آيا آيات منسوخ همچنان جزء قرآن است؟ بهتر نيست هنگام قرائت قرآن آيات منسوخ را نخوانيم و به جاي آن از آيات ديگر قرآن بخوانيم؟! آيا وجود آيات منسوخ، سبب اشتباه مكلفين نميشود؟! اگر اين آيات از قرآن حذف ميشد، احتمال اين كه مردم فكر كنند بايد حكم اين آيات را
آيا آيات منسوخ همچنان جزء قرآن است؟ بهتر نيست هنگام قرائت قرآن آيات منسوخ را نخوانيم و به جاي آن از آيات ديگر قرآن بخوانيم؟! آيا وجود آيات منسوخ، سبب اشتباه مكلفين نميشود؟! اگر اين آيات از قرآن حذف ميشد، احتمال اين كه مردم فكر كنند بايد حكم اين آيات را هم رعايت كنند، از بين ميرفت!
پاسخ :
نقد و بررسی:
1. دانشمندان علوم قرآن، نسخ آیات قرآن کریم را چند گونه تصوير كرده اند. الف) نسخ حكم آيه با آیه دیگر، بدون نسخ تلاوت است؛ این تعریف از نسخ مورد اتفاق همه مسلمین است. ب) نسخ حكم و تلاوت هر دو ج) نسخ تلاوت، بدون نسخ حكم. دو گونه اخیر، هرچند در كلام برخي از اهل سنت آمده است، ولي از آنجا كه مستند آنان احاديثی است که از لحاظ سند و دلالت اعتبار ندارد، قابل قبول نیست[1] و همه علماي شيعه و محققان از اهل سنت، با آن مخالفت ورزيدهاند؛ از میان عالمان اهل سنت میتوان به بدر الدين زركشي اشاره کرد که نسخ گونه دوم و سوم را مستند به خبر واحد و بي اعتبار ميداند.[2]همچنين امام سرخسي ميگويد: اين سخن، بازي با قرآن و منافي با دلايل صريح و قطعي حفظ قرآن است[3].
علاوه بر اين نوع دوم و سوم نسخ، با مصلحت نزول آيه منافات دارد و مهمتر اين كه پذيرش اين نوع نسخ، در واقع برگشت به نظریه تحريف قرآن است؛ زيرا عقیده به تحریف قرآن، عقیده به کم یا زیاد شدن آیات قرآن است.
بنابراين، تنها چيزي كه در آيات منسوخ اتفاق افتاده، برداشته شدن حكم است و كسي حق حذف الفاظ آیه را از قرآن ندارد و قرائت آن مانند قرائت ديگر آيات، موجب ثواب است. علاوه بر این، معمولا آیات قرآن جدای از جنبهی فقهی و حقوقی، جنبه هاي دیگر تربیتی یا سیاسی یا... دارند که این جبنه های درس آموزي و تفسيري آیات همچنان پابرجاست[4].
حکمت وجود آیات منسوخ
2. اولاً: همان طور كه قبلاً گفته شد، علاوه بر حکمتهای وجود ناسخ و منسوخ در آيات قرآن، جنبههای تربیتی و پیامهای دیگری نیز در آیات وجود دارد که با حذف آیه، از دست میرود. تنها فايده اين آيات، بيان احكام فقهی نيست كه با نسخ شدن، بيفايده شوند.
ثانياً: ناآگاهي و اشتباه مخاطبان در تشخیص ناسخ از منسوخ، به هيچ روي از نظر عقلي عذر مقبولي براي وقوع در خطا نيست؛ زيرا چنین آیاتی مشخص و معلوماند و مکلفین وظيفه دارند درباره مختصات و ویژگیهای قرآن، اعم از عام و خاص، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و... تحقیق کنند[5]. گذشته از این، فهم این مسائل و تشخیص ناسخ از منسوخ، اغلب به عهده عالمان دینی بوده و هست و ایشان با اشرافی که به این مسائل دارند، کمتر دچار اشتباه و گمراهی میشوند.
ثالثاً: لازمه حذف اين آيات از قرآن توسط مسلمانان، در واقع، تحريف كلام الهي است.
------------------------------------
[1] . معرفت، محمد هادي، تلخيص التمهيد، ج1، ص420 از صحيح مسلم، ج4، ص167.
[2] . زركشي، بدر الدين، البرهان في علوم القرآن، ج2، ص39.
[3] . معرفت، محمد هادي، تلخيص التمهيد، ج1، ص423 از اصول سرخسي، ج2، ص78.
[4] . ر.ك. سعيدي روشن، علوم قرآن، ص305 به بعد. و تلخيص التمهيد، ج1، ص426.
[5] . ر.ك. سعيدي روشن، محمد باقر، علوم قرآن.
افزودن دیدگاه جدید