دوباره بوی بلا برمشام می آید

دوباره بوی بلا برمشام می آید

نوای هلهله ازاهل شام می آید

به گوش قافله سلار شاهدان شهید

صدای شادی مردم مدام می آید

به هرکه مینگری با کمال بی شرمی

برای سنگ زدن روی بام می آید

بریده باد زبانی که گفت ای مردم

شمیم خارجیان برمشام می آید

کسی که بوی بهشتی شنیده میداند

که عطر گلشن خیرالانام می آید

سلامشان نکند گرکسی چه غم دارند

که ازخدای بر آنان سلام می آید

برای تابش صبح سپیده، جانب شا م

یگانه بانوی صبروقیام می آید

هنوز ازسرنی با ترنم قرآن

به گوش مردم عالم پیام می آید

ز درد غربت آل علی«وفائی» باز

صدای گریه ز هر خاص و عام می آید

افزودن دیدگاه جدید