قرآن خواندن سر امام در کوچه های کوفه
و از زيد بن ارقم روايت است كه: بر من بگذشتند و سر بالاى نيزه بود و من در بالاخانه بودم، چون برابر من رسيد، شنيدم قرائت مى كرد:
أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ اَلْكَهْفِ وَ اَلرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً.
به خدا قسم موى بر تن من راست شد و فرياد زدم: اى پسر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سر تو و كار تو و اللّه عجيب تر است.
و چون از گردانيدن آن فارغ شدند به قصر آوردند و ابن زياد آن را به زحر بن قيس داد (به فتح زاء و سكون حاء مهمله) با سرهاى اصحاب آن حضرت و براى يزيد بن معاويه فرستاد.
افزودن دیدگاه جدید