یاس نبی: 15- تربیت فاطمی: 4. تساوى در محبت

تی وی شیعه: یاس نبوی

از مهم‌ترين نكاتى كه در زندگانى كودكان نقشى بس بااهميت دارد و گاه رعايت نكردن آن صحنه‏هاى بسيار دردناك و ناراحت‏كننده‏اى مى‏آفريند، تبعيض در محبت ‏به كودكان است.

 

برخى پدران و مادران به تصورى ناصحيح، گمان مى‏كنند اختيار اظهار احساسات خود و اختيار فرزندان و اموال خويش را دارند و از اين روى مى‏توانند به هر كس خواستند ببخشند، و از هركه خواستند دريغ كنند، و به هر كس خواستند و به هر مقدارى كه دلشان خواست اظهار محبت و ابراز احساسات كنند و از اين روى به برخى كودكان خود توجه ويژه‏اى مى‏كنند، اظهار محبت ‏بيشتر، توجه زيادتر، كمك‏هاى مالى و هديه‏هاى فراوان‏تر به برخى كودكان نمونه‏هاى بارز اين تبعيض در محبت است،

آنان با اين كار تخم دشمنى و كينه و حسادت را در دل پاك كودكان مى‏كارند و چه ميوه‏هاى تلخ و ناگوار و چه حاصلى شوم به دست مى‏آورند.

 

برخى ديگر از پدر و مادران گمان مى‏كنند كودكان توان فهم مسائل ارتباطى و عاطفى را ندارند و نمى‏توانند محبتهاى آنان به ديگر كودكان را بفهمند و يا اينكه دل شكسته‌ی آنان را مى‏توان با هديه‏اى كوچك به دست آورد از اين روى به يكى از فرزندان توجه بى‏حساب و به ديگرى بى‏اعتنايى بى‏اندازه مى‏كنند و گاه مى‏خواهند با هديه‏اى جبران اين بى‏توجهى‏ها و عدم رعايت تساوى در اظهار محبت و ابراز احساسات را بنمايند.

آنان نمى‏دانند كه هيچ نگاه محبت‏آميز پدر و مادر به يكى از كودكان از ديد تيزبين ديگر فرزندان پنهان نمى‏ماند و اثر سوء بياد مانده از يك رفتار تبعيض‏آميز با هيچ هديه و سرگرمى از ذهن كودك زدوده نمى‏شود.

 

در اين رابطه روايات بسيارى رسيده است ما تنها به دو روايت اشاره كرده سپس به اين نكته مهم در زندگى زهرا(سلام الله علیها) توجه مى‏كنيم:

امام صادق(علیه السلام) فرمود: پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) مردى را ديد كه دو پسر داشت. ‏يكى را بوسيد و ديگرى را نبوسيد. رسول اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به او اعتراض كرده، فرمود: چرا بين آن دو به تساوى رفتار نكردى؟

امام باقر(علیه السلام) فرمود: به خدا سوگند برخى فرزندانم را بر روى زانويم مى‏نشانم و بسيار به او محبت نموده از او تشكر مى‏كنم با اينكه حق با فرزند ديگرم هست، ولى براى حفاظت همان فرزند (كه حق با اوست) و نيز حفاظت‏ ساير فرزندانم اين كار را انجام مى‏دهم تا برادران آنگونه كه با يوسف رفتار كردند، با وى رفتار نكنند.

يعنى توجه كردن به فرزندى كه شايستگى آن را هم دارد (همانند يوسف پيامبر) باعث ‏شد ديگر برادران حسادت ورزيده و كينه‌ی او را به دل گرفته، در چاهش بيندازند، از اين روى بايد همه‌ی فرزندان را احترام كرد، حتى آن را هم كه ظاهراً سزاوار احترام و توجه و محبت نيست مورد توجه و نوازش قرار داد.

 

علامه مجلسى مى‏گويد: حسن و حسين(عليهما السلام) در كودكى خط مى‏نگاشتند، امام حسن به امام حسين رو كرد و گفت: خط من از خط تو بهتر است، و امام حسين گفت: نه، بلكه خط من از خط تو نيكوتر است.

پس هر دو نزد مادرشان شتافتند و گفتند: مادر، بين ما داورى كن، فاطمه(سلام الله علیها) نخواست‏ يكى را بر ديگرى برترى داده و يكى را برنجاند. از اين روى گفت: از پدرتان سؤال كنيد. آنان نزد پدر آمدند، اما اميرالمؤمنين(علیه السلام) نيز نخواست ‏يكى را برترى دهد و ديگرى را آزرده‌خاطر نمايد، فرمود: از جدتان رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بپرسيد، و چون آن دو نزد پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمدند، او فرمود: من داورى نمى‏كنم...

 

تا اينكه بالاخره بنا شد فاطمه(سلام الله علیها) مجدداً بين آنها داورى كند. در اينجا فاطمه(سلام الله علیها) شيوه‌ی بسيار زيبا و هنرمندانه‏اى را انتخاب كرد، تا ضمن پايان گرفتن ماجرا، هيچ‌كدام ناراحت نشده، ضربه‌ی عاطفى نبينند.

آرى فاطمه(سلام الله علیها) فرمود: من گردنبندى دارم كه داراى چند گوهر است، اكنون بند آن را مى‏گشايم و آن گوهرها بر زمين مى‏ريزد شما گوهرها را از زمين برگيريد، هر كس تعداد بيشترى گوهر بدست آورده باشد خط او نيكوتر است...

و در روايتى ديگر اين جريان اينگونه بازگو شده است:

پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مسجد نشسته بود كه حسن و حسين(عليهما السلام) وارد شدند و امام حسن(علیه السلام) اظهار داشت: پدر بزرگ! من و برادرم حسين كشتى گرفتيم، ولى هيچكداممان بر ديگرى پيروز نشد، اكنون مى‏خواهيم بدانيم نيروى كداميك از ما بيشتر است.

پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: اى عزيزان من، دو پاره‌ی جگرم، كشتى سزاوار شما نيست، برويد و خط بنگاريد، هر كدام خط او نيكوتر باشد، نيرو و توان او نيز بيشتر خواهد بود.

آن دو رفتند و هر كدام سطرى نگاشته آمدند و نوشته‏هاى خود را به پيامبر دادند تا بين آنها داورى كند، ولى پيامبر نخواست دل آنان را بشكند. از اين روى گفت ‏به سراغ پدرتان برويد، على(علیه السلام) نيز نخواست آنان را آزرده خاطر سازد و آنها را به سراغ فاطمه(سلام الله علیها) فرستاد، فاطمه(سلام الله علیها) به خاطر رعايت عواطف كودكانه‌ی آنان و نيازردن آنها پيشنهاد كرد رشته‌ی گردنبند خود را بگشايد و آنان گوهرهاى آن را برگيرند هر كدام گوهر بيشترى به دست آورد، برنده‌ی مسابقه اعلام شود...

 

افزودن دیدگاه جدید