قسمت میانی آيه سوم از سوره مبارکه مائده"اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي..." قبل و بعد از احکام مربوط به حلال و حرام بودن برخی گوشتها، بيان شده است؛ بنابر این چگونه ميتواند با اثبات ولايت و امامت ارتباط داشته باشد؟!قسمت میانی آيه سوم از سوره مب
قسمت میانی آيه سوم از سوره مبارکه مائده"اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي..." قبل و بعد از احکام مربوط به حلال و حرام بودن برخی گوشتها، بيان شده است؛ بنابر این چگونه ميتواند با اثبات ولايت و امامت ارتباط داشته باشد؟!
پاسخ :
نقد و بررسی:
متکلمان شیعه برای اثبات ولایت و خلافت امام علی علیه السلام پس از پیامبر صلی الله علیه و آله ادله فراوانی از قرآن کریم، روایات و گزارشهای تاریخی ارائه کردهاند. یکی از این گزارشهای مستند، که در کتابهای اهل سنت هم به صورت متواتر نقل شده است، حادثه غدیر خم است. در روز هجدهم از ماه ذیالقعده الحرام و در مکانی میان مکه و مدینه، و در کنار آبگیری به نام خم، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمان داد تا همراهانش توقف کنند، رفتهها بازگردند و همه منتظر بمانند تا آنان که هنوز نرسیدهاند، به منزلگاه غدیر خم برسند. هنگامی که تقریبا همه در آن مکان گرد آمدند، پیامبر صلی الله علیه و آله بر اساس فرمان الاهی، که او را مکلف به ابلاغ پیام خداوند[1] در باره خلافت و ولایت امام علی علیه السلام میکرد، سخنرانی مفصلی انجام داد. سپس امام علی علیه السلام را فراخواند و با بالا بردن دست او، آنچنانکه سفیدی زیر بغلش پدیدار شد، فرمود: ای مردم! آیا من مولا و سرپرست شما نیستم؟ همه گفتند: آری! تو مولا و سرپرست مایی! پیامبر فرمود: هر کس من مولای او هستم، این علی مولا و سرپرست اوست! پس از آن، دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! سرپرستی کن آن را که علی سرپرست اوست و دشمن بدار آن را که با علی به دشمنی برخیزد! در روایات معتبر از شیعه و سنی آمده است که هنوز پیامبر صلی الله علیه وآله منطقه غدیر خم را ترک نکرده بود که جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد که: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا؛ امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را برای شما، به عنوان یک دین، پسندیدم.
با توجه به اینکه این آیه شریفه در قرآنهای موجود، به عنوان قسمتی از یک آیه بلند، قرار گرفته و مسائلی که در این آیه، قبل و بعد از جمله بالا، مربوط به انواع گوشتها به اعتبار حرمت و حلیت آنها، مطرح است، و سیاق آیه کریمه اصلا به مسأله خلافت و ولایت اشارهای ندارد، برای برخی این شبهه پیش آمده که چگونه میتوان از این قسمت از آیه به موضوعی استدلال کرد که کل آیه با آن بیارتیاط است؟ برای پاسخ به این پرسش، توجه به چند نکته ضروریمینماید:
نکته یکم: اين قسمت از آيه سوم از سوره مائده، هیچ ارتباط منطقی با صدر و ذيل آيه ندارد، بلکه يک مطلب جداگانه و مستقل را بيان ميکند، شواهد اين مدعا عبارتنداز:
1. اگر اين قسمت از آيه را برداريم و صدر و ذيل آيه را با هم در نظر بگيريم و محتواي آن را مورد توجه قرار دهيم، خواهيم ديد که در معناي آيه هيچ خللي پيش نميآيد.
2. شأن نزول اين قسمت از آيه، غير از شأن نزول قسمت اول و ذيل آيه است؛ چه شأن نزول آيه در مورد وقوف در عرفات و روز عرفه باشد و چه مربوط به ماجرای غديرخم. کلام مفسران نشان ميدهد که اين قسمت از آيه، مستقل است و ربطي به صدر و ذيل آن ندارد1.
3. قسمت اول و آخر آيه شريفه همانند آيات سوره بقره (173)، انعام (145)، نحل (115) است و از نظر محتوي و موضوع، هيچ ارتباط منطقی با جملات...الیوم اکملت لکم...فلا تخشوهم و اخشونی...ندارد. در اين قسمت از آيه، خداوند آن روز به خصوص را اين گونه توصيف ميکند: 1) روز نااميدي کفار از دین مسلمانان 2. مسلمانان پس اين روز دیگر نباید از کفار بترسند، زیرا با اتفاقی که در آن روز افتاده است، دین، چنان محکم و استوار شده که دیگر از گزند کافران در امان خواهد بود و تنها باید از خداوند و سنتهای او بترسند، که در صورت بیاعتنایی به آن حکم الاهی، هم آن نعمتها را از کف خواهند داد و هم سختیهای فراوانی برایشان پدید خواهد آمد و هم باید منتظر کیفر اخروی خداوند باشند.3. در اين روز دين به اکمال رسيده است، 4. در اين روز نعمت الهي بر مسلمانان تمام شده است، 5. با اتفاقی که افتاده است، خداوند اسلام را به عنوان دین، برای مسلمانان پسندیده است.
از اين خصوصيات روشن ميشود که تا قبل از اين روز، اسلام آنچنان محکم و استوار و تزتزلناپذیر نیست و راه نفوذ در آموزههای دین و اتحاد مسلمانان باز است، آنچنان که کفار، طمع و اميد داشتند که اسلام را در آينده از بين ببرند. ولي خداوند با آن حکم، آنها را نااميد کرده و به مسلمانان اطمینان میدهد که ترس و هراس از جانب کافران نسبت به آينده اسلام را ار دل بیرون کنند که با آمدن آن حکم الهي، کفار هرگز نخواهند توانست در معارف اسلام و پیشرفت و اتحاد جامعه اسلامی خللی وارد کنند؛ اما باید از سنت الاهی بترسند که اگر به آن حکم، بیاعتنایی کرده و آن را پشت سر اندازند، آن تحریف و این تفرقه و تشتت، این بار نه به دست کفار، بلکه به دست خود مسلمانان روی خواهد داد. حوادث تاریخی جامعه اسلامی پس از پیامبر صلی الله علیه و آله تا به امروز، حقیقت این هشدار و انذار الاهی را به خوبی نشان میدهد. مسلمانان با سرپیچی از دستور خداوند و وانهادن امر پیامبر در مسأله ولایت اهلبیت علیهم السلام، با اسلام همان کردند که از روز نخست آرزوی قلبی کافران بوده و هست!!!
حال اين سؤال مطرح است که در آن روز چه حکمي نازل شد که اين خصوصيات را به دنبال داشت؟ آيا بيان احکام گوشتهاي حلال و حرام، میتواند موجب نااميدي کفار و رفع ترس مسلمانان شود؟! مسلماً چنين امری مورد تأیید عقل سلیم نخواهد بود؛ زيرا با بيان چند حکم فقهی مربوط به مأکولات، هرگز کفار از رخنه در دین و جامعه اسلامی نااميد نميشوند!!! به علاوه، اين احکام در سورههاي بقره 173، انعام 145، نحل 115 قبلاً نیز بيان شده بود. آیا میتوان باور کرد که با بیان چند حکم فقهی مربوط به خوردنیها، چنان تحولی در دین و جامعه دینی پدید آمد که دین به اکمال رسید، نعمت خداوند تمام شد و اکنون اسلام به عنوان یک دین سازنده و تعالیبخش مورد رضایت خداوند قرار گرفت؟!
اگر گفته شود که شأن نزول آیه مربوط به عرفه است، باز هم همین پرسش مطرح میشود که آیا اجتماع مسلمانان در روز عرفه و کامل شدن مراسم و مناسک حج میتواند باعث نااميدي کفار بشود؟! هرگز چنین اجتماعی در روز عرفه نخواهد توانست باعث نااميدي کفار از دین شود؛ زيرا پیشتر با فتح مکه این اجتماع فراهم آمده بود و اضافه بر این، آيه برائت نیز نازل شده بود و کفار از تغییر مناسک حج نااميد شده بودند! بنابر این، آيه ربطي به عرفات و مراسم حج ندارد.
از نظر عقل و تجربه و گزارشهای تاریخی، روشن است که کفار و منافقان (که در حقیقت کافرند[2]) منتظر اين بودند که با از مرگ پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ، که رکن اساسي اسلام بود، ضربه کاری خود را بر پیکر اسلام بزنند و دین جوان و نوخاسته اسلام را از ریشه برکنند. اما هنگامی که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله از طرف خداوند، امام علي ـ عليه السلام ـ را به جانشيني خود منصوب کرد، کافران و منافقان نسبت به آينده اسلام و شکست آن نااميد شدند.
4. مفسرين گفتهاند: سوره مائده يک سوره مدني است، مگر آيه "اليوم اکملت لکم دينکم..." که در مکه يا در راه مدينه و مکه نازل شده است. از اين کلام مفسران معلوم ميشود که اين قسمت از آیه، مستقل است؛ چون اين مطلب را در مورد کل آيه سوم نگفتهاند.
نکته دوم: با توجه به اين که اين قسمت از آيه، هم از نظر موضوع و هم از نظر پیام و هم از نظر طنین موسیقایی، مستقل است، چرا به صورت آيهاي مستقل قرار داده نشده و در وسط اين آيه جا گرفته است؟
پاسخ: در پاسخ به این پرسش، نظریههای متعددی مطرح شده است. الف) با نگاهي اجمالي به اين آيه ميبينيم که خداوند يک روز خاص را با خصوصياتي ويژه بيان ميکند. از آن خصوصيات برجسته، اهميت فوق العاده آن روز معلوم ميشود. به سبب اهميت اين آيه، پیامی که از طریق این آیه باید به نسلهای بعد منتقل شود و جرياني که در آن روز به خصوص رخ داده است، آیه را در معرض احتمال تحریف قرار میدهد. خداوند متعال براي محافظت آیه از تحريف و تغيير، آن را در لابلاي آیهای با محتوای غیر مرتبط قرار داده است تا انگیزه تحریفکنندگان احتمالی را برای تحریف آن کاهش دهد. این یک شیوه عقلایی است که گاه برای محفوظ ماندن یک چیز نفیس از دستبرد سارقان، آن را با چیزهای ساده و کمتر جلبتوجه کننده ميآميزند تا سارقان متوجه آن نشوند. مثل کسی که پولها یا جواهرات خود را لابهلای حبوبات منزل جاسازی میکند.
تفسیر آیه از نگاه روایات
در این درباره که شأن نزول آيه "اليوم اکملت لکم دينکم..." چيست؟ روایات بسیاری در کتابهای شیعه و سنی نقل شده است که همه بر این نکته اتفاقنظر دارند که قطعه میانی آیه سوم از سوره مائده در ارتباط با ماجرای غدیر خم و انتصاب امام علی علیه السلام به خلافت و ولایت پس از پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است. در این مجال کوتاه به پارهای از این روایات اشاره میکنیم:
خوارزمي در کتاب مناقب از ابي سعيد خدري چنین نقل ميکند: ان النبي صلي الله عليه و آله يوم دعا الناس الي غدير خم، امر بما تحت الشجره من الشوک فقمّ و ذلک يوم الخميس، ثم دعا الناس الي عليّ فاخذ بضبعه فرفعها حتي نظر الناس الي بياض ابطه ثم لم يتفرقا حتي نزلت "اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام ديناً..."[3]
روزی که پیامبر صلی الله علیه و آله مردم را به گرد غدیر خم فراخواند، فرمان داد تا خار و خاشاک زير درخت را جاروب کردند و آن روز، پنج شنبه بود، سپس مردم را دعوت کرد تا به سوی علي بیایند. پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ بازوي علي را گرفت و آنچنان بالا برد که سفيدي زير بغل پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ معلوم شد. هنوز پیامبرو مردم پراکنده نشده بودند که اين آيه نازل شد: "امروز دينتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین، برایتان پسندیدم.
این روایت را علي بن محمد حمويني، در کتاب فرائد السبطين[4] نیز نقل کرده است.
2. عبدالله حسکاني، در کتاب شواهد التنزيل[5] چنین آورده است: عن ابن هريره: قال من صام يوم ثمانية عشر من ذي الحجة کتب الله له صيام ستين شهراً و هو يوم غدير خم لما اخذ النبي بيد علي فقال: الست ولي المؤمنين؟ قالوا نعم يا رسول الله فقال: من کنت مولاه فعليّ مولاه. فقال عمر بن الخطاب: بخ بخ لک يا ابن ابي طالب اصبحت مولاي و مولا کل مؤمن و انزل الله "اليوم اکملت لکم دينکم...". ابوهریره گفت: هر کس روز هجدهم از ماه ذیالحجه الحرام را روزه بدارد، خداوند به او پاداش شصت ماه روزهداری را عطا فرماید. این روز همان روز غدیر خم است که پیامبر دست علی علیهما السلام را گرفت و فرمود: آیا من سرپرست مؤمنان نیستم؟ همه گفتند: آری ای رسول خدا! پیامبر فرمود: هر کس من مولای اویم پس این علی مولای اوست! پس از آن عمر بن الخطاب خطاب به علی علیه السلام گفت: آفرین بر تو آفرین بر تو ای پسر ابوطالب! زین پس مولای من و مولای همه مؤمنان شدی! خداوند در این روز آیه الیوم اکملت لکم دینکم...را نازل کرد.
علي بن محمد حمويني، پس از نقل اين روايت ميگويد: هذا حديث الغدير و له طرق کثيره الي ابي سعيد سعد بن مالک الخدري الانصاري؛ این حدیث غدیر است و برای آن، طرق روایی و رجالی بسیاری تا ابی سعید سعد بن مالک الخدری الانصاری است.
3. ابن مغازلي در کتاب المناقب.[6]
4. ابن عساکر، ترجمة الامام علي بن ابي طالب.[7]
5. حافظ ابو بکر احمد بن علي خطيب بغدادي در کتاب تاريخ بغداد.[8]
اين روايات هم در کتب معتبر اهل سنت ثبت شدهاند و هم از کساني روایت شدهاند که مورد اعتماد خود اهل سنت ميباشند. مثلاً از ابو هريره، که اهل سنت، بر عدالت وثاقت او اجماع دارند؛ اگر چه اين روايات منحصر به ابو هريره هم نميباشد، بلکه از طرق ديگري هم نقل شدهاند.
کتابهایی برای مطالعه بیشتر:
نقش عایشه در تاریخ اسلام، علامه سید مرتضی عسکری، انتشارات مرکز نشر آثار علامه عسکری،
ویژگیهای دو مکتب (مکتب اهلبیت و مکتب خلفا)، علامه سید مرتضی عسکری،
تاریخ امیرالمؤمنین، آیه الله سید عباس صفایی حایری، انتشارات مسجد جمکران،
شبهای پیشاور، سلطان الواعظین شیرازی،
کتابهای تفسیر قرآن کریم، ذیل تفسیر همین آیه کریمه.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیه من ربک فإن لم تفعل فما بلغت رسالته والله بعصمک من الناس ان الله لایهدی القوم الکافرین. مائده/67
[2]. بقره / 8.
[3]. خوارزمي، المناقب (مؤسسه انتشارات اسلامي، چاپ سوم، 1417 هـ) ص135.
[4]. چاپ اول، 1398 ه ج1، ص73 و 74.بيروت: مؤسسه المحمودي، للطباعه و النشر،
[5]. ج1، ص202.تهران: مؤسسه طبع و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ اول، 1411 ه،
[6]. بيروت، دار الاضواء، چاپ دوم، 1412 ه ص69.
[7]. بيروت، مؤسسة المحمودي للطباعة و النشر، چاپ دوم، 1400 ه ج2، ص75،
[8]. بيروت، دار الکتاب العربي، ج8، ص290.
افزودن دیدگاه جدید