معتبرترین کتب اهل سنت: 10. منزل خدا

 

قبلاً گذشت كه مردم براى شفاعت نزد يك‏ يك انبياء مى‏ روند و آنان عذر آورده و سرانجام نزد خاتم انبياء صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله مى‏ روند.

 

حال، بقيّه اين روايت طولانى ـ يا بهتر بگوئيم: اين داستان خرافي ـ :

... فأستأذن على ربّى في داره فيؤذن لى عليه، فإذا رأيته وقعت ساجدا. فيدعنى ما شاء اللّه ان يدعنى، فيقول... فيحدّ لى حدا... فأخرج فأخرجهم من النار وادخلهم الجنّة ثمّ اعود فأستأذن على ربّى في داره فيؤذن لى عليه فإذا رأيته...»

در اينجا رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله (البته بنا به نقل صحيحين) مى‏ فرمايد كه من از پروردگارم در منزلش اجازه مى‏ گيرم و به من اجازه داده مى‏ شود (از جمله: «فيؤذن لى عليه » به خوبى برمى‏ آيد كه اجازه‏ دهنده كس ديگرى غير از خدا بوده است. لابد فرشتگانى كه به عنوان دربان و غيره آنجا بودند به حضرتش اجازه ورود دادند!). و چون او را ديدم به سجده مى‏ افتم (معلوم مى‏ شود كه تا آن موقع خدا را نديده بود! علّت آن معلوم است زيرا خداى صحيحين در خانه‏ اش بود و بيرون نيامده بود تا بتوان او را ديد!) سرانجام به من اجازه داده مى‏ شود كه عدّه‏ اى را شفاعت كنم. من خارج مى‏ شوم (معلوم است كه از كجا خارج مى‏ شود، از خانه خدا كه داخل آن شده بود!) و آنانى را كه برايشان اجازه شفاعت گرفتم از جهنّم بيرون آورده وارد بهشت مى‏ كنم سپس برمى‏ گردم و از پروردگارم در خانه‏ اش اجازه مى‏ گيرم(1) ... (و اين داخل خانه خدا و خارج شدن از آن سه بار انجام مى‏ شود و در هر بار عدّه‏ اى را شفاعت مى‏ كند. تا آخر حديث).

 

بايد گفت خوشا به حال آنانكه در آن منزل ساكنند كه هميشه خدا را مى‏ بينند!

 

سؤالى كه در اينجا به ذهن مى‏ آيد اين است كه آيا رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله به اندازه بنده گناهكارى كه بى‏ توبه از دنيا رفت، نزد خدا ارزش ندارد كه خدا به او نزديك شود؟ چنانچه به آن بنده نزديك شد و با او نجوى كرد. چرا آن گناهكار سرجايش باشد و خد ا به او نزديك شود ولى رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله بايد سه بار مسافتى را طى كند تا درِ خانه خدا برود و اجازه بگيرد و مدّتى نيز معطل شود و... اگر همه گناهكاران با شفاعت پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله از جهنّم آزاد مى‏ شوند ديگر نجواى خدا با بندگان گناهكار و آمرزش آنان، بى‏ آنكه كسى واسطه شده و شفاعت كند، چه معنائى مى‏ تواند داشته باشد؟!

 

مسلم ـ چنانچه در پاورقى بدان اشاره شد ـ همه اين داستان را نوشته و فقط كلمه «في داره» را كه به معناى «در خانه‏ اش» (يعنى در خانه خدا) مى‏ باشد، حذف كرده است. گوئيا او متوجّه شد كه اين كلمه بسيار بى‏ معنى مى‏ باشد و اين مى‏ رساند كه او از استادش زرنگتر بوده است! البته چون اعتبار بخارى در نزد اهل سنّت از مسلم بيشتر است، بايد گفت مسلم اشتباه كرده و خدا در منزلش بود! پناه مى‏ بريم به خدا از اين‏ گونه نسبت‏ ها و از گفتن و نوشتن اين گونه روايت‏ ها! «اللّهمّ غفرا. باز هم بگوئيم: «سبحان اللّه عمّا يصفون.

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) صحيح بخارى، ج 9، ص 161، كتاب التوحيد، باب وكان عرشه على الماء.

مسلم نيز آن را در ج 1 صحيح، ص 181 نقل كرده و فقط كلمه «في داره» را حذف كرده است! ،به پاورقى شماره 14 رجوع فرمائيد).

افزودن دیدگاه جدید