خانه فاطمه (س) اصلا دربی نداشته که حضرت پشت درب مانده باشد!!!

خانه فاطمه (س) اصلا دربی نداشته که حضرت پشت درب مانده باشد!!!

خانه فاطمه (س) اصلا دربی نداشته که حضرت پشت درب مانده باشد!!!

کساني که دقت کاملي در تاريخ نداشته‌اند ، مدعي شده‌اند که منازل مدينه و مکه در زمان صدر اسلام ، اصولا درب چوبي نظير درهاي امروزي نداشت و مردم براي پوشاندن منزل از ديد اغيار ، تنها از پرده استفاده مي کردند. آنان پس از طرح اين ادعا، نتيجه گرفته‌اند كه:

بنابراين، ماجراي سوزاندن در خانه حضرت زهرا (س) و قرار دادن ايشان بين در و ديوار صحيح نيست!!

اين شبهه به «دکتر سهيل زکار» نسبت داده مي‌شود ؛ اگر چه مدرک مستندي درباره استناد اين شبهه به وي در دست نيست. بهرحال از آنجا که اين کلام از سوي برخي ديگر نيز تکرار شده ، لازم است پاسخ داده شود.

آنچه در پي مي‌آيد، گوشه‌اي از مستنداتي است که از سوي «علامه سيد جعفر مرتضي عاملي» در کتاب مأساة الزهرا (ع) ــ چاپ 1997به وسيله‌ي دارالسيرة بيروت ــ تحقيق شده است :

 

----------------------------------------------------------------

 

الف ) مستنداتي درباره درب داشتن خانه هاي مدينه

 

1. «ابو فديک» مي گويد : از «محمدبن هلال» درباره مختصات اتاق و حجره عايشه پرسيدم .

در ضمن پاسخ گفت: «درب آن به سوي شام بود».

گفتم : «آن درب يک مصراع داشت يا دو مصراع؟»

گفت: «يک مصراع»

پرسيدم : «از چه جنسي بود؟»

پاسخ داد: «يا از چوب عرعر بود يا از درخت ساج» .

(وفاء الوفاء ــ ج2، ص459 و 456 و 542)

 

توضيح: مصراع همان است كه در فارسي از آن با عنوان "لنگه" يا "لت" ياد مي‌شود.

 

2. از «ابوموسي اشعري» نقل است که به همراه پيامبر بود تا اينکه به "بئر أديس" وارد شدند . پيامبر (ص) داخل شد و ابوموسي بيرون باقي ماند. ابوموسي مي‌گويد: «کنار دربي نشستم که جنس آن از جريب نخل بود».

(صحيح مسلم ــ ج7، ص 118و صحيح بخاري ــ ج2 ــ ص 187)

 

3. «ابوذر»  از پيامبر نقل مي کند که فرمود :

«اگر کسي از كنار خانه‌اي گذشت که درب آن بسته نبود و پرده نيز داشت و نگاهش به داخل خانه افتاد، گناهي بر او نيست؛ بلکه مقصر، اهل آن خانه‌اند».

(مسند احمد ــ ج5 ـ ص153)

 

4.  در حديث ازدواج حضرت علي و حضرت فاطمه ـ عليهما السلام ـ آمده است که پيامبر (ص) به آن‌دو دستور داد که به منزلشان وارد شوند، سپس بر ايشان دعا کرد، آنگاه برخاست، بيرون رفت و در را با دست مباركش به روي آنان بست (ثم قام فأغلق عليهما الباب بيده).

(بحار الانوار ـ ج4 ـ ص122 و 142 و مناقب خوارزمي ص243)

 

5.  از پيامبر (ص) نقل شده است که فرمود:

«هر کس متصدي امري از امور مردم گردد سپس درش را به روي فقير و مظلوم و صاحب حاجتي ببندد خداوند تبارک و تعالي نيز درهاي رحمتش را در زمان فقر و حاجت وي به رويش خواهد بست» .

( مسند احمد ـ ج3 ـ ص 441)

 

6. «ابو حميد» از پيامبر (ص) نقل مي‌کند که:

«او به ما امر كرد كه شب‌ها ظروف آب را در گوشه‌اي قرار دهيم و نيز دستور داد كه شب‌هنگام درها را ببنديم».

(صحيح مسلم ـ ج3 ـ ص1593)

 

7. از «جابر» و «ابوهريره» نقل است که پيامبر (ص) فرمود:

«درب منزلت را ببند و نام خدا را جاري کن، بدرستي که شيطان درب بسته را باز نمي‌کند».

(سنن ابي داود ـ ج2 ـ ص339 و مسند احمد ـ ج3 ـ ص386 و سنن ابي ماجه ـ ج2 ـ ص1129 )

 

8.  در حديث اسلام آوردن «مادر ابوهريره» و دعا کردن رسول‌لله (ص) براي او ، ابوهريره مي‌گويد:

«... پس دوان دوان به سوي او رفتم تا به او مژده دهم که رسول الله برايت دعا کرد. وقتي به خانه رسيدم درب منزل را بسته يافتم و صداي تكان خوردن آب در مشك و نيز صداي پاي مادرم را شنيدم ... » .

(مسند احمد ـ ج2 ـ ص230)

 

9.  در حديثي از عائشه است که:

رسول الله (ص) در شبي از شب‌ها وي را خفته پنداشت پس به آرامي كفش‌هايش را پوشيد و عبايش را برداشت، سپس در را باز كرد، بيرون رفت و در را پشت سرش بست (ظن أنها رقدت فانتعل رويدأ و أخذ رداءه رويدا ثم فتح الباب رويدأ ثم خرج و أجافه رويدا). 

(تاريخ المدينة لابن شبة ـ ج 1 ـ ص 88 و 89 و في هامشه عن عمدة الاخبار ـ ص 123 و  124 و راجع وفاء الوفاء ـ ج 3 ـ ص 883 عن مسلم والنسائي)

 

در تمامي احاديث بالا ، بستن درب با تعابيري مانند " اغلاق الباب" ، "ردّ الباب" و " إجافة الباب" آمده است که همگي به معني "بسته نمودن درب" است و براي پرده و نظاير آن به کار نمي‌رود .

 

10.  در احاديث متعددي ــ از جمله 21 حديث که علامه جعفر مرتضي در کتاب مذکور آورده است ــ از تعابير "دق الباب" ، "طرق الباب" ، "ضرب الباب" و "قرع الباب" استفاده شده است که همگي به معناي "در زدن" هستند و درباره دري كه پرده داشته باشد به كار نمي‌روند. زيرا واضح است که پرده ، قابليت دق الباب ندارد ؛ از جمله :

 

در حديث رفتن پيامبر به منزل «ابو الهيثم بن التيهان» آمده است :

«پس درب خانه را زديم. زني گفت: چه کسي در مي‌زند ؟ عمر پاسخ داد : اين رسول الله است ...»

(کنزالعمال ـ ج7 ـ ص194 )

 

11.  در احاديث متعدد ديگري ـ از جمله 43 حديثي که نويسنده‌ي کتاب مأساة الزهرا (ع) آنها را مذکور داشته است ــ به تعابيري همچون "الاجابة من وراء الباب" يعني "پاسخ از آن سوي در" ، "خلف الباب" يعني "پشت در" ، "حرک الباب" يعني "حرکت دادن در" ، "وضع اليد علي الباب فدفعه" يعني « هل دادن در با دست و باز کردن آن" ، "فتح الباب" يعني "باز کردن درب" ، "الباب المقفل" يعني "درب قفل‌شده" و "کسر الباب" يعني "شکستن در" بر مي‌خوريم که هيچيک از اين تعابير با پرده و مانند آن سازگاري ندارد .

 

12.  همانگونه که در تواريخ شيعه و سني آمده است ، اهل يثرب ( مدينة النبي) تا پيش از هجرت پيامبر اسلام (ص) گرفتار جنگ داخلي دائمي بودند و اختلافات خونين در ميان آنها بيداد مي‌کرد ؛ تا جايي که معروف بود که حتي شب‌ها نيز شمشير و اسلحه را از خود دور نمي‌کردند (اعلام الوري ـ ص55 و بحارالانوار ـ ج19ـ ص 8 تا 10) . تا اينکه خداوند با بعثت پيامبر (ص) بر آنان منت نهاد و برادري و صلح را برايشان به ارمغان آورد . با در نظر داشتن اين امر ، آيا عقلايي است مردماني که دائما خطر همسايه را احساس مي‌کردند و در حال جنگ و جدال بودند و حتي در هنگام خواب ، نزد خود شمشير نگه مي‌داشتند ، براي خانه‌هايشان که مال و ناموس خود را در آن حفظ مي‌کردند و شب‌ها در آن مي‌آرميدند ، درب نگذارند و فقط به آويزان کردن پرده اکتفا کنند؟ خير؛ اين امر هرگز عقلاني نيست.

 

13.  احاديث ديگري نيز وجود دارند که ثابت مي‌کنند نه تنها منازل مدينه درب داشتند بلکه آن‌ درب‌ها ، قفل و کليد نيز داشتند و کلمه "مفتاح" به معناي کليد بارها تکرار شده است ؛ از جمله:

 

از «دکين بن سعيد المزني» نقل است که گفت: نزد پيامبر (ص) رفتيم و از او درخواست طعام کرديم. پس فرمود : «يا عمر! برو و به آنها غذا بده». فارتقي بنا الي علية ، فأخذ المفتاح من حجزته ، ففتح ...»

(سنن ابي داود ـ ج4 ـ ص361 و مسند احمد ـ ج4 ـ ص174 )

 

يا :

 

حين کلّم علي (ع) طلحة في امر عثمان ، انصرف علي (ع) الي بيت المال ، فأمر بفتحه ، فلم يجدوا المفتاح ، فکسر الباب ، و فرق ما فيه علي الناس ، فانصرفوا من عند طلحة حتي بقي وحده ، فسر عثمان بذالک .

(تاريخ طبري ـ ج4 ـ ص431 )

 

14.  دسته‌ي ديگري از روايات نيز وجود دارد كه بوضوح حاکي از وجود درب‌هايي با جنس چوب هستند ؛ احاديثي که از "شق الباب" به معناي "شکاف بين درب‌هايي كه از چوب ساخته مي‌شود" سخن مي‌گويند. مسلم است که پرده ، داراي شق و شکاف نيست بلکه درهايي که از "تخته" يا "سعف نخل" ساخته مي‌شدند ، ممکن بود خلل و شکافي بين آنها به وجود بيايد ؛ از جمله :

 

از عائشه نقل است که: «هنگامي که خبر شهادت جعفر بن ابي‌طالب و عبدالله بن رواحة را آوردند ؛ پيامبر بر زمين نشست و آثار حزن و اندوه در صورتش نمايان شد ، و من از شکاف در (شق الباب) او را مي‌نگريستم ...» .

( کنزالعمال ـ ج15 ـ ص 732)

 

نيز امام صادق (ع) از امير المؤمنين علي (ع) نقل فرموده است که : ...

روزي رسول الله در حجره يکي از زنانش نشسته بود و مدراتي (نوعي شانه از جنس چوب يا فلز) در دست داشت ، در اين هنگام مردي از شکاف در (شق الباب) به داخل نگريست. پيامبر فرمود: « اگر نزديک تو بودم با اين مدراة ، چشمت را در مي‌آوردم».

(قرب الاسناد ـ ص18 و من لايحضره الفقيه ـ ج 4 ـ ص 74)

 

..........

 

ب ) مستنداتي در باره درب داشتن خانه‌هاي مکه

 

گرچه شايد با ذکر ده‌ها سند بالا ، ديگر نيازي به مستندات زير نباشد اما براي اطلاعات بيشتر عزيزان به رواياتي که ثابت کننده وجود درب در ساختمان خانه‌هاي مکه نيز مي‌گردد اشاره‌اي مختصر مي‌کنيم :

 

1.  هنگامي که قريش ، تصميم به قتل پيامبر (ص) گرفتند، جناب ابوطالب به فرزندش علي (ع) گفت:

«پسرم ! نزد عمويت " ابولهب" برو و درب خانه‌اش را بزن. اگر در را باز کرد داخل شو و اگر باز نکرد درب را بشکن و داخل شو و به او بگو : "پدرم برايت پيغام داد: مردي که عمويش زنده است ذليل نمي‌شود "».

پس علي (ع) رفت و درب خانه ابولهب را بسته ديد. فرمود در را باز کنيد ولي تقاضايش را اجابت نکردند، پس به در هجوم برد و آن را شکست و داخل شد ... (کافي ـ ج8 ـ ص276 و 277)

 

2.  از «ام هاني» دختر ابوطالب نقل است که: «لما کان يوم فتح مکة أجرت رجلين من أحمائي ، فأدخلتهما بيتا و اغلقت عليهما بابا».

(مسند احمد ـ ج6 ـ ص343)

 

3.  اين حديث پيامبر (ص) نيز بسيار معروف است كه پس از ورود سپاهيان اسلام به مکه در جريان فتح اين شهر فرمود: «من دخل دار ابي‌سفيان فهو آمن ، و من اغلق [ عليه] بابه فهو آمن» يعني «هر کس به خانه ابوسفيان داخل شود امان دارد ، و هر کس داخل خانه‌اش شود و درب را به رويش ببندد نيز در امان است» .

( سنن ابي داود ـ ج2 ـ ص162 و مسند احمد ج2 ـ ص292 و وسائل الشيعه ـ ج15 ـ ص27 و تهذيب الاحکام ـ ج4 ـ ص116 و صحيح مسلم ( انتشارات داراحياء التراث العربي ) ـ ج3 ـ ص1408 و کافي ج5 ـ ص 12 و بحارالانوار ـ ج 75 ـ ص 169 و...)

 

لازم به ذکر است که مکه به دليل حرم امن بودن ، شرايط امنيتي بسيار بهتري نسبت به مدينه داشت و خوف جنگ داخلي و خونريزي در آن نمي‌رفت . با اينهمه ، مطابق احاديث متعددي که «علامه سيد جعفر مرتضي» در کتاب مأساة الزهراء نقل کرده است ــ و ما تنها به ذکر سه مورد آنها قناعت کرديم ــ حتي خانه‌هاي مکه نيز درب داشتند ؛ چه رسد به منازل مدينه.

 

.......................

ترجمه و تلخيص: ع. حسيني عارف

 

 

 

فضیلت های حضرت فاطمه
تحقیق در مورد حضرت فاطمه

دانلود مداحی شهادت حضرت فاطمه
دانلود نوحه حضرت فاطمه
حضرت زهرا
دانلود مداحی ایام فاطمیه
فدک
خطبه فدکیه

افزودن دیدگاه جدید