نقد بر تورات: 6. نسبت زنای با محارم به حضرت لوط:

 

 (پيدايش باب19 آيه30):

(و لوط از صوغر]صوغر اسم شهرى است كه پس از ويرانى شهر لوط، او و دخترانش به آنجا پناهنده شدند (قاموس كتاب مقدس، صفحه57)[ بالا آمد و با دخترانش در كوه ساكن شد، زيرا ترسيد كه در صوغر بماند، پس با دو دخترش در غارى سكنى گزيد، دختر بزرگ به كوچك گفت: پدر ما پير شده و مردى بر روى زمين نيست كه به عادت اهل جهان، با ما درآميزد، بيا تا پدر خود را شراب بنوشانيم و با او همبسر شويم تا نسلى از پدر خود نگاه داريم، پس در همان شب پدر خود را شراب نوشانيدند و دختر بزرگ آمده با پدر خويش همبستر شد و او از خوابيدن و برخاستن دختر آگاه نشد.

 

 و روز ديگر بزرگ به كوچك گفت: من ديشب با پدرم هم خواب شدم، امشب نيز او را شراب بنوشانيم و تو با وى هم خواب شو تا نسلى از پدر خود نگاه داريم، آن شب نيز پدر خود را شراب نوشاندند و دختر كوچك با وى هم خواب شد و او از خوابيدن و برخاستن آگاه نشد پس هردو دختر لوط از پدر خويش آبستن شدند و آن دختر بزرگ پسر زائيده او را (موأب) نام گذارد و او تا به امروز، پدر موابيان است. دختر كوچك نيز پسرى زائيد و او را (بنى عمّى) نام نهاد و او تا به حال پدر بنى عمّون است).

افزودن دیدگاه جدید