نماز جماعت غدیر در آیینه ی قرن ها
نماز جماعت غدیر در آیینهی قرنها
کاوشی در سیر تاریخی جواز اقامهی نماز جماعت غدیر از قرن پنجم تا قرن پانزدهم
از مباحث بسيار مهم در بحث نماز جماعت مواردى است كه جماعت در آنها مشروع است و انجام آن از طرق مختلف به ما رسيده است، يا خود حضرت رسول اكرم «صلى الله عليه و آله و سلم» آن را به جماعت به جا آوردهاند.
يكى از نمازهايى كه میتوان آن را به جماعت خواند نماز روز عيد غدير «صلاة الغدير» میباشد و عمدّه دليل آن اين است كه حضرت رسول «صلى الله عليه و آله و سلم» در روز عيد غدير، نمازى را قبل از ظهر و قبل از خطبه غدير به جماعت خواندهاند.
اما بحث این مقاله فارغ از بررسی ادلهی جواز به جماعت خواندن این، پيرامون سير تاريخى اقامه و حکم به جواز یا استحباب اقامه ی به جماعت صلاة غدير سخن خواهیم گفت. در این متن پس از بررسی آرای فقهای متقدم در قرن پنجم، جهت رعایت اختصار آرای فقهای قرون بعدی را تنها از اجلای علمای آن عصر اختیار میکنیم و به ذكر تعدادی از مشهورين هر قرن اكفتا خواهیم نمود. در پایان سبب اتقان نظریهی برخورداری صلاةِ جماعت عید غدیر از شهرت فقهی به انعکاس دیدگاه پنج تن از اجلای امامیه در این خصوص میپردازیم.
قرن پنجم:
جواز جماعت در نماز غدير در مقام افتاء بين فقهاء به فتواى شيخ اعظم مفيد؛ در کتاب «المقنعه» باز میگردد. در فاصله بين سال آخر خلافت اميرالمؤمنين تا قرن پنجم كه شيخ مفيد؛ بر جواز آن فتوا دادهاند و خود نيز آن نماز را با هزاران هزار نفر در ميدان بغداد اقامه نمودهاند، حكومت در یدِ مخالفان بوده و لذا در اين مدّت خبرى از سيره عملى ائمه و يا فتوا و سيره عملى علماء در دست نيست. در همان قرن پنجم بعد از شيخ اعظم مفيد و سید مرتضی؛ رياست امامیه به جناب شيخ الطائفه محمد بن الحسن الطوسى رسید که ايشان نيز جواز در جماعت اين نماز را قائل بودند.
پس از ايشان در همان قرن زعامت شيعه به دست ابوالصلاح حلبى؛ - كه خليفه و جانشين سيد مرتضى؛ بوده - افتاده و ايشان نيز فتواى بر جواز دارند.
هم چنین در همان قرن على بن محمّد قمى؛ كه از اجله علماى آن قرن به شمار ميآيند در «جامع الخلاف و الوفاق» فتواى بر جواز اين مسأله دادهاند.
قرن ششم:
در اين قرن سيد ابوالمكارم حمزة بن على بن زهره حلبى؛ كه از بزرگترين فقهای آن قرن به شمار ميآمده در كتاب «الغنية النزوع الى علمى الأصول و الفروع» فتواى بر جواز در مسأله دادهاند.
قرن هشتم:
در قرن هشتم بزرگانى چون علامه جمال الدّين حسن حلّى؛ در كتب خود مثل «قوائد الاحكام» و «تذكرة
الفقهاء» و «مختلف الشيعه» فتواى بر جواز دادهاند.
همچنين فرزند علامهاش، علامه محمّد بن حسن بن يوسف بن على بن مطهر حلّى؛ در «رساله فخريه» فتواى بر جواز دادهاند.
بعد از ايشان نیز شهيد اوّل محمّد بن مكى دمشقى عاملى؛ در «لمعة الدمشقيه» قائل در جواز به جماعت
شدهاند.
نكته مهم در عبارات شهيد اوّل؛ و شارح آن شهيد ثانى؛ اين است كه ايشان علاوه بر استدلال بر روايت از راه قائده فلسفى و منطقى وارد شده و مطلب را اثبات نمودهاند.
قرن نهم:
در اين قرن بزرگانی چون شمس الدين محمّد بن شجاع حلّى؛ مشهور به «ابن قطان» در كتاب «معالم الدين فى فقه آل ياسين» قائل به جواز در جماعت نماز روز عيد غدير شدهاند.
قرن دهم:
نابغه شيعه در اين قرن علامه نورالدين على كركى؛ مشهور به «محقق ثانى» در كتاب «رسائل كركى» و
«جامع المقاصد» فتواى بر جواز دادهاند.
بعد از ايشان شهيد زين الدين على عاملى؛ مشهور به «شهيد ثانى» در كتاب «شرح لمعه» و «روض الجنان
فى شرح ارشاد الاذهان» همين فتوا را داده است.
همچنين علامه محقق ملا احمد مقدس اردبيلى؛ در «مجمع الفائدة و البرهان فى شرح ارشاد الاذهان»
قائل به جواز و استحباب جماعت در اين نماز شدهاند.
قرن يازدهم:
در اين قرن علامه بزرگوارى جون علامه سيد محمّد عاملى؛ در «مدارك الاحكام فى شرح شرايع الاسلام»
همين فتوا را داده است.
پس از ايشان شيخ جامع علوم ابوالفضائل بهاءالدين جبل عاملى؛ مشهور به «شيخ بهاء» در كتاب «جامع عباسى» استدلال نموده اقامه اين نماز را جايز ميدانند.
قرن دوازدهم:
در اين قرن نيز فقهاى جليلى چون علامه محمّد بن حسن اصفهانى؛ مشهور به «فاضل هندى» در كتاب «كشف اللثام» با استدلالات خيلى قوى مطلب را ثابت نموده است.
قرن سيزدهم:
در اين قرن اجلهاى چون علامه ملا محمّد باقر وحيد بهبهانى؛ در «مصابيح الضلام» قائل به جماعت در
نماز روز عيد غدير شدهاند.
همچنين عالم جليل حسين بن محمّد آل عصفور؛ در «سداد العباد و ارشاد العباد» همين فتوا را دادهاند.
علامه جواد بن محمّد حسنى حسينى عاملى در «مفتاح الكرامة فى شرح قوائد العلامة» نيز استدلال و اثبات اين مطلب نمودهاند.
قرن چهاردهم:
در قرن چهاردهم نيز بسيارى از بزرگان و نوابغ نيز قائل به جواز جماعت در نماز عيد غدير شدهاند كه بعضى از آنها از قرار ذيل مىباشند:
1 - مانند فقيه نهير و شهير آيت الله العظمى حاج آقا رضا همدانى؛ در «مصباح الفقيه» .
2 - محدث جليل آيت الله ميرزا حسين نورى؛ در «خاتمه مستدرك» .
3 - آيت الله العظمى سيد عبدالهادى شيرازى؛ در حاشيه بر «عروة الوثقى» .
4 - آيت الله العظمى شيخ محمّد حسين آل كاشف الغطاء؛ در حاشيه بر «عروة الوثقى» .
5 - آيت الله العظمى شيخ ملا فتح الله شيخ الشريعة اصفهانى؛ در رساله «صلاة الجماعة» .
6 - آيت الله العظمى آقا ضياء الدين عراقى؛ در «شرح تبصرة المتعلمين» و حاشيه «عروة الوثقى» و...
از اين بزرگان بعضى قائل به رجاء و بعضى قائل به جواز و بعضى با ادله محكم قائل به استحباب در جماعت در نماز روز عيد غدير شدهاند.
قرن پانزدهم:
در قرن حاضر نيز بسيارى از اعاظم شيعه همچون مرحوم آيت الله العظمى محمّد تقى بهجت؛ در «رساله عمليه» آيت الله سيد محمّد حسينى شيرازى؛ در كتاب «الفقه» ، و آيت الله سيد صادق حسينى شيرازى «مدظله» در حاشيه بر «عروة الوثقى» و استفتاء و آيت الله محمّد حسن احمدى فقيه يزدى در «رساله عمليه» و آيت الله شيخ لطف الله صافى گلپايگانى «مد ظله» در استفتاء و آيت الله شيخ على صافى گلپايگانى «مد ظله» در استفتاء و آيت الله شيخ محمّد شبيرى خاقانى«مد ظله» در استفتاء و... قائل به جواز و استحباب در مسأله شدهاند.
در نتیجه از رهگذر این کاوش مختصر میتوان به خوبی دریافت که مسئلهی جواز یا استحباب اقامهی نماز جماعت غدیر از شهرت فقهی خوبی برخوردار است. لذا بسيارى از علمای اعلام پيرامون جواز اقامه جماعت در نماز غدير ادعاى شهرت نمودهاند كه در ذيل به ذكر پنج تن از آنان اکتفا مینماییم:
1 - علامه محقق اردبيلى؛ (متوفى 993 ق).
اين عالم عظيم الشأن در كتاب «مجمع الفائدة و البرهان فى شرح ارشاد الاذهان» مفرمايد:
و المشهور بين الاصحاب جواز فعلها جماعة و ليس ببعيد لعدم المنع من الجماعة فى نافلة مطلقاً بحيث يشتملها ظاهراً و لا اجماع فيه، مع الترغيب فى الجماعة خصوصاً فى هذه الصلاة فى هذا اليوم، و لانه يحصل النفع اكثر لحصول ثوابها لمن يعرف هذه الآيات باالاقتداء و بها يظهر شعار الايمان.
2 - آيت الله العظمى حاج آقا رضا همدانى؛ (متوفى 1323 ق).
عالمِ فقيهِ نهير و شهير آيت الله العظمى حاج آقا رضا همدانى؛ در كتاب «مصباح الفقيه» خود مىفرمايد:
و اما الصلاة الغدير فمن جملة من الأصحاب القول باستحباب الجماعة فيها، بل عن بعض نسبة الى المشهور.
3- آيت الله العظمى سيد محمّد رضا موسوى گلپايگانى؛ (متوفى 1414هق).
ایشان نيز در حاشيه بر كتاب «العروة الوثقى» مىفرمايند:
الاقوائيّة ممنوعة نعم هو أحوط ولكن لابأس باتيانها جماعة رجاءً لما نسب الى المشهور.
4 - آيت الله العظمى حاج سيد صادق حسينى روحانى «مد ظله العالى».
ايشان نیز در كتاب «فقه الصادق» كه شرح بر كتاب «تبصرة المتعلمين» علامه حلى؛ مىباشد مىفرمايد:
و منها: صلاة الغدير، فعن المشهور جواز القدوة فيها بل عن ابيالصلاح؛ ان ذلك من و كيد السنن .
5 - آيت الله العظمى حاج شيخ يوسف صانعى «مد ظله العالى».
ايشان در تعليقه بر «العروة الوثقى» مىفرمايد:
لا بأس باتيانها جماعةً رجاءً لما نسب الى المشهور بل لايعبد المشروعيّة.
افزودن دیدگاه جدید