قطره‌ای از دریای عنایات حضرت جواد علیه السلام: سبز شدن درخت

السلام علیک یا جوادالأئمه علیه السلام

طبق بینش وحیانی قرآن، پیامبر صلی الله علیه و آله و اولیاء الهی به اذن خداوند متعال علاوه بر ولایت تشریعی بر موجودات عالم، از ولایت تکوینی نیز برخوردارند؛ زیرا امامت امام معصوم علیه السلام به دو دلیل ثابت می‌شود: یکی نصّ از معصوم قبلی و دیگری سیره و روش آن حضرت و تصرف در موجودات به اذن الهی و صدور معجزات و کرامات.

 

امامان معصوم علیهم السلام ویژگی‌هایی دارند که آنان را بر سایر مردم برتری بخشیده است. از جمله‌ی این ویژگی‌ها عصمت، علم، معجزه و کرامت آنان است. بنابراین یکی از دلائل امامت هر پیشوای معصومی معجزه و کرامت است تا برای مخالفان، اتمام حجت باشد و بر ایمان مؤمنان بیفزاید.

 

امام در حقیقت با اعجاز، جایگاهش را نزد خداوند معرفی می‌کند و مردم به عظمت و شکوه او پی برده و به برتری‌اش معرفت پیدا می‌کنند. در صورت شناخت کامِل امام توسط مردم، اطاعت از دستورات و رهنمودهایش به راحتی انجام می‌پذیرد؛ زیرا اطاعت و تسلیم در گرو معرفت و آگاهی به قدر و منزلت آنان است. امامان معصوم علیهم السلام به خاطر اثبات حقّانیت خویش گاهی به اذن و اراده‌ی الهی معجزاتی می‌آورند و گاهی این معجزات با درخواست و دعا و به اذن خداوند متعال انجام می‌پذیرد. قرآن کریم در مورد معجزات پیامبران الهی به هر دو قسم اشاره کرده است. در یکی از توقیعات مبارکی که از ناحیه‌ی مقدسه‌ی حضرت حجت علیه السلام صادر شده است، در این مورد می‌خوانیم: «

وَ اَمّا الْاَئِمَّةَ فَاِنَّهُمْ یَسْأَلُونَ اللّهَ تَعالی فَیَخْلُقُ وَ یَسْأَلُونَهُ فَیَرْزُقُ ایجابَاً لِمَسْأَلَتِهِمْ وَ اِعظاماً لِحَقِّهِمْ؛(1) امامان از خداوند امری را درخواست می‌کنند و خداوند هم آن را می‌آفریند و آنان از خدا می‌خواهند و خداوند روزی می‌دهد و این به خاطر پاسخ به خواسته‌هایشان و بزرگداشت حق و مقامشان است.»

 

امیرمؤمنان علی علیه السلام در روایتی، ولایت تکوینی و انجام معجزات و امور خارق العاده را برای امامان شیعه اینگونه تشریح می‌کند:

«من به اذن خداوند مرده را زنده می‌کنم و زنده را می‌میرانم، من می‌توانم از آنچه که شما خورده‌اید و در خانه‌هایتان ذخیره کرده‌اید به اذن پروردگارم خبر دهم. من از رازهای قلب‌هایتان باخبرم و امامان معصوم علیهم السلام از نسل من نیز اینگونه‌اند و این امتیاز را خداوند متعال به ایشان ارزانی داشته است. آنان نیز این علوم الهی را می‌دانند و این اعمال خارق العاده و معجزه را می‌توانند انجام دهند. هر گاه آنان دوست داشته باشند و بخواهند، می‌توانند به اذن الهی معجزه نشان دهند؛ چرا که ما جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله همه‌مان نور واحدیم. ویژگی‌ها و امتیازات همه‌مان عین همدیگر است. اول، اوسط و آخر ما محمد است و همه‌ی ما محمدیم.»(2) یعنی همانند اوییم، جز اینکه ما پیامبر و صاحب شریعت نیستیم.

 

با توجه به این نکات اعتقادی مهّم در موضوع امامت، در این فصل به برخی از نمونه‌های ولایت تکوینی امام جواد علیه السلام پرداخته و شمه‌ای از معجزات و کرامات آن گرامی را با هم مرور می‌کنیم.

 

سبز شدن درخت

ابو هاشم جعفری می‌گوید: وقتی که آن حضرت از مأمون جدا شد و با همسرش‌ ام فضل از بغداد به سوی مدینه می‌رفت، با همراهان خود هنگام غروب در راه کوفه به دارالمسیب رسید و در آنجا داخل مسجدی شد. در صحن مسجد درختی بود که همواره خشک و بی‌ثمر بود. امام مقداری آب خواست و کنار آن درخت وضو گرفت و نماز مغرب را در آن مسجد با جماعت برگزار نمود. حضرت در رکعت اول پس از حمد، سوره «نصر» را قرائت کرد، در رکعت دوم پس از حمد، سوره توحید را خواند و قبل از رکوع، قنوت گرفته و دعا کرد و رکعت سوم را نیز خوانده و تشهد گفت. او پس از نماز اندکی نشست و به ذکر خدا، بدون انجام تعقیبات پرداخت و چهار رکعت نافله بجا آورد و بعد از تعقیب نماز، دو سجده‌ی شکر نموده و از مسجد خارج شد. حضرت وقتی به کنار آن درخت رسید، مردم با شگفتی تمام مشاهده کردند که درخت سبز شده و میوه‌های شیرین و بی‌دانه در شاخه‌هایش ظاهر گردیده است. آنان از آن میوه‌ها خورده و بسیار تعجب کردند.

ابن شهر آشوب می‌گوید: فقیه بزرگ شیعه جناب شیخ مفید نیز از میوه‌ی آن درخت در مسیر بغداد - کوفه خورده است.(3) در همانجا بدرقه‌کنندگان با امام وداع کردند و حضرت در همان لحظه رهسپار مدینه گردید. امام همچنان در مدینه بود و مردم از وجودش به نحو شایسته‌ای بهره می‌بردند تا اینکه خلافت به معتصم عباسی رسید. او امام جواد علیه السلام را دوباره از مدینه به بغداد احضار کرد و تا هنگام شهادت، امام را در آن شهر نگاه داشت.(4)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، علی یزدی بارجینی، تحقیق سید علی عاشور، ج 1، ص 386.

2. بحارالانوار، ج 26، ص 5.

3. المناقب، محمد ابن شهر آشوب مازندرانی، نشر علّامه، 1379 ش، ج 4، ص 390.

4. ارشاد مفید، نشر اسلامیه، تهران، 1380 ش، ص 628.

افزودن دیدگاه جدید