اختلاف نظر بين شيعیان و اهل تسنّن را در مورد آيه وضوء (إلي المرافق (من المرافق)) در قرآن کريم چیست؟ مفصلاً شرح دهيد.

اختلاف نظر بين شيعیان و اهل تسنّن را در مورد آيه وضوء (إلي المرافق (من المرافق)) در قرآن کريم چیست؟ مفصلاً شرح دهيد.

پاسخ :

نقد و بررسی:
یکی از موارد اختلاف میان شیعیان و اهل سنت، در مسائل فقهی، مسأله شیوه وضو ساختن است. اهل سنت براساس ظاهر اولی آیه وضو[1]، معتقدند که در مرحله شستن دست‌ها می‌توان از سر انگشتان آغاز کرد و به آرنج (مرافق) خاتمه داد. هم‌چنانکه در مرحله مسح پا، با این استدلال که کلمه ارجلکم منصوب و عطف به فاغسلوا است، قائل به وجوب شستن تمام پا تا برآمدگی قوزک پا هستند. بر خلاف اهل سنت، شیعیان معتقدند که باید صورت را از قسمت بالا، از رستن‌گاه مو تا زیر چانه، دست‌ها را از بالای آرنج تا سر انگشتان بشوییم و روی سر و روی پا را هم مسح کنیم. هر کدام از دو گروه بر اثبات نظر خود از ظاهر قرآن و روایات شاهد آورده‌اند.

نگر شیعیان در باب کیفیت وضو
فقیهان شیعه بر اساس شواهدی که در خود آیه کریمه وجود دارد و نیز با تمسک به روایات پرشمار اهل‌بیت علیهم السلام و شیوه رفتاری آنان، به روش خاصی برای وضو ساختن قائلند که توضیح اجمالی آن گذشت. برای توضیح استدلال فقهای شیعه توجه به چند نکته لازم است:
1. در کتاب‌های لغت و نحو براي "إلي" معاني مختلفي ذکر شده است. ابن هشام، در کتاب مغني اللبيب، براي "إلي" هشت معني برشمرده است[2]. اين معاني عبارتند از: 1. انتهاي غايتِ "زمانيّه" يا "مکانيّه" 2. معيّت (به معناي مع) 3. تبيين و اظهار فاعليت مجرور براي فعل يا شبه فعل مقدم 4. به معناي "لام" 5. ظرفيت به معناي "في" 6. ابتدا، که مترادف با معناي "مِن" است 7. به معناي "عند" 8. به معناي تأکيد. در کتاب‌های ديگر نحوی نيز براي "إلي" معاني گوناگوني آمده است[3]. بنابر این تمسک به معنای اولی و معهود الی، برای اثبات این نکته که می‌توان از انگشتان شروع و به آرنج پایان داد، موجه نیست؛ زیرا الی دارای معانی گوناگونی است که بسته به قرائن موجود درکلام و قرائن خارج از آن، باید مناسب‌ترین معنا را در نظر گرفت.
2. در آيه‌ي شريفه، کلمه‌ي "أيديکم" آمده است. از نظر لغوي، "يد" (دست) شامل کتف، بازو، آرنج، ساعد، مچ، کف دست و انگشتان مي‌شود و از آنجا که در وضو، شستن همه‌ي اين قسمت‌ها لازم نیست، خداوند تبارک و تعالي با عبارت "إلي المرافق" شستن دست را محدود به قسمتي مشخص، که شامل انگشتان تا آرنج مي‌شود، نموده است تا کسي گمان نبرد که طبق آيه‌ي شريفه که مي‌فرمايد "دست‌هايتان را بشوييد"، ملزم باشیم کتف را نيز بشويیم. همين موضوع را فقها و دانشمندان بزرگ شيعه، اين گونه توضيح داده‌اند که: کلمه "إلي" در آيه‌ي شريفه، بيان کننده حدّ و غايت "مغسول" است نه کيفيت "غَسل"؛ پس در اين آيه، شارع مقدس بنا داشته است تا محدوده‌ي مشخصي از دست که از انگشتان تا آرنج است را براي شستن، تعيين کند نه اینکه کيفيت شستن را که مثلاً از پايين به بالا يا از بالا به پايين باشد بيان دارد[4].
همان گونه که از مطالب پيش گفته واضح گرديد، از خود آيه نمي‌توان وجوب شستن دست‌ها از بالا به پايين يا حتي عکس اين حالت را استفاده نمود؛ فقهاي عظيم الشأن شيعه با توجه به رواياتي که نقل کننده سنّت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ بوده و بيان کننده‌ي لزوم شستن دست‌ها از بالا به پايين هستند، وجوب انجام وضوء، به شیوه متداول در میان شیعیان را به دست آورده‌اند. در اين زمينه، روايات فراواني در کتب روایي وجود دارد5 که عموماً، هم وجوب شستنِ از بالا به پايينِ صورت و هم شستنِ از بالا به پايينِ دست‌ها و هم لزوم مسح پا و سر را بيان مي‌کنند.
3. علاوه بر روايات و سنّت معصومين ـ عليهم السّلام ـ، روش متداول میان همه انسان‌ها در هنگام شستشوی صورت و دست‌ها، شاهد خوبی بر درستی نظر شیعیان است. انسان‌ها عادتاً هنگامي که به طور طبيعي، تصميم مي‌گيرند بدن يا صورت يا دست‌هاشان و يا هر چيز ديگري را بشويند، از بالا به پايين، به شستن اقدام مي‌کنند و معمولاً کسي آب را از پايين به بالا نمي ريزد. علاوه بر ادله فوق، تسالم و اجماع قطعيِ اماميّه بر وجوب شستن دست ها از بالا به پايين، خود دلیل موجهی بر این معناست[5].

نگر اهل‌سنت در باب کیفیت وضو
پيروان مذاهب چهارگانه اهل سنت (حنفي، مالکي، شافعي، و حنبلي) معتقدند "شستن دست‌ها واجب است چه از بالا به پايين و چه از پايين به بالا، اگرچه شستن از پايين (از انگشتان) به بالا (به سوي آرنج‌ها) بهتر است[6]." فقهای اهل سنت، صرفا بر اساس ظهور ابتدایی آیه، می‌گویند: چون الی برای انتهای غایت است، بنابر این شستن دست‌ها از سر انگشتان به طرف آرنج صحیح است. در مرحله مسح پا هم، چنانکه گفته شد، قائل به مسح نیستند، بلکه شستن تمام پا را لازم می‌دانند. تفصیل مسائل مربوط به این مسأله را باید رد کتاب‌های مفصل فقهی، خصوصا کتاب‌هایی که ناظر به نظرات همه فرقه‌های مسلمان نگاشته شده است، جستجو کنید[7].

--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مائده/6
[2] . جمال الدين بن هشام الانصاري، مغني اللبيب عن کتب الاعاريب، (انتشارات ايران به خط عبدالرحيم)، ص 39.
[3] . براي نمونه مراجعه کنيد به: الف، حبيش تفليسي، وجوه قرآن، به کوشش دکتر مهدي محقّق، (تهران، انتشارات حکمت، چاپ دوم، 1396 هجري)، ص 26، ب، عبدالغني الدقر، معجم النحو، به اشراف احمد عبيد، (دمشق، مطبعة محمد هاشم الکتبي، چاپ اول، 1975 م)، ص 55.
[4] . ميرزا علي تبريزي غروي، التنقيح في شرح العروة الوثقي تقريراً لبحث آيت الله العظمي السيد ابوالقاسم الموسوي الخوئي، (قم، دارالهادي، للمطبوعات، الطبعة الثالثه، ذيحجه 1410 هجري)، جزء رابع، ص 96.
[5] . براي نمونه نگاه کنيد به: شيخ محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه إلي تحصيل مسائل الشريعه، (تهران، مکتبة الاسلاميهّ، الطبعة الثانيهّ، 1383 هجري) ج1، ص 271، باب 15 از ابواب الوضوء.
[6] . براي مطالعه مي توانيد به کتب فقهي اهل تسنّن و يا کتابي مانند: الفقه علي المذاهب الخمسة: الجعفري، الحنفي، المالکي، الشافعي، الحنبلي، نوشته محمد جواد مغنيه (دارالعلم للملايين، بيروت، چاپ پنجم، 1977 م)ص 36 مراجعه نماييد.
[7] . در این زمینه می‌توان به کتاب‌هایی نظیر خلاف شیخ طوسی و الفقه علی المذاب الخمس، تألیف محمدجواد مغنیه مراجعه کرد.

 

اختلاف نظر بين شيعیان و اهل تسنّن را در مورد آيه وضوء (إلي المرافق (من المرافق)) در قرآن کريم چیست؟ مفصلاً شرح دهيد.

افزودن دیدگاه جدید