سیره جوادالأئمه (علیه السلام): جود و احسان
معروفترین لقب پیشوای نهم شیعیان جواد است. آن رهبر فرزانه را به خاطر جود و عطای فراوانش به این نام خواندهاند که برگرفته از نامهای زیبای پروردگار متعال است. در فرازی از دعای امام صادق علیه السلام میخوانیم: أَنتَ اللّهُ لا اله الاّ أنْتَ الجَوادُ الماجِدُ.(1)
و در فرازی از دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان، همنوا با امام زین العابدین علیه السلام میخوانیم: یا اللّهُ یا جَواداً لا یَبْخَلُ یا اللّهُ لَکَ اْلأسْماءُ الْحُسنی؛(2) خداوندا! ای بخشندهای که در او بخل راه ندارد. خداوندا! تو دارای نامهای زیبا هستی!
نام جواد یادآور جود و بخشش و احسان پروردگار متعال است که در وجود مقدس حضرت امام محمدتقی علیه السلام تجسم یافته است و کرامت و احسان پدران بزرگوارش را در اذهان زنده میکند. در اینجا برخی از نمونههای جود و احسان حضرتش را به نظاره مینشینیم:
1. علی بن مهزیار میگوید: حضرت امام محمدتقی علیه السلام را دیدم که نماز واجب و غیر واجب خود را در یک قبای خز طارونی به جا میآورد و برای من هم قبای خز دیگری بخشید و فرمود: این لباس را من در موقع انجام نماز پوشیدهام. و به من فرمود: این لباس اهدائی را در هنگام نماز خواندن بپوش.(3)
2. امام جوادعلیه السلام در کمکرسانی به محرومان و درماندگان نهایت تلاش خود را به عمل میآورد و تا حدّ امکان به آنان کمک میکرد.
محمد بن سهل بن یسع قمی از افرادی است که به افتخار دریافت لباس متبرّک از امام نهم علیه السلام نائل آمده است، او در این مورد میگوید:
من در شهر مکه مجاور بودم. از آنجا به مدینه آمده و به حضور امام جوادعلیه السلام رسیدم. در نظر داشتم که از آن امام عالیقدر درخواست کنم که به من لباسی به عنوان تبرّک عنایت کند، اما فرصت نشد و از محضرش خداحافظی کرده و بیرون آمدم. در پیش خود گفتم: حالا که حضوراً نتوانستم خواستهام را به آقا بیان کنم، پس طیّ نامهای از محضر آن گرامی خواستهام را طلب میکنم.
نامهای نوشته و تقاضایم را در آن اظهار کردم. سپس تصمیم گرفتم که به مسجد رفته و دو رکعت نماز بخوانم، آنگاه صد مرتبه به درگاه الهی استخاره نمایم، اگر به دلم افتاد، که نامه را به حضورش میفرستم و اگر نیفتاد، نامه را پاره کرده و به دور بریزم.
نماز را خواندم و بعد از نماز به دلم افتاد که نامه را به حضورش نبرم و آن را پاره کرده و از شهر مدینه بیرون آمدم و در همین موقع که به راه افتاده بودم، پیکی از راه رسید و لباسی را که در بقچهای پیچیده بود، به همراه داشت. او از اهل کاروان از محمد بن سهل قمی میپرسید تا اینکه به من رسید و مرا شناخت. به من گفت: مولای تو! (امام جوادعلیه السلام) این لباس را برایت فرستاده است. لباسهای تقدیمی امام، دو لباس نرم و نازک بودند.
احمد بن محمد گفته است: محمد بن سهل از دنیا رفت؛ من غسل دادم و در آن دو لباس اهدائی امام علیه السلام او را کفن کردم.(4)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشتها:
1. الکافی، ج 2، ص 583.
2. اقبال الاعمال، ص 225.
3. من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 262؛ وسائل الشیعه، ج 4، ص 359.
4. بحارالانوار، ج 50، ص 44؛ فتح الابواب، ص 243.
افزودن دیدگاه جدید