نخستين مهاجران، قبل از رسول خدا صلى الله عليه وآله در قبا حاضر بوده و همراه رسول خدا هجرت نكرده است.

افزودن دیدگاه جدید