امام خمینی (ره) - چشمهاي تو مرا وعده باران دادند
چشمهاي تو مرا وعده باران دادند
به تنِ مرده من روح و دل و جان دادند
شوقِ برخاستن و زندگي تازه به اين
منِ دلواپسِ از خويش گريزان دادند
خش خشِ گام كسي بود كه ميآمد و باز
مژده عيد در اندوه زمستان دادند
چشمهايتو درخشيد و در آن ظلمت محض
به بلندايِ شبِ يخ زده پايان دادند
آمدي مثل بهاري كه ميآيد از راه
يك سبد ياس به هر شاخه عريان دادند
دستهاي تو ز هر پنجره رُفتند غبار
و به تنديس همه آينهها جان دادند
كاش باز آيد و اندوه مرا دريابد
چشمهايي كه مرا وعده باران دادند
افزودن دیدگاه جدید