فاطمه زهرا سلام الله علیها را بهتر بشناسیم: 6- نامگذاری فاطمه (علیها السلام)
یكی از مسائلی كه در اسلام به آن اهمیت داده شده و حتی از حقوقی است كه فرزند نسبت به پدر و مادر دارد، مسألهی انتخاب نام خوب برای فرزند است. برخی از خانوادهها در نامگذاری فرزندان خود دقت لازم را نمیكنند و به دلیل انتخاب نام نامناسب، فرزندان خود را در جامعه دچار مشكل میسازند، چه بسا انتخاب نام غیر مناسب گاهی موجب میشود فرزند مورد استهزاء و توهین همردیفان خود قرار گیرد، به علاوه نام مناسب حكایت از روشنگری خانواده و اعتقاد به آنچه در آن جامعه میگذرد، دارد.
اگر با دقت در اسامی پیامبران الهی بنگریم، میبینیم همهی آن رهبران الهی از نامهای پر محتوا و با معنی و در ضمن مناسب با شخصیت خودشان برخوردار بودهاند، و بر همین اساس است كه اسامی امامان ما برخوردار از معنی و محتوای مناسب است و از معانی زشت و مشمئزكننده به دور است. لذا ما معتقدیم نامهایی كه رسول خدا برای دخترش حضرت فاطمه (علیها السلام) گذاشت، بیدلیل نبوده و از معانی بلند برخوردار است. به اختصار به توضیح برخی از اسامی آن بانوی بزرگ اسلام میپردازیم:
فاطمه
طبق برخی از روایات، این نام از طرف خداوند انتخاب شده است:
امام باقر (علیه السلام) میفرماید: «هنگامی كه فاطمه (علیها السلام) متولد شد، خدای تعالی به یكی از فرشتگان وحی فرمود به زمین برود و این نام را به زبان محمّد(صلّی الله علیه و آله و سلم) بگذارد، و رسول خدا بدین ترتیب نام فاطمه را برای نوزاد تازه تولد یافتهی خود انتخاب كرد. سپس پروردگار عالمیان فرمود:
«إنّی فطمتك بالعلم و فطمتك من الطمث، ای فاطمه! من به وسیلهی علم، شیر را از تو قطع كرده، [1] و از آلودگیهای زنانگی تو را پاكیزه كردم.»
آنگاه امام باقر (علیه السلام) در ادامه فرمودند: «و الله لقد فطمها الله بالعلم و عن الطمث فی المیثاق؛
والله، خدای تبارك و تعالی این بانو را با علم بسیار از شیر گرفت و در میثاق او را از ناپاكیهای زنانگی باز داشت.»[2]
برخی از روایات كه از طریق شیعه و اهل سنت به دست ما رسیده است، علت این نامگذاری را چنین بیان داشته است:
ابوبكر احمد بن علی شافعی به سند خود از ابن عباس روایت كرده است كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «ابنتی فاطمة حوراء آدمیة لم تحض و لم تطمث و إنّما سمّاها فاطمة لأنّ الله فطمها و محبّیها عن النار؛
دخترم فاطمه حورای انسیه است، حیض نشد و ناپاك نگردید و او فاطمه نامگذاری شد، زیرا خداوند او و دوستدارانش را از آتش جهنم منع كرده است.»[ 3]
امام صادق (علیه السلام) از پدرانش از رسول خدا نقل میكند كه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به علی (علیه السلام) فرمود:
«ای علی! آیا میدانی چرا فاطمه به این اسم نامیده شد؟
علی (علیه السلام) عرض كرد: چرا ای پیامبر خدا؟
حضرت فرمود: لأنّها فطمت هی و شیعتها عن النار، چون او و شیعیانش از آتش باز داشته شدهاند.»[ 4]
در تعبیر دیگری آمده است: «چون فاطمه (علیها السلام) از شر و بدی به دور است، این نام برای او انتخاب شده است.»
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «آیا میدانید معنای فاطمه چیست؟»
راوی پاسخ میدهد: خیر مولایم، مرا از تفسیر آن آگاه فرمایید.
حضرت فرمود: «فطمت من الشر، یعنی شر و بدی در او راه ندارد». [5]
سمیت فاطمة فاطمة لأنّها فطمت عن الخلق؛ فاطمه را فاطمه گفتند، برای اینکه بریده شده بود از خلق.
این تفسیر اشاره به مقام فنا و لقای زهرای مرضیه است. کسی که در دل او هیچ کس جز خدا نبود دل او فقط مشغول به خدا است.
سمیت فاطمة فاطمة لأنّ الخلق فطموا عن کنه معرفتها.
فاطمه، فاطمه نام گرفت، زیرا مردم از معرفت او بریده شدهاند و قدرت بر شناخت حقیقت او ندارند و این تفسیر اشاره به همان مقامی دارد که به واسطهی آن مقام، امّ ابیها نامیده شده است.
صدیقه
از جمله اسامی حضرت فاطمه (علیها السلام) صدیقه است. صدیقه مؤنث صدّیق و صیغهی مبالغه است، یعنی بسیار راستگو یا كسی كه در راستگویی كامل است، یا كسی كه قول و اعتقاد خود را تصدیق میكند، ولی آنچه از آیات و روایات استفاده میشود، این است كه مرتبهی صدیقین در ردیف مراتب انبیا و شهدا بوده و برای آنان درجهی خاص و مقام مخصوص خواهد بود:
(و اذكر فی الكتاب ابراهیم انه كان صدیقا نبیا، [6] یاد كن در كتاب خدا احوال ابراهیم را كه وی شخص بسیار راستگو و پیامبر بود)،
(و اذكر فی الكتاب ادریس انه كان صدیقا نبیا، [7] یادآور در كتاب خدا احوال ادریس را كه او شخصی بسیار راستگو و پیامبر خدا است)،
(ما المسیح بن مریم الا رسول قد خلت من قبله الرسل و امه صدیقه، [8] مسیح پسر مریم پیامبر بیش نبود كه پیش از او پیامبرانی آمدهاند و مادرش هم زنی بسیار راستگو و صدیقه بود.)
بنابراین نتیجه میگیریم كه سیدهی زنان عالمیان فاطمهی زهرا (علیها السلام) به مرتبهی صدیقین رسیده است. و لذا رسول اكرم ایشان را صدیقه نامیدهاند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به علی (علیه السلام) فرمودند: «سه چیز به تو داده شده كه به هیچ كس حتی به من داده نشد:
1 - تو داماد كسی مانند رسول خدا هستی، و من داماد كسی نیستم كه پدر زنم مانند پدر زن تو باشد.
2 - همسری صدیقه، مانند دختر من به تو داده شد كه من چنین همسری ندارم.
3 - به تو فرزندانی مانند حسن و حسین عنایت شده، در حالی كه من فرزندانی (پسر) مانند آنان ندارم ولی در عین حال تو از من هستی و من از تو.»[ 9]
شاهد این مدعا این است كه بنابر اعتقاد شیعه بدن صدیق و صدیقه را باید صدیق غسل دهد، لذا علی (علیه السلام) بدن فاطمه (علیها السلام) را غسل داده است. مفضل بن عمر از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل میكند:
«بدن فاطمه (علیها السلام) را امیر المؤمنین (علیه السلام) غسل داد. . . ، تا جایی كه فرمود: «فانها صدیقة و لم یكن یغسلها إلاّ صدیق، اما علمت أنّ مریم لم یغسلها إلاّ عیسی؛
زیرا فاطمه (علیها السلام)، صدیقه بود و صدیقه را غسل نمیدهد مگر صدیق، آیا ندانستی كه مریم را غیر از عیسی، غسل نداده است؟» [10]
مباركه
مباركه از مادهی بركت است. راغب مینویسد: «جایی كه خیر الهی به صورتی كه قابل نگهداری و شمارش و اندازهگیری و محدود كردن نباشد و هر كس به آن بنگرد، فزونی محسوسی در آن خیر میبیند، گویند در آن بركت است و مبارك است.»
خداوند انواع بركات را به این بانوی بزرگ عطا فرموده و نسل رسول گرامش را در ایشان قرار داد و با این كه بعد از شهادتش، دو پسر و دو دختر بیشتر از او نماند و در واقعهی كربلا تمام فرزندان امام حسن (علیه السلام) و به نقلی تا هفت تن شهید شدند و از زینب كبری نیز دو فرزند شهید شدند و از امام حسین (علیه السلام) تنها امام سجاد (علیه السلام) باقی ماند، و ام كلثوم بدون فرزند از دنیا رفت، و پس از واقعهی كربلا نیز حوادث بسیاری نسبت به كشتار فرزندان پاك رسول خدا و فاطمهی زهرا (علیها السلام) و علی مرتضی (علیه السلام) واقع شد، با این همه خداوند در نسل فاطمه (علیها السلام) بركت قرار داد و به مصداق آیه: (انا اعطیناك الكوثر) منشأ و منبع فرزندان بسیار شد كه امروزه براحتی میتوان صدق این مطلب را دریافت كه فرزندان فاطمه (علیها السلام) كه همان فرزندان رسول خدا هستند، در تمام نقاط جهان پراكندهاند، مطابق آماری كه در دست است در ایران حدود سه میلیون سید و در عراق یك میلیون و در مصر پنج میلیون و در مغرب نزدیك به پنج میلیون و. . . از اولاد و نسل فاطمه (علیها السلام) به چشم میخورند.
جمعیت سادات به سی و پنج میلیون نفر میرسد. [11]
طاهره
از نامهای دیگر فاطمهی زهرا (علیها السلام) «طاهره»است. علمای شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت بر این عقیدهاند كه فاطمه (علیها السلام) مصداق آیه: (انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا)[12] است. در این باره روایات بسیاری موجود است. در اینجا فقط به ذكر یك حدیث اكتفا میكنیم [13]
از طرق اهل سنت از ام سلمه و عایشه، و ابی سعید خدری، و زید بن ارقم و ابن عباس و ضحاك بن مزاحم و ابی الحمراء و عمر بن ابی سلمه و غیر آنان چنین روایت شده است:
«وقتی آیهی تطهیر نازل گردید، رسول خدا علی (علیه السلام) و فاطمه (علیها السلام) و حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) را طلب كرد و به وسیلهی عبا آنان را پوشانید و فرمود: به خداوند سوگند اینان اهل بیت مناند، خدایا پلیدی را از آنان دور كن و پاكشان گردان.» [14]
زهرا
ریشهی این نام از «زهر» به معنای روشنی و صفا گرفته شده است.
از امام صادق (علیه السلام) سؤال كردند چرا فاطمه (علیها السلام) را زهرا نامیدند؟
فرمود: «زیرا او در بهشت قبهای از یاقوت سرخ خواهد بود كه اهل بهشت آن قبه را به واسطهی ارتفاع و عظمتی كه دارد، همانند ستارهای درخشان كه در آسمان است خواهند دید و به یكدیگر میگویند: «هذه الزهراء لفاطمة؛ این قبهی نورانی از آنِ فاطمه است.» [15]
نامهای دیگری كه برای فاطمه (علیها السلام) ذكر شده عبارتند از: بتول، عذرا، زكیه، راضیه، مرضیه، محدثه، حورا، انسیه.
كنیههای آن حضرت عبارت است از: ام الحسن، ام الحسین، ام المحسن، ام الائمه، ام ابیها، ام المؤمنین. [16] به جهت رعایت اختصار از توضیح درباره این نامها و كنیهها صرف نظر میكنیم و به فضایل آن حضرت میپردازیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[1] . هر گاه بخواهند طفلی را از شیر بگیرند، به جای شیر به او غذا میدهند تا كم كم از شیر گرفته شود. خداوند غذای جانشین شیر را برای فاطمه (علیها السلام) علم بیان میكند.
[2] . كافی، ج 1، ص 460، كشف الغمه، ج 2، ص 19، بحار الانوار، ج 43، ص 13.
[3] . احقاق الحق، ج 10، ص 16، به نقل از تاریخ بغداد، ج 13، ص 331.
[4] . مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 329، محب الدین طبری با مختصری تفاوت در ذخائر العقبی، ص 26، علامه حلی و متقی هندی در كنز العمال، ج 3، ص 94، علامه حضرمی در رشفه الصادی، ص 47، مناوی شافعی در شرح جامع الصغیر، ص 328، و بسیاری دیگر از علمای اهل سنت. برای مطالعه بیشتر ر. ك:احقاق الحق، ج 10، ص 24 - 17.
[5] . مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 330.
[6] . مریم (19) آیه 41.
[7] . همان، آیه 56.
[8] . مائده (5) آیه 75.
[9] . ر. ك: فاطمهی زهرا من المهد الی اللحد (مترجم) ، ص 73.
[10] . كافی، ج 1، ص 459، ر. ك: بحار الانوار، ج 43، ص 211 و 215.
[11] . ر. ك: فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد (مترجم) ص 78.
[12] . احزاب (33) آیه 33.
[13] . روایات درباره آیه تطهیر در كتاب «علی علیه السلام در قرآن و سنت»اثر دیگر نگارنده خواهد آمد.
[14] . الدر المنثور، ج 5، ص 198، الاتقان فی علوم القرآن، ج 2، ص 1268، مستدرك حاكم، ج 3، ص 159 - 160.
[15] . بحار الانوار، ج 43، ص 16.
[16] . بیت الاحزان، ص 23.
افزودن دیدگاه جدید