در یورش آن سپاه بر تو چه گذشت
در یورش آن سپاه بر تو چه گذشت
بی یاور و بی پناه بر تو چه گذشت
لشگر همه سوی تو هجوم آوردند
در گودی قتلگاه بر تو چه گذشت
آوای ضعیف(العطش)می آمد
تو بودی و شمر و آه بر تو چه گذشت
لب تشنه به روی خاک جان می دادی
ای کشته ی بی گناه بر تو چه گذشت
می کرد حکایت از سخن های مگو
بی تابی ذوالجناح بر تو چه گذشت
در علقمه دیدند همه اشک تو را
هنگام فراق ماه بر تو چه گذشت
می سوخت درآخرین نگاهت زینب
در شعله ی آن نگاه بر تو چه گذشت
شاعر:حسین علاالدین
افزودن دیدگاه جدید