ابوهریره کیست: بزدلی که از جنگها فرار می کرد

چهره پانزدهم: مردي که در فتوحات بسيار حضور داشت:

در روايات بسيار ابوهريره جنگ هايي را که با مرتدين در زمان ابو بکر داشته اند توصيف مي کند؛ جداي از اين روايات بسياري نيز در مورد ساير جنگ ها دارد.

 

چهره شانزدهم: فراري از جنگ:

فرار از جنگ در صفين:

همانطور که گذشت کلمات ابوهريره را در فرار از جنگ صفين بيان کرديم:

وكان يصلي خلف علي ويأكل على سماط معاوية ويعتزل القتال ويقول الصلاة خلف علي أتم وسماط معاوية أدسم وترك القتال أسلم

شذرات الذهب ج1 ص64

 

او پشت سر علي نماز مي خواند و بر سر سفره معاويه غذا مي خورد و از جنگ کناره مي گرفت و مي گفت: نماز پشت سر علي کامل تر است و غذاي سر سفره معاويه چرب تر، و دوري از جنگ براي حفظ جان بهتر!!!

 

فرار از موته:

در تاريخ جنگ ديگري نيز در زمان رسول خدا نقل شده است که ابوهريره در آن شرکت داشت؛ به روايت ذيل توجه کنيد:

 أخبرنا أبو عبد الله الأصبهاني ثنا الحسين بن الجهم ثنا الحسين بن الفرج ثنا الواقدي ثنا خالد بن إلياس عن الأعرج عن أبي هريرة رضي الله عنه قال لقد كان بيني وبين بن عم لي كلام فقال إلا فرارك يوم مؤتة فما دريت أي شيء أقول له

المستدرك على الصحيحين ج3 ص45 ش4356

 

از ابوهريره روايت شده است که گفت: بين من و پسر عمويم دعوا بود؛ (پس او گفت و من جواب دادم تا اينکه گفت: همه چيز را جواب دادي) غير از فرارت در روز جنگ موته؛ و ندانستم که چه پاسخي به او بدهم !!!

 

چهره هفدهم: يکي از ارکان دفاع از معاويه و دشمني با علي:

ابوهريره وقتي براي معاويه کار مي کرد و روايت جعل مي نمود، معاويه از او خشنود بود؛ زيرا رواياتي در ذم امير مومنان نقل کرده بود که سابقا گذشت:

شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 4 ص63

و نيز در مورد معاويه فضائل ذيل را گفته است:

زيباترين چهره ها: معاويه بر منبر رسول خدا!!!

با اينکه اهل سنت روايت کرده اند که رسول خدا فرمودند: اگر معاويه را بر منبر من ديديد او را بکشيد، ابي هريره در اين زمينه مي گويد:

 

ونظر أبو هريرة إلى عائشة بنت طلحة فقال سبحان الله ما أحسن ما غذاك أهلك والله ما رأيت وجها أحسن منك إلا وجه معاوية على منبر رسول الله

طبائع النساء ابن عبد ربه ص59 و نيز العقد الفريد ج 6 ص 101

 

ابوهريره روزي به عائشه دختر طلحه نظر کرده و گفت: سبحان الله، چقدر خاندان تو به تو رسيده اند؛ قسم به خدا که من چهره اي از چهره تو زيباتر نديدم مگر چهره معاويه بر منبر رسول خدا!!!

 

پيشگويي در مورد حکومت معاويه:

وقال الشافعى قال أبو هريرة رأيت هندا بمكة كأن وجهها فلقة قمر وخلفها من عجيزتها مثل الرجل الجالس ومعها صبى يلعب فمر رجل فنظر إليه فقال إنى لأرى غلاما إن عاش ليسودن قومه فقالت هند إن لم يسد إلا قومه فأماته الله وهو معاوية بن أبى سفيان

البداية والنهاية ج8 ص118

 

شافعي گفته است که ابوهريره گفت: در مکه هند (مادر معاويه) را ديدم که چهره اش مانند قرص ماه بود و از پشت سر مانند مردي نشسته به نظر مي آمد و پسري همراه او بود که بازي مي کرد؛ پس مردي گذشت و گفت: من کودکي را مي بينم که اگر بزرگ شود سرور قومش خواهد بود!!!

هند گفت: اگر او تنها سرور بر قومش بشود خدا او را بکشد (او سرور همه مردم خواهد شد)

و آن پسر معاويه بود!!!

 

چهره هجدهم: ابوهريره راوي بدترين روايات در ذم معاويه و خاندان او:

آري ابوهريره وقتي با معاويه خوب بود چنين فضيلت هايي را در مورد علم غيب مادر او نقل مي کند!!! اما وقتي معاويه و مروان بخشش خويش را به او کم کردند، شروع کرد بر ضد ايشان سخن گفتن و روايت نقل کرد که:

حدثنا موسى بن إسماعيل حدثنا عمرو بن يحيى بن سعيد بن عمرو بن سعيد قال أخبرني جدي قال كنت جالسا مع أبي هريرة في مسجد النبي صلى الله عليه وسلم بالمدينة ومعنا مروان قال أبو هريرة سمعت الصادق المصدوق يقول هلكة أمتي على يدي غلمة من قريش فقال مروان لعنة الله عليهم غلمة فقال أبو هريرة لو شئت أن أقول بني فلان وبني فلان لفعلت فكنت أخرج مع جدي إلى بني مروان حين ملكوا بالشام فإذا رآهم غلمانا أحداثا قال لنا عسى هؤلاء أن يكونوا منهم قلنا أنت أعلم

صحيح البخاري ج6 ص2589 ش 6649 باب قول النبي صلى الله عليه وسلم هلاك أمتي على يدي أغيلمة سفهاء

 

همراه با ابوهريره در مسجد رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نشسته بوديم و مروان نيز همراه ما بود؛ پس ابوهريره گفت: از راستگوي تصديق شده (رسول خدا) شنيدم که مي گفت: هلاکت امت من به دست جواناني قريشي است.

 مروان گفت: خدا اين گروه را لعنت کند.

ابوهريره گفت: اگر بخواهم مي گويم که ايشان فرزندان فلاني و فلاني هستند.

بعد از اين ماجرا همراه با پدر بزرگم به نزد بني مروان رفتيم در حاليکه در شام به حکومت رسيده بودند؛ وقتي ايشان را ديد که جوان هستند گفت: سزاوار است که اين جوانان از همان ها باشند!!!

 

ابن عماد حنبلي در مورد اين روايت مي گويد:

وعلى فعل الأمويين وأمرائهم بأهل البيت حمل قوله صلى الله عليه وسلم هلاك أمتي على أيدي أغيلمة من قريش قال أبو هريرة لو شئت أن أقول بني فلان وبنى فلان لفعلت ومثل فعل يزيد

شذرات الذهب ج1 ص68

 

اين روايت رسول خدا که «هلاکت امت من به دست جواناني از قريش است...» بر کارهاي امويان و خاندان ايشان با اهل بيت حمل مي شود. و نيز کارهاي يزيد.

افزودن دیدگاه جدید