برسی دلایل آمین نگفتن شیعیان بعد از حمد در نماز !

ه گزارش شيعه آنلاين به نقل از حج، اهل بيت عليهم السلام که نزديک ترين افراد به پيامبر اکرم (ص) هستند، به چنين سنتي فرمان نداده بلکه آن را نفي کرده اند.

اين روزها بسياري از مومنان در نقاط مختلف کشور اسلامي مان، خودشان را براي حضور در خانه امن الهي و اداي فريضه حج آماده مي‌کنند و در تکاپوي دانستن احکام مربوط به اين فريضه هستند اما يکي از موضوعاتي که به طور حتم در حين حضور در کشور عربستان با آن مواجه خواهند شد، «آمين» گفتن‌هاي بلند بعد از سوره حمد در نمازهاي جماعت از سوي نمازگزاران است که ممکن است سوالاتي را در ذهن آنها ايجاد کند زيرا گاه شده است که حتي به نماز گزاران شيعه به همين جهت اعتراض مي‌کنند که چرا آمين نمي‌گوييد؟

براي توضيح اين مطلب و پاسخ به معترضان بايد گفت: يکي از اموري که در نزد فقهاي همهٔ مذاهب از مسلمات است اين است که عبادات توقيفي است [۱]؛ يعني بايد مقدار و کيفيت آن به اذن شارع باشد و خروج از آن اندازه بدعت و تشريع محرم به شمار مي‌آيد.

 

درحاشيه مغني ابن قدامه آمده: عبادات توقيفي است و هيچ جزء يا شرطي از آن با قياس يا علت تراشي ثابت نمي‌شود به ويژه نماز. [۲]

رسول الله (ص) نيز فرمود: اين نماز صلاحيت ندارد که چيزي از کلام انسان‌ها به آن افزوده شود. [۳]

بنابراين اهل سنت که جزء اضافي (يعني آمين گفتن پس ازحمد) را مستحب مي‌شمرند، بايد دليلي براي آن اقامه کنند نه شيعيان که به سنت پيامبر عمل ميکنند.

 نظر اهل بيت عليهم السلام درباره آمين گفتن بعد از حمد

اهل بيت عليهم السلام که نزديک‌ترين افراد به پيامبر اکرم (ص) هستند، به چنين سنتي فرمان نداده بلکه آن را نفي کرده اند. جميل بن دراج از امام صادق (ع) نقل مي‌کند: هرگاه پشت سر امام جماعت مشغول نماز بودي هنگامي که امام از خواندن حمد فارغ شد بگو: الحمدلله رب العالمين و آمين مگو. [۴]

در روايت ديگري از محمد حلبي نقل شده که از امام صادق (ع) پرسيدم: هنگامي که از فاتحة الکتاب فارغ شوم آمين بگويم؟ حضرت فرمود: نه [۵].

امام باقر (ع) نيز به گونه اي ديگر به ترک اين سنت ناپسند فرمان مي‌دهد. زراره از امام باقر (ع) نقل مي‌کند که فرمود: هرگز هنگامي که از خواندن فارغ شدي آمين مگو و اگر خواستي بگو: الحمدلله رب العالمين. [۶]

براساس نظر اهل بيت (ع) آمين گفتن پس از خواندن سوره حمد موجب بطلان نماز مي‌شود؛ زيرا آمين گفتن کلام آدمي است و دليلي بر استحباب آن در نماز وجود ندارد. به همين جهت فقهاي شيعه در بارهٔ آن چنين گفته اند:

شيخ مفيد: پس از خواندن حمد نبايد آمين گفت. [۷]

شيخ طوسي: گفتن آمين موجب بطلان نماز مي‌شود چه پنهاني و چه آشکار. چه قبل از پايان حمد و چه بعد از آن براي ماموم و امام در هر حال. [۸]

علامه حلي هم مي‌گويد: آمين در آخر حمد نزد اماميه حرام است و با گفتن آن نماز باطل مي‌شود. [۹]

 اختلاف در ديدگاه ساير مذاهب اسلامي

اما از نظر مذاهب ديگر فقهي درباره آن اختلاف است. نووي در اين باره مي‌گويد: راي ابوحنيفه آن است که امام «آمين» را بلند و ماموم آهسته بگويد.
از مالک دو روايت است. يکي مثل راي ابوحنيفه است و ديگر آن که اصلا در نمازگفته نشود.

راي شافعي آن است که ماموم به حدي بگويد که تنها خودش بشنود. ولي کلام ديگري از او نقل شده است که بايد بلند بگويد. رأي احمد بن حنبل آن است که براي نماز گزاران مستحب است آمين به جهر (بلند) بگويند. [۱۰]

اهل سنت براي اثبات مدعاي خود به رواياتي متوسل شده اند که همگي خدشه پذيرند و نمي‌توانند چنين عمل مستحب موکدي را که با اين شدت در صفوف جماعت خود اجرا مي‌کنند اثبات کنند.

 ابوهريره و مستند اصلي براي اين کار!

مستند اصلي براي چنين کاري رواياتي است که از ابوهريره نقل شده است. وي مي‌گويد که رسول خدا (ص) فرمود: هرگاه امام به «ولا الضالين» رسيد بگوييد: آمين [۱۱].

همچنين روايات ديگري از وي به همين مضمون نقل شده است.

ابوهريره متهم‌ترين راويان حديث است. ذهبي نقل مي‌کند که عمر بن خطاب ابوهريره را از نقل حديث منع کرد. حتي او را با تازيانه زد و به او گفت: زياد از پيامبر (ص) نقل حديث کردي… اگر دست از نقل حديث از پيامبر (ص) بر نداري تو را به قبيله ات (دوس) تبعيد خواهم کرد يا به سرزمين قرده خواهم فرستاد. [۱۲]

ابوحنيفه مي‌گويد: تمام اصحاب پيامبر (ص) نزد من ثقة و عادل اند و حديثي که از طريق آنان به من رسيده صحيح و پذيرفتني است مگر احاديثي که از طريق ابوهريره رسيده است (که مورد قبول من نيست، بلکه همه آنها نزد من مردود است.) [۱۳]

اهل سنت در رواياتي ديگرآمين گفتن را از امام علي (ع) نقل مي‌کنند. چنانکه ابن ماجه به سند خود از علي (ع) نقل مي‌کند که فرمود: از رسول خدا (ص) شنيدم که بعد از «ولاالضالين» آمين گفت. [۱۴]

بايد دانست در سند اين روايت، محمد بن ابي عبدالرحمن بن ابي ليلي وجود دارد که حافظه اش جدا ضعيف است. [۱۵]

شعبه هم مي‌گويد: من کسي بدحافظه‌تر از ابن ابي ليلي نديدم. [۱۶]

همچنين در سند اين حديث ابن عدي هست که ابوحاتم در حق او مي‌گويد: او شخصي است که به حديثش احتجاج نمي‌شود. [۱۷]

براستي با اين ضعف سند چگونه مي‌توان آن را مستند يک حکم فقهي قرار داد؟

اهل سنت از ابي داود روايتي نقل کرده اند که به سندش از ابي زهير نقل مي‌کند که پيامبر اکرم (ص) فرمود: دعاي خود را به آمين ختم کنيد زيرا در اين صورت به اجابت نزديک‌تر است. [۱۸]

در سند اين حديث هم ابومصبح مقرائي قرار دارد که مجهول است پس سند حديث ناتمام است. [۱۹] و همچنين از نظر دلالت هم اضطراب دارد؛ زيرا مربوط به آمين گفتن بعد از فاتحة الکتاب در نماز نيست و اصلا ذکري از نماز در اين روايت نشده است. تنها مطلبي که اين روايت دارد، آمين گفتن پس از دعا است بدين ترتيب مي‌بينيم که همه روايات وارد شده در اين باب که در آنها ذکري از آمين گفتن آمده است اشکال سندي دارند.

منابع:
۱ عاملي، سيدجواد حسيني، مفتاح الکرامه، ج۸ص۲۳۸، قم، دفتر انتشارات اسلامي، اول، ۱۴۱۹
۲مغني ابن قدامه، ج ۱، ص ۵۰۶.
۳ صحيح مسلم، کتاب المساجد و مواضع الصلاه، باب تحريم الکلام في الصلاه، ص۲۵۲ح۱۰۸۶.
۴وسائل الشيعه، کتاب الصلاه باب عدم جواز التامين، ج ۷ ص ۶۷، . ح۷۳۶۲.
۵  همان، ح۱۰۸۴.
۶ همان، ح۱۰۸۵.
۷ شيخ مفيد، محمد، المقنعه، ص ۱۰۵، قم، دفتر انتشارات اسلامي، .
۸ طوسي، محمد بن حسن، الخلاف، ج ۱، ص ۳۳۲، قم دفتر انتشارات اسلامي، .
۹ حسن بن مطهر حلي، تذکرة الفقهاء، ج ۳ص۱۶۲، مساله ۲۶۵. قم موسسه آل البيت، اول، ۱۴۱۴.
۱۰ المجموع، ج ۳، ص ۳۷۳.
۱۱ بيهقي، سنن کبري، ج۲ص۵۵
۱۲ سيراعلام النبلاء، ج ۲، ص ۴۳۳.
۱۳ عبدالحميد ابن ابي الحديد معتزلي، شرح نهج البلاغه، ج ۴، ص ۶۸.
۱۴ سنن ابن ماجه، ج ۱ ص ۲۷۸.
۱۵ همان
۱۶ دارقطني، علي بن عمر، علل الدار قطني، ج ۳، ص ۱۸۶.
۱۷ تهذيب التهذيب، ج ۲، ص ۱۹۰.
۱۸ سنن ابي داود، ص۱۸۰کتاب الصلاه بان التامين، ح۹۳۸.
۱۹ عظيم آبادي، محمد، عون المعبود، ج۳، ص ۱۵۱، بيروت، دارالکتب العلميه، دوم، ۱۴۱۵.

افزودن دیدگاه جدید